Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه

آدرس کانال: @andiiishe
دسته بندی ها: تلگرام
زبان: فارسی
مشترکین: 29.21K
توضیحات از کانال

«اگر همهٔ ما یکسان بی‌اندیشیم، در واقع نمی‌اندیشیم.»
- والتر لیپمن

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 30

2022-06-15 16:25:52 - تورم و تضاد منافع دولت و ملت در ایران


متأسفانه در خطیرترین مسئله، یعنی مسئلۀ مالی، تضاد منافع میان مردم و دولت وجود دارد. چیزی که به نفع ماست، به ضرر دولت است و چیزی که به ضرر ماست، به نفع دولت است. بزرگ‌ترین مشکلی که گریبان مردم را گرفته «تورم» است. زمانی می‌گفتیم بعضی‌ها یک قرن برای خرید خانه باید کار و پس‌انداز کنند، امروز نگران ته‌ماندۀ سفرۀ مردمیم. و همۀ این‌ها معلول تورمی است که یک ریشه‌اش در اقتصاد و ریشۀ دیگرش در سیاست (داخلی و خارجی) است. اما در همین مسئلۀ تورم، میان مردم و دولت تضاد منافع وجود دارد.

بگذارید مثال بزنم: همیشه بخش کوچکی از جامعه از تورم منتفع می‌شود. یک‌به‌یک این اقشار را نام نمی‌برم، اما یکی از این اقشار کسانی‌اند که «وام» گرفته‌اند. هر چه تورم بیش‌تر باشد، فرد وام‌گیرنده بیش‌تر سود می‌کند. بگذارید مثال بزنم: شما ده سال پیش ۵۰ میلیون وام می‌گرفتید و با آن خانه‌ای می‌خریدید. هر سال که می‌گذرد به دلیل تورم، اقساطی که باید ماهانه پرداخت کنید، ناچیزتر می‌شود. درست است که روی وام باید سود بدهید، اما نرخ تورم از سود وام بیشتر است - خیلی بیشتر! برای مثال، دادن ماهی ۵۰۰ هزار تومان ده سال پیش برای شما سخت بود، اما این مبلغ پس از چند سال ناچیزی می‌شود. از دیگر سو، در پی تورم، بهای خانه‌ای که خریدید نیز چند برابر شده است!

حالا چه کسانی از تورم افسارگسیخته بیشترین سود را می‌برند؟ کسانی که به مدد روابط و زدوبند کلان‌ترین وام‌ها را از بانک‌ها می‌گیرند و املاک گسترده می‌خرند و سپس با فروش بخش بسیار ناچیزی از آن املاک همۀ آن بدهی‌ها را می‌پردازند و به ریش ملت می‌خندند. هر چه تورم بیش‌تر باشد، اینان راضی‌ترند! حال آیا این ابربدهکاران بانکی نباید از وضع نابسامان اقتصادی موجود راضی باشند و اگر توانش را داشته باشند، به آن دامن بزنند و حتی در مسیرِ بهبود این وضع سنگ‌اندازی کنند؟

اما یک پرسش! بزرگ‌ترین بدهکار ایران کیست؟ بعید است ندانید «دولت» بزرگ‌ترین بدهکار است! طبق آخرین رقمی که سراغ داشتم، دولت ۵۸۸ هزار میلیارد تومان بدهکار است. جدای از این‌که ریش‌وقیچیِ چاپ پول دست دولت است (که خود عامل تورم است)، این نرخ تورم به نفع دولت تمام می‌شود. دولت در این‌جا، مانند همان بدهکارانی است که ملک و طلا و دلار فراوان دارند و با گذر زمان می‌توانند با فروختن یک تکه از گنجینه‌شان بدهی‌های بی‌ارزش‌شدۀ پیشین را راحت بپردازند.

دولت نشان داد حتی اگر بخواهد، توان مهار تورم را ندارد، اما چرا ناراحت باشد؟ مگر ضرر می‌کند؟!

مهدی تدینی،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
6.1K views13:25
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 17:04:36 - زاهدی‌وفا، جانشین عبدالملکی، کیست؟


نگاهی کردم به مجموعه مقالات و کتاب‌های آقای زاهدی‌وفا جانشین آقای حجت‌الله عبدالملکی وزیر مستعفی کار. عناوین برخی مقاله‌های ایشان از این قرار است:

• تطبیق سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی با مبانی فقهی مصرف انفال.
• نظریهٔ انتخاب عادلانه در اقتصاد اسلامی با تکیه بر مکتب اقتصادی شهید صدر.
• تحلیلی بر نظریهٔ ارزش و توزیع در کتاب اقتصادنا، نوشتهٔ شهید صدر.
• محدودیت‌های فلسفی بهره‌گیری از نظریهٔ بازی‌ها در تحلیل‌های تعامل اقتصاد اسلامی.
• نقد ابتنای اقتصاد اسلامی بر مطلوبیت‌گرایی دوساحته و درآمدی بر تکلیف‌گرایی دینی.

آقای زاهدی که در دولت آقای احمدی‌نژاد معاون وزیر بوده و از حامیان و دست‌پروردگان آقای جلیلی است، دانش‌آموختهٔ دانشگاه امام صادق است. ظاهرا یک دانش آموختهٔ دانشگاه امام صادق (آقای عبدالملکی) از کابینه رفته و جای خود را به یک دانش‌آموختهٔ دیگر این دانشگاه (آقای زاهدی) داده است. ظاهراً امام صادقی‌ها قصد رها کردن اقتصاد مملکت را ندارند. معلوم نیست چه مصیبت‌های اقتصادی دیگری باید بر سر مردم ایران نازل شود تا ثابت شود آنچه در این دانشگاه آموخته می‌شود نه علم که شبه‌علم است. کشور ایران فعلاً تبدیل شده به آزمایشگاهی بزرگ برای آزمودن تئوری‌های شبه‌علمی و من‌درآوردی امام صادقی‌ها و همتایان بی‌شمار آن‌ها.

بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
11.3K views14:04
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 16:06:20 - مهدی بازرگان، مردی که گند زد!


مهدی بازرگان، نهضت آزادی و یارانش را می‌توان یکی از اصلی‌ترین دلایل سیاهی‌های این روزهای ایران دانست، کسانی که عامدانه و آگاهانه ایرانی را به سمت جهل، سیاهی و ویرانی هل دادند و هر انسان ایران‌دوستی را همراه با حکومت اسلامی سرکوب کرده و از میان برداشتند. با قاطیت می‌توان گفت مراجع و حکام شرع به تنهایی توانایی ورود به عرصهٔ سیاست و جامعه را نداشتند و این افراد و اصطلاحاً روشنفکران آن دوره بودند که پای اسلام و حکومت ایدئولوژیک را در عرصهٔ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران باز کرده و به آن رسمیت بخشیدند. عملی که هرچند پس از ۴۳ سال ویران‌گر بودن آن محرز شده است اما آگاهی آن جاهلان را در پی نداشته است.

مهدی بازرگان در اولین سخنرانی‌اش در ۲۰ بهمن ۵۷ در دانشگاه تهران از اصلاح‌پذیر نبودن حکومت پهلوی سخن به‌میان می‌آورد و می‌گوید: «دانشجويانی كه آن روز، يعنی در سال ۱۳۴۰، در برابر اعلام ‎رفراندوم می‌گفتند: ‎اصلاحات آری، ديكتاتوری نه، به‌تدريج، تجربه و تكامل يافتند و به زودی فهميدند كه تا ‎ديكتاتوری و ‎استبداد هست اصلاح امكان‌پذير نيست.»

مهدی بازرگان اولین کسی بود که در حکومت اسلامی ادبیات لمپنیسم را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد و به مخالفان انقلاب ۵۷ گفت: «خيالتان راحت باشد ممه را لولو برد»!

بازرگان به مخالفان انقلاب ۵۷ می‌تازد و می‌گوید: «‏به آن افراد و به آن امرايی كه هنوز مرض ساديسم دارند و هوای ديگری، هوای انتقام، هوای بازگشت و ترک‌تازی دارند می‌گويم: خيالتان راحت باشد ممه را لولو برد! نه شاه به اين مملكت برمی‌گردد كه شما به هوای او، و برای خوش‌رقصی برای او يا به نقشه و دستور نمايندگان او اين كارها را می‌كنيد. ‏نه، شما ديگر آن منصب و مقام و موقعيت و اختيارات را نخواهيد داشت [جمعيت فرياد كشيدند صحيح است]، آنچه در انتظار شماست عذاب الهی و انتقام و كينه و خصومت و تلافی مردم است. نفهم نباشيد و خلاف مصلحت و خير خودتان گام برنداريد.»

مهدی بازرگان در سخنرانی ۲۰ بهمن ۵۷ به شاپور بختیار می‌گوید: «برای خودت نفرین و لعنت نخر!»

بازرگان در آن سخنرانی دولت قانونی بختیار را به سخره می‌گیرد و به شاپور بختیار هم حمله می‌کند و می‌گوید: «ببينيد قضيه روشن است. دو طرف است. اين دعوا و جدال دو طرف دارد: يک طرف شاپورخان هنوز عزيزِ بنده، فقط شاپور از حزبش جدا شده، از جبهه‌اش جدا شده، از ملت جدا شده، از شاه هم جدا شده (خودش او را بيرون كرده) از مجلس و ملت هم جدا شده است. هيچ چيز ندارد. آن وقت به نام ملت صحبت می‌كند، به نام قانون صحبت می‌كند، اگر هم چيزی دارد آن چيزی است كه ما هنوز زورزورکی به او می‌دهيم. يعنی می‌گوييم آقا، به اين سابقهٔ مبارزه‌ات، به اين خدمات گذشته‌ات و به‌وطن‌دوستی‌ات فكر كن. اين سرمايه را از دست نده. برای خودت نفرين و لعنت نخر! همين يك چيز را تو داری! [صحيح است] اين طرف سی‌وپنج ميليون ملت.»

مهدی بازرگان در سخنرانی خود در ۲۰ بهمن ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران، مقابل بختیار به دفاع از حکومت اسلامی می‌پردازد و در بخش‌هایی از سخنان خود می‌گوید: «خواستهٔ ما قرآن و قانون و منطق است. می‌پرسم آيا از حكم خدا كه از زبان مراجع تقليد و حكام شرع و از اراده و خواسته اكثريت قريب به اتفاق مملكت در منطق توحيدی‌اش و دموكراسی‌اش برون آمده باشد آيا قانونی والاتر هست؟»

بازرگان در ادامه از امر به معروف و نهی‌ از منکر می‌گوید و ادامه می‌دهد: «اگر ما اسلام و دموكراسی را مترادف و پهلوی هم قرار دهيم، به همين معناست. بيان ديگری است كه از كلام خدا و خلق يا خالق و خلق. خواستهٔ خدا، خواستهٔ خلق است و خواستهٔ خلقِ با تقوا، خواستهٔ خداست. بنابراين، حكومت جمهوری اسلامی ما «جمهوری دمكراتیک» است و جمهوري دمكراتيك واقعی و حقيقی نيز، اسلامی است.

يك حكومت اسلامی نيز نظر انحصاری و خاصه‌خرجی به‌دسته و جمعيت و طبقه خاص ندارد، همه در سايهٔ دولت هستند، مادام كه راه حق را پيش می‌گيرند و قصد ظلم و فساد ندارند، تحت حمايت و مورد عنايت هستند، چه اكثريت و چه اقليت.»

آن روزها بازرگان و یارانش در نهضت آزادی معتقد بودند حکومت پهلوی و دولت بختیار قابل اصلاح و مذاکره نیست، این روزها نیز یاران بازرگان با تمام توان در کنار جمهوری اسلامی که ریشه کشور را خشکانده ایستاده‌اند و از اصلاح حکومت و مدارا با آنها سخن به میان می‌آورند. و ستم‌ها و جنایت‌های این روزها را عادی‌سازی می‌کنند!

حال پس از ۴۳ سال باید ببینیم و بپرسیم آن کسی که برای خودش نفرین و لعنت مردم ایران را خرید! شاپور بختیار بود یا مهدی بازرگان؟


حسین رونقی
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
959 views13:06
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 20:11:15 - دربارۀ محمود دعایی


یکشنبه، پانزدهم خردادماه ۱۴۰۱، محمود دعائی، مدیر مؤسسۀ اطلاعات، درگذشت. به همین مناسبت افراد و نهادهای گوناگون پیام تسلیت دادند و در مدح او سخن‌ها راندند، اما کسی به عملکرد ایشان در کسوت مدیر مؤسسۀ اطلاعات نپرداخت (یا دست‌کم من ندیده‌ام). مرحوم دعایی شاید انسان فروتنی بوده باشد، ولی در قامت مدیر، در طول چهل‌وچند سال، مؤسسهٔ اطلاعات را از آن جایگاه مهم و تأثیرگذار به مؤسسه‌ای مواجب‌بگیر و حاشیه‌ای و خنثی تبدیل کرد؛ روزنامه‌ای که شمارگان آن به ۳۵۰۰ نسخه کاهش یافته‌است، در جهت‌دهی به افکار عمومی نقش پررنگی ندارد، گزارش‌های مهمی منتشر نمی‌کند، کسی به خبرهای آن استناد نمی‌کند، صفحه‌ها و کانال‌ها و حساب‌های کاربری آن در فضای مجازی تأثیرگذار نیست (برای نمونه، روزنامۀ اطلاعات در اینستاگرام فقط حدود ۳۱۰۰ دنبال‌کننده و در تلگرام ۱۳۰۰ دنبال‌کننده دارد)، کیفیت چاپ پایینی دارد (صفحه‌های داخلی تک‌رنگ است)، برخی ضمیمه‌های آن (مانند جوانان امروز و دنیای ورزش) تعطیل شده، گرافیک آن ابتدایی است، بسیاری از کتاب‌های واحد انتشارات مؤسسه کم‌کیفیت و کم‌اهمیت‌اند، و مشکلات بسیارِ دیگر. با وجود این، هم از دولت بودجه می‌گیرد، هم یارانۀ کاغذ دریافت می‌کند، و هم در میان روزنامه‌های دولتی بیشترین آگهی‌های دولتی را منتشر می‌کند. این سال‌ها اگر به‌ندرت کسی نام روزنامۀ اطلاعات به گوشش می‌خورَد، بیشتر بابت خبرهایی حاشیه‌ای از این دست است؛ مثل انتشار عکس و خبری دربارۀ محمد خاتمی در روزنامۀ اطلاعات؛ یا بوسۀ محمود دعایی بر دست ابراهیم رئیسی.

پیش از انقلاب روزنامهٔ اطلاعات با آن شمارگان و کیفیت و تأثیر در ساختمانی قدیمی و دوطبقه و نه چندان بزرگ در خیابان خیام، بالاتر از گلوبندک و نرسیده به خیابان سپه اداره می‌شد و امروزه با وضع یادشده در ساختمانی ده‌طبقه در شمال تهران (خیابان میرداماد). یعنی تعداد خواننده‌های روزنامهٔ اطلاعات با ساختمانی ده‌طبقه با در شمار آوردن نسخه‌های مرجوعی، کمابیش به اندازهٔ دنبال‌کننده‌های یک کانال تلگرامی سه‌هزار نفره است! مهم‌ترین دستاورد کشور در قبال این هزینهٔ کلان از بیت‌المال تولید روزنامه‌ای مناسب برای پاک کردن شیشه بوده‌است!

ما به مدیرانی شایسته نیاز داریم، وگرنه کم نیستند کسانی که بلدند نماز میت بخوانند. وظیفهٔ دعایی و همانندان او این است که ایران را تعالی ببخشند و در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دهند. دست‌بوسی و فروتنی کسی را به مدیرِ شایسته تبدیل نمی‌کند.


فرهاد قربان‌زاده،
نویسنده و ویراستار
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
8.2K views17:11
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 17:35:26
- او می‌خواست بمانیم، اینان می‌گویند برو!

@andiiishe
5.8K views14:35
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 14:18:04
عده‌ای از مخالفان حکومت پهلوی سرخوشانه و رقصان علیه شاه شعار می‌دهند. فیلم مربوط به سال ۱۳۵۷ و شهر آبادان، یکی از شهرهای امروز تشنهٔ استان خوزستان است.

آن زمان هنوز مدیریت ابلهانهٔ منابع آبی بر ایران و خوزستان سایه نینداخته بود، کارون، هورالعظیم و بسیاری از پهنه‌های آبی استان پر آب بودند و نشانه‌ای هم از خشکسالی به چشم نمی‌خورد.

@andiiishe
1.2K views11:18
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 16:45:08 - راز میلیاردر شدن در ایران!


فرقی نمی‌کند شما در ایران باشید، در چین باشید، یا در روسیه. در کشورهایی که ما از آن ها با لفظ نسبتاً محترمانهٔ اقتدارگرا نام می‌بریم، هیچ کسی نمی‌تواند میلیاردر شود مگر این که با صاحبان قدرت دستش در یک کاسه باشد یا حداقل برادری یا رفاقت خودش را به قشر فوقانی قدرت ثابت کرده باشد. این پیوند میان الیت ثروتمند و الیت سیاسی برای هر دو طرف مفید است؛ اولی با کسب حمایت سیاسی از حکومت مطمئن می‌شود که سرمایه و ثروتش از هر نوع مصادرهٔ احتمالی در امان می‌ماند. حتماً می‌دانید که این حکومت‌های اقتدارگرا بدون مصادرهٔ ثروت‌های عمومی نمی‌توانند به حیات خود ادامه دهند.

یک محقق ایرانی در کتابش از چهار موج عظیم مصادره در تاریخ جمهوری اسلامی نام برده که در واقع بزرگ ترین منبع مالی حکومت است. در چین و روسیه هم دقیقاً وضع مشابهی حاکم است. غرض اینکه شما به عنوان کسی که می‌خواهد در این مملکت کار اقتصادی و تجاری بکند برای در امان ماندن از خوی مصادره‌گری این نظام های حکومتی مجبورید که با اصحاب قدرت وارد انواع بده و بستان‌ها و زد و بندها شوید. قاطی شدن با اصحاب قدرت ضمناً شما را از انواع رانت‌ها و ویژه‌خواری‌ها نیز بهره‌مند می‌کند‌ و می‌توانید پول روی پول بگذارید. البته باید زرنگ باشید و رسم و رسوم معمول را به جا آورید. در ایران حتما باید شعائر اسلامی را رعایت کنید، هیئت و حسینیه و دستهٔ عزاداری، و دیگ غذا فراموش نشود. اما اگر در چین باشید قضیه اندکی فرق می‌کند. در آنجا باید در انظار عمومی چای پوئر بنوشید که در استان یوننان، مهد انقلاب کمونیستی، کشت می‌شود و سیگار برگ کوبایی بکشید تا اعتقاد خود را به انقلاب جهانی ضدامپریالیستی نشان دهید و صندل مشکی با کفی سفید بپوشید تا تعهد خود را به فرهنگ سنتی چین نشان دهید و موی سرتان را کوتاه نگهدارید تا تداعی‌گر نظامیان انقلابی کمونیست دوران جنگ‌های داخلی باشید. خلاصه حفظ ظاهر خیلی مهم است. باید به هر طریقی که هست برادری اسلامی یا رفاقت کمونیستی خودتان را به صاحبان قدرت ثابت کنید. حکومت کار کردن با شما را دوست دارد چون مطمئن است ثروت و پول از دایرهٔ خودی‌ها خارج نمی‌شود و شما همیشه در روزهای ضروری انتخابات مهندسی‌شده یا تظاهرات‌های فرمایشی، آماده‌اید که بخش عمده‌ای از هزینه‌های تلبیغی و سازماندهی را متحمل شوید. البته اگر آقازاده باشید درهای بیشتری به روی شما باز می‌شود و قدمتان روی چشم است.

خلاصه این یک رابطهٔ دوجانبه است که برای هر دو طرف فواید بسیاری دارد. ماجرای آقای عبدالباقی حداقل فایده‌ای که داشت این بود که اندکی پرده را از این نوع روابط کنار زد.


بیژن اشتری،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
6.3K views13:45
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 15:11:09 - نوکیسگی چیست و نوکیسه‌ها کیستند؟


«نوکیسگی» را اینگونه تعریف کرده‌اند: قشری که از لحاظ درآمد به طبقهٔ بالا ولی از لحاظ فرهنگ به طبقهٔ بسیار پایین جامعه و حتی نزدیک به لمپن‌ها قرار دارند؛ علاقهٔ بسیاری به خودنمایی، دیده شدن، عرض اندام و نوچه‌پروری دارند. نوکیسه‌ها، از یک طبقهٔ اجتماعی مبدأ به یک طبقهٔ اجتماعی مقصد پرتاب شده‌اند. این پرتاب ناگهانی بر اثر یک اتفاق با استفاده از رانت، دلالی، ارث، موج‌سواری و شرایط و التهابات اقتصادی رخ می‌دهد. آن‌ها، دیگر نه خود را به طبقهٔ اجتماعی مبدأ متعلق می‌دانند و نه با جایگاهی که اکنون کسب کرده‌اند، آشنایی دارند. به‌عبارتی از گذشتهٔ خود نفرت دارند و نسبت به اکنون خود دچار ترس و حقارت‌اند.

نوکیسه برای این که به طبقهٔ پیشین خود اثبات کند که دیگر به آن‌ها تعلق ندارد و همچنین برای غلبه بر احساس حقارت خود در مقابل طبقهٔ جدیدی که به آن پرتاب شده است، مجبور به تظاهر است و ساده ترین راه برای تظاهر، خرید دیوانه‌وار کالاهای لوکس، نمایش عروسی‌ها، میهمانی‌ها و خانه‌های آن‌چنانی است.

اما فاجعهٔ اصلی از جایی آغاز می‌شود که ما، فیلم و عکس عروسی‌ها، میهمانی‌ها، اتوموبیل‌ها و خانه‌های آن‌ها را از طریق پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی برای همدیگر ارسال می‌کنیم. ما با این کار به مزدوران تبلیغاتی آن‌ها تبدیل می‌شویم که بی‌مزد و منت، به هدفی که آن‌ها در سر دارند نزدیکشان می‌کنیم و آن هدف چیزی نیست جز تظاهر و دیده شدن.

جاهلان عصر جدید، نوچه‌های جدید لازم دارند. عده‌ای با موبایل‌های‌شان، عکس و فیلم آن‌ها را به اشتراک می‌گذارند و افتخار نوچگی آن‌ها را پذیرا می‌شوند.

بسیاری از آگاهان از نوکیسه‌ها متنفرند، زیرا می‌دانند نوکیسه‌ها بر خلاف سرمایه‌دارهای واقعی و قشر ثروتمند سنتی، سرمایهٔ خود را نه در کارآفرینی که در دلالی صرف می‌کنند. آن‌ها منابع مالی جامعه را بر اساس بی‌لیاقتی به دست گرفته‌اند.

اما فاجعهٔ بزرگ‌تر وقتی رخ می‌دهد که هنگام تماشای فیلم عروسی‌ها و پارتی‌های این دسته، به جای آن که به فکر پس گرفتن حق خود باشیم، خودمان را جای این افراد می‌گذاریم و بر زندگی سطحی و انگل‌گونهٔ این افراد حسرت می‌خوریم.


- علی شمیسا
ـــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
7.4K views12:11
باز کردن / نظر دهید
2022-05-26 08:30:43 - ایران، بهشت عبدالباقی‌ها


ایران بهشت عبدالباقی‌هاست... اگر برج آرزوهای حاج حسینِ متروپل‌ساز فروریخت، از بی‌کفایتی و سهل‌انگاری خودش بود. اگر این‌قدر خرابکاری نمی‌کرد، می‌توانست برج‌های بلندتری بسازد و کسی هم از فسادش مطلع نمی‌شد. ظاهراً چنان از «روسازی» و «ظاهرسازی» و «ظریف‌کاری» خود مطمئن بود که دیگر نیازی به «زیرسازی» استوار نمی‌دید. آری! همین‌که ظاهرسازی و روسازی، داربست‌سازی و باندبازی بلد باشی، کافی‌ است.

امروز در صفحۀ اینستاگرامم در یک نظرسنجی پرسیدم: «آیا باور می‌کنید عبدالباقی جان باخته باشد؟» ۹۶ درصد پاسخ دادند «نه». می‌دانستم «بسیاری» مرگ او را باور نخواهند کرد، اما «۹۶» درصد برایم تکان‌دهنده بود! در استوری‌های بعدی، گزارش صداوسیما از شناسایی جسد عبدالباقی را نشان دادم و دوباره پرسیدم: «آیا همچنان باور ندارید عبدالباقی مرده باشد؟» و باز هم «۹۴» درصد گفتند: «باور نمی‌کنم».

این‌همه بی‌اعتمادی به رسانۀ رسمی ــ دست‌کم در همین یک موضوع! ــ تکان‌دهنده نیست؟ نیازی به یادآوری نیست که صفحۀ من بازتاب دقیقی از جامعۀ ایرانی نیست و این نظرسنجی نیز هیچ شباهتی به یک نظرسنجی پژوهشگرانه و دقیق نداشت، اما مگر می‌شود بی‌اعتمادی عمیق مردم به رسانۀ ملی را انکار کرد؟ رسانه‌ای که بازتابدهندۀ اراده و سیاست حاکمیت است!

اما بین «ویرانی متروپلِ» عبدالباقی و «ویرانی اعتماد» مردم ارتباط مستقیمی وجود دارد. وقتی عبدالباقی توانسته است با نفوذ و روابط گسترده «متروپل» غیراستانداری بسازد که با نازک‌نسیم بهاری فرو بریزد، نمی‌تواند کارهای دیگری هم بکند؟! من جوابی برای این سؤال ندارم، اما از یک چیز دیگر مطمئنم! چیزهای زیادی بر سر ما ــ دقیقاً ما، من و شما ــ ویران شده که مانند برج متروپل پیدا نیست، اما آوارش را بر سرها و شانه‌هایمان حس می‌کنیم. ولی صداوسیما نه تنها منکر این ویرانی‌هاست، بلکه اصلاً هست تا اثبات کند هیچ‌چیز هیچ‌جا بر سر هیچ‌کس فرو نریخته و حتی ما خوش‌ساخت‌ترین و استوارترین بنا را داریم!

وقتی کسی ساختمانی می‌سازد که به این راحتی ویران می‌شود و مردم بی‌گناهی زیر آن به معنای دقیق کلمه به خاک و خون کشیده می‌شوند، دیگر کسی حرفش را باور نمی‌کند. حال چه این ساختمان مانند متروپل «مرئی» باشد و چه مانند ساختمان اقتصاد «نامرئی»! ما زیر آواریم، با این تفاوت که این آوار انکار می‌شود و ترسمان هم همین است که مدفون و فراموش شویم و همچنان کسی باور نکند...

یک خانواده با درآمد متوسط، اگر یک سال خود را بچلاند و به هر ضرب و زور قدری پس‌انداز کند، در نهایت آخر سال می‌تواند «یک متر آپارتمان» در جنوب شهر تهران بخرد. یک خانوادۀ چهار نفره اگر بخواهد روزی یک لیوان شیر بخورد (که این حداقل نیاز بدن انسان است!)، هزینۀ ماهیانه‌اش می‌شود یک میلیون! مگر این مردم چقدر درآمد دارند که هزینۀ یک‌لیوان شیرشان بشود یک میلیون؟! متروپلِ اقتصاد بر سر ما ویران شده و هر چه زیر آوار با سنگ به دیوارهای ویران‌شده می‌کوبیم، کسی نمی‌شنود، اما عبدالباقی‌ها باقی‌اند و روی آواری که ما را مدفون می‌کند، برج‌های بلندتری برای خود می‌سازند...

مهدی تدینی
ــــــــــــــــــ

•• اگر دوستانی مشتاق خواندن دارید، لطفاً شناسهٔ کانال را در اختیارشان قرار دهید:
@andiiishe
8.0K views05:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 16:24:24
همه چیز را گردن مردم نیندازیم. بسیاری از مردم کف کوچه‌ و خیابان همواره از به‌اصطلاح روشنفکران اصلاح‌طلب جلوتر بوده‌اند.

فیلم بالا مربوط به بیست سال پیش و قبل از دور دوم ریاست جمهوری خاتمی است.

همان موقع هم بخشی از مردم به‌خوبی فریب اصلاحات را دریافته بودند؛ باهم ببینیم.

@andiiishe
5.2K views13:24
باز کردن / نظر دهید