2022-08-14 15:18:12
تا حالا به صورتت وقتى كه نور قرمز بهش مى خوره نگاه كردى؟! نمى دونم چرا ولى آدما توى نور قرمز خيلى خوشگل ميشن.. بهش گفته بودم نور قرمز رو دوست دارم و هر وقت توى ترافيك ماشين جلويى ترمز مى كردو نورش مى خورد توى صورتم،سايه بون ماشين رو ميداد پايين تا بتونم خودم رو توى آينه ببينم.! امشب توى ترافيك مثل تمام شباى نبودنش همش چشمم به آينه بود.. منى كه به همه ميگم فراموشش كردم فقط كافى بود ماشين جلويى ترمز كنه تا پرت بشم وسط خاطراتش.. فراموشى فقط يه شعاره.. فراموشى همون از تلاش واسه بودنت نا اميد شدمه همون وانمود كردن به دل تنگ نشدنه همون خسته شدن از دوئيدنه.. فراموشى محاله،مگه به زور "آلزايمر" #فرزانه_صدهزارى
2022-08-13 14:02:25
. توجه کردن به کسی که دوستش داری براش هزار برابر شیرینتر از شنیدنِ خود «دوستت دارمه» اینکه حواست باشه چی خوشحالش میکنه و همون کار رو انجام بدی و مراقب باشی کاری که آزردش میکنه انجام ندی.. اینکه الویت زندگیت باشه و بهش نشون بدی چقدر برات مهمه.اینکه دستش رو بگیری و باهاش از روی مانعها رد بشی و وقتی خسته شد شونههات رو پناهش کنی.. اینکه به اولین درِ قفل شدهای که رسیدی عقب نکشی و باهم دنبال کلیدش بگردین. اینکه بدونی وقتی ناراحته چجوری دوستش داشته باشی چجوری اشکاش رو پاک کنید که اگر دلش شکست چجوری تکههای شکستش رو به هم بچسبونی.. شنیدن دوستت دارم خیلی شیرینه،ولی توجه کردن هزار برابر شیرین تره،هزار برابر #فرزانه_صدهزاری .
2022-08-09 14:38:50
به دست هایت فکر کردم وقت چیدن میوهء کال تابستان وقت شکستن یک شاخهء خشک وقت آویختن تنهایی ات بر تنهایی! به دست هایت دور لیوان چای به دست هایت نزدیک آتش به دست هایت کنار صورتت در خواب به دست هایت وقت خواندن شعر به دست هایت کمی آن طرف تر از دست هایم.
به دست هایت فکر کردم... و حالا با لکنت راه می روم پریدن از جوی آب میترساندم و خیابان مرا در خود گم میکند... #عرفان_محمودیان