Get Mystery Box with random crypto!

□‍ حیوانات سیاسی جفری بنینگتن ترجمه‌ی سروش سیدی در این مقاله، | apparatus_channel

□‍ حیوانات سیاسی
جفری بنینگتن
ترجمه‌ی سروش سیدی

در این مقاله، چنان که از عنوانش برمی‌آید، قصد دارم بار دیگر به بند مشهوری در آغاز سیاست ارسطو نگاهی بکنم (که درواقع یکی از مشهورترین بندها در کل فلسفه غرب است)، که می‌گوید انسان برحسب طبیعت حیوانی سیاسی است و در نتیجه، بیش از دیگر حیوانات سیاسی سیاسی است، زیرا انسان، و فقط انسان، حیوانی است که از لوگوس بهره دارد. به طور خاص، می‌خواهم در پرتو برخی از خوانش‌های کم‌وبیش اخیری که (به خصوص) لیوتار و (تا حدی) دریدا از این بند کرده‌اند، به آن بپردازم. در حاشیه همچنین نگاهی خواهم کرد به متنی که چندان به صراحت خوانشی از این بند نیست، در فصل «در باب دولت» هابز، که آغاز بخش دوم لویاتان است. و در پایان به تفسیر هایدگر از این بند ارسطو اشاره خواهم کرد، که اخیراً ترجمه‌ی انگلیسی آن منتشر شده، یعنی درسگفتار ۱۹۲۴ با عنوان مفاهیم بنیادین فلسفه‌ی ارسطویی.

بستر این خوانش‌ها (دست‌کم نزد لیوتار و دریدا) تلاشی است برای بازاندیشی مفهوم حیوانیّت، یا یگانگی مفروض امر انسانی در برابر امر حیوانی، که (به خصوص) به زعم دریدا نقطه‌ی اوج «متافیزیک حضور» و لوگو‌س‌محوری فلسفه‌ی غربی است، و اگر بخواهیم مشخص‌تر سخن بگوییم، مفهومی که بخشی از انگاره‌ی پیچیده‌ی حاکمیت است. این نگاه به حیوانیت، چه در مورد دریدا و چه لیوتار، پیامدهایی سیاسی داشته (یا باید داشته باشد)، یا دست‌کم پیامدهایی داشته برای نگاه ما به سیاست...

ادامه‌ی مطلب در این لینک:
apparatuss.com/political-animals/

■ www.apparatuss.com
■ @apparatus_channel
■ instagram.com/apparatus.insta