Get Mystery Box with random crypto!

#رمان_رئیس_بزرگ #نوشته_حانیه_یعقوبی #942 نگاه معنادار و ا | قفسه کتاب

#رمان_رئیس_بزرگ #نوشته_حانیه_یعقوبی #942 نگاه معنادار و اخم آلود دیاکو نیز ، به دنبال صوفیا تا حیاط کشیده شد. هانا با تعجب جوری که فقط خودشان بشنوند پرسید : - چرا صوفیا حالش بد شد ؟! - روزای سختی داشته که .... وقتی فقط یه دختر بچه بوده.....سرش اومده...اینکه…