Get Mystery Box with random crypto!

نشر باژ

لوگوی کانال تلگرام baazhpub — نشر باژ ن
لوگوی کانال تلگرام baazhpub — نشر باژ
آدرس کانال: @baazhpub
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 4.33K
توضیحات از کانال

کانال رسمی انتشارات باژ
خرید آنلاین از:
www.baazhbook.com
کانال کتابفروشی نشر باژ:
@BaazhBookstore
آیدی تلگرام جهت سفارش تلگرامی کتاب:
@Baazhbook_Sale
شماره فروش:
09900269097
شماره روابط عمومی:
09900992855

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-06-22 21:35:25 از میانِ کوتوال‌های وستروس، احدی به‌اندازه‌ی کورلیس ولاریون، کوتوالِ جزرومد، از این اقدامات آسیب ندید؛ تا آن زمان ناوگانش او را یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین مردانِ هفت‌پادشاهی ساخته بود. دریامار مصمم بود به حاکمیتِ سه‌سالاران بر پله‌سنگ‌ها پایان بدهد و دیمون تارگرین را شریکی مناسب می‌دانست که مشتاقِ سیم و زر و شکوهی است که پیروزی در جنگ نصیبش می‌کند. هردو از رفتن به عروسیِ شاه سر باز زدند و در دژِ مدِ بلند در جزیره‌ی شارنشان مشغولِ درانداختنِ نقشه‌هاشان شدند. کوتوال ولاریون فرماندهیِ ناوگان را بر عهده می‌گرفت و شاهزاده دیمون فرماندهیِ سپاهیان را. قطعاً نفراتِ سه‌خواهران به‌مراتب از آنان بیشتر بود... اما شاهزاده اژدهایش، کاراکسسِ خون‌اژدر، و آتشش را به عرصه‌ی نبرد می‌آورد.
کارِ ما این نیست که از جزئیاتِ جنگِ شخصیِ دیمون تارگرین و کورلیس ولاریون برضدِ پله‌سنگ‌ها گزارشی بدهیم. همین بس که بگوییم جنگ در سال ۱۰۶ ف.ا آغاز شد. شاهزاده بی هیچ مشکلی سپاهی از ماجراجویانِ بی‌زمین و پسرانِ دوم گرد آورد و در دو سالِ اولِ منازعات پیروزی‌های بسیاری به دست آورد. در سال ۱۰۸ ف.ا، وقتی سرانجام با کراگهاس، روزی‌رسانِ خرچنگ‌ها، رویارو شد او را دست‌تنها به قتل رساند و با خواهرِ تیره‌گون سر از تنَش جدا کرد.
شاه ویسریس که بی‌شک از دوریِ برادرِ دردسرسازش خشنود بود پیاپی برایش طلا فرستاد تا از او حمایت کند. تا سال ۱۰۹ ف.ا، دیمون تارگرین و سپاهِ شمشیرفروشان و آدم‌کشانِ بی‌رحمش بر تمامِ جزایر مگر دو جزیره مسلط شده بودند. ناوگانِ دریامار هم بر آب‌های جزایر سیطره داشت. شاهزاده در دورانِ پیروزیِ مستعجلش خود را شاهِ پله‌سنگ‌ها و دریای باریک خواند و کوتوال کورلیس به‌دستِ خود تاج بر سرش گذاشت... اما «پادشاهیِ» آنان به‌هیچ‌روی امن نبود. سالِ بعد، پادشاهیِ سه‌خواهران قوای مهاجمِ تازه‌نفسی به فرماندهیِ ناخدایی تیروشی و فریبکار به‌نامِ راکالیو ریندون عازم کرد. ناخدا ریندون بی‌شک از زُمره‌ی غریب‌ترین و جلوه‌فروش‌ترین شریرانِ تاریخ بود. دوُرن نیز با سه‌سالاران ائتلاف کرد. جنگ ادامه یافت.
هرچند پله‌سنگ‌ها غرق در خون و آتش بودند، شاه ویسریس و دربارش مشوّش نشدند و اعتنا نکردند. روایت کرده‌اند که اعلاحضرت گفته است: «بگذار دیمون مشغولِ بازی‌هایش در جنگ باشد. جنگ باعث می‌شود دردسر برای خودش نتراشد.» ویسریس مردی صلح‌جو بود و در آن سال‌ها قدمگاهِ شاه سلسله‌ی بی‌پایانِ ضیافت و مهمانیِ رقص و مسابقات بود و بازیگران و خنیاگران را در هنگامِ تولدِ هر شاهزاده‌ی تارگرینی فرامی‌خواندند. خیلی زود معلوم شد شهبانو آلیسنت به همان اندازه که زیباست بارور هم هست. در سال ۱۰۷ ف.ا، پسری سالم برای شاه به دنیا آورد که اسمِ «فاتح» را بر روی او گذاشتند و ایگون نامیدندش. دو سال بعد، دختری از برای شاه آورد هِلینانام. در سال ۱۱۰ ف.ا، پسرِ دومی برای اعلاحضرت آورد به‌نامِ ایموند که می‌گفتند به‌قامت نصفِ برادرش است ولی دوچندان از او تندخوتر.

از بخش وارثان اژدها: مسئله‌ی جانشینی

#آتش_و_خون
#جورج_ر_ر_مارتین
#حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی

تابستان 1401 از نشر باژ

این کتاب به صورت شومیز و جلدسخت در قطع وزیری منتشر خواهد شد.

@Baazhpub
3.5K views18:35
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 21:28:04
پوستر جدید سریال خاندان اژدها، براساس کتاب #آتش_و_خون نوشته‌ی #جورج_ر_ر_مارتین که با ترجمه‌ی #حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی پیش از آغاز پخش سریال به صورت مشترک از نشر #باژ و ویدا منتشر خواهد شد.

@BaazhPub
2.6K views18:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 12:26:08 از کتاب ردیابی عناصر داستانی علمی‌تخیلی در ادبیات کهن و دوران میانه ایران
نوشته‌ی #محمد_قصاع
به‎زودی از #نشر_باژ:

در قرن نوزدهم، به‌ویژه در اواخر نیمة دوم این قرن، چند اتفاق مهم روی داد:
1) روند نوشتن و انتشار داستان‌هایی با مضامین علمی سرعت بیشتری به خود گرفت. تعداد این آثار آن‌قدر بود که پاسخگوی اشتیاق علاقه‌مندان فرهیخته و اهل مطالعه باشد.

2) بعضی از نویسندگان نه یک اثر بلکه چندین اثر با مضامین علمی و شبه‌علمی ‌نوشتند، گویی آگاهانه و عامدانه به نگارش چنین داستان‌هایی می‌پرداختند.

3) بعضی از مخاطبان آگاهانه و با دقت به دنبال مطالعة چنین داستان‌ها و رمان‌هایی می‌رفتند و می‌دانستند که در کتاب‌فروشی‌ها چه کتاب‌هایی را از فروشندگان بخواهند.

4) نویسندگان از مرحلة استفاده از یک یا چند مضمون داستانی علمی‌تخیلی در آثارشان به مرحلة استفادة کاربردی از قالب داستان برای بیان موضوعات علمی و فناوری‌ها و گمانه‌زنی دربارة آینده و گذشته رسیدند. به عبارتی، علمی‌تخیلی از دوران ناخودآگاهی به دوران خودآگاهی ‌رسید.

5) در سه دهة پایانی قرن نوزدهم، برخی نویسندگان در آثارشان به‌شدت بر دقت علمی یا توجیه علمی فناوری‌هایی که ارائه می‌دادند تأکید داشتند. این عده در قالب علمی‌تخیلی سخت گمانه‌زنی می‌کردند. از سوی دیگر، برخی نویسندگان (شاید در راستای نقد جامعه و انسان دوران خود) تمایل بیشتری به بررسی تأثیرات جامعه‌شناسانه و انسان‌شناسانة پیشرفت علمی داشتند. درواقع، این‌ها همان دو کاربرد اساسی از منظر نویسندگان بوده است (به فصل «راه‌های شناخت علمی‌تخیلی» مراجعه کنید).

6) در اواخر قرن نوزدهم و در پاسخ به نیاز ناشران و مخاطبان و خریداران این نوع کتاب و داستان، تلاش برای نام‌گذاری رمان‌هایی که اشاراتی به موضوعات علمی داشتند آغاز شد. در همین زمان، گهگاه در اروپا بعضی نویسندگان، ناشران و مخاطبان از نام «داستان علمی» (Scientific Romance) استفاده می‌کردند اما این نام نه در اروپا و نه در آمریکا به‌هیچ‌وجه به‌طور کامل پذیرفته نشد. از سوی دیگر، این نام دربرگیرندگی کافی نداشت و نمی‌توانست به همة این‌گونه داستان‌ها، که بعضی صحت علمی نداشتند، اطلاق شود.

7) در اواخر این قرن، کم‌کم پنج نوع داستان به هم پیوند خوردند و در هم ادغام شدند و زمینة ایجاد یک ژانر بزرگ را فراهم ساختند. این پنج نوع عبارت بودند از:
ـ سفرهای شگفت‌انگیز و اکتشافی. به همه‌جا، ازجمله دریاها، اعماق زمین، سرزمین‌های ناشناخته، ماه، فضا و سیارات و غیره.
ـ داستان‌های آرمان‌شهری و پادآرمان‌شهری و زمانشهری. این اتوپیاها و دیستوپیاها و کرونوتوپیاها بسیار زیاد و متنوع بودند.
ـ داستان‌های فلسفی که انسان و جامعه را چه به‌شکل کلی و چه در زمان خاص نویسنده مورد نقد و کنکاش قرار می‌دادند.
ـ داستان‌هایی که دربارة آینده گمانه‌زنی می‌کردند، چه در خصوص پیشرفت علم و فناوری و چه دربارة تأثیرات پیشرفت‌های علمی و فناوری بر انسان و جامعة ‌آینده. این پیشگویی‌ها برای مخاطبان بسیار جذاب بود. داستان‌هایی که دربارة تاریخ‌های جانشین منتشر می‌شدند نیز در همین دسته قرار می‌گرفتند.
ـ داستان‌های گوتیک با مضمون موجودات ناشناخته یا غیرانسانی، موجودات فضایی، انسان‌ها و جوامع ناشناخته و غیره.

8) جریان تولید این‌گونه داستان‌ها گرچه خیلی دیرتر در آمریکا آغاز شد، با شتاب و سرعت بیشتری حرکت کرد، به‌نحوی ‌که در پایان قرن تعداد عناوین این نوع داستان‌ها در آمریکا کمتر از اروپا نبود. شاید یک علت این جهش توجه زیاد مردم آمریکا به توسعة علمی بود. درواقع، با وجود اینکه نویسندگان اروپایی با اشتیاق چنین کتاب‌هایی را منتشر می‌کردند، بستر اصلی تولید این داستان‌ها از اروپا به آمریکا منتقل شد.

9) افزایش تعداد مجلات داستانی ارزان باعث شد مردم بیشتری به مطالعة این آثار جذب شوند. همین مجلات بستر مناسبی برای چاپ آثار علمی‌تخیلی بودند. با وجود این جنبة مثبت، مجلات نقاط ضعفی نیز داشتند، ازجمله اینکه کیفیت ادبی آثاری که چاپ می‌کردند گاهی خوب نبود. از سوی دیگر، توجه کودکان و نوجوانان به این مجلات باعث شد کارشناسان و حتی بخشی از مخاطبان به این باور برسند که این مجلات مخصوص نوجوانان هستند و جز سرگرم کردن آن‌ها، هیچ ارزش دیگری ندارند.


@Baazhpub
2.5K viewsedited  09:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 20:15:43 اندک مطلبی درباره‌ی راکالیو ریندون، این ماجراجوی عجیب و خارق‌العاده، به‌زبان مشترک نوشته شده است، اما در شهرهای آزاد زندگی او تحت دو مطالعه‌ی پژوهشی قرار گرفته است و تعداد بی‌شماری آواز، شعر و عاشقانه‌های وقیح بر اساس زندگی‌اش نوشته شده است. در شهر مادری‌اش، تیروش، نامش تا به امروز همچنان نزد مردان و زنان اصیل‌زاده مایه‌ی نفرت است، اما سارقان، دزدان دریایی، معروفه‌ها، دائم‌الخمرها و قماش‌شان او را می‌ستایند.
در کمال تعجب اطلاعات چندانی درمورد کودکی‌اش وجود ندارد و عمده‌ی آن‌چه فکر می‌کنیم می‌دانیم غلط یا متناقض است. ظاهراً او شش‌ونیم پا قد داشته و یک شانه‌اش بلندتر از شانه‌ی دیگر بوده است که او را کوژپشت نشان می‌داد و انگار با هر قدم به یک طرف متمایل می‌شد. به دوازده گویش والیریایی صحبت می‌کرد و این نشان می‌دهد نجیب‌زاده بوده است، اما معروف است که بددهان هم بوده و نشان می‌دهد اهل گنداب‌ها بوده است. او به‌سبک بسیاری از تیروشی‌ها عادت داشت موها و ریشش را رنگ کند. بنفش رنگ مورد علاقه‌اش بود (که نشان می‌دهد احتمالاً به براووس مربوط بوده است) و بسیاری از شرح‌ها موهای بنفش و مجعد بلند را ذکر می‌کنند که اغلب رگه‌های نارنجی دارند. از عطرهای شیرین خوشش می‌آمد و در آب استوقدوس یا گلاب حمام می‌کرد.
واضح است او مردی با جاه‌طلبی بسیار و اشتهای بسیار بود. به‌وقت فراغت شکمباره و میخواره بود و در نبرد به شیطانی می‌مانست. با هر دستش می‌توانست شمشیر بگیرد و گاه با هردو دست می‌جنگید. ایزدان را ارج می‌نهاد: تمام ایزدان را، هرکجا که بودند. به‌هنگام خطر نبرد، استخوان می‌انداخت تا تصمیم بگیرد با پیشکش قربانی از کدام ایزد دلجویی کند. اگرچه تیروش شهر برده‌داران بود، از برده‌داری بیزار بود و نشان می‌دهد شاید خود سابقاً برده بوده است. به‌وقت ثروت (او چند بار ثروت به دست آورد و از دست داد)، هر دختر برده‌ای را که چشمش را می‌گرفت می‌خرید، می‌بوسید و آزادش می‌کرد. با مردانش گشاده‌دستی پیشه می‌کرد و از غنائم سهم بزرگ‌تری از دون‌پایه‌ترین‌شان برنمی‌داشت. در تیروش، معروف بود که برای گدایان سکه‌های طلا می‌اندازد. اگر شخصی چیزی متعلق به او را تحسین می‌کرد، چه یک جفت چکمه یا انگشتر زمردی یا همسر، راکالیو با پافشاری آن را به او هدیه می‌داد.

از بخش #حکومت_نائب‌السلطنگان

#آتش_و_خون
#جورج_ر_ر_مارتین
#حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی

تابستان 1401 از نشر باژ

این کتاب به صورت شومیز و جلدسخت در قطع وزیری منتشر خواهد شد.

@Baazhpub
2.3K views17:15
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 08:48:07 «چه‌طور می‌شود آن را اثبات کرد؟ آیا این دزد دستگیر شده، مورد محاکمه قرار گرفته و گناهکار شناخته شده است؟ براووس شهر قوانین است. صاحب برحق این تخم‌ها کیست؟ می‌تواند مدرکی برای مالکیتش نشانم دهد؟»
«اعلاحضرت می‌توانند با اژدهایان مدرک بیاورند.»
این حرف دریاسالار را به لبخند واداشت. «سرپوشیده تهدید می‌کنید. شاه‌تان در این کار مهارت دارد. قدرتمندتر از پدر و زیرک‌تر از عمویش است. بله، می‌دانم اگر ژیهیریس بخواهد چه بلایی می‌تواند سرمان بیاورد. براووسی‌ها حافظه‌ای قوی دارند و ما اژدهاسالاران قدیم را به خاطر داریم. بااین‌همه، کارهایی هستند که ممکن است ما با شاه‌تان بکنیم. لازم است نام ببرم؟ یا که ترجیح می‌دهید تهدیدم سرپوشیده باشد؟»
«هرطور که میل‌تان است.»
«بسیار خب. شاه‌تان می‌تواند شهرم را خاکستر کند، شکی در آن ندارم. ده‌ها هزار نفر در آتش اژدها خواهند مرد. مردان، زنان و کودکان. من قدرتش را ندارم که چنان آسیبی به وستروس بزنم. اگر شمشیرفروشانی استخدام کنم، در مقابله با شهسواران شما خواهند گریخت. ناوگانم می‌تواند مدتی ناوگان شما را از پا درآورد، اما کشتی‌هایم از جنس چوبند و چوب می‌سوزد. بااین‌همه، در این شهر یک... بگذارید بگوییم، یک انجمن به‌خصوصی وجود دارد... که اعضایش در حرفه‌ی برگزیده‌شان بسیار مهارت دارند. نمی‌توانند قدمگاه شاه را ویران کنند یا در خیابان‌هایش جسد تلنبار کنند. اما می‌توانند... چند نفر را بکشند. چند نفر منتخب را.»
«اعلاحضرت روز و شب مورد محافظت شاهبانانش است.»
«مورد محافظت شهسواران، بله. مانند مردی که بیرون منتظرت است. البته اگر به‌راستی منتظر باشد. اگر بگویم سردار گایلز هم‌الان مرده است چه می‌گویید؟» وقتی هفتان بارت آمد که برخیزد، دریاسالار دستی برایش تکان داد تا مجدداً بنشیند. «لطفاً بنشینید، نیازی نیست با عجله بروید. گفتم اگر. چنین چیزی را صرفاً در نظر داشتم. همان‌طور که گفتم آن‌ها بسیار مهارت دارند. بااین‌همه، اگر چنین کاری کرده بودم، ممکن بود شما نابخردانه عمل کنید و ممکن بود بسیار افراد نیک بمیرند. چنین چیزی خواسته‌ی من نیست. تهدید معذبم می‌کند. درست است که وستروسی‌ها جنگجو هستند، اما ما براووسی‌ها معامله‌گریم. بیایید معامله کنیم.»
هفتان بارت مجدداً سر جایش نشست. «چه پیشنهادی می‌دهید؟»

از بخش #ژیهیریس_و_آلیسان
پیروزی‌ها و مصیبت‌های ایشان

#آتش_و_خون
#جورج_ر_ر_مارتین
#حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی

تابستان 1401 از #نشر_باژ

این کتاب به صورت شومیز و جلدسخت در قطع وزیری منتشر خواهد شد.


@Baazhpub
2.3K views05:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-19 08:40:59 تارگرین‌ها از خون اصیل والیریایی و اژدهاسالاران دودمانی کهن بودند. دوازده سال پیش از ساعت هلاکِ والیریا (۱۱۴ پ.ف)، اینار تارگرین تمامی دارایی‌هایش را در مملکت والیریا و سرزمین تابستان دیرپا به فروش رساند و تمامی زن‌ها، ثروت، برده‌ها، اژدهایان، خواهران و برادران، خویشاوندان و فرزندانش را به اژدهاسنگ منتقل کرد. اژدهاسنگ اَرگ جزیره‌ایِ بادگیری در پای کوهی آتشفشانی در دریای باریک بود.
والیریا در دوران اوج خود باشکوه‌ترین شهر دنیای کشف‌شده و قلب تمدن بود. در والیریای محصور با دیوارهای درخشان، چهل خاندان رقیب برای قدرت و شکوه در دربار و شورا با هم به رقابت می‌پرداختند و برای دستیابی به استیلا با هم نزاعی بی‌پایان، زیرکانه و اغلب هوشمندانه داشتند. تارگرین‌ها به‌هیچ‌عنوان از قدرتمندترین اژدهاسالاران به حساب نمی‌آمدند و رقیبان آن‌ها گریزشان به اژدهاسنگ را ‌نشانه‌ی تسلیم و ترس گرفتند. اما دینیس، دختر دوشیزه‌ی کوتوال اینار، که پس از آن تا ابد با نام دینیس رؤیابین شهرت یافت، نابودی والیریا در آتش را پیش‌بینی کرده بود. و زمانی‌که دوازده سال بعد ساعت هلاکت به وقوع پیوست، تارگرین‌ها تنها اژدهاسالارانی بودند که جان سالم به در بردند.

از بخش #فتوحات_ایگون

#آتش_و_خون
#جورج_ر_ر_مارتین
#حسین_شهرابی و #زهرا_هدایتی

تابستان 1401 از نشر باژ

این کتاب به صورت شومیز و جلدسخت در قطع وزیری منتشر خواهد شد.


@Baazhpub
2.1K viewsedited  05:40
باز کردن / نظر دهید
2022-06-12 09:34:48 گفتگوی اختصاصی #ضحی_کاظمی با خبرگزاری ایبنا: استقبال چشمگیر مخاطبان نشر باژ از آثار تالیفی در نمایشگاه کتاب تهران
https://www.ibna.ir/vdccosq1s2bqio8.ala2.html


@Baazhpub
2.7K views06:34
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 12:04:25
فهرست عناوین پرفروش نشر باژ در نمایشگاه کتاب تهران، اردیبهشت ۱۴۰۱
غرفه عمومی

۱- #سندروم_ژولیت
۲- #ماه_خونین، جلد دوم از مجموعه #خروش_خاموش
۳- #کوارتت_نهایی، جلد دوم
۴- #فراخوان_رنگ‌ها، کوارتت نهایی، جلد اول
۵- #بازگشت
۶- #لوکی
۷- #ده‌بر_مهیل
۸- #چرخ_سیاه_مجنون
۹- #کابوک
۱۰- #مه‌آلود، جلد اول از مجموعه #خروش_خاموش
۱۱- #مارش_بانوی_تاریکی

@Baazhpub
3.7K views09:04
باز کردن / نظر دهید