نگاه ابزاری و نه موضوعی به انسان امیر ترکاشوند، ۱۴۰۲/۰۴/۲۳ | کانال بازنگری
نگاه ابزاری و نه موضوعی به انسان
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۲/۰۴/۲۳
آیا دین (و از جمله اسلام) برای مردم آورده شده و یا مردم (و از جمله ایرانیان) برای دین آفریده شدهاند؟
به عبارت ساده، آیا خدا یک سری احکام و قوانین و مقررات وضع کرده و سپس دنبال موجودی گشته که آن احکام را رویشان اجرا کند و چون از میان موجودات، گونهای را واجد این پیادهسازی ندیده، دست به آفرینش بشر زده تا آن احکام شرعی تعطیل و بلا استفاده نمانَد و روی او اجرا شود؟
در قرائتی از دین و اسلام عملا همین تلقی از رابطه و نسبت میان انسان با شرع وجود دارد زیرا اینان برای انسان به خودیِ خود (و بما هو انسان) ارزش و کرامتی قائل نیستند و عملاً وی را خلیفةٌ فی الارضِ خداوندی نمیدانند (گر چه از منابر چیزی خلاف آن گویند) حال آنکه پروردگار رسماً به تکریم و ارزشمندیِ ذاتی انسانها فارغ از رنگ و نژاد و مذهب پرداخته (لقد کرّمنا بنیآدم) و بشر نه تنها به سبب همین جایگاه ویژه و ممتازش صلاحیت وضع احکام و قوانین برای خود را رأساً دارد بلکه به خاطر همان جایگاه ممتازِ "فی الارض" بودنش مأموریت حفاظت از محیط زیست و جانوران دیگر (برای زندگی مسالمتآمیزِ گونهها در کنار یکدیگر و دست برداشتن از درندگیِ هم) را نیز بر عهده دارد. این افق متعالی را میتوان در اهداف عصر ظهور مهدی که در آن بشر و دیگر حیوانات وحشی و اهلی در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی زندگی میکنند رصد کرد.
بنابراین شکوه آفرینش و خواستِ متعالی پروردگارانه، به این است که بشر بینیاز به شریعتهای دینی گذشته (که هر یک در زمانهِ خود نافذ بودند) دست به تأسیس شریعتهای مرضیّ پروردگار زنَد و نه آنکه خود را محصور در احکام قرنها و هزارهها پیش کند اما متاسفانه قرائتی از دین و اسلام، به دنبال مردم میگردد تا احکام آسمانیِ هزارههای پیش که چه عرض کنم بلکه حتی قال الصادق و قال الباقر را روی آنها پیاده کند!؛ (این در حالی است چنانکه بارها نوشتهام قرآن که وحی است و الهی، در مدت کوتاهِ ۲۳ سالهاش بارها حکم خود در موضوعات واحد را به خاطر شرایط جدیدی که پیش میآمد تغییر داد)
پس معضل حتی از آن سخن بنیادی مهندس بازرگان (که گفت: آیتالله خمینی ایران را برای اسلام میخواست و من اسلام را برای ایران میخواستم) فراتر است چه دیدگاه خطرناک و عقبهداری قائل به تصرفِ قدم به قدمِ منطقهِ خاورمیانه و بینالنهرین (و نابودسازی این و آن) و سپس گسترش پرچمِ اسلامشان در کل جهان است! تا چه شود؟؟ تا احکامِ بر زمین مانده و اجرا نشدۀ: "حاکمیت معصوم و نایبانش در سراسر منطقه و بلکه جهان" بلا تحقق و تعطیل و روی زمین نمانَد!!! و یعنی میلیاردها جمعیت غیرمسلمان را خدا آفریده تا احکام جهاد و دعوت (با چاشنی شمشیر) روی زمین نمانَد!
این نگاهِ ابزاری به انسان بسی از سیاست امپریالیستی و جهانخواریِ متعارفِ ابر قدرتها خطرناکتر است چه در آن سیاست مشکل فقط توسعه قدرت است بر دیگر انسانها و سرزمینها (و موضوعیت انسان لزوما حذف نشده) ولی در نگاه ابزاری به بشر در آن قرائت خطرناک از دین و اسلام، انسان اساسا موضوعیت ندارد بلکه موضوع اجرای احکام شرعی است و لذا دنبال آدم و عالَم میگردند تا آن احکام پیاده گردد و جلوی تعطیلی حکم خدا گرفته شود (و تازه تشخیص نادرستشان از احکام شرعی که در بسیاری موارد مهم و اساسی دچار تحریف شده، به کنار).
بشر ابزار و ظرف آفریده نشده تا با پیاده شدن احکامی شرعی بر روی او، جلوی تعطیل ماندنشان گرفته شود! بشر روح الهی در او دمیده شد تا نه تنها خود گلیم خود از آب بیرون کشد بلکه به مدیریت کلّ زمینِ خدا و تمام دیگر موجوداتش از جانب پروردگار بپردازد. پس درود بر پیشگامان و پیگیرانِ حقوق حیوانات؛ درود بر فعالان محیط زیست که مقام خلیفةٌ فی الارضی را پاس مینهند
در حج الوداع و در واپسین هفتههای حیات پیامبر گرامی بود که وی خطاب به جمعیت حجاج عرب مسلمان، برتری آنان بر (زرتشتیانِ) عجم و نیز بالعکس را نفی کرد و گفت: پروردگارا شاهد باش به اینان گفتم که برتری انسانها در پیشگاه تو فقط به ملاک تقوا (و مراقبت از نفس و نلغزیدن و بدی به دیگران نکردن) است (و نه به نژاد و قدرت و ثروت و مذهبشان): 《الناس طف الصاع لآدم و حوّاء، لا فضل لعربی علی عجمی ولا عجمی علی عربی الا بتقوی الله... (مردم به یک اندازۀ کامل، فرزند آدم و حوایند عربی را بر عجمی و عجمی را بر عربی جز به پرهیزکاری و ترس از خداوند برتری نیست، هان آیا رسانیدم؟ گفتند آری؛ گفت: خدایا گواه باش -تاریخ یعقوبی، ترجمه ج۱ ص۵۰۴-》
توسعهطلبیهای آخرالزمانی برخلاف برابری انسانها در پیشگاه اوست اما نزد اینان نه فقط برابری انسانها معنا ندارد بلکه برترهای فرضیشان (ظرف ایران و آحاد مردم مسلمان و شیعهاش) نیز فقط ابزارند پس چه گشایشی!؟