آدرس کانال:
دسته بندی ها:
موسیقی
زبان: فارسی
مشترکین:
2.27K
توضیحات از کانال
دیآلوگ فن فیکِ چانبکِ مورد علاقهی شُما 🥀
⊱𝐂𝐁 𝐒𝐔𝐁𝐒 ↬ @CBSubSets
⊱𝐒𝐔𝐁𝐒𝐄𝐓 𝐎𝐅 ↬ @ChanBaekWorld
Talk:
https://t.me/harfmanbot?start=861657058
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
1
2 stars
0
1 stars
0
آخرین پیام ها 91
2021-05-11 21:42:26
×چی شد #کاپیتان... ورژن #گستاخ و پر حرفتو بیشتر دوست داشتم...بزار #صداتو بشنوم!جونگین #شمع مشکی رنگ رو از کنار میز برداشت. نگاهشو روی نیم رخ #بیرمق سهون چرخوند و درحالی که شمع رو روی #کمرش خم میکرد از #بالا بهش خیره شد.
قطره های #داغ پارافین روی سطح #کمــر سهون #میچکیدن و اتاق از صدای #فریاد کاپیتان پر شده بود. جونگین #شمعو کنار انداخت.
#شلاق تکرشتهای سهونو از #کمرش جدا کرد و توی هوا تکون داد.×میخوام #کمرتو تمیز کنم #کاپیتان.
28 viewsBOBBY, 18:42
2021-05-11 21:42:26
─#لبات بدجور خواستنین پیشی کوچولو... این برای یک #مبارز عادیه؟ من که فکر نمیکنم؛ بنظرم تو بیشتر برای #معشوقه بودن خلق شدی، برای بوسیده شدن...
●━━━━━━─── #Apophis
#رابطـهی ممنوعـهی یک #مبـارز با #مستــر جِـی(J) ، این #شاهــزادهی ترسنـاک و #خشــن چه پیامـد هایی در پـی خواهد داشت؟
شاهزادهی #تاریـکی چه نقشههایی برای اون پسر مبارز با چشمهای #وحشی چیده؟
http://t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI http://t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI
30 viewsBOBBY, 18:42
2021-05-11 21:42:26
بهم ثابت کن... من ثابت کردم مال توام... تو هم ثابت کن من مال توام... #جوکر توی عمق چشمهای دیوانهی سهون لبخند یه وری زد:
با کمال میل.. این #نقاب رو از چهرهی من بردار، تنها گناهِ من... دستهای سهون آهسته به سمت صورت جوکر بالا اومدند و روی رنگها کشیده شدند. پوست #برنزهی لعنتیش که جذابیتی صد چندان داشت و لبهای قلوهای و #برجستهاش...
جوکر با نیشخند #زانوهای سهون رو بالا آورد و دور #کمر خودش گره زد.
چند لحظه بعد تخت #سلطنتی با #تکونهای پر شورشون، به #لرزش افتاده بود
جوکر توی سهون #میکوبید و نالههای سهون که موج #لذت توشون مشهود بود، داشت به جنون میکشیدش.
#ضربهی آخر رو جوری #محکم زد که سر سهون به تاج تخت برخورد کرد و #خالی شدنش باعث شد مبارزه عاشق #بلند ناله کنه.
━─━─━─꩘ #Apophis
Action, Angst SMUT,
Harsh━─━─━─꩘ #Apophis
t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI
35 viewsBOBBY, 18:42
2021-05-11 21:42:26
─اگه اذیت بشم #هارد به فاکت میدم کای کیم...کای بعد از برداشتن یه #کاندوم روی تخت اومد. با بدجنسی سیلی صداداری به #باسن برجستش زد.
─اخخ فاک یو... من یه پسرم مثل دخترا باهام رفتار نکن.کای به غرغرش توجهی نکرد، #شورتش رو پایین کشید و از پاهاش خارج کرد.
من اصلا نمیدونم با یه دختر تو تخت چجوری رفتار میکنن چون #گیام ولی اینو میدونم که این باسن لعنتی باید #اسپنک بشه هونی.. #BabyOil #BabyOil
فیکشن: روغـن بچـه
ژانـــر: روزمره، رمنس، اسمات
وضعیت: کامل شده@AmorFiction @AmorFiction
36 viewsBOBBY, 18:42
2021-05-11 10:50:38
" به ستارگانی که شبها با لالایی های من میخفته اند بگویید:
حالش خوب است ،
نمی آید،
امشب تنها نیست .."
✎ #Equalizer
✎ @ChanbaekFic
109 viewsFarah, 07:50
2021-05-10 21:50:08
_ یس #بیبی...تو..توی #لعنتی... تو با این #سوراخِ جهنمیت..تا الان.. #کجا بودی؟... آه.. فاک... 𖣰
#گوشهاش پُر شده بود از هیچی جز صدای #زمزمه های #شهوتناکِ کای. کای #ضربههاش رو محکمتر و #عمیقتر کرد: توی لعنتی تا الان #مالِ کی بودی؟ δ
و سهون حتی صدای افتادن و #شکسته شدنِ شیشه های لوکس #شرابهای قیمتی و ارزشمندِ #ارباب از روی میز که توسط دستای #سرکش خودش #وارونه شده بود رو هم نشنید ※
کای بعد از #خالی شدن، بدونِ اینکه خودش رو از اون محیط #تنگ و داغ، #بیرون بکشه، تنش رو روی #تن لاغر اما نیمه #عضلانی سهون رها کرد ꡴
54 viewsBOBBY, 18:50
2021-05-10 21:50:08
×چی شد #کاپیتان... ورژن #گستاخ و پر حرفتو بیشتر دوست داشتم...بزار #صداتو بشنوم!جونگین #شمع مشکی رنگ رو از کنار میز برداشت. نگاهشو روی نیم رخ #بیرمق سهون چرخوند و درحالی که شمع رو روی #کمرش خم میکرد از #بالا بهش خیره شد.
قطره های #داغ پارافین روی سطح #کمــر سهون #میچکیدن و اتاق از صدای #فریاد کاپیتان پر شده بود. جونگین #شمعو کنار انداخت.
#شلاق تکرشتهای سهونو از #کمرش جدا کرد و توی هوا تکون داد.×میخوام #کمرتو تمیز کنم #کاپیتان.
45 viewsBOBBY, 18:50
2021-05-10 21:50:08
─#لبات بدجور خواستنین پیشی کوچولو... این برای یک #مبارز عادیه؟ من که فکر نمیکنم؛ بنظرم تو بیشتر برای #معشوقه بودن خلق شدی، برای بوسیده شدن...
●━━━━━━─── #Apophis
#رابطـهی ممنوعـهی یک #مبـارز با #مستــر جِـی(J) ، این #شاهــزادهی ترسنـاک و #خشــن چه پیامـد هایی در پـی خواهد داشت؟
شاهزادهی #تاریـکی چه نقشههایی برای اون پسر مبارز با چشمهای #وحشی چیده؟
http://t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI http://t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI
30 viewsBOBBY, 18:50
2021-05-10 21:50:08
بهم ثابت کن... من ثابت کردم مال توام... تو هم ثابت کن من مال توام... #جوکر توی عمق چشمهای دیوانهی سهون لبخند یه وری زد:
با کمال میل.. این #نقاب رو از چهرهی من بردار، تنها گناهِ من... دستهای سهون آهسته به سمت صورت جوکر بالا اومدند و روی رنگها کشیده شدند. پوست #برنزهی لعنتیش که جذابیتی صد چندان داشت و لبهای قلوهای و #برجستهاش...
جوکر با نیشخند #زانوهای سهون رو بالا آورد و دور #کمر خودش گره زد.
چند لحظه بعد تخت #سلطنتی با #تکونهای پر شورشون، به #لرزش افتاده بود
جوکر توی سهون #میکوبید و نالههای سهون که موج #لذت توشون مشهود بود، داشت به جنون میکشیدش.
#ضربهی آخر رو جوری #محکم زد که سر سهون به تاج تخت برخورد کرد و #خالی شدنش باعث شد مبارزه عاشق #بلند ناله کنه.
━─━─━─꩘ #Apophis
Action, Angst SMUT,
Harsh━─━─━─꩘ #Apophis
t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI t.me/joinchat/UwGL1BP68hXbHBSI
28 viewsBOBBY, 18:50
2021-05-10 21:50:07
─اگه اذیت بشم #هارد به فاکت میدم کای کیم...کای بعد از برداشتن یه #کاندوم روی تخت اومد. با بدجنسی سیلی صداداری به #باسن برجستش زد.
─اخخ فاک یو... من یه پسرم مثل دخترا باهام رفتار نکن.کای به غرغرش توجهی نکرد، #شورتش رو پایین کشید و از پاهاش خارج کرد.
من اصلا نمیدونم با یه دختر تو تخت چجوری رفتار میکنن چون #گیام ولی اینو میدونم که این باسن لعنتی باید #اسپنک بشه هونی.. #BabyOil #BabyOil
فیکشن: روغـن بچـه
ژانـــر: روزمره، رمنس، اسمات
وضعیت: کامل شده@AmorFiction @AmorFiction
24 viewsBOBBY, 18:50