Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه

لوگوی کانال تلگرام andiiishe — اندیشه
آدرس کانال: @andiiishe
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 29.18K
توضیحات از کانال

«اگر همهٔ ما یکسان بی‌اندیشیم، در واقع نمی‌اندیشیم.»
- والتر لیپمن

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 27

2022-10-01 18:14:18 هموطنان عزیز همان‌طور که می‌دانید هرروزه برای چندین ساعت، اینترنت داخل ایران قطع می‌شود. طی این ساعات صرفاً دسترسی به سایت‌های داخلی ممکن است، سایت‌هایی که تحت نظر حکومت ایران فعالیت می‌کنند و کم‌وبیش ابزار پروپاگاندای رژیم‌اند.

طبعاً شما طی این ساعات به نرم‌افزارهایی نظیر واتس‌اپ یا اینستاگرام دسترسی نخواهید داشت اما می‌توانید از طریق «پروکسی‌ها» به تلگرام وصل شوید و بدین‌ترتیب به جریان آزاد اطلاعات دسترسی داشته باشید.

کانال زیر یکی از چندین کانالی است که به‌طور مداوم پروکسی‌های خود را به‌روز می‌کند. البته شاید لازم باشد تا برای یافتن پروکسی مناسب، چندین پروکسی را بیازمایید:

@ProxyMTProto
5.1K views15:14
باز کردن / نظر دهید
2022-09-30 13:09:57 - این می‌تواند مقدمهٔ شکل‌گیری خاورمیانه‌ای جدید باشد!


یک: اولین تأثیر اعتراضات را در سکوت حزب‌الله و حشد شعبی و‌ حوثی‌ها در ده روز اخیر می‌توان دید. این متحدان جمهوری اسلامی که معمولاً خیلی هم پرسروصدا هستند این روزها همه خفه‌خون گرفته‌اند و حرفی برای گفتن ندارند.

دو: حتی رقیبان اسلامگرای جمهوری اسلامی هم نگران این تحولات ایران هستند. مثلاً اردوغان کاملاً سکوت کرده. به دو دلیل؛ اولاً نگران سرایت این اعتراضات به ترکیه است که آنجا هم مردم دلشان از حکومت خون است. ثانیاً این تحولات در راستای تصورات اردوغان از تحولات احتمالی ایران نبود. او بیشتر بر شکافهای قومی و مذهبی در ایران حساب کرده بود نه شنیدن شعار زن، زندگی، آزادی که ۲۰ سال است در خود ترکیه بر روی اعصاب او راه می‌رود!

در کل مردمان خاورمیانه با امیدواری و حاکمان خاورمیانه با نگرانی تحولات ایران را تعقیب می‌کنند.

سه: استراتژی بازدارندگی جمهوری اسلامی شکست خورده. خامنه‌ای که توانست با تشدید جنگ شیعه و سنی، بهار عربی را از مسیر خود منحرف و راه رسیدن تحولات مردم محور را به ایران سد کند، فکر این را نکرده بود که در حیاط خلوتش، در عراق علیه او قیام می‌کنند. اکنون تحولات داخلی و منطقه‌ای ایران در هم تنیده شده؛ مردم در دو سوی مرز از هم می‌آموزند چگونه با جمهوری اسلامی مبارزه کنند.

چهار: طبیعی است روژئاوا از شعار ژن ژیان آزادی استقبال کند. آن‌ها با این شعار زیسته‌اند و با همین شعار داعش را از پا در آوردند. اگر جمهوری اسلامی سرنگون شود این به معنی مرگ اسلام‌گرایی انقلابی خواهد بود و با توجه به شکست نسخه‌های سنی اسلام‌گرایی هم، شکست جمهوری اسلامی، آغاز پایان اسلام‌گرایی در منطقه خواهد بود و مقدمهٔ شکل‌گیری خاورمیانه جدید بر مبنای زن، زندگی آزادی فراهم خواهد شد.


همن سیدی،
نویسنده و روزنامه‌نگار
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
12.6K views10:09
باز کردن / نظر دهید
2022-09-25 13:34:16 - روزی که مردم فهمیدند از پیرمرد روی بالکن قوی‌ترند!


در تاریخ ۲۱ دسامبر سال ۱۹۸۹، «نیکلای چائوشسکو»، دیکتاتور کمونیست رومانی، تظاهرات گسترده‌ای را جهت حمایت از حکومت خود در مرکز بخارست ترتیب داد. اروپا درگیر انقلاب‌های متعدد بود. چائوشسکو که از سال ۱۹۶۵ بر رومانی حکومت می‌کرد، می‌خواست از این طوفان در امان بماند. با این حال ۴ روز قبل در شهر «تیمیشوارا»، قیامی برپا شده بود (جالب اینکه در آن روز چائوشسکو  به دعوت مقامات جمهوری اسلامی به تهران آمده بود).

چائوشسکو برای اثبات محبوبیت خود به رومانیایی‌ها و مردم جهان این تظاهرات را ترتیب داد. طرفداران چائوشسکو حدود ۸۰ هزار نفر را به میدان مرکزی بخارست آوردند و از تمام رومانیایی‌ها خواسته شد تا از هر کاری دست بکشند و به تلویزیون یا رادیو توجه کنند.

چائوشسکو روی بالکن مشرف به میدان قرار گرفت و رو به جمعیتی که ظاهراً هلهله می‌کردند، شروع به سخنرانی کرد. او هشت دقیقه از شکوه سوسیالیسم رومانیایی گفت. جمعیت هم به صورت تصنعی او را تشویق می‌کردند. بعد یک اتفاق عجیب افتاد. چائوشسکو داشت می‌گفت: «من می‌خواهم از بانیان و سازمان‌دهندگان این رویداد بزرگ در بخارست تشکر کنم که آن را...» که ناگهان با چشمانی گشاده ساکت ماند و با ناباوری به جمعیت خیره شد. او هیچ‌گاه جمله‌اش را کامل نکرد.

یک نفر در جمعیت او را هو کرد. هنوز هم معلوم نیست چه کسی اولین بار جرأت این کار را پیدا کرد. اما بعد یک نفر دیگر چائوشسکو را هو کرد. ظرف چند دقیقه جمعیت داشت سوت می‌کشید، شعار می‌داد و فریاد می‌زد: «تیمیشوارا! تیمیشوارا!» او با هو کردن‌های مردم و شعار «مرگ بر دیکتاتور» روبرو شد.

همه‌ٔ این‌ها داشت به صورت زنده‌ از تلویزیون رومانی پخش می‌شد. سه‌چهارم جمعیت این کشور در برابر تلویزیون میخ‌کوب شده بودند و قلب‌هایشان تند تند می‌زد. پلیس مخفی فوراً به رسانه‌ها دستور توقف پخش داد، اما پرسنل تلویزیونی سر باز زدند. فیلم‌بردار دوربین را به سمت آسمان گرفت تا بیننده‌ها نتوانند ترس را در چهره‌ٔ رهبران حزب که در بالکن ایستاده بودند، مشاهده کنند. صدا همچنان پخش شد. کل رومانی صدای هو کردن جمعیت را شنید. عکس‌العمل چائوشسکو در برابر  ماجرا این بود که توی میکروفن فریاد می‌زد: «الو! الو! الو!» انگار این میکروفن بود که مشکل داشت!

چائوشسکو سپس از جمعیت خواست که آرام باشند: «رفقا! رفقا! سکوت کنید، رفقا!» اما رفقا نمی‌خواستند ساکت باشند. رومانی کمونیست زمانی سقوط کرد که ۸۰ هزار نفر انسان حاضر در میدان مرکزی بخارست فهمیدند، قدرت آنها از پیرمرد کلاه‌خز پوشیده‌ی روی بالکن بیشتر است.

چائوشسکو سه روز بعد محاکمه و همان روز اعدام شد. جالب‌تر از نحوه‌ٔ فروپاشی حکومت چائوشسکو، بقای این حکومت به مدت چندین دهه بود. چرا اکثریت مردم چندین دهه برای مرد روی بالکن دست می‌زدند و هر چه او می‌گفت را انجام می‌دادند؟


- امیرسینا همایونی
ـــــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
4.0K views10:34
باز کردن / نظر دهید
2022-09-23 14:40:05 - ما نمرده بودیم...


شگفت‌زده‌ام! با آنکه بالندگی و بلوغ مردم را می‌دیدم و آن را بیان می‌کردم، گمان می‌کردم «غم نان» و «درد معیشت» دیگر مجالی برای «درد آزادی و آزادگی» باقی نمی‌گذارد. نه فقط منِ میرزابنویس، بلکه عموم تحلیلگران، سیاست‌شناسان و جامعه‌شناسان بر این باور بودند که باید منتظر «شورش گرسنگان» باشیم. حتی من گمان می‌کردم، آرزوهای طبقۀ متوسط، آرمان‌های جامعۀ مدنی و مطالبات جامعه‌ای که غم نان ندارد، فراموش شده است... اما بهت‌زده‌ام از اینکه این مطالبات حتی گسترش یافته و همۀ اقشار را همدل کرده است.

مردمی که چندین سال پیاپی تورم چندده‌درصدی کمرشان را شکسته و سفره و جیبشان را به تاراج برده، در تجمعات و اعتراضاتشان یک شعار «معیشتی» نمی‌دهند! در برابر این مناعت‌طبع نباید سر تعظیم فرود آورد؟ منتظر شورش گرسنگان سر بنزین و قندوشکر بودید و دم‌ودستگاه کوپن راه می‌انداختید، اما دغدغۀ اصلی مردم چیز دیگری بود! البته بر کسی پوشیده نیست که دلیل این اعتراضات بسیار گسترده است، اما اینکه مرگ جانگداز دختری کرد باعث بروز آن می‌شود و کل کشور چنین خود را صاحب‌عزا می‌داند، نشانۀ بلوغ و بزرگی نیست؟

در روزهایی که طالبان کابل را تصرف کرد و همسایۀ شرقی دوباره در تاریکی محض فرو رفت، بخش بزرگی از مردم ایران با نگرانی اوضاع افغانستان را پیگیری می‌کرد و آشکارا دردمندی را می‌توانستید در حرف‌هایشان ببینید. آن روزها مردم ایران، مانند برادر و خواهری دلسوز و آگاه غصۀ افغانستان را می‌خوردند. کل دنیا ــ هم ملت‌ها و هم دولت‌هایشان ــ چشمش را به روی افغانستان بست، مگر جامعۀ ایران! همان روز بر من اثبات شد، ارزش‌های آزادی‌خواهانه و بلوغ مدنی به عناصری ریشه‌دار و قدرتمند در جامعۀ ایران بدل شده است. به همین دلیل، همان زمان می‌گفتم جامعۀ مدنی ایران پرنورترین نقطۀ خاورمیانه است.

کسانی که از آرمان‌های طبقۀ متوسط متنفر بودند، برای درهم‌شکستن طبقۀ متوسط از طریق فشار اقتصادی بسیار تلاش کردند، اما امروز با صدای رسا می‌توان شکست پروژۀ نابودی طبقۀ متوسط را اعلام کرد. شاخص‌های اقتصادی له‌شدن طبقۀ متوسط را آشکارا نشان می‌دهد، اما «طبقۀ متوسط» فقط «جسمِ مادیِ این طبقه» نیست، بلکه روح، اندیشه، آرمان‌ها و منش آن نیز بخشی از هویت و سرشتش را می‌سازد. ما به قهقرا نرفتیم. ارزش‌ها در ما نمرد و فراگیری آن امروز شگفت‌انگیز است.

البته تحلیل جامعه‌شناختی باشد برای فرصتی دیگر. فعلاً در حالت مضطر به سر می‌بریم؛ میان خوفِ قطع اینترنت و رجایِ وی‌پی‌ان در سیَلانیم. در آینده وقت داریم همه‌چیز را سر فرصت واکاوی کنیم، اما قبلاً طی یادداشت «در ستایش جامعهٔ ایرانی» دلایل بالندگی جامعۀ ایرانی را برشمردم. اتفاقاً یکی از مهم‌ترین عوامل را در آنجا نیروی زنان ذکر کرده بودم که به موتور تحول جامعه بدل شده‌اند. تکلیف جامعۀ ایرانی دیگر روشن است: ارزش‌هایی دارد و پای این ارزش‌ها ایستاده است و با گرسنگی کشیدن هم دست از آن برنمی‌دارد. به همین دلیل، برای اولین بار عمیقاً حس می‌کنم آیندۀ ایران بیمه شده است. نمی‌توان لباس‌های کودک ده‌ساله را تن جوانی بیست‌ساله کرد! حتی اگر این جوان را بزنید، بازداشت کنید، بر سرش مشت بکوبید، فریاد بزنید... نه! نمی‌شود! آن لباس کودکی به تن او نمی‌رود!

امروز اول مهر است و من این روزها عمیقاً معنای «مهر» را حس می‌کنم: مردمی که «مهر» عمیقی به هم دارند و برای بهروزی خود و کشورشان دغدغه‌ دارند و از «بی‌مهری‌» کسانی که هیچ‌گاه حرفشان را نشنیده‌اند و در پاسخ مشت و بهتان زده‌اند، خسته‌اند. این مهر جاودان باد...


مهدی تدینی،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
4.0K views11:40
باز کردن / نظر دهید
2022-09-21 13:18:28 - بله، زمانه عوض شده است!


مجموعهٔ حاکمیت جمهوری اسلامی در دور جدید حیاتش خیلی دلش می‌خواهد که دوران دههٔ شصت شمسی را احیا کند و هر صدای مخالف و متفاوتی را در سطح جامعه خاموش و اقتدار خویش را افزون‌تر از پیش کند. اما اعتقاد دارم که وحشت عمومی را تنها زمانی می‌توان برقرار کرد که تا حد زیادی شور و شوق عمومی برای این کار در سطح جامعه موجود باشد. بدون وجود بستر و زمینهٔ مناسب اجتماعی برقراری چنین حکومتی اساساً ناممکن است.

جمهوری اسلامی در دههٔ شصت شمسی بیش و کم جامعه‌ای را در اختیار داشت که تندروی و خشونت را پذیرا بود. جنگ و انقلاب بنا به ذات وماهیت خویش نسلی را به عرصه رسانده بود که خشونت و خونریزی را امری مذموم تلقی نمی‌کرد. از سوی دیگر حکومتی داشتیم جوان و پرزور. موقعی که یک ایدئولوژی تازه به قدرت رسیده باشد و هنوز برق و جلای خود را از دست نداده باشد و در اوج جوانی باشد، بهترین زمان برای قدرت گیری چنین حکومتی است. اما ایدئولوژی به مرور زمان دچار فرسایش می‌شود و زور خود را از دست می‌دهد و در نتیجه حکومت شکل گرفته بر پایهٔ ایدئولوژی نیز سرنوشت مشابهی پیدا می کند. هر چه ایدئولوژی پیرتر شود توان حکومت در کنترل جامعه و مردم نیز کمتر می‌شود.

وجود اشکال متنوع مقاومت در سطح جامعه نیز مزید بر علت است تا حکومت ایدئولوژیک نتواند کار خود را به سهولت پیش ببرد. مردمی که به هر دلیلی آگاه ومتحول شده‌اند، حالا یا به دلیل تجربهٔ زندگی در ذیل حکومتی تمامیت‌خواه یا به دلیل دسترسی آزادانه به اخبار و اطلاعات یا به دلیل باز شدن اذهان عمومی به روی سبک‌های دیگری از زندگی و تفکر، نه تنها هیچ شور و شوقی برای پذیرش حکومتی خشن ندارند بلکه در برابر آن می‌ایستند. شاهد این ادعا اعتراض یکپارچهٔ مردم ایران به حادثهٔ جان باختن مظلومانهٔ مهسا امینی در قرارگاه پلیس است که کل ارکان حکومت، از رئیس جمهور و رئیس مجلس تا ریس قوه قضاییه و رئیس پلیس را مجبور به ابراز واکنش کرده؛ پدیده‌ای که در دههٔ پر از اعدام و خشونت شصت غیرقابل تصور بود.

بله، زمانه عوض شده است. هیچ چیزی ثابت نمی‌ماند. هراکلیتوس فیلسوف یونانی درست گفت: «هرگز هیچ آدمی نمی‌تواند دو بار از یک رودخانه بگذرد زیرا نه آن آدم همان آدم قدیمی ست نه آن رودخانه همان رودخانهٔ قدیمی.»


بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
7.9K views10:18
باز کردن / نظر دهید
2022-09-16 22:23:26
گشت ارشاد را برچینید یا منحل کنید یعنی چه؟ گشت ارشاد خود جمهوری اسلامی است. بی آن، این حکومت هیچ مفهومی ندارد و بی آن چندان طول نمی‌کشد که فروبپاشد. شوخی سخیفی است تقاضای انحلال گشت ارشاد از نظام اسلامی. مثل تقاضای انحلال ارتش نازی است از هیتلر یا درخواست لغو کمونیسم از استالین.

- توییت «ناصر کرمی»

@andiiishe
15.6K views19:23
باز کردن / نظر دهید
2022-09-16 22:23:26
- بخشی از مستند «پوشاک بانوان ایرانی»، تهران سال ۱۳۵۴.

@andiiishe
11.1K views19:23
باز کردن / نظر دهید
2022-09-15 21:01:18 - نه می‌بخشیم، نه فراموش می‌کنیم


این تصویر را باید تا می‌توان منتشر کرد، برای ثبت در تاریخ و بازگو کردن دوران سیاهی که در آن زیست می‌کنیم. آیندگان نمی‌توانند تصور کنند ما چه دورانی را پشت سر گذاشته‌ایم.

حافظان امنیت و مجریان قانون، زن جوانی را به‌خاطر حجاب به‌گونه‌ای مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند که در حالت کما برروی تخت بیمارستان افتاده‌ است؛ می‌گویند احتمالاً جان سالم به‌در نمی‌برد!

نمی‌دانم بر تویی که با عنوان حافظ امنیت این بلا را سر این دختر جوان آورده‌ای چه نامی می‌توان گذاشت، اما آنگونه که فریدون مشیری گفته‌است: «هیچ حیوانی به حیوانی نمی‌دارد روا، آنچه این نامردمان با جان انسان می‌کنند».

‏وضعیت مهسا امینی مصداق جنایت عمدی  است. سرکوب سیستماتیک زنان ایران به بهانهٔ شرع و حجاب توسط گشت ارشاد و نیروی انتظامی جنایت است.

پلیس جمهوری اسلامی حافظ امنیت نیست، علیه آزادی، آرامش، و رفاه مردم ایران عمل می‌کند. مأمورانِ معذور، سرکوبگرانی‌اند که مردم با دیدنشان به حس ناامنی دچار می‌شوند. این چه امنیتی است؟ از هر ایرانی که بپرسید می‌گوید با دیدن ماشین پلیس بیش از آنکه حس امنیت کند، ترس و وحشت در دلش سایه می‌افکند.

مملکت را غارت، دزدی، خفت‌گیری، فساد، قتل و هر جرمی که می‌توانید تصور کنید فراگرفته و کار پلیس چیست؟ شلیک گلوله به معترضان و سرکوب‌شان، خفت کردن و آزار زنان با عنوان بدحجابی و... جمع کنید بساط‌تان را، گِل بگیرید در این وحشت‌کده‌ها را که جز کشتار (زهرا بنی‌یعقوب، ستار بهشتی، و...) و وحشت و ناامنی ارمغان دیگری ندارند.

فراموش نمی‌کنیم، نمی‌بخشیم و نمی‌گذاریم حقایق و جنایاتتان را زیر خاک دفن کنید.


حسین رونقی
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
19.4K views18:01
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 22:01:00 - اسب تروای سوسیالیسم


وقتی کمی قبل‌تر نوشتم که اکثریت مردم شیلی به قانون اساسی پیشنهادی از سوی کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها که در آن بهداشت و آموزش رایگان و مسکن ارزان وعده داده شده، رای منفی دادند. برخی دوستان پرسیدند مگر بهداشت و آموزش رایگان چه عیبی دارد که مردم شیلی به آن رای منفی داده‌اند و برخی هم نوشتند: مردم ببینید این اشتری چه ضد بشری است که صراحتاً با بهداشت و آموزش و مسکن رایگان مخالفت کرده و سنگ سرمایه‌داران و نئو لیبرال‌ها را بر سینه می‌زند.

خدمت این دوستان می‌گویم که ما در علم سیاست اصطلاحی داریم زیر عنوان «اسب تروای سوسیالیسم»؛ حتما داستان اسب چوبی تروا را شنیده‌اید. مردم شهر تروا که زندگی آزادی داشتند هدف حملهٔ یونانی‌های مستبد قرار گرفتند. آن‌ها در پشت دیوارهای قلعه‌مانند شهرشان پناه گرفتند و اجازهٔ ورود به سربازان متجاوز یونانی را ندادند. اما یونانی‌ها حقه‌ای زدند. آن‌ها یک اسب چوبی بزرگ ساختند و گروهی از نیروهای زبدهٔ مسلح خود را در آن مخفی کردند و اسب را جلوی دروازهٔ شهر گذاشتند و به ظاهر رفتند.اهالی شهر به گمان اینکه یونانی ها خسته شده و رفته‌اند، اسب چوبی آن‌ها را به عنوان نماد پیروزی خودشان به داخل شهر آوردند و جشن و پایکوبی به راه انداختند. اما پس از پایان جشن، موقعی که اهالی رفتند بخوابند، نیروهای زبدهٔ یونانی از داخل اسب بیرون آمدند و دروازهٔ شهر را باز کردند و خلاصه راه را برای ورود سربازان یونانی و اشغال شهر هموار کردند.

فریدریش هایک، اقتصاددان اتریشی، وعدهٔ عدالت اجتماعی سوسیالیست‌ها (بهداشت و آموزش رایگان، مسکن ارزان، چهار روز کار در هفته و غیره) را «اسب تروای سوسیالیسم» نامیده است. یعنی سوسیالیست‌ها با وعدهٔ برقراری عدالت اجتماعی، نظر موافق اکثریت جامعه را کسب می‌کنند و سپس می‌گویند ما برای تحقق این هدف باید دولت متمرکز و کنترل‌گر برقرار کنیم و سپس همهٔ مخالفان را نابود می‌کنند و نهایتاً حکومت دیکتاتوری خود را برقرار می‌کنند و جامعه را به فقر و افلاس می‌کشانند و تنها عدالتی هم که برقرار می‌کنند حداکثر عدالت در توزیع فقر و بدبختی بین آحاد مردم است.

تاریخ گواهی می‌دهد که این سناریوی غصب قدرت به دفعات تکرار شده است. لنین و استالین و‌ مائو با وعدهٔ استقرار عدالت اجتماعی به قدرت رسیدند و سپس دمار از روزگار مردم درآوردند. هیچ دیکتاتوری با وعدهٔ نسل‌کشی به قدرت نرسیده است.

کلام آخر: تحقق رفاه مردم فقط در یک جامعهٔ آزاد و دموکراتیک امکان پذیر است. گول قدرت‌طلبانی را که به شما وعده‌های فریبنده می‌دهند نخورید.


بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
3.5K views19:01
باز کردن / نظر دهید
2022-09-02 20:20:49
درآمد سرانهٔ ایران از حدود ۲۰۰ دلار در سال ۴۷ به ۲۲۰۰ دلار در سال ۵۷ رسید و حالا بعد از ۴۴ سال دوباره برابر با سال ۵۷ شده است با این تفاوت که با محاسبهٔ تورم، رقم ۲۲۰۰ دلار سال ۵۷ بیش از ۸ هزار دلار امروزی است.

اقتصاد ایران بعد از انقلاب سیری قهقرایی داشته است اما هیچگاه وضع به حدی نرسیده بود که درآمد سرانهٔ آن نصف عراق و یک چهارم ترکیه بشود. سیل مهاجرت‌های اخیر دقیقاً به همین خاطر است و سیل حملات به مسببان این وضعیت حتی بعد از مرگ و دفنشان هم به همین علت. این ارقام معنایی جز فروپاشی اقتصادی ندارند و مشکل آنجاست که ما تازه آغاز راهیم.

@andiiishe
7.9K views17:20
باز کردن / نظر دهید