2022-08-29 17:30:21
کشف ظرفیتهای زنانه در زبان
فریبا وفی: «اصولا به نظر من عمل نوشتن همیشه به نوعی سیاسی است. به محض اینکه شروع به نوشتن میکنید، میخواهید فضایی را برای خود باز کنید - فضایی که احتمالا به شما داده نشده؛ از شما گرفته شده است، یا ورودتان به آن ممنوع اعلام شده است.»
در واقع، وقتی نویسنده زن ایرانی باشد، و موضوع تمام نوشتههایش هم چند و چونِ زندگی زنان ایران، خود به خود داستانهایش «به نوعی سیاسی» میشود. چون سیاست چیزی نیست جز اراده به شناخت عمیق روابط اجتماعی.
فریبا وفی داستان زنان را مینویسد، زنان امروز ایران را، و بهتر است بگوییم زنان طبقهی متوسّط را، زنانی که تقلّا میکنند تا در زندگی به زانو در نیایند، و بتوانند به زندگی ادامه دهند. پس در واقع، او موقعیتِ بحرانی زنان را مینویسد. بحرانی که اگر دیر بجنبند آنان را به قعرِمکندهی نظام مردسالار پایین میکشد. از زنان نوشتن به ناچار او را وادار میکند از رجال هم بنویسد. آیا دقّت کردهاید وقتی زنی مردی را رو در رو بیپرده توصیف میکند، آن مرد چقدر رنگ و رویش سرخ میشود: انگار خودش را لخت و عور حس کند؟ از همین روی، زنان سخنگو، زنان قصّهگو چندان باب طبع رجال نیستند.
زنان تنها وقتی به وضعیتی که در آن به سر میبرند، آگاهی یابند، وقتی اوّلین «نه» را در درون خود بگویند، وقتی با صدای خودشان شروع به حرف زدن کنند، آن وقت وارد عرصهی هستی و تاریخ میشوند. چه بسا داستانهای زیادی وجود دارد که هنوز ناگفته گذاشتهاند، اما این کاری نیست که بنا باشد از امروز شروع شود، زیرا زنان داستانهای زیادی در طول تاریخ گفتهاند.
غیبت زن، این واقعیت که زن سویهی دیگر زندگی و جهان هستی است، در نهایت تنها اشارهای است به آن روی سکّهای که ما مردان هنوز از آن بیخبریم. زیرا مانند تمام کشورهای پیشامدرن که زبان اقلّیتها در آن ممنوع است، زنان گرچه در اقلّیت نیستند، اما سخنانـشان سرکوب شده، نابود شده و در بهترین حالت به صورت بخشی از دوتاییِ هوّیتهای مرد-زن در آمده است؛ آن هم ابتدا توسّط نزدیکترین رجال خانوادهشان. هر مطالعهای در مورد تاریخ زنان صدها مورد از این نمونهها را آشکار میکند: از سویی، گفتمانهای نهادینه و درونی شدهی اقتدار مردسالارانه و سرمایه محور هست که سعی میکند به ما بیاموزاند که زنان سوژه نیستند؛ ایدئولوژیهای مردانهای که بیانگر غیبت زنان است، و از سوی دیگر، زنان ایران که دهه هاست سعی در توضیح و نشان دادنِ وجود خود دارند.
شاید در این برهه از تاریخ ایران دیگر نتوان از غیبت زنان صحبت کرد، با این همه، میبینیم حتّی همین حضور تدریجی زنان چگونه رجال را عمدتا نگران کرده است.
ادامه مطلب
@BashgaheZanan
138 views14:30