Get Mystery Box with random crypto!

بيدارزنى

لوگوی کانال تلگرام bidarzani — بيدارزنى ب
لوگوی کانال تلگرام bidarzani — بيدارزنى
آدرس کانال: @bidarzani
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 3.72K
توضیحات از کانال

«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.
تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 59

2021-11-02 09:32:18 ردگیری دلارها، نقشه‌نگاریِ فمینیسم استعماری:

تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا

شهرزاد مجاب، برگردان: ارغوان شریفی


#بیدارزنی: من در این فصل، برنامه‌های تعلیم «دموکراسی» در عراق را به عنوان رویه‌ی ایدئولوژیک «بازسازی پساجنگی» یک قدرت امپریالیستی تحلیل می‌کنم و استدلال می‌کنم که یک تحلیل دقیق پداگوژی، رویه و سیاست برنامه‌های تعلیم «دموکراسی» ما را به مکان‌های ناروشنی هدایت می‌کند که در آن‌جا ایده‌ها و رویه‌های آموزش بزرگسالان با روابط سلطه‌ی امپریالیستی همگرا می‌شود.

ردگیری دلارها، نقشه‌نگاریِ فمینیسم استعماری:

تأمین مالی تعلیم «دموکراسی» برای زنان در عراق توسط آمریکا

من در سال ۱۹۹۷ در نشست شبکه‌ی زنان در مناطق منازعه شرکت کردم؛ کنسرسیومی از محققان، کنشگران، سمن‌ها (ان‌جی‌اوها)، نمایندگان سازمان‌های مربوط به سازمان ملل متحد، آژانس‌های کمک‌ انسان‌دوستانه و گروه‌های حقوق بشری. هریک از ما که در نقاط مختلف دنیا ساکن بودیم، تلاش می‌کردیم تا درکی از تجربه‌های زنان از جنگ، نظامی‌سازی و خشونت بدهیم. در میانه‌ی راه معارفه‌ی شرکت‌کنندگان، زنی که یکی از سمن‌های حاضر را نمایندگی می‌کرد، اظهارات خود را با خونسردی این‌گونه آغاز کرد: «… پیش از آن‌که جلوتر برویم، می‌خواهم از زنی که خود را آموزگار بزرگسالان می‌داند، بپرسم که این به چه معناست و یک آموزگار بزرگسالان چه کاری انجام می‌دهد؟» من از این پرسش شگفت‌زده و البته متحیر شدم و نهایت تلاش خود را کردم تا ماهیت «نا روشن» این رشته را توضیح دهم.

زن نماینده سخنان من را قطع کرد و این بار با صدای خشمناکی گفت: در سازمان من، ما با محصولات مشاوره‌ای پر زرق و برق اشباع شده‌ایم که همگی ادعا می‌کنند از اصول و فلسفه‌ی آموزش بزرگسالان برای ارائه برنامه‌های تعلیمی در مورد حل منازعات، آموزش صلح، تیم‌سازی، تصمیم‌گیری مشارکتی، ایجاد اجماع در اجتماعات جنگ‌زده، مأموریت‌های مشارکتی حقیقت‌یاب حقوق بشری، ارزیابی نیازهای جامعه، برنامه‌ریزی، سنجش و موارد دیگر استفاده می‌کنند. به طور خلاصه، او در فکر این بود که آموزش بزرگسالان با «مدیریت منازعات در مناطق جنگی» چه ارتباطی دارد. این مواجهه مرا در ابتدای مسیر کشف و جستجوی مکان‌ها و فضاهای جدیدی قرار داد که آموزش بزرگسالان در آن‌ها هم‌صدا با امپریالیسم عمل می‌کند تا شرایط ایدئولوژیک را برای تداوم مناسبات اجتماعی سرسپردگی را ایجاد کند.

جنگ‌های ایالات متحده در عراق و افغانستان فرصتی برای مطالعه‌ی روابط بین امپریالیسم و آموزش بزرگسالان در یک بستر معاصر و انضمامی فراهم کرد. پروژه‌ی آمریکایی «تغییر رژیم» سال ۲۰۰۳ در عراق خشن و ویرانگر بود و به خشونت و ویرانی بیشتری منجر شد. این جنگ تا به امروز ادامه یافته است و صحبت در مورد بازسازی پساجنگی دشوار به نظر می‌رسد. در واقع ایالات متحده چندین پروژه را از (باز)تعلیم نیروهای امنیتی و مسلح گرفته تا «تعلیم دموکراسی» کنشگران زن نخبه آغاز کرده است.

تحلیل من بر مبنای رویکرد مارکسیستی ماتریالیسم دیالکتیکی و تاریخی انجام شده که کار آموزگارانی مانند آلمن، آو، کولی، ریکوفسکی و یانگمن مفصل‌بندی شده است. تحلیل فمینیستی مارکسیستیِ مناسبات اجتماعی امپریالیستی جنسیتی‌شده و نژادی‌شده، هسته‌ی مفهومی این فصل را تشکیل می‌دهد.


#فمینیسم_استعماری #امپریالیسم #اینترسکشنالیتی #مارکسیسم_فمینیسم #خاورمیانه


ادامه‌ی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/43179


@bidarzani
384 views06:32
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 17:23:17 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی‌ بزنگاه
|یک: چیستی و چرایی|

مهسا غلامعلی‌زاده

#بیدارزنی: خشونت علیه زنان (Violence against Women) یکی از مهم‌ترین و شایع‌ترین موارد نقض حقوق بشر در دنیاست؛ امری که وابسته به مختصات زمانی و مکانی ویژه‌ای نیست و به صورت مستمر و مداوم در جغرافیاهای مختلف در حال وقوع است. در سال ۱۹۶۰ میلادی با دستور رهبر دیکتاتور جمهوری دومینیکن، سه فعال حقوق زنان این کشور به قتل رسیدند. در سال‌های بعد فعالان حقوق زنان این روز را روز افزایش آگاهی نسبت به خشونت علیه زنان در نظر گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل متحد، ۲۵ نوامبر را به صورت رسمی، روز پایان دادن به خشونت علیه زنان اعلام کرد. به مناسبت این روز، معمولا این ماه به نوامبر نارنجی شناخته می‌شود؛ ماهی که در آن کشورهای مختلف برای آگاهی‌رسانی در ارتباط با انواع خشونت علیه زنان و راه‌های پایان دادن به آن، دست به اقداماتی با کم‌وکیف متفاوت می‌زنند.
به این مناسبت، در این یک ماه طی سی یادداشت، از سی بزنگاهِ حقوقی که در کمین نقضِ حقوق زنان نشسته‌اند، می‌گوییم. بدیهی است مسائل زنان محدود به این موارد نیست و علل و عواملی که در این نوشته‌ها می‌آیند تنها روایتگر بخشی از حقیقت موجود هستند. این یادداشت‌ها، با رویکردی انتقادی، نظام حقوقی ایران را بررسی می‌کنند. در این نوشته‌ها، تکیه‌ی اصلی بر خلاها و نواقص قانونی است. به تعبیر بهتر خشونت قانونی به معنای عام آن مورد نقد و نظر ماست؛ اینکه قانون‌گذار به عنوان متولی اصلی تدوین و تنظیم قوانین عادلانه و منصفانه، چه اندازه در انجام این رسالت موفق بوده و در نهایت خروجی این فرایند چه مقدار از تبعیض و خشونت علیه زنان دور ایستاده، نقطه‌ی مرکزی پرداخت این نوشته‌هاست.
با این مقدمه در نخستین یادداشت از چیستیِ خشونت علیه زنان می‌گوییم.
آنچه در تعریف خشونت (Violence) اهمیت دارد، استفاده از زور یا اجبار است. همچنین آسیب‌زا بودن نتیجه‌ی خشونت نیز مهم است. به زبان ساده هر رفتاری که بدون رضایت دیگری، نسبت به او صورت گیرد و منجر به آسیب و ضرر در انواع مختلف آن شود، خشونت تلقی می‌شود. بدیهی است زور لزوما به مفهوم استفاده از نیروی فیزیکی نیست و اعم از انواع نرم و سخت این مفهوم است. از سوی دیگر آسیب وارد شده نیز دارای طیف متنوعی با شدت و ضعف متفاوت است.
به طور خلاصه اگر یک نفر یا یک گروه یا یک سیستم در مورد موضوعی مرتبط با ما چه به صورت مستقیم چه غیرمستقیم، رضایت ما را تماما نادیده بگیرد یا به بیان ساده‌تر چیزی را بر ما تحمیل کند، مرتکب خشونت علیه ما شده است.
در مورد زنان، خشونت مورد اشاره مبتنی بر جنسیت است؛ به این معنا که زنان تنها به این خاطر که زن هستند، هدف رفتارهایی قرار می‌گیرند که اساسا آن‌ها را به عنوان افراد بشر نادیده می‌گیرد و در نهایت نیز به انواع آسیب‌های جسمی، روانی، عاطفی، اقتصادی، حقوقی و ... نسبت به آن‌ها منتهی می‌شود.
نکته‌ی قابل توجه در این زمینه، فراگیر بودن خشونت یا اختصاصی نبودن آن است؛ در حقیقت اگرچه با اختلاف زنان قربانی اصلی و اولیه‌ی خشونت جنسیت‌محور هستند اما دیگر گروه‌های حاضر در جوامع مثل مردان، کودکان و دگرباشان نیز از تیر این آسیب‌ها در امان نبوده و نیستند. به همین دلیل است که علاوه بر اهمیت حقوق زنان به عنوان یک موضوع مستقل، تاثیرگذاری این پدیده بر سایر مسائل اجتماعی نیز ما را به تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تشویق می‌کند.
یک ماه فرصت کمی برای بازاندیشی در باورها و رفتارهایمان نیست. هدف از نوشتن این یادداشت‌ها، تلنگر به عادات و عرف‌هایی است که گاه در مقام یک قانونِ تبعیض‌آمیز ما را از تامل و تفکر درباره‌ی چیستی و چرایی‌شان بازداشته‌اند. قرار است در این کوتاه‌نوشته‌ها، بیش از آنکه پاسخ‌های مفصل و تحلیلی در اختیار مخاطب قرار بگیرد، روحیه‌ی پرسش‌گری آن‌ها تحریک شود.
بد نیست کمی در آنچه تا کنون حقیقت مطلق می‌پنداشتیم، تردید کنیم!

#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani
329 views14:23
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 17:22:58
296 views14:22
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:42:58 پرونده ویژه: ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان


#بیدارزنی : صحبت از ایستادگی و پایان دادن به خشونت علیه زنان، ما را با مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، نهادهای قانون‌گذار و اجرایی، تعاریف ایدئولوژیک از «زن» و «حقوق زن» و پیوند آن با گزاره‌های مذهبی و سنتی روبه‌رو می‌سازد.

طی سال‌های گذشته، افزایش رویه‌ی «زن‌کشی»، «قتل‌های موسوم به قتل ناموسی» و «خودسوزی و خودکشی زنان به دلیل فقر و خشونت»، سرآمدی بر دیگر وجوه خشونت علیه زنان بوده است. جنایاتی که یکی از نمودهای افزایش خشونت بی‌حد قضایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی علیه زنان است. در این میان آمار بالای اجبار به ازدواج کودکان و گسترش حداکثری فقر، حق تحصیل، حق کودکی و حق زندگی کودکان را با نابودی مطلق روبه‌رو کرده است. از ابتدای سال ۹۹ تا به امروز، رویه‌ی «خشونت‌های ناموسی» و «خودسوزی و خودکشی زنان به دلیل فقر، آزار و تبعیض» با شدتی حداکثری در جریان است و اخبار آن به تیتر ثابت هفتگی و یا بعضا روزانه تبدیل شده است. هر سال بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ زن در ایران با بهانه‌هایی نظیر دفاع از آبروی خانواده، کشته می‌شوند. فاجعه‌ای که امسال با افزایش این آمار در جریان است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، بررسی‌های یک مطالعه درباره شیوع خشونت خانگی علیه زنان در پنج شهر تهران، مشهد، تبریز، شیراز و اهواز نشان داده است که حدود ۷۷ درصد از زنان حداقل یک نوع خشونت را دوران قرنطینه همه‌گیری کرونا تجربه کرده‌اند. بررسی‌های این مطالعه نشان داد که از بین پنج هزار و ۳۱۷ زن، چهار هزار و ۱۰۷ نفر (۷۷.۲ درصد) حداقل یکی از انواع خشونت را در دوران قرنطینه تجربه کرده بودند که از این میان، ۹۱.۲ درصد «خشونت روانی»، ۶۵.۸ درصد «خشونت جسمی»، ۴۲.۶ درصد «خشونت جنسی» و ۳۸.۲ درصد خشونت منجر به «صدمه» را تجربه کردند.

در ایران، آمار دقیقی از میزان آزارهای خیابانی در دست نیست، اما طبق آخرین گزارش خبرگزاری ایمنا در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۹۹، مزاحمت توسط اتومبیل‌های شخصی ۹۲ درصد، مزاحمت کلامی ۹۰ درصد، مزاحمت لمسی ۷۵ درصد و مزاحمت لمسی در وسایل نقلیه ۶۳ درصد به ترتیب دارای بیشترین فراوانی هستند.

همچنین ایران، دارای رتبه‌ی نخست خودسوزی زنان در خاورمیانه است. معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی، مسعود قادی پاشا، آمار خودکشی در سال ۹۸ را ۵۱۴۳ مورد اعلام کرده است که این تعداد نسبت به سال ۹۷، بیش از ۸ درصد افزایش داشته است. از این تعداد ۱۵۱۷ مورد مربوط به زنان بوده است.

طبق گزارشات متعدد از طرح‌های بررسی خشونت خانگی علیه زنان در ایران، در بیش از ۱۸ استان کشور، اعمال محدودیت‌هایی نظیر منع ارتباط با دوستان و اعضای خانواده، ادامه‌ی تحصیل، حق اشتغال زنان و مجموع فعالیت‌هایی که به رشد اجتماعی، فکری و فرهنگی زنان مربوط می‌شود، توسط همسر، پدر و قیمْ سلب و با ممانعت همراه شده است.

در این میان، خشونت قضایی و اعمال قوانین نابرابر و تبعیض‌آمیز در کشور، جان زنان را بازیچه‌ی اجرایی شدن این مفاد جنسیت‌زده کرده و مجموع خشونتگران در نقش‌های خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، زیر چتر حمایتی این قوانین قرار می‌گیرند. اینها در حالی است که خبررسانی فقر و خشونت در شهرها و روستاها از سوی حاکمیت، بسیار «امنیتی» جلوه داده میشود و هم‌زمان با افزایش تبعیض‌ها، زن‌کشی‌ها، خودسوزی‌های زنان و خودکشی کودکان و نوجوانان، پرداخت موردی به این فجایع، به‌عنوان تنها واکنش دولت و نهادهای ذی‌ربط مطرح می‌شود.


به‌مناسبت ۲۵ نوامبر، روز جهانی منع خشونت علیه زنان و بنا بر ضرورت پرداخت به این موارد، قصد داریم که در سایت بیدارزنی، پرونده‌ای را به بررسی انواع موارد خشونت علیه زنان اختصاص دهیم. از شما مخاطبان سایت بیدارزنی نیز می‌خواهیم ما را در این راه یاری کنید و مطالب و تجربیات خود در این زمینه را برای ما ارسال و با خوانندگان این رسانه به اشتراک بگذارید.


#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر


@bidarzani
468 views07:42
باز کردن / نظر دهید
2021-11-01 10:42:51
307 views07:42
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 16:54:09 روی آوردن مردان انگلیسی به کنشگری علیه خشونت جنسیت‌محور پس از قتل دو زن

مردان در برابر خشونت مسئولیت دارند

دیدبان آزار: متخصصان می‌گویند قتل سارا اورارد و سابینا نسا در انگلیس، به نقطه عطفی برای مسئولیت‌پذیری مردان در ارتباط با خشونت مردانه تبدیل شده است. سازمان «فراتر از برابری» در طی دو هفته پس از قتل سارا اورارد، با ۱۵۰ مرد داوطلب که تقاضای همکاری داشتند، مواجه شده است. پیش از آن میانگین پیوستن مردان به این تشکل، دو مرد در یک هفته بوده است.

دنیل گینس مدیر اجرایی این سازمان می‌گوید روز‌به‌روز مردان بیشتری متوجه می‌شوند که برای مقابله با خشونت، این که صرفا خودشان آدم خوبی باشند و خشونت نکنند، کافی نیست و تمامی مردان در مقابل خشونت مسئولند. گینس ادامه می‌دهد: «من هرگز مردی را ندیدم که وقتی پای شوخی‌های ضدزن و جنسیت‌زده به میان می‌آید، مشارکت یا سکوت نکرده باشد. این رفتار به شوخی‌کننده مشروعیت می‌دهد و نگرش‌های جنسیت‌زده را عادی‌سازی می‌کند و در نهایت همین نگرش‌هاست که به خشونت علیه زنان منجر می‌شود‌. خشونت یک طیف است و این شوخی‌های به‌ظاهر بامزه و بی‌خطر، یک سر این طیف قرار می‌گیرد.»

«مایکل کونروی»، بنیانگذار یک گروه محلی به نام «مردان عمل»، هم معتقد است: «من ممکن است به شخصه "مرد خوبی" باشم و هرگز خشونت نکنم. اما خشونت مردانه مربوط به شخص من نیست. مسئله‌ای جمعی است و ما همگی در مقابلش مسئولیت داریم. ما مردان هرکدام به نوعی تا خرخره در نگرش‌های زن‌ستیزانه شریکیم. پس همه موظفیم که فعالانه علیه وضع موجود فعالیت کنیم.»

«دیوی تامپسون»، مدیر کارزار خیریه «روبان سفید اسکاتلند» گفت: «بسیاری از مردان می‌دانند که در ساعات تاریک شب و در گذرگاه‌های خلوت، اگر با فاصله کم پشت یک زن راه بروند ممکن است موجب ارعاب او شوند و به همین دلیل حواسشان به این موارد هست و مسیر خود را تغییر می‌دهند یا سرعتشان را کم می‌کنند. اما این اقدامات فردی کافی نیست و بار مسئولیت را از دوش آنها بر‌نمی‌دارد. باید برای ایجاد فضایی تلاش کنیم که حضور یک مرد در مجاورت زن در مکان‌های تاریک و خلوت رعب و وحشت ایجاد نکند.» تامپسون ادامه می‌دهد: «مردان باید فضاهای اجتماعی را برای مردان زن‌ستیزی که گمان می‌کنند رفتارهایشان پذیرفته است، تنگ کنند. وقتی فضا از آنها گرفته شود بالاخره متوجه می‌شوند که رفتارهایشان عادی و مقبول نیست.»

جیمز مک‌کان، هم‌بنیانگذار سازمان «پروژه مردان فمینیست» می‌گوید: «ما چاره‌ای به جز پا به عرصه فعالیت گذاشتن نداریم. ما باید مسئولیت بپذیریم و برای تغییر تلاش کنیم.»

سازمان «پروژه مردان فمینیست»، پس از به راه افتادن جنبش می‌تو و با هدف درگیر کردن مردان پایه‌گذاری شده است. این سازمان کارگاه آموزشی برای مردان برگزار می‌کند و برای آنها از جامعه‌پذیری مردسالارانه، نرم‌ها و نقش‌های جنسیتی، مردانگی سمی و ضرورت بازبینی در مردانگی غالب می‌گوید. البته برگزارکنندگان این کارگاه‌ها تاکید دارند که بازبابینی در مردانگی‌های مرسوم و غلبه بر سال‌ها جامعه‌پذیری، فرایندی ساده و کوتاه‌مدت نیست اما تلاش می‌کنند که مردان را بر منفعتی که از مردسالاری می‌برند واقف کنند و به آنها نشان بدهند که چگونه هنجارهای مردسالارانه را بازتولید می‌کنند، حتی اگر به طور مستقیم مرتکب خشونت علیه زنان نشده باشند.

#دیدبان_آزار
@harasswatch

متن کامل را از لینک زیر بخوانید:

https://harasswatch.com/news/1848/
347 views13:54
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 14:21:43
#بیدارزنی : فقر، کولبری و شرایط مرگ‌بار مهاجرت، سوژه‌ی تئاتر خیابانی مریوان

پانزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان با آثاری شاخص پیرامون معیشت کارگران در کردستان، زندگی کولبران و مهاجرت‌های منجر به مرگ در حال برگزاری است.

نمایش" ژانی ئاو" کاری از دانش‌آموختگان تئاتر بانه با موضوع مهاجرت اجباری نیروهای کار در داخل آب #دریاچه_زریبار اجرا شد.

ویدئو: نمایش خیابانی «دروشکەی برسیەکان» با موضوع فقر و معیشت کارگران در کردستان، پانزدهمین جشنواره تئاتر خیابانی مریوان، ۱۴۰۰

@bidarzani
447 views11:21
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 19:23:43 بیانیه‌ی کانون‌صنفی معلمان تهران در ارتباط با پرونده‌سازی #جعفر_ابراهیمی

عدالت و آزادی در معنای امروزین آن، دو آرزوی کمیاب و دیریاب ملت ایران است‌ که از بیش‌از ۱۱۵ سال پیش تاکنون، برای دستیابی به آن‌ها تلاش‌ها و جان‌فشانی‌های فراوان داشته؛ دوبار انقلاب کرده و بارها به روش‌هایی دیگر برای دستیابی به این مطلوب به کوشش‌هایی بی‌ثمر پرداخته است.

انقلاب ۵۷ که عدالت و آزادی محوری‌ترین شعار آن و عامل جوشش مردمی‌اش بود، با تغییر رویکرد به شکلی ساختاری و با تدوین برنامه‌هایی برگرفته از نهادهای راستگرای بین‌المللی و بدتر از آن با مدیریتی ضعیف، یکه‌سالارانه و حامی‌پرور، مسیری را در پیش گرفت که جز به نابرابری و شکاف عظیم طبقاتی، به مقصد دیگری نمی‌رسید.
حاکمان کنونی از آنجا که شجاعت اعتراف به شکست سیاست‌گذاری‌ها در سی‌ساله اخیر و تغییر رویکرد را ندارند، در تلاشند همراه با نمایش‌های پو‌پولیستی از عدالت‌خواهی، هر نوع کنش آگاهی بخش جمعی و فردی در راستای روشنگری نتایج مصیبت‌بار این سیاست‌ها را با عنوان‌هایی جعلی و وارونه جلوه دهند و سرکوب کنند.

در این شرایط است که فصل حقوق ملت در قانون اساسی تعطیل و حذف می‌شود، کنش‌گران و نهادهای مدنی خواستار اجرای این فصل از قانون، حتی قبل از هرگونه اقدامی صرفا به دلیل قصد تنظیم یک شکایت، بازداشت و متهم می‌شوند، ده‌ها مانع شبه قانونی برای فعالیت آزادانه نهادهای مدنی تراشیده می‌شود و کنش‌گران این عرصه حتی در شرایط بشدت نابسامان چندسال اخیر، به طور مداوم مورد پیگرد قرار گرفته، برای انجام کمترین اقدامات جمعی در غیرسیاسی‌ترین مقوله‌ها از محیط‌زیست گرفته تا اعتراض به عدم پرداخت دستمزد و تلاش برای برابری خواهی و خروج آموزش و پرورش کشور از ناکارآمدی کنونی، متهم می‌شوند به تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی، اقدام علیه امنیت (؟!) و... در پی این اتهامات، در معرض محکومیت به حبس‌های سنگین، اخراج از محیط کار و... قرار می‌گیرند.

جعفر ابراهیمی از این دست کنش‌گران است که در راستای تامین عدالت اجتماعی، تامین آموزش رایگان و با کیفیت، فعالیت آزاد و مستقل نهادهای مدنی تلاش‌های فکری و اجتماعی می‌کند و از همین رو با احضارها، متهم سازی‌ها و پیگردهای مختلف و پرونده سازی روبرو بوده و اکنون در آستانه تشکیل دادگاه و محکومیت احتمالی است که مطمئنا با هدف محدود نمودن شخص او و ایجاد هراس از ورود به فعالیت‌های مدنی از جانب معلمان و کنش‌گران در عرصه‌های دیگر است، آن هم در شرایطی که ناظران اجتماعی بیطرف و حتی در درون دستگاه حکومتی، پیش‌بینی می‌کنند که جامعه به دلیل شدت فشارهای اقتصادی، اجتماعی، دچار نابسامانی های متعدد بوده و آستانه تحمل آن برای ورود فشارهای بیشتر به مرزهای پایانی رسیده است؛ تکرار روش‌های غلط گذشته از قبیل پرونده‌سازی برای فعالان، نه‌تنها کارساز نیست، که جز با ایجاد تغییرات بنیادی در سیاست‌گذاری‌ها نتایجی کاملا وارونه برای سیاستگذاران خواهد داشت.
اگر در بیش از بیست سال گذشته، پرونده سازی برای فعالان مدنی و صنفی در حوزه‌های مختلف، برای بهشتی، بداقی، باغانی، باقری، عبدی، حبیبی، رمضان زاده، غلامی، فرحزادی، ... از میان معلمان؛ سلطانی، داودی، ستوده، محمدی، نیلی، کیخسروی، ... از میان وکلا؛ و ده‌ها فعال کارگری، روزنامه نگار، فعال محیط زیست، دانشجو، نویسنده و حتی برخی موسسان انجمن‌های خیریه، ... موجب کاهش اعتراضاتی که زمینه اقتصادی-اجتماعی دارند، شده است؛ حکم محکومیت دادن به جعفر ابراهیمی و ده‌ها فعال دیگر که هم‌اکنون در معرض پرونده‌سازی‌های گوناگون قرار دارند، نیز به کاهش اعتراضات کمک خواهد کرد.
ما بر این باوریم که اگر گزینه بد برای حاکمان کنونی، اعتراف به شکست سیاست‌گذاری‌ها دست‌کم در بیش از سه دهه‌ی اخیر باشد، گزینه بدتر ادامه مسیر کنونی است که جز فروپاشی نظام اجتماعی حاصلی نخواهد داشت.
کانون صنفی معلمان ضمن اعلام پشتیبانی و حمایت قوی از این عضو فعال خود، خواهان مختومه اعلام نمودن پرونده تمام فعالان مدنی و صنفی از جمله جعفر ابراهیمی و بازگشت طراحان این اقدامات به قانون، عدالت محوری به معنای واقعی کلمه و تعهد به رعایت آزادی‌ها و حقوق ملت دست‌کم در چارچوب همین قوانین موجود می‌باشد.

#کانون_صنفی_معلمان_ایران_(تهران)


@bidarzani
116 views16:23
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 19:23:35
104 views16:23
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 16:10:39
امروز شنبه ۸ آبان ماه، بر اثر ریزش دیوار یک مدرسه در علی آباد کتول، ۷ دانش آموز و ۳ معلم مصدوم شدند.

پیشتر مدیرکل نوسازی و تجهیز مدارس استان گلستان از فرسودگی بیش از ۳۵ درصد مدارس این استان خبر داده و اعلام کرده بود: “در استان گلستان ۲ هزار و ۲۰۰ مدرسه با ۱۲ هزار کلاس درس وجود دارد که نیازمند بازسازی هستند”.


#کالایی‌سازی_آموزش
#فقر_و_تبعیض
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر

@bidarzani
178 views13:10
باز کردن / نظر دهید