2021-09-18 10:15:03
#برد_انجمن_علمی
قند و چربی افزوده و نقش آن در چاقی و اضافه وزن جوامع: یک تحلیل اقتصادی نرخ چاقی و اضافهوزن در کشورهای جهان در دهههای گذشته افرایش قابلتوجهی داشته است. به دلیل پایداری ساختار ژنتیکی جوامع، توضیحی که برای این پدیده میتوان ارائه داد، تغییر عادتهای غذایی و همچنین متمایلبودن سبک زندگی انسانها به بیتحرکی است.
بخش اعظم تغییر در ساختار رژیم غذایی مربوط به شکر و چربیِ افزوده است که مصرف سرانهی آنها به مرور زمان دچار افزایش شده است. متخصصان تغذیه چاقی فزاینده را ناشی از مصرف بیش از حد فستفودها، تنقلات و نوشابههای گازدار و در یک کلام افزایش چگالی انرژی (انرژی بالا با وجود حجم کم) رژیم غذایی میدانند.
چاقی یکی از مشکلات بهداشت عمومی است که عقبه اقتصادی - اجتماعی دارد. در جوامع توسعه یافته عمدهی بار چاقی و اضافهوزن بر دوش افراد فقیر و اقلیتها است.
چربیها و شیرینیها در شکلهای مختلف از قبیل تنقلات، نوشیدنیها و فستفودها عرضه میشوند که خوشطعم اند، قیمت آنها بسیار پایین است و خیلی راحت به دست میآیند.
اقتصاد سنتی توصیه میکند که تمرکز سیاستگذار باید بر افزایش قیمت چربیها و قندها باشد تا مصرفکنندگان بتوانند منابع خود را برای خرید غذاهای سالمتر اختصاص دهند.
کاهش قیمت مواد غذایی در اثر پیشرفت فناوری در افزایش مصرف چربیها و قندها بسیار موثر بوده است.
مقایسه قیمت های خرده فروشی محصولات متنوع غذایی علاوه بر ارزان بودن مواد دارای چربیها و قندهای افزوده موضوع مهم دیگری را نیز به ما نشان میدهد و آن کمبودن میزان افزایش قیمت در یک بازهی زمانی معین برای محصولات دارای قند و یا چربی نسبت به میوه و آبمیوه است.
قانون اِنگل و ساختار رژیم غذایی
قانون انگل بیان میکند که نسبت درآمدی که صرف فراهمکردن غذا میشود با افزایش درآمد کاهش مییابد.
کشورهای با درآمد سرانهی بالا، درصد کمی از تولید ناخالص داخلی خود را به غذا اختصاص میدهند، در واقع آنها مایلند با کمترین هزینه بیشترین انرژی را به دست آورند. به زبان دیگر مصرف چربیها و قندها را به مرور بالا میبرند و آن را جایگزین رژیم غذایی غلات محور خود میکنند.
همچنین بررسیها بین کشورهای مختلف نشان میدهد که با افزایش میزان تولید ناخالص داخلی، درصد هزینههایی که صرف تهیهی غذا در خانه میشود کاهش مییابد و افراد تمایل دارند که غذا را بیشتر از بیرون خانه تهیه بکنند که نسبت به غذای خانگی مقادیر بیشتری از قندها و چربیها را همراه خود دارند.
به طور مشابه مصرف قند و چربی در
میان کشورهای فقیر نیز بالارفته است.
یک مطالعه که در ایالات متحده آمریکا انجام شده است نشان می دهد خانوارهای با درآمد پایین درصد بالاتری از درآمد در دسترس خود را صرف تهیهی غذا میکنند. بررسیها نشان میدهد تمرکز آنها نیز به دلیل منابع محدود بر تامین انرژی با هزینهی پایین است و بدین ترتیب منابع محدود خود را صرف تامین انرژی از چربیها و قندها مینمایند.
واکاوی دیگری از روند اجرای برنامه کمکی تغذیه الحاقی (Food Stamp Program) - پرداخت کمک مالی برای تامین غذا - که برای مردم کم درآمد آمریکا اجرا میشد، نشان داد که آنها برخلاف انتظار با دریافت کمک هزینه مالی، به مصرف قند و چربی و گوشت خود اضافه کردند و مصرف مواد غذایی دیگر همچون سبزی، میوه، غلات و محصولات لبنی تقریبا ثابت ماند. به عبارت دیگر ارائهی منابع اضافی به مردم، نتوانست اقلام غذایی مصرفی آنها را به سمت محصولات سالمتر سوق دهد.
در گزارشی از دریافتکنندگان این کمک مالی مشخص شد که مهمترین عامل در انتخاب موادغذایی برای این افراد، ارزانبودن قیمت غذا بوده است.
فقر و چاقی
کمبود غذا، که به عنوان عدمخوردن غذای کافی تعریف میشود، با میزان بالای اضافهوزن همراه است.
یک مدل رفتاری که توسط USDA ارائه شده است، نشان میدهد اعضای خانوادهای که با کاهش منابع روبهرو میشوند ابتدا غذاهای کمهزینهتری را برای تامین انرژی (به میزان زمان عادی) مصرف میکنند و تنها زمانی مقدار انرژی دریافتی خود را کاهش میدهند که درآمد از یک مقدار معین ذهنی، بیشتر کاهش یابد. پس کاهش در هزینههای فراهمکردن غذا ارتباط مستقیمی با رژیم غذایی با چگالی انرژی بالا که دربردارنده چربیها، قندها و نشاسته است، دارد.
جمعبندی:
مطالعات روی چاقی و انتخابهای غذایی، بر نقش متغیرهای روانشناختی و متابولیکی در مصرف قندها و چربیها تاکید دارند.
هزینهی پایین انرژی غلات تصفیهشده، قندها و چربیهای افزوده از دیگر متغیرهای کلیدی هستند. چربیها و شیرینیها کمهزینهترین گزینهی رژیم غذایی موجود هستند و قطعا جایگزینی آنها با غذاهای دیگر، هزینه مصرفکننده را بالاتر خواهد برد.
260 views07:15