آدرس کانال:
دسته بندی ها:
سیاست
زبان: فارسی
مشترکین:
3.72K
توضیحات از کانال
«بیدارزنی» رسانهای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینهی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت میکنند.
تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها 62
2021-10-22 11:18:11
ادبیات کوئیر و روایتگری خشونت: «پایان ادی» نوشته ادوارد لوئی
ادبیات کوئیر چیست و به چه کار میآید؟ آیا ادبیاتی است که توسط افراد کوئیر نوشته میشود، یا ادبیاتی است که به تجربه افراد کوئیر میپردازد؟ هر دوی اینها میتواند صادق باشد، اما چه میشود اگر ادبیات نه صرفا بیان تجربه کوئیر بودن، که خود نیرویی در خدمت سست کردن ساختارهای دگرجنسگراهنجاری و باورهای سرکوبگر اجتماعی درباره نقشهای کنترلگر جنسی و جنسیتی باشد؟ در این صورت ادبیات در خدمت نوعی مبارزه رهاییبخش است، مبارزهای که همچون تظاهرات رفتن و شورش سیاسی و جنبش اجتماعی، در پی تغییر جامعه است. البته بر خلاف مبارزههای سیاسی، ادبیات در وهله اول در پی تغییر نهادها یا قوانین جامعه نیست، بلکه در پی تغییر فرهنگ، و تغییر ذهن و آگاهی ما است، تغییری که لزوما کمتر سیاسی نخواهد بود. یکی از صداهای شناخته شدهی این نوع ادبیات، یعنی ادبیات رهاییبخش کوئیر، نویسنده جوان فرانسوی ادوارد لوئی است.
سبک کتاب لوئی رمان خودزندگینامهنگارانه (autio-fiction) است و در سنت روایتهای زندگینامهای نویسندگان فرانسوی کوئیری همچون آندره ژید، ژان ژنه، دیدیه اریبون و... قرار دارد. قوّت روایت لوئی درباره زندگی خودش در این است که این روایت همانقدر در مورد خود لوئی است که درباره محیط اجتماعی اطراف او. اگرچه نوشتن روایتی خود زندگینامهنگارانه ممکن است دارای رگهای از خودشیفتگی به نظر برسد، اما کتاب لوئی در اصل از خاطرات و زندگی خودش همچون ابزاری سیاسی برای تحلیل جامعه استفاده میکند. پیرو اصل «امر شخصی سیاسی است» که همیشه الهامبخش آثار کوئیر و فمینیستی بوده، لوئی با روایت و توصیف خانواده همجنسگراستیزش که از رفتارهای او شرمنده هستند، پدری که تمام تلاشش در خدمت «مرد بودن» هر چه بیشتر است و مدرسه ای که مدام او را مسخره میکند، توصیفگر جامعهای است که افراد کوئیر را سرکوب کرده و به حاشیه میراند.
#حقوق_جامعه_کوئیر #اینترسکشنالیتی #LGBTQ
ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3nbobfy
@bidarzani
529 views08:18
2021-10-21 15:11:34
روز سەشنبە ٢٧ مهرماە، جمعی از فعالین حقوق زن در روستای کورکوره (محلی که #فائزه_ملکینیا به خاک سپرده شده بود) تجمع کردند و با قرائت قطعنامه، خواهان تغییر قوانین تبعیض آمیز علیە حقوق زنان شدند.
در این قطعنامە زنان فعال خواهان تغییر قوانین زنستیز شدند: «ما جمعی از فعالین حقوق زن، ضمن محکوم کردن قتلهای ناموسی خواهان تغییر قوانین هستیم، زن ناموس کسی نیست قانون باید حقوق برابری زن و مرد را بە رسمیت بشناسد. برای ریشە کن کردن ترور زنان در کوردستان باید با تودەهای مردم و از جملە زنان بتوانیم در کنار تغییر قوانین، فرهنگ زشت و شنیع زنستیز و زنکشی را بە زبالەدان تاریخ بریزیم».
در پایان از همە فعالین مدنی، تشکلهای کارگری، فعالین حقوق زن، نهادهای اجتماعی، فرهنگی و از همە انسانهای آزادیخواە و شرافتمند خواستند تا برای تغییر قانون تبعیض آمیز علیە حقوق زنان و همچنین در نقد و افشای پدیدە عقبماندەی فرهنگ ضد زن و مردسالار همصدا و با هم برای مجازات قاتلین زنان و نقض کنندگان حقوق زنان بە میدان بیایند.
@bidarzani
277 views12:11
2021-10-18 23:12:04
چگونه تجمع زنان هندی وارد کتب تاریخ شد/ اعتراض برهنه علیه تجاوز
این تصویر از یک اعتراض برهنه توسط گروهی از زنان اکثرا مسن هندی است که ۱۳ سال پیش جهان را متحیر کرد. این ۱۲ زن با سرپیچی از تمامی کلیشهها، نیروهای امنیتی را به چالش کشیدند و زمینه را برای تغییرات واقعی در شمال ایالت مانیپور در شمال شرقی کشور فراهم کردند.
مانیپور، دهههاست با شورشی درگیر شده که چند گروه شبه نظامی در آن حضور دارند. در همین راستا هم ارتش هند به مدت بیش از نیم قرن است که بر اساس قانون اختیارات ویژه نیروهای مسلح، اختیار شلیک به شورشیان را دارد. به همین دلیل هم نیروهای امنیتی در این کشور غالبا به نقض حقوق بشر متهم میشدند، اما تجاوز جنسی به یک زن ۳۲ ساله و قتل او در ژانویه سال ۲۰۰۴ که توسط نیروهای شبهنظامی انجام شد، این کشور را در حاشیهای جدید و حساس قرار داد.
«مانوراما»، یکی از همین معترضانی بود که نیمه شب ۱۱ ژانویه توسط سربازان یک نیروی شبهنظامی مستقر در مانیپور، که برای مبارزه با شورشیان استخدام شده بودند، از خانه خود ربود شد. چند ساعت بعد، جسد مثلهشده و پر از گلوله این زن ساله در حالی در حاشیه جاده پیدا شد که علائم شکنجه و تجاوز روی آن وجود داشت. گروه شبهنظامی وابسته به ارتش هند حاضر در شهر، هرگونه نقشی در مرگ مانوراما را انکار کردند، اما این تکذیبیه مردم را قانع نکرد و دولت شاهد خشمی بیسابقه از سوی معترضان و به ویژه مادران معترض بود.
این زنان همه خانهدار و عمدتا از خانوادههای فرودست بودند و بسیاری از آنها برای تأمین درآمد خانوادههای خود کارهای خرد انجام میدادند. بزرگترین آنها ۷۳ ساله و جوانترین، ۴۵ ساله بود. همه آنها در مجموع ۴۶ فرزند و ۷۶ نوه داشتند. اما هیچکدام از این موارد، مانعی بر سر راهشان نبود. برخی از آنها از خانواده مانوراما و سردخانه محل نگهداری جسد او بازدید کردند. «سویبام لیما» با اعلام انزجار از این واقعه گفت: «این ماجرا مرا عصبانی کرد. فقط مانوراما نبود که مورد تجاوز قرار گرفت. همه ما مورد تجاوز قرار گرفتیم.»
ادامهی متن را در وبسایت دیدهبان آزار بخوانید:
https://bit.ly/3aOVRtz
@bidarzani
203 views20:12
2021-10-18 23:11:58
176 views20:11
2021-10-18 19:52:24
اسم من نجود است، ده سالهام، طلاق گرفتهام
مترجم: پروین حسینی
#کتاب #کودک_همسری #یمن
@Blackfishvoice
225 views16:52
2021-10-18 19:52:24
اسم من نجود است، ده سالهام، طلاق گرفتهام
مترجم: پروین حسینی
«سرم گیج میرود. تا کنون این همه جمعیت در عمرم ندیدهام. در محوطه خارج از دادگستری جمعیت زیادی همهمه راه انداختهاند. گروهی از مردان کتوشلوار پوشیده و کروات زده به همراه پروندههای زردرنگی که زیر بغل زده بودند اینطرف و آنطرف میروند. گروه دیگر زنعا پوشیده بودند. زنعا همان تونیکهای سنتی و بلند است که قوزک پا میرسد و مخصوص مردان روستایی شمال یمن است. زنان هم فریاد میزنند و با صدای بلند گریه میکنند. من چیزی از حرفهای آنها نمیفهمم.»
اینها جملاتی است که کتاب من نجود هستم، دهساله، مطلقه با آن آغازشده است. کتابی خواندنی و درعینحال دردناک که روایتی از نقض کمترین حقوق انسانی یک کودک در آن روایتشده است. این کتاب اولین بار سال ۲۰۰۲ منتشر شد و روایتی از زندگی دختری یمنی است که در کمتر از دهسالگی با مردی که بیش از سه برابر خودش سن داشت ازدواج کرد. این کتاب از زبان نجود نوشته شده و او تمام احساساتی که تجربه کرده و رنجهای پس از عروسیاش را تشریح کرده است. تجربیات نجود در این کتاب بسیار دردناک و وحشتآفرین است؛ اما نجود با بسیاری از دختران دیگری که در یمن چنین سرنوشتی در انتظارشان است فرق میکند. او مسیر دادگاه را پیدا میکند و درنهایت موفق میشود طلاقش را بگیرد.
#کتاب #کودک_همسری #یمن
@Blackfishvoice
230 views16:52
2021-10-18 19:52:23
197 views16:52
2021-10-18 19:37:44
بحران زباله در حاشیه آرادکوه تهران - وضعیت کودکان کار افغانستانی وخیم است
کودکان کار افغانستانی پسماندها را از تهران به حاشیه آرادکوه میبرند و در کلونیهای غیر بهداشتی با وضعیتی اسفناک در همان جا زندگی و کار میکنند.
به گفته یکی از اعضای هیئت رئیسه شورای شهر تهران، کودکان کار زبالهگرد افغانستانی پسماندها را از تهران به حاشیه آرادکود میآورند و در سولههایی غیربهداشتی، تفکیک زباله میکنند.
جعفر بندی شربیانی، عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران دوشنبه ۲۶ مهر در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به وجود سولههای غیربهداشتی تفکیک زباله با وضعیتی اسفناک در اطراف تهران، بر لزوم به روز رسانی فرایندهای مربوط به پسماند در شهرداری تهران تأکید کرد.
بر اساس پژوهش یکی از سازمانهای مردم نهاد فعال در حوزه کودکان کار، حدود ۴ هزار کودک زبالهگرد در تهران وجود دارد و عمده کودکان زباله گرد از اتباع خارجی هستند.
ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3vm5fhI
@bidarzani
245 views16:37
2021-10-17 22:29:35
توضحیات «مریم رحمانی» فعال حقوق زنان، پیرامون پروندهسازی امنیتی علیه خود
«روز ۲۴ شهریور ماه، ماموران قرارگاه ثارالله به منزل ما مراجعه کردند و ابلاغیهای نشان دادند که برای ادای توضیحات به دادسرای شهید مقدس رجوع کنم. ۳۰ شهریورماه در پی احضار تلفنی به این دادسرا مراجعه کردم و به سوالات مطرح شده پاسخ دادم. متاسفانه روز گذشته نیز از پلیس امنیت با من تماس گرفتند و اعلام کردند که روز ۲۵ مهرماه، دوباره مراجعه کنم که به دلیل نشان دادن حسننیت به دادسرای شهید مقدس رفتم و از ساعت ۹ تا ۱۳:۳۰ بازجویی شدم و اعلام کردند که دوباره نیز باید مراجعه کنم. این درحالی است که روال قانونی، «ارسال احضاریه کتبی» برای من است و احضار تلفنی فاقد وجاهت قانونی است.
همچنین طی این دو جلسه من تفهیم اتهام نشدهام. ضمنا هنوز گوشیها و لپتاپ و وسایلی را که از منزل من بردند، پس ندادند. من دوبار به دادسرای اوین مراجعه کردم تا بعد از یک ماه توانستم کارت ملی و شناسنامهام را پس بگیرم.
ضبط کارت ملی، مانع واکسن زدن من شد، درحالی که به ماموری که کارت شناسایی من را ضبط کرد، اعلام کردم که بدون کارت ملی نمیتوانم واکسن بزنم. یک ماه کارهای اداری و بانکی خودم و پدرم که بازنشسته و بیمار است را نتوانستم انجام دهم. ضمنا عمل پدرم به دلیل ابلاغیه و احضار پی درپی من به تعویق افتاده است».
از صفحهی اینستاگرام مریم رحمانی
@bidarzani
407 views19:29
2021-10-17 22:29:29
311 views19:29