Get Mystery Box with random crypto!

اتوپسى

لوگوی کانال تلگرام autopsy7 — اتوپسى ا
لوگوی کانال تلگرام autopsy7 — اتوپسى
آدرس کانال: @autopsy7
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 244
توضیحات از کانال

علم حيات از بررسى موشكافانه و عالمانه كالبدهاى بيمار و هدر رفته حاصل شد.
مطالب اين كانال براى رهروان پزشكى است و مفسران خارج از اين حيطه مسئول آرا خود هستند.
ادمين
@Poikile

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2018-05-19 21:02:14 پزشکی تدافعی
چرا چاه هزینهٔ سلامت در ایران هر لحظه گودتر می‌شود
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
لینک: https://www.forbes.com/sites/realspin/2013/08/27/defensive-medicine-a-cure-worse-than-the-disease/#3ced667e7c95
---------------
مرد میانسالی با درد سینه وارد اورژانس می‌شود و پزشک با تشخیص سوء هاضمه، نسخه او را می‌نویسد. هنگامی که آخرین توصیه‌ها را ارائه می‌کند، در صورت وی و همسرش، نگرانی خاصی مشاهده و با اینکه از تشخیص اولیه خود مطمئن است، تستهای آنژین صدری را درخواست می‌کند و همه آنها نرمال هستند.

این رفتار ناشی از «پزشکی تدافعی» است. موسسه گالوپ این پدیده را عامل یک چهارم هزینه‌های سلامت آمریکا یعنی عدد سرسام آور ۶۵۰ میلیارد دلار در سال برآورد می‌کند! رفتار تدافعی پزشکان در واکنش به تهدیدات اجتماعی شکل می‌گیرد و تاکید می‌کنم که پزشکان عامل بروز پزشکی تدافعی نیستند.

موضوع از اینجا شروع می‌شود که بهترین و یا تنها ابزار کنترل رفتار و افزایش کیفیت خدمات پزشکی را تشدید مجازات اطبا بدانند. معیارها و اهداف مورد نظر خود را در قالب قصور تعریف کرده و شکایات پزشکی بر محور عرف و قضاوت عوامانه قرار گیرد. آنگاه قصور پزشکان بر اساس قوانین بسیاری از کشورها در گروه «شبه جرم» قرار می‌گیرد. نظام حقوقی حاکم بر این نوع اتهامات می‌تواند فرایند تبدیل علم به رفتار حرفه‌ای را مختل و کیفیت پزشک را پایین آورد. به طور بارز، استفاده از «پزشکی بر اساس شواهد» (EBM) را به عنوان دفاع قابل قبول ندانسته و منجر به محکومیت پزشک خواهد شد. در حالیکه این شیوه بهترین روش جستجو در نزدیکترین مطالعات به وضعیت بیمار است و برای یافتن مناسبترین راهکار کاربرد دارد.

محکومیتها و آسیبهای از این دست باعث شروع پدیده می‌شود. رابطه پزشک با بیمار تحت تاثیر «تهدید قانونی» نهفته در هر ویزیت از حالت نرمال خارج و پزشک بیمار را نه یک فرد محتاج، بلکه یک شاکی بالقوه می‌بیند. بنابراین توجه به منافع بیمار و سرنوشت وی جای خود را به مسدود کردن راه شکایت می‌دهد. پزشکی تدافعی رفتار پزشک را در دو جهت عمده منحرف می‌کند. پزشک آزمایشات غیر ضروری و یا اقدامات تهاجمی بیشتری درخواست می‌کند (Assurance behavior). جهت دیگری که می‌تواند اتخاذ کند این است که بیماران کمپلیکه را سر می‌دواند و از اقدامات پر ریسک پرهیز می‌کند مثلاً بیمار را آنقدر بستری نگه می‌دارد تا وضعیت وی جدی شود تا بتواند با توجیه بهتری اقدام به تاخیر افتاده را انجام دهد(Avoidance behavior). در بدترین حالت، به خستگی و دلزدگی روحی پزشک منجر شده و او را به ترک طبابت ناگزیر می‌سازد. محققین ثابت کرده‌اند در هر درجاتی از پزشکی تدافعی، قربانی بیماران هستند.

متاسفانه ضعف قانونگذاری، قضاوتهای غیر کارشناسانه، تهمت و رفتارهای ناشایست با پزشکان باعث ریشه گرفتن این موضوع در ایران شده است. هفته قبل که حریرچی اعلام کرد «در كشور ما آمار شكايت های پزشكی نسبت به كشورهای ديگر بسيار پايين است.» در واقع به استقرار این سیستم اشاره می‌کرد و گویای این است که پدیده مورد اشاره به درجات پیشرفته رسیده است.

وزارت بی بضاعت این احساس را دارد که چیزی در رفتار پزشکان وجود دارد که هزینه زاست و باید عوض شود اما بدون ریشه‌یابی می‌خواهد بصورت چکشی از گایدلاین برای درمان استفاده کند در حالیکه تشخیص درست را در دست ندارد. در پرتو شناخت پدیده «پزشکی تدافعی» می‌بینیم که گایدلاین خود قسمتی از عوامل مشکل زاست نه راه حل.

#hy
@Autopsy7
19.9K views18:02
باز کردن / نظر دهید
2018-05-18 22:23:36 صنعت تیراژ
در اندرون مطبوعات سیه دل چیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
--------------
محمدعلی جمال زاده در کتاب «لحظه‌ای و سخنی» روزنامه نگاری با نام محمد مسعود را چنین توصیف می‌کند: دو نفر از دوستان مسعود به من گفتند: «آقای جمالزاده، تو چرا برای روزنامه مسعود مقاله نمی‌نویسی؟» گفتم: «من مقاله ادبی می‌نویسم، اهل سیاست نیستم.» بعد یکی از آنها گفت: «جمالزاده، می‌دانی چرا سیاسی می‌نویسد؟ چون این خانه‌اش را که می‌بینی ما برایش درست کردیم، و از همین راه» ادامه داد: «ما می‌دانیم در تهران آدمهای پولدار و با آبرو چه کسانی هستند. می‌آییم به مسعود می‌گوییم که مثلا به رئیس روزنامه اطلاعات بد بگو… به وهاب زاده فحش بده… به فلان تاجر پولدار تهمت بزن. او هم می‌نویسد. ولی پائین آن می‌زند: بقیه دارد!! آنوقت ما می‌رویم آن مرد را می‌بینیم و می‌گوییم اگر می‌خواهی بقیه نداشته باشد باید پول بدی. می‌گیریم می‌آییم قسمت می‌کنیم.» حالا شما ببینید که اینها چقدر پوستشان کلفت است.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_مسعود

قلم، ریشه من و این خاک است. قلمی که ابوالقاسم محمد(ص) در مهین کتاب خداوند به آن قسم یاد کرد و ابوالقاسم فردوسی از کرامت آن نصیبی برد و وطن را «زنده کرد بدین پارسی». قلم همچون فـّرِ ایزدی تعلق به افراد پاک دارد و نه هر که خامه در رنگ زند، صاحب قلم باشد. چه خوش سرود مولانا:
نه هر کِلکی شکر دارد، نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد

صنعت این زمانهٔ مطبوعات ایران با قلم تجانس ندارد، بازار تیراژ است. باور نداشتم و باور نمی‌کنید در پس واژهٔ خوش آهنگ تیراژ، چه رذالتها نهفته است. سفرهٔ مطبوعات به وسعت تیراژ گسترده است لذا با تبانی چاپخانه، در این عدد غلو می‌کنند. وزارت ارشاد که خود دکانداری در این بازار مکاره است به صرف ادعای نشریه به تیراژ، یارانه و اعتبار می‌دهد! دردا که آن مالیات را که از عرق جبین و کد یمین ما حاصل می‌آید به خندق اصحاب تیراژ روانه می‌کنند. ریشخند روزگار آنجا بر جانم سنگینی می‌کند که مطبوعات خود را مروج فرهنگ جا زده و از مالیات معاف شدند! فقط نمی‌دانم درج تبلیغات که حجم عمده مطبوعات را شامل می‌شود جز فرهنگ مصرفی چه عایدی برای مملکت دارد.

وزارت بی‌بضاعت بهداشت پنج سال آزگار به نام طرح تحول کارانهٔ پزشکان را غصب کرد و حاصل تمام تدبیر او آن شد که سلامت مردم را به یک مقوله سیاسی بدل کند و نصیب پزشکان از این قیل و قال فقط وعدهٔ سر خرمن است. حال مقایسه کنید با یارانهٔ ارشاد که طبق وعده و پیش از موعد تقدیم قشر زحمتکش تیراژگر می‌شود:
https://www.mehrnews.com/news/4232564/پرداخت-عادلانه-یارانه-مطبوعات-در-سال۹۷-واریز-قسط-اول-تا-پایان

دستمان هم به جایی بند نیست. به عنوان مثال نظام پ مفلوک، برای طرح ترافیک تا کمر در مقابل شهرداری خم شد، اما حتی یک اردنگی هم نصیبش نگردید. در حالیکه مطبوعات کشور که سالانه به تعداد انگشتان دست، گزارش میدانی تهیه می‌کنند و بقیه نوشتجات خود را از شبکه‌های اجتماعی کپی می‌کنند به ۱۲۷۰ طرح ترافیک برای خبرنگاران خود قانع نیستند:
https://press.farhang.gov.ir/fa/news/342632/اعلام-آمادگی-کتبی-معاونت-مطبوعاتی-برای-اولویت-بندی-طرح-ترافیک-سهمیه-خبرنگاران

تیراژ به قدمت تاریخ خود حامل مفسده است. پیش از این، مطبوعات بر اساس تیراژ، حواله کاغذ و سهمیه ارزی دریافت می‌کردند. سهمیه کاغذ یک نوع رانت غیرنقدی بود که صاحبان مطبوعات وقیحانه آنرا به رانت نقدی مبدل می‌کردند. طی سالهای گذشته چندین بار رسوایی آن برملا شد که چگونه مطبوعات با تقلب در تیراژ می‌توانند سهمیه کاغذ مازاد را در بازار آزاد با قیمت بالاتر بفروشند. این سیه کاری چنان بر ناصیهٔ آنها نقش بسته بود که وقتی بین سالهای ۸۴ و ۸۵ دولت حواله کاغذ را قطع کرد، کسی از ایشان جرات اعتراض نداشت. حال سیه روزی ناپاکیها گریبانشان را گرفته و در این بحران ارزی که حواله کاغذ راهگشای کمبود ایشان می‌توانست باشد از آن محرومند و رو به روشهای پیشکسوتان خود در کسب درآمد آورده‌اند.

بـا خـلق خـدا تصـرّف آغـاز مکـن
چشم خود را به عیب کس باز مکن

سرّ دل هر کسی خدا داند و بس
در خـود بنگـر فضولـی آغاز مکن
(اوحدالدین کرمانی)

#hy
@Autopsy7
3.8K viewsedited  19:23
باز کردن / نظر دهید
2018-05-16 22:45:12 پرده‌داران مفاسد
رسانه پرده اسرار را باید تا چه حد بالا زند که از نان خوردن نیافتد
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
----------------
بودا به دهی سفر كرد. زنی بدکاره كه مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا شب مهمان وی باشد. کدخدا او را بر حذر داشت. بودا یک دست كدخدا را گرفت و گفت: "حالا كف بزن" كدخدا با تعجب گفت: "هيچ كس نمی‌تواند با يك دست كف بزند." بودا لبخندی زد و پاسخ داد: "هيچ زنی نمی‌تواند به تنهايی بدکاره و هرزه باشد، برو و به جای نگرانی برای من، نگران خودت و ديگر مردان دهكده‌ات باش". قصد دارم در پاسخ به گزارشات سخیف و سطحی مطبوعات کاغذی «دست دیگر» را برملا کنم.

در هر قشری افراد سالم و ناسالم وجود دارد فقط آن جنبه از گزارش (اگر مستدل باشد) دردناک است که چگونه این تباهی به صورت گسترده به حرفه پزشکی رسید. از خلال این گزارش یک اصل اثبات شده را می‌بینم که وقتی فساد عمومی است، باید علت را در ارباب قدرت و دولتیان سراغ گرفت زیرا منشا و ریشه فساد آنجاست که در آن عشق قدرت وجود دارد. مگر اینکه معتقد باشیم که ذات تک تک انسانها فاسد است و چیزی به نام اشرف مخلوقات و کرامت بشر معنی ندارد.

کوته بینی است که محل تبانی را اتاق عمل بدانیم. صراحتا بگویم، تبانی در وزارت بهداشت و به دست مدیران آن انجام می‌شود. شرکت وارد کننده از طمع کدخدا استفاده کرده، دم او را دیده، سپس دستش باز است تا حتی اطاق عمل بیمارستان آموزشی را هم بچاپد. خبرنگار شاهد جابجایی مبلغ ناچیزی بوده است و صدها برابر این میزان در زمان ثبت و صدور مجوز شرکت، ترخیص کالاهای تقلبی، تجهیزات پزشکی مستعمل جابجا می‌شود. سهم مدیران یا عندالمطالبه پرداخت می‌شود یا گاهی خود را بر سر سفره دعوت می‌کنند و قاشقی در سهام شرکت می‌زنند. البته که اتحاد خجسته‌ای است زیرا همین مدیران، اطلاعات بازار را در اختیار شرکت قرار داده و به آنها راهنمایی می‌کنند که برای رشوه دادن به کدام پزشکان مراجعه کنند.

برای من خبرنگاری مانند "آن ماری کاسترد" مظهر شرافت شغلی است. کسی که در آوریل ۱۹۹۱ افشا می‌کند که سازمان انتقال خون فرانسه در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۵ یعنی ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۴ با اطلاع از آلودگی فراورده‌های خونی به ویروس ایدز آنها را به واسطه شرکت مریو بین هموفیلها توزیع کرده است. رسوایی بین المللی متعاقب آن، شرکت مریو را مجبور به پرداخت خسارتهای میلیون دلاری کرد. شرکتهای بسیاری در این جنایت دست داشتند و هنوز هم در سطح جهانی موضوع پی‌گیری می‌شود.
http://www.bbc.com/persian/world-40569171

این فاکتورهای آلوده وارد ایران هم شد اما حقیقت ماجرا پی‌گیری نشد. تشنه حقیقت کسی است که تحقیق کند «چرا شرکت مریو موفق شد در ایران از پرداخت خسارت شانه خالی کند» و چه کسی اجازه داد که شرکت مریو بتواند دوباره تحت پوشش شرکت دیگری مجدد در ایران فعالیت داشته باشد.

#hy
@Autopsy7
10.4K viewsedited  19:45
باز کردن / نظر دهید
2018-05-15 20:44:59 معاونت تکالیف شرعی بهداشت
چگونه وزارت بهداشت دین مردم را به بازی گرفته است
به قلم دكتر حامد يحيى‌زاده
---------------
آقای قاسم جان بابایی معاون درمان وزارت بهداشت: «برخورد با تخلفات درمانی، تکلیفی شرعی است». موافقم که دخالت اخیر بعضی افراد با لباس روحانیت در امور پزشکی کاری پسندیده نیست، اما اینگونه مقابله به مثل توسط وزارت بهداشت را به هیچ وجه مناسب نمی‌دانم، مخصوصا که به اعتقادات مردم مربوط است.

راه مجتهد شدن بر همه گشوده است اما کاری آسان نیست. به زبان آوردن جمله فوق نیز، صلاحیت یک مرجع تقلید را می‌طلبد. از جان بابایی تقاضا دارم چنانچه جوهر حکم مرجعیت ایشان خشک شده ارائه فرمایند و موجب افتخار جامعه پزشکی گردند. مسیر دیگر آنست که ایشان استفتاء کرده باشند و سند آنرا ارائه دهند یا راهنمایی کنند در کدام رساله «عین این جمله» وجود دارد.

وزارت بی‌بضاعت چندی قبل، همه گونه ترفند بکار برد اما نتوانست نظر علما را در مورد ممارست سنتی جلب کند و با جعل و تحریف سخنان ایشان، وقاحت را به عرش رساند. به نظر می‌رسد قصد دارد این نوع سرخوردگی را مجدداً تجربه نکند و خود نظریات فقهی را استنباط کند!

از جناب جان بابایی که مسئولیت رعایت احکام شرع را در وزارت عهده‌دار شده‌اند، تقاضا دارم در قدم اول به همکاران خود تبعیت از احکام را گوشزد کنند. حدود نه ماه قبل در پستی از همین کانال با عنوان «تجاوز به حقوق پزشكان توسط وزارت بهداشت» در مورد دوره تكميلى آزمايشگاه، حكم فقهى صریح از علمای اسلام ( اینبار راستین) را در «معصیت» شرکت در این دوره منعکس کردم. تا کنون در این گمان به سر می‌بردم که علت مراعات نشدن نظر فقها ارجحیت مصالح اشخاص در نظر وزارت است، اما اکنون فهمیدم که وزارت خود را شارع می‌داند!

در ضمن به «حفظ کرامت مردم و حفاظت مالی» اشاره فرمودید، باور کنید پزشکان نیز انسان هستند و بیش از هر زمانی به حفاظت نیاز دارند. دریغ نفرمایید.

لينك به استفتاء: https://t.me/Necropsy/9
@Autopsy7
4.7K views17:44
باز کردن / نظر دهید
2018-05-13 18:22:54 اشاعهٔ بی‌رویه «بازی با آمار»
چگونه از ارقام نامربوط برای سرپوش گذاشتن بر بی‌کفایتی دوستان نامرئی استفاده کنیم
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
لینک: https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/23301991
---------------
بعد از انکه رییس انجمن تالاسمی اعلام کرد: «۹۳ بیمار تالاسمی از سال گذشته تا اواخر فروردین امسال بدلیل عارضه قلبی ناشی از عدم دریافت دارو و تزریق داروی بی‌کیفیت جان باختند.» سخنگوی سازمان دارو، اظهارات وی را غیر مسئولانه و فاقد ضوابط کارشناسی دانست. ایشان در شعبده دیگری که از مافوق خود آقای حریرچی فرا گرفته‌اند به نرخ خام مرگ و‌ میر جمعیت استناد کرده و از اینکه هنوز بعضی بیماران تالاسمیک زنده مانده‌اند همه را به شعف و‌ کُرنش وا داشتند.

در دستگاه عریض و طویل سازمان دارو حتی یک نفر به خود زحمت نداد آمار مرگ و میر تالاسمی ماژور را بیابد. میزان مرگ «تالاسمی وابسته به تزریق خون» ۱.۵ % یا ۱۵ در هزار است که تقریبا سه برابر عدد منجی ایشان است. ولی این نباید موجب خوشحالی مضاعف سخنگو گردد، بلکه نشان می‌دهد او حتی متوجه تذکر رییس مرکز نشده است. رییس انجمن نگفته که در بازه زمانی فوق تنها ۹۳ فرد تالاسمیک فوت کرده‌اند بلکه وی علت خاص و قابل پیشگیری را که به وظایف سازمان دارو مربوط است را عنوان کرد.

شایعترین علت مرگ برای بیماران تحت آهن‌زدایی مناسب، عوامل عفونی است و وقتی کفه به طرف مرگهای قلبی سوق داده می‌شود، نشانهٔ عدم کفایت درمان دسفرال است. همین داده بالینی حجت کافی بوده و برای مطلعین امر سوت پایان مسابقه و رجزخوانی را اعلام می‌کند.

وقتی سازمان خود را به این سرعت به خط مقدم مخاطبان می‌رساند و برای سازندگان سینه سپر می‌کند، فرد می‌پندارد که سازمان دارو به نوعی جزو سازندگان دسفرال است. حتی از جایگاه سازنده نیز، هیچ شرکتی عدم رضایت مشتری را با هتاکی و ‌تهدید به شکایت پاسخ نمی‌دهد، مخصوصاً وقتی جان مردم مطرح است از گزارشات اینچنین استقبال نیز می‌شود. ظاهراً سازندگان، مستورهٔ سازمان بوده و تقوای خدشه‌ناپذیر بر تارک آنها می‌درخشد. متاسفانه ما از کرامت دیدن هالهٔ نور بر جبین مبارک محروم بوده و از سازمان دارو تقاضا داریم به وظایف نظارتی خود عمل کرده و آنها را به ارائه اسناد کنترل کیفی و کارایی بالینی [به روز] ملزم سازد.

عیب کسان منگر و احسان خویش
دیـده فـرو کـن به گـریبـان خویـش

آینـه روزی کـه بـگیری به دسـت
خود شکن آنروز مشو خودپرست
(نظامی)

#hy
@Autopsy7
4.7K views15:22
باز کردن / نظر دهید
2018-05-12 20:27:07 وزارت از همه رنگ
چگونه وزارت بهداشت در نقش‌آفرینی عوام‌پسندانه استاد شد
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
---------------
چندی قبل حریرچی، تافته وزارت را جدا بافت. اعلام نمود که ممنوعیت تلگرام شامل حال دستگاه وی نمی‌شود. البته استفاده از تلگرام ممنوعه تنها خیره سری و بی‌قانونی نیست که وزارت در پیشینهٔ خود دارد:
سر باز زدن از حذف پست قائم مقام
اجرای برده‌داری نوین
مهندسی و تقلب در انتخابات نظام پ
تقلب در امتحانات رزیدنتی
جابجایی رشته و محل تحصیل برای نورچشمی‌ها
ملوک الطوایفی در دانشگاه‌ها
عدم ارائهٔ آمار حسابهای سلامت
دغل در مورد تراریخته و ایمنی غذایی
بلعیدن شرکتهای دولتی
کشتن دانشجو در اطاق گاز
و و و

البته عذر وزارت وجهه است زیر نطفه وزارت در زمان مادْها و قبل از مدنیت بسته شده لذا اهل تکلّف نیستند. این سادگی معصومانه توجیه می‌کند که چرا وزارت روابط پیچیده‌تر از یک به یک را درک نمی‌کند. هر کدام از مدیران که به جمعی دعوت می‌شوند یک معادله تساوی اکتشاف می‌کنند. وزیر می‌رود سخنرانی بهورزی، می‌گوید بهورز مساوی پزشک است. در تجمع بیمه می‌گوید بیمه همان سلامت است. ارزیابی می‌کند که کارنامه وزارت برابر طرح تحول است. کل تاریخ ایران برابر زمان حضور ایشان در دولت است. وقتی برای ماما حذف می‌زند، ماما همان متخصص زنان است. حریرچی هم از استاد عقب نماند، فرمود مدیر سیستم بهداشتی همان کارشناس سلامت است و چون خلوص نیت داشت، عهد کرده دست به کار خیر زده و مدیریت بهداشت کشور را از پزشکان مغضوب و پستونشین بزداید. قصد دارم نبوغ خود را در این راه آزموده و یک معادله هم من اضافه کنم، وزارت بهداشت همان بوقلمون است!

#hy
@Autopsy7
4.8K views17:27
باز کردن / نظر دهید
2018-05-12 08:19:16 مگاترند در مصاف با مگالومانیا
چگونه با روش خاص وزارت بهداشت با چشمان باز خواب ببینیم
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
---------------
پیدا کردن منبع سخنان آقای حریرچی کاری مشابه «دنبال نخود سیاه رفتن» است. وقتی می‌شنوی به موضوع خطای پزشکی در بیمارستانها اشاره می‌کند، ترس وجودت را فرا می‌گیرد. وزارت بی‌بضاعت بهداشت که تمام سیادت پوشالی خود را بر پایهٔ بزرگ جلوه دادن قصور پزشکی قرار داده، باز چه خوابی دیده است؟

وزارت مگالومانیک حاضر نیست دست از ادعا کردن بردارد. در حالیکه بی‌پولی، سرمه و سرخاب از چهرهٔ کریه‌اش می‌زداید، مدیران آن در مسابقهٔ مهمل‌بافی گوی سبقت از یکدیگر می‌ربایند. حریرچی تک خال رو می‌کند: «در کشور ما آمار شکایت‌های پزشکی نسبت به کشورهای دیگر بسیار پایین است. این آمار حتی نسبت به خطاهای پزشکی نیز بسیار پایین تر است. مهمترین روش برای حل این مشکلات برخورد سیستماتیک است.» پای عقل در گل می‌ماند. واژه «مشکلات» به چه چیز اشاره دارد؟ آیا جهد کرده، کاری کند همه خطاهای پزشکی به شکایت انتظامی منجر شود؟ یا کاهش خطای پزشکی را نوعی مشکل سیستمیک برای وزارت بهداشت می‌داند!

ابتدا وظیفه دارم به مطلب صحیح بپردازم. حریرچی «گزارش شکایت مشتری» یا بیمار را منبع جامعی برای آمار خطای پزشکی می‌شمارد و از تفاوت آن با «خطایابی فعالانه» توسط محقق بی‌خبر است. در مورد انسیدانس خطاهای بیمارستانی یک مقاله یافتم که در مازندران کار شده و محققین با برخوردن به خطای پزشکی به میزان زیر یک درصد بسیار عاقلانه نتیجه‌گیری کرده‌اند که سیستم گزارش خطای بیمارستانی در ایران نقص دارد. اما این کمبودها بر کار آقای حریرچی تاثیری ندارد زیرا ایشان دارای این توانایی منحصر بفرد هستند که از کشف هر نقصی در سیستم درمان و سلامت کشور، سر مست شده و می‌توانند امتیاز حاصل کنند!
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC4384853/

در مورد دیگری هم از ایشان فیض بردیم. آنجا که در مورد مگاترند کلام اطاله کردند. بعد از اینکه ساعتها جستجو برای یافتن «درآمد پزشکان» به عنوان یک مگاترند (ابر روند) به بن بست رسید، دریافتم که گوینده معنی واژه را غصب کرده است. درآمد پزشکان نمی‌تواند مگاترند باشد زیرا یک تابع است، در حالیکه مگاترند از عامل و درایور صحبت می‌کند. انتظار دارم آقای حریرچی این مقدار با ما همراهی کنند که بین علت و معلول فرق قائل شویم. حکماً خبط ایشان ناشی از خستگی نگارش کتاب «سمیولوژی در دوران طرح تحول» می‌باشد و شاید هم مشغول نوشتن تذکره‌ای بر منطق هستند که ثابت می‌کند افزایش درامد می‌تواند عامل توسعه باشد و اقتصاد، علمی معکوس‌نگر بوده است!
https://ww2.frost.com/consulting/consulting-toolbox/mega-trends-ideation/

این اولین باری است که ناگزیر هستم به رسانه‌ها حق بدهم، سخنی را هر طور بخواهند تفسیر کنند. مطمئن هستم مجری رسانه میلی زحمت فراوانی متحمل شده تا از سخنان پراکندهٔ حریرچی «حرف حساب» استخراج کند و آن را به «درآمد پزشکان» متصل نماید. در هر صورت این کار تیمی قدر و قیمتی به اباطیل وزارتیان نمی‌بخشد.

به آقای حریرچی توصیه می‌کنم عادت مألف را ترک کنند و اشتغالات ذهنی خود را بعد از سپردن به مترجم گوگل، بی‌محابا نشر ندهند. شایسته است در هر نشست به یک موضوع بپردازند تا فرصت کافی برای مطالعه را در اختیار داشته باشند سپس با افراد مطلع مشورت نمایند تا متن از پختگی لازم برای ارائه به مردم برخوردار باشد. در غیر اینصورت ناگزیر هستیم پیشنهاد خودشان در همسان سازی مشاغل را برای اولین مورد مناسب بکار برده و برای منصب سخن‌پراکنی مگالومانیک، ارجی همسان با چغاله‌فروشی قائل شویم.

#hy
@Autopsy7
6.1K viewsedited  05:19
باز کردن / نظر دهید
2018-05-08 08:32:34 صدمه به وحدت ملی
آیا ۸۰ میلیون نفر ایرانی از عملکرد پزشکان ناراضی هستند یا مسئولان؟
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
----------------
در این برهه از تاریخ کشور، پزشکان در دو مرحله حقوقشان مسکوت مانده است. یکی همراه با هر ایرانی در سطح ملی و در مرحلهٔ بعدی در سطح صنفی.

قانون‌گذاری وظیفه اصلی مجلس محسوب می‌شود. بدیهی است که اگر جمعی حقوقدان، سیاستمدار، صاحب نظران علوم اجتماعی و متخصصان مالی گرد آیند، قوانین بسیار بهتری تولید خواهند کرد. پس فلسفه تدوین قانون توسط نمایندگان منتخب مردم چیست؟ تشکیل قوه مقننه از نمایندگان اقصی نقاط کشور، گروه‌های قومی و دینی، جهت پاسداشت «حقوق اقلیتها» و شنیده شدن صدای قاطبه ملت است.

چند روز قبل آقای مره صدق که از قضای روزگار در کمسیون بهداشت حضور دارد سعی کرد پزشکان را افرادی مصون و‌حتی منتفع از سوء مدیریت مفرط کشور معرفی کند. سخنان ایشان که فرسنگها از واقعیتهای صنف ما فاصله دارد، نیات و بصیرت کمسیون را نزد پزشکان زیر سوال برد. مهمتر آنکه از یک نماینده مجلس انتظار نمی‌رود دست به تفرقه افکنی بین گروهی از ملت (پزشکان) با جامعه بزند و افراد خادم جامعه را قانون‌شکن بالقوه خطاب کند. حتی اگر ایشان به فرض محال، عقیده شخصی خود در جدا بودن پزشکان از بدنه جامعه را به همگان تحمیل کند یا بتواند وجود اقلیتی بنام پزشکان را اثبات کند، روح پاسداشت تمامیت ایرانیان، به ایشان اجازهٔ پایمال کردن حقوق صنفی را نمی‌دهد.

پزشکان که مانند هر شهروندی از فقر عمومی صدمه دیده‌اند در مرحله بعدی با زنجیر شدن به سیستم نمایندگی از نوع دیگری، دچار صدمه مضاعف شدند. در انتخابات اخیر نظام پ، وزارت بهداشت برای سرکوب کردن پزشکان، روند رای‌گیری برای سیستم صنفی تحمیلی را مخدوش کرد. وزارت افراد دست‌نشانده و سست عنصر را به جایگاه «حفاظت منافع پزشکان» رساند، با فضاحتی که بعضی از افراد آن پزشک نیستند! بحران مشروعیت، مانع از فراخوان صنفی و مراجعه به نظرخواهی سراسری در مورد موضوع تعرفه‌ها است و از طرف دیگر دست‌نشاندگان به گونه‌ای انتخاب شده‌اند که توان و اعتبار اجتماعی برای گفتمان و نفوذ بر جریان سیاستگذاری و اجرایی کشور را ندارند. کما اینکه تقاضای آنها برای امری جزیی مانند طرح ترافیک به راحتی نادیده انگاشته می‌شود.

پزشکان قشری تحصیل‌کرده بوده لذا بیش از مادیات به واقعیت اهمیت می‌دهند. در مقام قیاس عملکرد ایشان با نمایندگان مجلس، پزشکان در سلامت مردم از خود فتور نشان نداده و حتی در شرایط حاد کنونی، مریضی برای درمان به خارج از کشور روانه نمی‌شود. اما در نمایندگان مجلس آن همت عالی منطبق بر جایگاه، رویت نمی‌شود. بدترین نقصان را در کیفیت قوانین می‌بینم که نظام اجرایی را دچار آشفتگی کرده است. قوانین متناقض فراوان هستند و گاه مواد قانونی پا بر جا مانده که با مرور زمان از حیّزِ انتفاع خارج شده است. کلام خود را به مصداقی در همین باب همراه می‌کنم. قانون تاسیس آزمایشگاه قریب یکسال قبل مورد سوء استفاده قرار گرفت و توسط همین کمسیون بررسی و اصلاح گردید اما پس از آن، دچار رخوت شده و برای رای‌گیری به صحن نرفته است. تعلل اعضا کمسیون بهداشت موجب شد که اشکال برقرار مانده و می‌رود تا یک سال دیگر هم نظام بهداشت و درمان کشور دچار خلل و خسارت شود.

#hy
@Autopsy7
4.5K viewsedited  05:32
باز کردن / نظر دهید
2018-05-05 21:40:07 جوابیه یک پزشک ایرانی به وزیر
چگونه یک مومیایی از میان خرابه‌های وزارت بهداشت سر بر آورد.
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
--------------
قاضی‌زاده هاشمی: «من به صراحت می‌گویم که اگر میزان خدمات از دوره مادها را تا قبل دولت تدبیر و امید احصاء کنیم کمتر از خدمات این دولت در پنج سال اخیر است». مقدمتاً کوچکترین اشکال را متذکر شوم: احصاء یک واژه تازی به معنی «تعیین تعداد» است و برای مقولات غیر قابل شمارش مانند خدمات به کار نمی‌رود. اما در این نوشتار بیش از اینها شرمنده آقای دکتر خواهیم شد زیرا بر آن هستم که با رد ادعا و گزافه‌های ایشان، توهین به تمدن ایرانی را به گوینده برگردانم.

اکنون مشخص می‌شود وزارتیان در اضافه‌کاری ۱۴ ساعته برای طرح تحول، تنها زانوی غم از بابت دوری خانه و کاشانه بغل نگرفته و به غور در تاریخ مشغول بودند. اما آن چنان عملکرد دولتها، در بازهٔ سه هزار ساله ذهن ایشان را مشغول کرده بود که توجه نکردند، اگر اثری از خدمات پیشینیان را نمی‌بینند شاید مانند بیشتر آثار باستانی از بین رفته، نه اینکه اصلا وجود نداشته است؟! لاجرم پی بردم که گوینده معنی خدمت را نمی‌داند. مکاتب بهره‌وری، سرویس (خدمت) را چنین تعریف می‌کنند: خدمت نوعی محصولِ سازمان است که «امکان انبار کردن» را ندارد. به مدد مدیران وزارت گشایشی در قدرت تصور من ایجاد شد زیرا تا کنون از تصور فردی که معنی خدمت را بداند و آنگاه قصد داشته باشد آنرا در کاوشات باستان‌شناسی جستجو کند، عاجز بودم.

مطمئنا یک پدیدهٔ نوین را حتی محض تفریح، در یادمانهای عهد عتیق نمی‌توان شناسایی کرد زیرا بر خلاف اعمال وزارت بی‌بضاعت، اقدامات باستان‌شناسی کاری پر هزینه و بر اساس کارشناسی است. به گوینده اطمینان می‌دهم هیچ پژوهشگر تاریخی برای تحقیر کردن تاریخ ایران به دنبال نشانه‌های اتومبیل پورشه یا جت اختصاصی دولت در دوران نوسنگی نخواهد رفت که بخواهد با استناد به عدم آنها، مدعی شود میزان سفرهای استانی وزرای دولت در پنج سال گذشته یک معجزه تاریخی، همسنگ کل تمدن پارسی بود.

از نظر فنی کنجکاوم بدانم با چه استدلالی، تاریخ چندین هزار ساله خاور میانه را در یک ظرف ۵ ساله جا می‌دهند؟ تنها با دیدن آثار تاریخی که نشان از باقیمانده تمدن ایرانی دارد، هر انسانی به عظمت بی‌بدیل پدران ما پی می‌برد. شاهکارهایی که از سفر قرون و اعصار با سرافرازی گذشته‌اند، در حالیکه بیمارستانهای نوساز وزارت با اولین زلزله فرو می‌ریزد و خوابگاه دانشجویان کاربرد مشابه اطاق گاز برای اعدام را یافته است.

در این پنج سال قراری ضمنی در کشور وجود داشته که وزارت بهداشت فقط به خدا حساب پس بدهد لذا راهی نداریم تا بفهمیم در این مدت زیر لوای خدمت (به غیر از اعمال جراحی غیر ضروریِ کارتراکت برای پیرمرد چوپان) مشغول چه کاری بوده‌اند. وقت آن است که تابو شکسته شود و تفحصی صورت گیرد زیرا شواهد خطیر است.

متاسفانه با مدیران وزارت که لاینقطع به مسئولین سیاسی، پزشکان همکار، رزیدنتها، نماینده مجلس و رسانه‌ها توهین می‌کنند به نحو شایسته برخورد نشد و جسارت به جایی رسیده که به تاریخ پر افتخار ایران شائبه وارد می‌کنند. همه به روشنی می‌دانیم در پنج سال گذشته بر این مُلک چه گذشته است و ادعای برابری تاریخ کشورم با هیچ، از لاطائلات کشورهای حاشیه خلیج فارس در غصب عظمت ایران مسخره‌تر است. آیا از مدیران برای کنفرانس دبی دعوتی در راه است و انتظار دارند بر مقدمشان اهلاً وسهلاً نثار شود؟

ز دانش چو جان تو را مایه نیست
به از خامشی هیـچ پیـرایه نـیست

مگو آن سخن کِاندَرو سود نیست
کزان آتشـت بهـره جز دود نیست
(فردوسی)

#hy
@Autopsy7
4.4K views18:40
باز کردن / نظر دهید
2018-04-23 21:11:54 دردسر ممارست سنتی
رواج دروغ از کدام تریبون و کدام رسانه آغاز و به کجا ختم شد
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
------------------
در اساطیر یونان آمده: پاندورا با ظاهری فریبنده زاده شد، اما او دست انتقام خدایان است و از سر سبک مغزی درب جعبه ممنوعه را باز می‌کند، بدبختی از درون آن بیرون جسته و به جهان راه می‌یابد. وزارت بی‌بضاعت دست به هر کاری که زد، امور از مسیر درست و قابل کنترل خارج شد. وقتی از ابعاد پروژهٔ بیمه همگانی درکی نداشت، سر موضوع را گشود و نکبت دامن همه را گرفت.

در اقدامی دیگر، حرمت علم را نگه نداشت و اباطیل هزاران سالهٔ ممارست سنتی را به خاطر تعلقات خاطر شخصی رواج داد. غافل از آنکه افرادی فرصت‌طلب مترصد بودند تا پرچم «بِرند تجاری» خود را بالا برده و بازار را قبضه کنند. حال آش نخورده و با دهان سوخته، کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفته است. وزیر به سراغ شخصیتهای مذهبی می‌رود و عارض است: «کسی برای حرف من تره خُرد نمی‌کند، شما را به خدا اعلام کنید مار (ممارست سنتی) همین است که من نوشتم نه تصویری که امثال تبریزیان به نمایش درآورده‌اند.» ولی این‌بار حنای او رنگی ندارد و از مجاب کردن آنها قاصر می‌ماند.

بعضی حرکتهای وزارت، مرا یاد شخصیت کُمیک «کاراگاه گجت» می‌اندازد که همواره یک حربهٔ مضحک سراغ دارد. این بار هم به ارتش رسانه‌ای خود دستور می‌دهد که دست مرا بعنوان برنده بالا ببرید. غافل از اینکه آنها صاحب تریبون قوی‌تری هستند! رسوایی «تحریف گفته‌ها» برملا می‌شود و وزیر نه تنها عذر خواهی نمی‌کند بلکه معترض است: «همه رسانه‌ها بدون استثنا بیمار هستند». هر وجدان بیداری می‌داند که آنها مغرضانه و جهت‌دار عمل می‌کنند اما هنوز تا رسیدن به ابتذال اخلاقی عوامل تبلیغاتی وزارت، یک قدم فاصله دارند: اینکه وقیح نیستند.

ماجرای مهار اسب سرکش ممارست سنتی در قسمتی دیگر ادامه دارد و وزارت دست به نمایش جدیدی می‌زند. این‌بار در نقش «سر الکس فرگوسن» با یک تعویض طلایی، ایمانیه را از نیمکت ذخیره‌ها به پُست معاونت سنتی می‌فرستد. من معتقدم با انتصاب ایمانیه، این قسمت از وزارت را باید بر باد رفته حساب کرد اما وزارت با زیرکی، زمین سوخته را به او انداخته است. اگر ایمانیه با روابط حسنهٔ خود توانست مگسهای دور شیرینی را کنار بزند که معاونت نوش جانش، اگر هم نشد که وزارت چیزی از دست نداده است.

#hy
@Autopsy7
7.1K views18:11
باز کردن / نظر دهید