2023-01-10 13:33:35
سرنوشت غم انگیز دانشگاه
صلاح الدین خدیو
نامە احمد توکلی درباره سوء استفاده برخی مسئولان، از اختیارات خود برای دور زدن قانون ورود به دانشگاه ها تکان دهنده است.
چند سال است که سه رشته پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی به جدیدترین عرصه تاخت و تاز رانت خواران و مفسدان تبدیل شده اند.
توکلی گفته، در مواردی فرزندان برخی مسئولان با رتبه های بالای 100000، صندلی های این سه رشته را در دانشگاه تهران غضب کرده اند.
آنچه که این افراد انجام داده اند، چیزی جز محروم کردن نخبگان جوان و فرزندان طبقات محروم و زحمتکش نیست.
آنکه هم زیان می بیند، ایران و آینده آن است که در جهانی سرشار از رقابت در علم و استعداد و فناوری، نخبگانش را طرد و فرومایگان را بر می کشد.
دانشکده نفت آبادان در زمان شاه، یکی از مراکز معتبر آموزشی کشور به شمار می رفت و داوطلبان گرایش های مهندسی نفت و حسابداری و ...برای آن سر و دست می شکستند.
دانشجویان این دانشکده که از طریق کنکور سراسری پذیرفته می شدند، از همان ابتدا با حقوق مناسب بورس شده و این بر جذابیت های آن می افزود.
سیستم دانشکده طوری بود که مدیریت بخش های اداری و آموزشی آن در ازای " کار دانشجویی " به خود دانشجویان واگذار می شد.
احتمالا بدین منظور که از همان ابتدا با مقدمات کار آشنا و برای مدیریت صنعت نفت در آینده آماده شوند.
در ابتدای دهه 50 در شروع ترم پاییزه، دانشجویان متوجه اتفاقی غیرعادی می شوند.
دختر جوانی بنام شهریاری در حالی که نامش در لیست پذیرفته شدگان در روزنامه ها نیست، در رشته حسابداری ثبت نام شده است.
دانشجویان دسته جمعی دست به اعتراض می زنند.
مدیران دانشکده و مسئولان سازمان امنیت روزها و هفته ها به تلاشی بی سرانجام برای اقناع دانشجویان دست می یازند.
توجیه آنها در این رابطه که این موردی خاص است و به مصلحت نیست مداخله کنند، اوضاع را بدتر می کند.
در نهایت با خودداری دانشجویان از رفتن به کلاس ها، ترم تعطیل و شماری هم تعلیق و مجازات می شوند.
اما مقاومت آنها باعث می شود که دانشکده در ترم بعد همه را دعوت به بازگشت نماید، در حالیکه این بار اثری از خانم شهریاری نیست!
بعدا کاشف بعمل می آید که این زن، دختر عباسعلی شهریاری ملقب به مرد هزار چهره است.
کسی که در تاریخ 20 ساله ساواک بزرگترین خدمت را به آن کرد و با به دام انداختن شبکه داخل کشور حزب توده، صدها نفر را گرفتار و عملا به شبکه داخلی بزرگترین حزب چپ کشور را متلاشی کرد.
گویا به پاس این خدمت شهریاری به دیدار شاه برده می شود.
شاه از او می خواهد خواسته ای بگوید، مرد هزار چهره خواستار عمل به آرزوی دخترش برای تحصیل در آبادان می شود.
شاه ابتدا می کوشد منصرفش کند، سرانجام موافقت و بقیه داستان که دوشیزه ناکام اخراج و پدرش هم چند سال بعد توسط چریک های فدایی ترور می شود.
این حکایت ها نمونه هایی هستند که اجازه می دهند، میزان حاکمیت قانون در دوره های مختلف مقایسه شود.
بدون آن که دچار خطاهای روش شناختی شویم و مجموعه ای از تحولات پیچیده علیتی را به زور در یک نظریه ی تک متغیره جا دهیم، ناچار به این اعتراف هستیم که قانون در آن زمان حرمت بیشتری داشت.
برای اثبات این نکته تلاش زیادی لازم نیست.
فقط ببینید در چهل سال گذشته چند بار قانون انتخابات و قوانین پذیرش دانشگاه ها، دستخوش جرح و تعدیل شده است!
دستکم 20 بار! یعنی هر دو سال یکبار!
در هر تغییری هم انگیزه اصلی، حفظ منافع کسانی است که در آن لحظه در مصدر کارند.
آنها تلاش می کنند، بقای خود را حفظ، رقبای احتمالی را حذف، پیروزی خود را مسجل و احیانا با تامین آتیه فرزندان، امتیازات بدست آمده را موروثی نمایند.
فرانسیس فوکویاما مواجهه دولت ها و ساختارها را با مفهوم قانون به سه نوع تقسیم می کند،
حاکمیت قانون: قانون حکم اصلی است و شخص زمامدار هم از آن مستثنی نیست.
حاکمیت از طریق قانون: درصدی قانون گرایی وجود دارد، ولی بلوک قدرت عمدتا از آن معافند.
وضعیت بی قانونی که رانت و نفوذ و رابطه حرف اول را می زند.
حاکمیت قانون ظرفی نهادی و چارچوبی لیبرالی است که بدون آن هیچ نظریه سیاسی معتبری کارساز نیست.
دمکراسی بدون وجود دولت مدرن و ساختار لازم حاکمیت قانون، به کمدی افغانستان قبل از 2022 دچار می شود.
یا مثلا فدرالیسم سر از ناکجاآباد عراق در می آورد.
میزان حاکمیت قانون مانند رعایت دمکراسی امری نسبی است.
مثلا دوره پهلوی دوم که اسم آن به میان آمد، از این لحاظ دستکم به سه مرحله تقسیم می شود.
1320 تا 32 که قانون اساسی مشروطه هنوز نمرده، 32 تا 42 که شاه قوی و قانون ضعیف می شود.
از 42 به بعد که روز به روز خودکامگی شخصی، عرصه را به قانون تنگ می کند.
@Business_News
612 views10:33