*تکلیف شهردار زهک را روشن کنید، اگر قلهی هیمالیا را قرار بود | مهندس عباس نورزائی
*تکلیف شهردار زهک را روشن کنید، اگر قلهی هیمالیا را قرار بود فتح کنید تا حالا کرده بودید.* عباس نورزائی/ ۲۸ اسفند ۱۴۰۰
پارکینسون، یک بیماری روانی است، اما در عینحال نام یک دانشمند مدیریت نیز میباشد. او میگوید: *مدتها برای انجام کاری فرصت دارید، اما آن را انجام نمیدهید و ناگهان به ماشینی تبدیل میشوید که در لحظات پایانی، کار را به اتمام میرساند.* گرچه اهل زهک هستم و هنوز آنجا را از نظر شرعی وطن خود میدانم، اما اخیراً سعادت حضور در آن را نداشتهام. شب گذشته حدود ساعت ۲۳ از مسیر زابل، وارد شهر شدم، دیدم که ماشین آتشنشانی یک لاین خیابان اصلی را بسته است، مترصد بودم ببینم چه اتفاق فوریتی رخ داده، اما در کمال ناباوری مشاهده کردم که یک لودر مشغول برکندن جداول خیابان است. یادآور میشوم، سفرهای نوروزی به شهرستان زهک، بعد از چابهار، بیشترین فراوانی را دارد و تقریباً از یک هفته قبل از نوروز، آغاز میشود. در حالیکه در طول سال ۱۴۰۰ در این شهر، کار عمرانی قابلی ملاحظه نشده و کوچههای شهر مشابه پسکوچههای کوفه میباشد، این اقدام تخریبی را با هیچ قانون علمی و فنی نتوانستم تطبیق کنم مگر قانون سایریل پارکینسون. مدیر محترم موقت شهر، درست وفتی صفهای طولانی گردشگران فردا وارد شهر میشوند، ترافیک را به خیابانی دیگر روانه میکنید که حکم یک کوچه دارد، حتی اگر بنا بود چنین تغییری را در منزل شخصیات انجام دهید، قبل از این ایام تمام میکردید! حتی پیرزن سر کوچهی ما ۱۰ روز قبل، خانهتکانی کرد و فرشهایش را شست و آمادهی پذیرایی از مهمانان نوروزی خود شد. گفتم شاید مدیرکل جدید امور شهری و روستایی که دیرهنگام منصوب شده، بخشنامهای یا ترفند مدیریتی جدیدی را ابلاغ کرده است یا فرماندار محترمی که یک بار حکم جدیدش، پس گرفته شده است، یا دو کاندیدای شهرداری جدید که صلاحیتشان به سیبل نخورده، توصیهای از تجارب مدیریتیشان داشتهاند. اللهاعلم صلاح مملکت خویش خسروان دانند.