□ ماتریالیسم استعلایی سینمای افراط نوین فرانسه رامین اعلایی
...اما نحوهی مواجههی فیلمسازان دستهی سوم با امر ناانسانی بهمراتب رادیکالتر از دستهی دوم است. در این سینما، که سینمای افراط نوین فرانسه یکی از سرنمونهای شاخص آن به شمار میرود، مسئله دیگر نه اندیشیدنِ صرف به مادهی غیرارگانیک یا وحشتزا ــکه بهعبارتی درونمایهی اصلی ژانر وحشت الهیاتی محسوب میشود- که فرارَوی از الهیاتِ همبسته با ماتریالیسم غیرارگانیک است. درواقع این سینما میکوشد تصویری شدیداً تشبیهی از زندگی ناانسانی ارائه دهد. در اینجا مسئله ممکن است حتی از حس کردن امر ناانسانی بهواسطهی تأثیرات دراگ یا امکانهای زمان/مکانگریزِ روح فراتر برود و به چیزهایی بهمراتب رادیکالتر از آن برسد، یعنی به همزیستی با امر ناانسانی و زدودنِ شدتهای جسمانی «خداوند» از آن: ناپدید کردن الهیات. در این مورد مشخص، برای مثال، ورود به خلأ را به یاد بیاورید، فیلمی که به افراطیترین شکل ممکن به سیاستی ناانسانی میاندیشد اما همان نیز در مقایسه با سینمایی از جنس خام و تیتانیوم ــکه امر ناانسانی را در یک درونماندگاری مطلق، خواه در قالب میل مهارناپذیر یک خانواده به خوردن گوشت انسان در پاریسِ قرن بیستویکم و خواه اشتیاق شدید یک زن به برقراری رابطهی جنسی با ماشین پس از کاشتن یک قطعه تیتانیوم در جمجمهاش، به تصویر میکشدــ کهنه به نظر میرسد. درواقع، اگر در ورود به خلأ تازه پس از مصرف دراگ است که امر ناانسانی ادراک میشود، در خام حتی نزاعِ بین رانهی زندگی و مرگ [میل به بقا و میل به تغذیه] نیز ناانسانی است: وسوسهی خوردن گوشتِ انسان. در اینجا مقصود اشاره به سکانسی در خام است که در آن وسوسه شدنِ کاراکتر اصلی برای خوردنِ گوشتِ انسان بهتمامی در هیئتِ پیچوتابهای عضلانی و طبیعتاً کلافگی روانی او در بسترش نشان داده میشود. گو اینکه «وسوسه» بتواند در نهایت چنین «چیزی» باشد: وسوسهای که بدن دارد، نوعی ماتریالیسم شگرف! این درواقع آرماگدون بین ایمانِ بدون پرسش و بدن نیز هست. نزاعی که در نهایت با فتح و غلبهی بدن بر هر آنچه ارگانیسم و تعالی و اخلاقیات است، به پایان میرسد...
ادامهی مطلب در این لینک: apparatuss.com/speculative-materialism/