2018-05-18 22:23:36
صنعت تیراژ
در اندرون مطبوعات سیه دل چیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
به قلم دکتر حامد یحییزاده
--------------
محمدعلی جمال زاده در کتاب «لحظهای و سخنی» روزنامه نگاری با نام محمد مسعود را چنین توصیف میکند: دو نفر از دوستان مسعود به من گفتند: «آقای جمالزاده، تو چرا برای روزنامه مسعود مقاله نمینویسی؟» گفتم: «من مقاله ادبی مینویسم، اهل سیاست نیستم.» بعد یکی از آنها گفت: «جمالزاده، میدانی چرا سیاسی مینویسد؟ چون این خانهاش را که میبینی ما برایش درست کردیم، و از همین راه» ادامه داد: «ما میدانیم در تهران آدمهای پولدار و با آبرو چه کسانی هستند. میآییم به مسعود میگوییم که مثلا به رئیس روزنامه اطلاعات بد بگو… به وهاب زاده فحش بده… به فلان تاجر پولدار تهمت بزن. او هم مینویسد. ولی پائین آن میزند: بقیه دارد!! آنوقت ما میرویم آن مرد را میبینیم و میگوییم اگر میخواهی بقیه نداشته باشد باید پول بدی. میگیریم میآییم قسمت میکنیم.» حالا شما ببینید که اینها چقدر پوستشان کلفت است.
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_مسعود
قلم، ریشه من و این خاک است. قلمی که ابوالقاسم محمد(ص) در مهین کتاب خداوند به آن قسم یاد کرد و ابوالقاسم فردوسی از کرامت آن نصیبی برد و وطن را «زنده کرد بدین پارسی». قلم همچون فـّرِ ایزدی تعلق به افراد پاک دارد و نه هر که خامه در رنگ زند، صاحب قلم باشد. چه خوش سرود مولانا:
نه هر کِلکی شکر دارد، نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد
صنعت این زمانهٔ مطبوعات ایران با قلم تجانس ندارد، بازار تیراژ است. باور نداشتم و باور نمیکنید در پس واژهٔ خوش آهنگ تیراژ، چه رذالتها نهفته است. سفرهٔ مطبوعات به وسعت تیراژ گسترده است لذا با تبانی چاپخانه، در این عدد غلو میکنند. وزارت ارشاد که خود دکانداری در این بازار مکاره است به صرف ادعای نشریه به تیراژ، یارانه و اعتبار میدهد! دردا که آن مالیات را که از عرق جبین و کد یمین ما حاصل میآید به خندق اصحاب تیراژ روانه میکنند. ریشخند روزگار آنجا بر جانم سنگینی میکند که مطبوعات خود را مروج فرهنگ جا زده و از مالیات معاف شدند! فقط نمیدانم درج تبلیغات که حجم عمده مطبوعات را شامل میشود جز فرهنگ مصرفی چه عایدی برای مملکت دارد.
وزارت بیبضاعت بهداشت پنج سال آزگار به نام طرح تحول کارانهٔ پزشکان را غصب کرد و حاصل تمام تدبیر او آن شد که سلامت مردم را به یک مقوله سیاسی بدل کند و نصیب پزشکان از این قیل و قال فقط وعدهٔ سر خرمن است. حال مقایسه کنید با یارانهٔ ارشاد که طبق وعده و پیش از موعد تقدیم قشر زحمتکش تیراژگر میشود:
https://www.mehrnews.com/news/4232564/پرداخت-عادلانه-یارانه-مطبوعات-در-سال۹۷-واریز-قسط-اول-تا-پایان
دستمان هم به جایی بند نیست. به عنوان مثال نظام پ مفلوک، برای طرح ترافیک تا کمر در مقابل شهرداری خم شد، اما حتی یک اردنگی هم نصیبش نگردید. در حالیکه مطبوعات کشور که سالانه به تعداد انگشتان دست، گزارش میدانی تهیه میکنند و بقیه نوشتجات خود را از شبکههای اجتماعی کپی میکنند به ۱۲۷۰ طرح ترافیک برای خبرنگاران خود قانع نیستند:
https://press.farhang.gov.ir/fa/news/342632/اعلام-آمادگی-کتبی-معاونت-مطبوعاتی-برای-اولویت-بندی-طرح-ترافیک-سهمیه-خبرنگاران
تیراژ به قدمت تاریخ خود حامل مفسده است. پیش از این، مطبوعات بر اساس تیراژ، حواله کاغذ و سهمیه ارزی دریافت میکردند. سهمیه کاغذ یک نوع رانت غیرنقدی بود که صاحبان مطبوعات وقیحانه آنرا به رانت نقدی مبدل میکردند. طی سالهای گذشته چندین بار رسوایی آن برملا شد که چگونه مطبوعات با تقلب در تیراژ میتوانند سهمیه کاغذ مازاد را در بازار آزاد با قیمت بالاتر بفروشند. این سیه کاری چنان بر ناصیهٔ آنها نقش بسته بود که وقتی بین سالهای ۸۴ و ۸۵ دولت حواله کاغذ را قطع کرد، کسی از ایشان جرات اعتراض نداشت. حال سیه روزی ناپاکیها گریبانشان را گرفته و در این بحران ارزی که حواله کاغذ راهگشای کمبود ایشان میتوانست باشد از آن محرومند و رو به روشهای پیشکسوتان خود در کسب درآمد آوردهاند.
بـا خـلق خـدا تصـرّف آغـاز مکـن
چشم خود را به عیب کس باز مکن
سرّ دل هر کسی خدا داند و بس
در خـود بنگـر فضولـی آغاز مکن
(اوحدالدین کرمانی)
#hy
@Autopsy7
3.8K viewsedited 19:23