نوشتههای نیک لند در یک نامعماری آشفته سکنی دارند، فضایی درنوردیده توسط بُردارهای موش و گرگ، شعبدهی متافیزیک شیزوفرنیک. تکنولوژیهای پیشرفته هستندگان باستانی را فرامیخوانند؛ آوای آدمی در زوزهی ترومای کیهانی فرومیپاشد؛ تمدن سراسیمه به جانب مرگی مصنوعی میشتابد. خردهفرهنگهای موسیقایی شیطانی با فرقههای مرگبار ائتلاف میکنند، هوش مصنوعی یاغی از چنگ پلیسهای تورینگ به درون سردابههای هزارتوگون میگریزند، و اروپا همچون قارچ در قالب آزمایشگاههای پارانویا در مدار سایبرپوزیتیو جهانی تکثیر میشود که در سال ۲۰۱۲ به چگالی نامتناهی میرسد، و مدرنیته را واژگون میکند تا به جانب هرآنچیزی برود که از کرانهی دوردست تکنیگیای که نزدیک میشود، عنان آن را در دست داشت و راهبرش بود.
نوشتههای لند ژانر را درون خودش تا میکنند، منابع ناهمگنی را از فلسفه، ادبیات، علم، نهانروشی (occultism) و داستان عامهپسند به کار میبندند (ایمانوئل کانت، ویلیام گیبسون، دلوز-گتاری، نوربرت وینر، کورت گودل، کنث گرنت، ترمیناتور و اینک آخرالزمان، انتونن ارتو، اچ. پی. لاوکرفت…). حاصل گردابی متراکم و سرگیجهآور است مشتمل بر تصادمات هذیانآمیز، نامهای مستعار متکثر رویهمانباشته، تاریخهای رمزی و نظامهای رمزگاننگاری تجربی: چل، آکسیس، نازندگی، نا-مرگ، فضای-کا، سارکون، کرتز، باشگاه کثولو، هومپا تادوم؛ ۵۰۷۷، ۱۵۰۱، ۱۷۵۷، ۱۹۴۹، ۱۹۸۱؛ سیستمهای تیک، عددگذاری بدوی، کابالا و ابجد، لقاح… متافیزیک فرومیپاشد و بدل به کیهانزایی پسیکوزی میشود. تاریخ حیات روی زمین، از باکتری تا مایکروسافت، تاریخ سرکوب است... [ ادامه ]