Get Mystery Box with random crypto!

خطبه حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) برای اصحاب پس از نزول اجلا | اطلاع رسانی مقالات پژوهشی حرم مطهر حضرت امام حسین علیه السلام

خطبه حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) برای اصحاب پس از نزول اجلال در دشت کربلا

«فجمع عليه السّلام ولده و اخوته و أهل بيته و نظر إليهم و بكى و قال: اللهم إنّا عترة نبيك محمد قد أخرجنا و طردنا و ازعجنا عن حرم جدنا و تعدت بنو أمية علينا، اللهم‏ فخذ لنا بحقنا و انصرنا على القوم الظالمين.
و اقبل على أصحابه فقال: الناس عبيد الدنيا و الدين لعق على ألسنتهم يحوطونه ما درت معايشهم فإذا محصوا بالبلاء فل الديانون‏.
ثم حمد اللّه و اثنى عليه و صلى على محمد و آله و قال: أما بعد فقد نزل بنا من الأمر ما قد ترون و إن الدنيا قد تغيرت و تنكرت و أدبر معروفها و لم يبق منها إلا صبابة كصبابة الإناء و خسيس عيش كالمرعى الوبيل ألا ترون إلى الحق لا يعمل به و إلى الباطل لا يتناهى عنه ليرغب المؤمن في لقاء اللّه فإني لا أرى الموت إلا سعادة و الحياة مع الظالمين إلا برما.
فقام زهير و قال: سمعنا يا ابن رسول اللّه مقالتك و لو كانت الدنيا لنا باقية و كنا فيها مخلدين لآثرنا النهوض معك على الاقامة فيها.
و قال برير: يا ابن رسول اللّه لقد منّ اللّه بك علينا أن نقاتل بين يديك تقطّع فيك أعضاؤنا ثم يكون جدك شفيعنا يوم القيامة.
و قال نافع بن هلال: أنت تعلم أن جدك رسول اللّه لم يقدر أن يشرب الناس محبته و لا أن يرجعوا إلى أمره ما أحب و قد كان منهم منافقون يعدونه بالنصر و يضمرون له الغدر يلقونه بأحلى من العسل و يخلفونه بأمر من الحنظل حتى قبضه اللّه إليه و إن أباك عليا كان في مثل ذلك فقوم قد أجمعوا على نصره و قاتلوا معه الناكثين و القاسطين و المارقين حتى أتاه أجله فمضى إلى رحمة اللّه و رضوانه. و أنت اليوم عندنا في مثل تلك الحالة فمن نكث عهده و خلع بيعته فلن يضر إلا نفسه و اللّه مغن عنه فسر بنا راشدا معافى مشرّقا إن شئت أو مغرّبا فو اللّه ما أشفقنا من قدر اللّه و لا كرهنا لقاء ربنا و إنا على نياتنا و بصائرنا نوالي من والاك و نعادي من عاداك‏.»

مقتل الحسين(عليه السّلام) المقرم، صفحه 200 – 198

«حضرت امام حسین (علیه السّلام) فرزندان و برادران و اهل بيت خود را جمع كردند، به آنها نگاه كردند و گريستند و فرمودند: خدايا ما عترت پيامبرت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) هستيم كه بيرون رانده شديم و طرد شديم و از حرم جدّ خود دور مانديم و بنى اميّه بر ما تعدّى كردند، خدايا حقّ ما را بگير و ما را يارى بفرما.
آنگاه رو به اصحابش كردند و فرمودند: مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست با دين مدارا مى ‏كنند تا آنجا كه معيشت آنان اقتضاء مى ‏كند و هنگامى كه دچار بلاء شوند دينداران بسيارى كم هستند.
آنگاه حمد و ثناى الهى را به جای آوردند و بر محمد (صلّى اللّه عليه و آله) و آل او درود فرستادند و فرمودند: «اما بعد به تحقيق حادثه‏ اى پيش آمده است كه خود مى ‏بينيد، دنيا تغيير كرده و خوشيهاى آن پشت كرده است و از آن چيزى باقى نمانده است مگر به اندازه ته ‏مانده ظرفى، زندگی با فرومایگی مانند چراگاهى پر خطر است آيا نمى‏ بينيد كه به حق عمل نمى‏ شود و جلوى باطل گرفته نمى ‏شود، مؤمن بايد مشتاق لقاء الهى باشد. همانا كه من مرگ را جز سعادت و زندگى با ظالمين را جز ذلّت و خوارى نمى ‏بينم.»
زهير برخاست و گفت: اى فرزند رسول خدا گفتار شما را شنيديم، اگر بر فرض دنيا پايدار بود و ما در آن جاودانه مى ‏بوديم، باز قيام با شما را بر ماندن در دنيا ترجيح مى ‏داديم.
برير گفت: اى فرزند رسول خدا، خداوند بر ما منت گذاشته است كه پيشاپيش شما بجنگيم و اعضاء ما قطعه ‏قطعه شود آنگاه جدّ شما در روز قيامت شفيع ما باشد.
نافع بن هلال گفت: تو مى ‏دانى كه جدّت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) نتوانست محبّت خود را به‏ همه مردم بچشاند و آنان را مطيع خود كند چون عدّه‏ اى منافق بودند و عدّه ای يارى مى ‏دادند ولى در پنهان غدر و نيرنگ به كار مى‏ گرفتند، مردم نزد وى شيرينتر از عسل بودند و پشت سر تلختر از حنظل بودند تا آنكه عمر شريفش به پايان رسيد. پدرت حضرت امام على (عليه السّلام) نيز همين وضعيّت را داشت، بر يارى او اجتماع كردند در حالى كه ناكثين و قاسطين و مارقين با او از در جنگ در آمدند تا آنكه اجل او هم به سر آمد و به سوى رحمت و رضوان خداوند رفت. امروز هم شما نزد ما همين حالت را داريد، هر كس پيمان ‏شكنى كند و از بيعت فرار كند ضرر نمى ‏زند مگر به خودش و خداوند كفايت‏ كننده است.
پيشاپيش ما به سلامت حركت كن، اگر مى ‏خواهى به شرق برو يا به غرب، ما از قضا و قدر الهى نمى ‏ترسيم و از لقاء خداوند إكراه نداريم، ما بر نيّت و دیدگاه خويش هستيم، دوستان شما را دوست داريم و دشمنان شما را دشمن می داریم.

ترجمه مقتل مقرم، صفحه 114

https://imamhussain.org/persian/encyclopedia/27401
https://t.me/Articles_Hussainy