Get Mystery Box with random crypto!

🏛Aryan National Socialism🏛

لوگوی کانال تلگرام ans_1488 — 🏛Aryan National Socialism🏛 A
لوگوی کانال تلگرام ans_1488 — 🏛Aryan National Socialism🏛
آدرس کانال: @ans_1488
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.51K
توضیحات از کانال

⚜️از جان خود گذشتیم با خون خود نوشتیم یا مرگ یا ناسیونال سوسیالیسم آریایی⚜️
🔰انجمن تخصصی بررسی ناسیونال‌سوسیالیسم و ملحقات مرتبط به آن و تاریخ
- Connect: @B00MGARD

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2021-07-13 13:03:53
پس از پیروزی ایتالیا در جام ملت های اروپا ، طرفداران خشمگین انگلیسی به هواران ایتالیا یورش برده و در ابتدا توهین و نژادپرستی کردند و سپس آنان را باد کتک گرفتند ! این درحالی هست رسانه های بزرگ مانند بی بی سی و دویچله هیچ کدام این اخبارُ پوشش ندادن !
مردمی که ادعای تمدن و آزادی و دموکراسی بر روی کره خاکی دارن ، مسابقه فوتبال رو به زمین جنگ تبدیل کردند .

#رسانه_ها_دروغ_میگویند

A - N - S - 14 - 88


به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید


@ANS_1488
428 viewsedited  10:03
باز کردن / نظر دهید
2021-07-13 08:03:11
میکس با کیفیت از قدرت نیرو دریایی امپراطوری ژاپن . ساعت ۷ صبح ۱۶ آذر ۱۳۲۰ ، نیروی دریایی ژاپن برای پاسخ به مداخلات ایالات متحده در جبهه چین و قرار دادن نیروی هوایی برای کشور چین ، با استفاده از ۴ فروند ناو هواپیمابر و بکارگیری ۳۹۰ بمب افکن ،نیروهای امریکایی در پایگاه هاوایی مورد حمله قرار دادند .
در این نبرد چندی از فرماندهان ارشد امریکایی کشته شدند ، ۱۸۰ عدد جنگنده امریکایی روی زمین نابود شد و افتخار نیروی دریایی امریکا ، رزم نام آریزونا ، بصورت کامل غرق شد . همچنین هزار نفر کشته و مجروح شدند . پس از این عملیات، ایالات متحده رسما وارد جنگ همه جانبه جهانی شد .

A - N - S - 14 - 88

کیفیت HD تلویزیون در کانال آپارات
https://www.aparat.com/v/5UCcE


به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید


@ANS_1488
934 viewsedited  05:03
باز کردن / نظر دهید
2021-07-11 07:55:31
میکس با کیفیت از نبرد استالینگراد ، 1942 لشگر مرکزی و جنوب ورماخت به همراه متحدان ایتالیایی و رومیانیایی تحت عملیات مورد آبی (Blue Case) برای تصاحب منابع سوختی در آذربایجان ، راهی منطقه شدند و در ابتدا ۵۰۰ کیلیومتر پیشروی نمودند اما با فرا رسیدن زمستان و محاصره شدن لشگر هفتم ورماخت ، این عملیات شکست خورد و باقی مانده نیروهای متحدین عقب نشینی کردند .

در کانال آپارات با کیفیت HD ببینید .

https://www.aparat.com/v/qfJ6l
-Aryan National Socialism


A - N - S - 14 - 88


به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید


@ANS_1488

انجمن ناسیونال سوسیالیسم آریایی

@ANS_LIBRARY

کتابخانه ناسیونال سوسیالیسم آریایی

@ANS_RADIO

رادیو ناسیونال سوسیالیسم آریایی

@ANS_Military

میلیتاریسم ناسیونال سوسیالیسم آریایی
1.3K viewsedited  04:55
باز کردن / نظر دهید
2021-07-09 21:54:32
#SS

-Aryan National Socialism

A - N - S - 14 - 88


به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید


@ANS_1488
958 viewsedited  18:54
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 23:13:45
-Aryan National Socialism


A - N - S - 14 - 88


به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید


@ANS_1488
179 viewsedited  20:13
باز کردن / نظر دهید
2021-07-05 11:12:04 -ایران در نگاه‌ها

-نوشتار: استاد جواد طباطبایی



-شنیده‌اید که هگل در فلسفه تاریخ گفته است:
«تاریخ جهانی با ایران آغاز می‌شود!» با کوروش؛ چون کوروش بود که برای اولین بار یک دولت در معنای دقیق امروزین آن ایجاد کرد.

-اصطلاح «دولت» که هگل به‌کار می‌برد، در فلسفه‌ی او بسیار مهم است. اما آنچه در اینجا مهم است، استفاده‌ی هگل از واژه‌ی «رایش» (Reich) است که ما [این واژه را] از طریق رایش سوم می‌شناسیم که معنای تحقیری بسیار بدی دارد، ولی در زمان هگل این معنا را نداشته است.
این واژه در واقع معادل واژه‌ی (Empire) است. هگل می‌گوید ایران یک رایش بود، یعنی امپراتوری بود. اما معادل آن در زبان فارسی واژه‌ ی «شاهنشاهی» است.

-چرا هگل می گوید ایران یک رایش (Reich) بود؟
علتش این است که هگل اعتقاد داشت آنچه در تاریخ، فلسفه و همه‌ی امور قابل تأمل و اساسی است «وحدت در کثرت» است. ایران یک آغاز تاریخ است برای اینکه ایران یک امپراتوری در معنای امروزی نیست. ایران رایش است، یعنی ایران وحدتی است از کثرت‌ها که [در آن] نه وحدت کثرت‌ها را از بین می‌برند و نه کثرت‌ها وحدت را خدشه‌دار می‌کنند. (وحدت میان وحدت و کثرت)

-این تلقی‌ای است که هگل از طریق نویسندگان یونانی از تاریخ ایران پیدا کرده. این حرف مهم است، چون در کارهای جدیدی هم که روی تاریخ ایران قبل از اسلام می‌کنند، بر این نکته تأکید می‌شود. مثل خانم هلن اشمیت مورخ هخامنشیان که او هم به همین نتیجه می رسد.

-اشمیت گفته هگل این مسئله را دویست سال پیش درباره‌ی تاریخ ایران متوجه شده بود که ایران تاریخ پیچیده‌ای داشته و قابل تأمل فلسفی است. از طرف دیگر تاریخی است که تاریخ جهانی برای اولین بار با او آغاز می‌شود. این همان اشاره‌ای است از هگل که همه می‌شناسند.

-اما هگل چیز دیگری هم گفته که تا آنجایی که من می‌دانم، نمی‌شنایم. هگل یک بار در فلسفه‌ی تاریخ درباره‌ی ایران و یک بار هم در درس‌هایش درباره‌ی فلسفه‌ی دین درباره‌ی ایران و مفصلاً از زرتشت صحبت کرده. در آنجا هم این حرف را به‌نوع دیگری تکرار کرده. هگل گفته اینکه من گفتم تاریخ جهانی با ایران آغاز می‌شود [به این علت است که ایرانی‌ها برای بار اول] دولت را به‌معنای جدید به کار بردند و دولت کنونی ادامه‌ی همان تلقی از دولت است، در دین هم همین اتفاق افتاده است.

-اینکه زرتشت گفت: «اهورامزدا نور است» حرف مهمی در تاریخ ادیان است. چون دین برای اولین بار در معنای جدید غیر تجسدی (بت‌ها و پرستیدنی‌های دیگر) به‌کار رفت.

-از نظر هگل تاریخ ادیان جدید هم منجر خواهد شد به دین مبین (Offenbar)؛ هگل می‌گوید دین مبین برای اولین بار در ایران شکل پیدا کرد. چرا؟ در اینجا هگل به حرف سهروردی نزدیک می‌شود:
«نور عین علم است.»

-هگل می‌گوید: «نور عین آگاهی است، اینکه ایرانی‌ها گفته اند اهورامزدا (خداوند) نور است، یعنی خداوند علم است. به تعبیر هگل خداوند آگاهی است. این دومین مفهوم مهم فلسفه‌ی هگل است.»
آن چیزی که من از این دو مطلب استنباط می‌کنم این است که ایرانی‌ها به این اعتبار ملّت بوده‌اند.

-در دوره‌هایی هم این ملت، دولت خودش را ایجاد کرده، توانسته خودش را ملّت بفهمد؛ اگرچه این کلمه به این معنی به‌کار نمی‌رفته، اما این‌که توانسته خودش را ملّت بفهمد و در دوره‌هایی هم توانسته دولت خودش را ایجاد بکند به این معناست که ایرانی ها ملّتی بوده‌اند با یک آگاهی از ملت بودن‌شان.

-در آغاز دوره‌ی اسلامی هم می‌بینیم که این وضع ادامه دارد، یعنی در گستره‌ی خلافت [اسلامی] یکی از جاهایی که تاریخ زود شروع شد، ایران است. ایران جایی است که از قرن چهار به بعد به‌نوعی تاریخ خودش را جدا می‌کند. قبل از این تاریخ به زبان عربی بود، اما از این به بعد به زبان فارسی است و آن‌ها [مورخان] در زبان فارسی اندیشیدند.

-طبیعی است در [آن دوره] دولت به‌معنای Nation که ما از طریق ترجمه‌ی انگلیسی می‌شناسیم به‌کار نمی‌رفته‌است. اما اینکه «ایران» و «ایرانی» به‌کار می‌رفت، مثل هزار باری که در شاهنامه آمده، هم جانشین مفهوم ملّت است و هم جانشین مفهوم دولت؛ و از طرف دیگر بیان آگاهی ملی ماست که در تاریخ ما عنوان شده است.

-فردوسی به نوعی و بیهقی به نوعی. بیهقی تاریخ می‌گوید و تاریخ می‌نویسد و این شاید از اولین مورخینی است که این‌طور صحبت می‌کند که نشان‌دهنده‌ی نوعی از آگاهی ملّی ماست.

-بیهقی ادعا می‌کند:
«من که بوالفضلم، این‌ها را می‌گویم، سند همه‌ی این‌ها را دارم و اگر کسی در سخن من بپیچد، اسناد آن را عرضه می‌کنم.»
این چند جمله‌ی کوتاه برای این بود که بگویم ما «تاریخ ملّی» داریم و ما به عنوان ملّت تاریخ نوشتیم. منظورم از تاریخ ملّی این است:
«ما به‌عنوان ملّتی که دارای آگاهی تاریخی است، تاریخ نوشتیم.»


@ANS_1488
1.5K views08:12
باز کردن / نظر دهید
2021-07-05 11:08:39
-نگرش رضاشاه به زرتشتی‌ها

-نگرش ویژه رضاشاه بزرگ به زرتشتيان به گونه‌ای بود كه می‌گفت: شما هميشه در پناه من هستيد، اگر كوچك‌ترين ناراحتی‌ای برای شما رسيد، تلگراف به خودِ من بزنيد، فوری از شما رفع زحمت میشود.

-از آن پس كه رضاشاه به حال زرتشتيانِ نگاهدارنده‌ دين نياكان و فرزندانِ تبارمند ايران، باره نگرش و مهربانی نمود و‌ آنها را به مِهر شاهانه‌ خويش سرشار و بر زخم‌های فرسوده‌شان مرهم نهاد، و دل‌هایِ پژمرده‌یِ آنان را با نوازش‌هایِ پدرانه شاداب فرمود، محروميت‌ها را از سر آنها برداشت، برابری حقوق را اعلام فرمود و زرتشتيان را برخلافِ پارينه بر مايملک خود فرمانروا ساخته و رفع ستم از ايشان نمود و طرف توجهِ ویژه خويش قرار داد و آنان در ارتش و كشور به درودن خدمت گشته و در ادارات دولتی راه يافتند و به تدريج بکار و پیشه‌های مهم دست یافتند.


-دیدار رضاشاه با افسران در شهر کرمانشاه:

-رضاشاه بزرگ: تو زرتشتی هستی؟ ستوان رستم نوذری: آری - رضاشاه رو به رئیس ستاد ارتش: این‌ها را تشویق کنید بیشتر به ارتش بیایند چون ایرانی اصیل هستند.


@ANS_1488
1.4K views08:08
باز کردن / نظر دهید
2021-07-05 09:33:23 -آدولف هیتلر از دیدگاه آدولف شف‌بوخ (قسمت دوم/ پایانی)

-این مقاله خلاصه‌ای از خاطرات دکتر آدولف شف‌بوخ می‌باشد، باشد که به وسلیه آن شناخت مناسب‌تری از این مرد افسانه‌ای داشته باشیم.



-حقیقتی که مرا در مورد هیتلر مرا مبهوت می‌ساخت، قدرت تصمیم گیری گسترده و رفتار عجیب وی بود. این مرد بزرگ با وجود این که در اغلب کارهایش عجله می‌کرد در هر تصمیمش بررسی دقیقی را نشان می‌داد، پس می‌توانست که کارهایش را دقیقا انجام دهد و تصمیمات نهایی خود را با دوراندیشی و تعمق م‌یگرفت.

-برای تهیه هر سخنرانی‌اش به تنهایی ساعت‌ها وقت می‌گذاشت و چند بار از آن قرائت می‌کرد و با حوصله‌ای که از وی بعید بود آن را تصحیح می‌کرد و نتیجه‌اش سخنرانی‌هایی می‌شد که نه تنها اروپا، بلکه جهان را می‌لرزاند و شاید اگر متفقین اکثر آن‌ها را از بین نبرده بودند در آینده تحولات مهمی را در دنیا ایجاد می‌نمود زیرا این سخنان هرگز مربوط به زمان خاصی نبودند. (در زمان پیشروی متفقین تمام پوسترهای هیتلر و سخنرانی‌های وی سوزانده میشد. اکثر تصاویر باقی مانده از وی توسط ارشیو ایالات متحده باقی مانده است)

-اینکه هیتلر از زن‌ها متنفر بود جدا کذب محض و فاقد اعتبار است، هیتلر برخلاف شایعاتی که بود به زن‌ها علاقه خاصی نشان می‌داد زیرا عقیده داشت که خانم‌ها خوب گوش داده و خوب درک می‌کنند . یکی از این خانم‌ها اوا براون بود. زنی که هیتلر در آخرین لحظات عمر خود در پناهگاه با وی ازدواج کرد. از هنگامی که مبارزه با مارکسیسم را شروع کرد تا زمانی که با ارتش سرخ در برلین می‌جنگید، شاید این بزرگ‌ترین پیروزی شخصی او بود.

-اوا براون که زمانی یکی از زیر دست‌های هفمن عکاس بود، نزدیک ترین زن به هیتلر در طول عمر او بود. اوا براون دختری نجیب و با چهره‌ای ملیح با اندامی کشیده بود و همواره خونسردی خاص خود را داشت.

-در تمام عمرم بیاد ندارم هیتلر شنا کرده باشد یا به شکار و ماهی‌گیری رفته باشد، به حیوانات علاقه خاصی داشت و هرگز علاقه به کشتن آن‌ها نداشت.

-همواره زندگی محقرانه‌ای در بخش کوچکی از کاخ صدارت اعظم ساخته بود و بدون توجه به حرف دیگران در آن زندگی می‌کرد و میگفت این جا اتاق خواب، اتاق مطالعه و دفتر کار من است.

-این مرد که عده‌ای او را نابغه و عده‌ای او را دیوانه خطاب می‌کردند، هرگز برای خواسته‌هایش شدت و سرسختی دور از منطق نشان نمی‌داد، مردی پر استقامت بود و هرگز غیر عادی و ضعیف نبود، همواره مردی پر تلاش بود و با این که ساعات صبح را به کارهای دولت آلمان مشغول بود شب‌ها مشغول مطالعه کتاب‌های استراتژیست‌های مشهور آلمانی بود.

-معمولا از جمع دوری می‌کرد و در گوشه اتاق خود در برچسگادن، مقابل نقشه آلمان و اروپا به مطالعه می‌پرداخت. گاهی اوقات نیز بر روی شکم دراز می‌کشید و فکر می‌کرد در این حالت عکسی از او وجود دارد که هفمن، عکاس مخصوص او برداشته است.

-هرگز از گزارش‌های طولانی خوشش نمی‌آمد و مجبور بودیم از هر گزارش خلاصه دقیق آن را تهیه کرده و به او بدهیم. همواره می‌گفت کمتر حرف بزنید، بیشتر کار کنید. حافظه بسیار قدرتمندی داشت و علاقه‌مندی او از او مردی پر تلاش ساخته بود و تا جای ممکن تلاش کرده و بیکاری برایش ذره‌ای معنا نداشت.

-هیتلر که در مسائل نظامی خبره و فوق العاده زبردست و مطلع بود، نتوانست به هر علت در مسائل سیاسی پیش‌بینی کامل و دقیقی کند که اگر این طور بود آمریکا هرگز به جنگ وارد نمی‌شد. شاید او به آمریکا به عنوان کشوری دور افتاده با قدرت نظامی غیر قابل توجه یاد می‌کرد. بیاد دارم که مارشال گورینگ در دادگاه نورنبرگ از اخطار خود به هیتلر می‌گفت ولی هیتلر حرف های گورینگ را نشنیده گرفته بود و نتیجه‌اش را در شن‌زارهای خونین دانکرک پس گرفت.


-در اواخر جنگ هیتلر وضعیت روحی بسیار ناامید کننده‌ای داشت و در نهایت تصمیم گرفت که در برلین مانده و با سربازان خود تا آخرین نفس از مخروبه‌های باقی‌مانده کشورمان دفاع کند. همگی می‌دانستیم که دیگر امیدی وجود ندارد. کسی به راستی نمی‌داند که چرا وی تصمیم به ماندن کرد در حالی که میتوانست لحظات پایانی عمرش را در برچسگادن بماند.

-شاید اگر ارتش ونگ خیانت نمی‌ورزید هیتلر جنگ را به گونه‌ای دیگر به پایان می‌رساند. زیرا خبره‌ترین سربازانمان در ارتش ونگ بودند و هیتلر شخصا آن‌ها را انتخاب نموده بود. اما تقدیر به گونه‌ای رقم خورد که اراده این مرد در مقابل دنیایی از دشمنان قرار بگیرد و شایستگی هیتلر را مشخص سازد.


@ANS_1488
189 views06:33
باز کردن / نظر دهید
2021-07-04 15:40:20
میزان دنیا، نامیزان است !

نامیزانیم تا میزان این نامیزان… !

زن و مرد به یک اندازه ارزش دارند ولی هیچگاه برابر نیستند

به ما بپیوندید . . .

https://t.me/Court_Guards

گروه :
https://t.me/joinchat/IhWm-CosERNlOTFk

نقطه‌ی سرآغاز فعالیت نگهبانان دادگاه
1.5K views12:40
باز کردن / نظر دهید
2021-07-03 15:00:45 -آدولف هیتلر از دیدگاه آدولف شف‌بوخ (قسمت نخست)

-این مقاله خلاصه‌ای از خاطرات دکتر آدولف شف‌بوخ می‌باشد، باشد که به وسلیه آن شناخت مناسب‌تری از این مرد افسانه‌ای داشته باشیم.



-با شناختی که از او دارم هیتلر مردی ساده بود و این سادگی در اعمالش جلوه داشت. از مصرف سیگار و مشروبات الکلی و خوراک‌هایی که از گوشت تهیه شده بود جدا دوری می‌جست، علاقه بسیاری به خوردن سبزی‌جات و خوراک‌های گیاهی داشت و البسه ساده به تن می‌کرد. از دیدگاه هیتلر زندگی‌اش باید به گونه‌ای می‌بود که نیازهایش در حداقل باشد. شاید چهار سال خدمت به آلمان در جنگ اول از او مردی ساده و سربازی منظم ساخته بود.

-شاید کسی باور نکند که هیتلر تا آخر عمر اجاره خانه‌ای را که در اوایل جوانی در مونیخ کرایه کرده بود می‌پرداخت و تا آخرین روزهای عمرش سعی می‌کرد که با دوستان قدیمی‌اش چند شبی را در سال در آن‌جا بگذراند. این عمارت از سه اتاق قدیمی در طبقه سوم تشکیل شده بود و توسط هیملر بدون اطلاع او خریداری شده بود و هرگز نگذاشت که پیرمرد و پیرزن‌هایی که در آنجا زندگی می‌کردند از آن‌جا بروند شاید ان‌ها او را بیاد گذشته و ایام جوانی‌اش می‌انداختند. در اواخر جنگ مردی ساکت با چهره‌ای محزون بود و تنها هنگام شنیدن یک پیروزی نظامی یا سیاسی مانند کودکان به وجد می‌آمد و قابل کنترل نبود.

-هیتلر مردی ایده‌آلیست بود که آلمان را به حد پرستش دوست می‌داشت. این مرد همه وقت استراحت خود را صرف اندیشه برای پیدا کردن راهی جهت سعادت آلمان می‌کرد. آنچه هیتلر در ذهن داشت حاصل سال‌ها بررسی و مطالعه وی بود، این‌ها عقاید واقعی وی بود. هدف وی و سیاست خارجی حزب تامین امنیت و گسترش قدرت آلمان بود. سیاست و وظیفه‌ای که وی داشت حکم می‌کرد که برای وطنش آسایش و راحتی فراهم کند.

-در سرزمینی که آلمان نام داشت هشتاد و پنج ملیون نفر زندگی می‌کردند و برای ملتی به این بزرگی این خاک بسیار کم بود. آلمان آهن، ذغال‌سنگ، و فلزات سبک در اختیار داشت ولی مس و قلع نداشت. آلمان می‌توانست صنایع سبک و کارخانجات سنگین داشته باشد آنچه را هم که در این زمینه کمبود داشت را وارد کند، ولی متاسفانه کمبود نان و غله داشت. نانی که قوت یک ملت هشتاد و پنج ملیون نفری بود و سالیانه پانصد و هشتاد و شش هزار نفر به آن افزوده می‌شد، یعنی بیش از نیم ملیون نفر.

-اگر اصول بازرگانی به وی اجازه می‌داد، وی این کمبود را با قراردادهای پایاپا جبران می‌کرد، با صنعت خود و و به کمک واردات غله و تولیدات و مصرف بیشتر کودهای شیمیایی. ما هم اما با اندکی مشاهده در کشورهای همسایمان می‌توانستیم ببینیم که ما قادر به وارد کردن غله نیستیم. زیرا جهان رو به صنعتی شدن گذاشته بود و حتی سرزمین‌هایی که دارای مستعمره بودند از کمبود غله رنج می‌بردند و اکثرا توانایی صادر کردن غله را نداشتند.

-البته اگر هم می‌توانستند انگلستان اجازه آن را نمی‌داد و ما هم نمی‌توانستیم شاهرگمان را در اختیار ملت انگلیس بگذاریم و وابسته به چنین ملتی شویم که هر لحظه ممکن بود از ضعف هایمان برای نابودی‌مان بهره بجوید، هر عقل سلیمی میتواند بفهمد که انگلستان می‌خواست با تحت فشار قرار دادن آلمان باعث افروخته شدن آتش جنگی دیگر در جهت ادامه اهداف خود در قبال جنگ اول جهانی شود. انگلستان نه از سال 1904 بلکه از مدت‌ها قبل خواهان ایجاد سیاست دشمنی بین آلمان و فرانسه بود.

-اگر هیتلر یک ذره از خاک کشوری را اشغال کرد هدفش نه تسلط بر مردم آن سرزمین‌ها بلکه بدست آوردن زمین‌های لازم برای حیات آلمان و نژاد ژرمن بود.


-ادامه دارد . . .


-Aryan National Socialism


A - N - S - 14 - 88


به ما بپیوندید اگر به ناسیونال سوسیالیسم آریایی باور دارید


@ANS_1488

انجمن ناسیونال سوسیالیسم آریایی

@ANS_LIBRARY

کتابخانه ناسیونال سوسیالیسم آریایی

@ANS_RADIO

رادیو ناسیونال سوسیالیسم آریایی

@ANS_Military

میلیتاریسم ناسیونال سوسیالیسم آریایی
203 views12:00
باز کردن / نظر دهید