Get Mystery Box with random crypto!

•снαɴвαек ғɪc🌙

لوگوی کانال تلگرام chanbaekfic — •снαɴвαек ғɪc🌙 С
لوگوی کانال تلگرام chanbaekfic — •снαɴвαек ғɪc🌙
آدرس کانال: @chanbaekfic
دسته بندی ها: موسیقی
زبان: فارسی
مشترکین: 2.27K
توضیحات از کانال

دیآلوگ فن فیکِ چانبکِ مورد علاقه‌ی شُما 🥀
⊱𝐂𝐁 𝐒𝐔𝐁𝐒 ↬ @CBSubSets
⊱𝐒𝐔𝐁𝐒𝐄𝐓 𝐎𝐅 ↬ @ChanBaekWorld
Talk:
https://t.me/harfmanbot?start=861657058

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 92

2021-05-10 21:49:45
بکهیون تلفن رو از #دهنـش فاصله داد تا وقتـی #ناله میکنـه صـداش شنیده نشه، با این حال شنید که #منیجر پرسید:
« مشکل چیه؟.. درد داری؟ »
بکهیون #گردنش رو چرخوند تا به مردی که از پشت #دیکش رو فرو کرده بود #داخل باسنش نگاه کنه.
مسلما نمیتونست به مدیـر برنامـه‌ش جواب بده "بله من همین الان دارم توسـط پارک چانیول، بازیگر معـروف، به #فاک میرم" به همیـن خاطـر فقـط لـب‌هاش رو به هم فشار داد:
«نه.. فقط.. الان نمیتونم حرف بزنم..»
اما با #ناگهانی بیرون کشیده شدن #عضو چانیول و دوباره #وارد شدنش، نتونست به موقع #گوشی رو کنار بندازه و صدای #فریادی که از لذت کشید، به اندازه کافی بلند بود.

SMUT
31 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:45
چانیول چند ثانیه به اون موجود #ظریف و کوچیک خیره موند.
اگر از چانیول میپرسیـدن میگفت #بکهیون
میتونه با زیباییـش به تنهایی دنیـا رو به سمـت صلـح دوبـاره رهنمـود کنه.
#شیطان
با احساس عجیبی مثل محکم گره خوردن چیزی داخل قفسه #سینه‌ش اخم کرد و درحالی که نگاهش رو از #فرشته‌ی زیبا می‌گرفت:
« اگر خدایان مثل تو بودن، من می پرستیدمشون. »
27 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:45
به محض اینکه تونست #دیک سخت شده #ارشدش رو لمس کنه، اون محکم روی تخت هلش داد: « دوباره بگو »ೀ

بکهیون سعی کرد #پوزیشن نشسته خودش رو حفظ کنه: « چی؟ »

چانیول شلواری که بکهیون درگیرش بود از پاش بیرون کشید و کاری کرد اون پسر جوون به دیـک #برآمـده و #بزرگـش خیره بمونه.
بدنش رو محکم به #تخت قفل کرد و به چشم های لرزونش زل زد:
« دوباره بگو... که #عاشقمی.»

بکهیون بین #درد و لذت #شهوت، احساس کرد ضربان قلبش با خیره شدن به اون چشم ها بالاتر میره:
« عاشقتم.. #ارشد پارک.. آقای پارک.. #ددی_من..» ્ড
28 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:45
چانیول با عصبانیت #دیلــدو رو روی تخت انداخت.
⚊تو چه نیازی به این آشغال داری؟ ꛝ

بکهیون زیر لب غر زد:
~چون تو دیگه منــو #نمیکنـــی! فکر کردی اگر تــو بگی نـه، #امیال‌جنـسی منم میگن چشم؟ انـگار خـودش کل ایـن یـک ماه #آبــش نیومـده! ཛྷ

مرد بزرگتر در عرض یک ثانیه #خمش کرد و بی توجه به فریاد بکهیـون، انگشتـاش رو وارد #سوراخ باسنش کرد.
نفس بکهیون با #سیلی
محکم چانیول به باسنش بند اومد. 𖦒

⚊تو با این کار احمقانت #گشادش کردی! هیچ کس و هیچی جز من حق اینو نداره.𖧍
27 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:44
ژانـر: دانشگاهـی، رمنـس، رده‌سنی+18
نام داستـان: دوستــی با مـزایا


― قهوه...
چانیول #سرش رو به #باسن بکهیون نزدیک کرد و دم #عمیقی کشید.
-- چی؟!
― بوتت.. #بوی قهوه میده مینی...!
بکهیون با خجالت #چنگی به روتختی زد.
#کراش لعنتیش بعد از بوسیدن و #لیسیدن اون همه جا از #بدنش، حالا عطر قهوه‌ی #بادی‌واشش رو فقط از #لای باسنش حس کرده بود؟!...
-- چان.. یول...
با #شرم و بی جون لب زد و باسنش رو #منقبض کرد.
― من عاشق عطر قهوه‌ام مینی.. حالا بیشتر برای انجام دادنش مشتاقم...

𖦦𖦦 #FriendWithBenefit

فیکشـن مخصوص بزرگسالان، افراد زیر 20سال جویـن نشن
https://t.me/joinchat/AAAAAE-dD5wZ4RPUn-Xlcw
26 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:29
֎ صدای ناله های از روی #درد چانیول به گوشش میرسید𖡦
تقلایی کرد اما تیغ های دستبند توی مچ ظریفش فرو رفت. از درد ناله ای کرد و همون لحظه جونگین با #دو نفر دیگه سمتش اومدن𖢔

֎ همشون کاملا برهنه بودن و بکهیون میدونست که قراره چه بلایی سرش بیارن✦
و اینبار میدونست که هیچ کس نیست #نجاتش بده..
انگشت جونگین فکش رو گرفت و فشار داد
-اونموقع ڪه منو دور میزدی باید فکر اینجارو میکردی.
زیپ شلوارش رو پایین کشید و...
23 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:29
☆من دیوونه نبودم. فقط هر جایی رو ڪه نگاه میکردم؛ تو رو میدیدم ڪه همیشه با اخم بهم نگاه میکردی و من بهت میخندیدم و ڪاری میڪردم تا توهم بخندی..⸙
#Lie 𝗙𝗜𝗖𝗔𝗧𝗜𝗢𝗡
⌯ ⌯ ⌯ ⌯ ⌯ ⌯

☆ وانشات ✿
فن فیڪ طولانیꕥ
ڪامل شده و درحال اپ⌯

با ژانر و ڪاپل های پر طرفدار اڪسو و بی تی اس

☆ چانبڪ، ڪایسو،
یونمین، ویڪوڪ، سپ و...༒

با قلم قوی و تایید شده توسط فن ها
24 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:28
✯-من تمام دوست داشته هام رو
تو یه جمله به قلبت شلیک میکنم... خواهش میکنم جلیقه ضدگلوله نپوش و گلوله ی عشقم رو باقلبت بپذیر

____𝒂𝒏𝒈𝒆𝒍 𝒐 𝒇 𝒎𝒚 𝒔𝒂𝒍𝒗𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏_____

✯ محبوب ترین چنل فیڪیشن اڪسو و بی تی اس
✯ این چنل به درخواست ارمی ال ها تاسیس شده تا نویسنده های مورد تایید رو دور هم جمع ڪنه 𖠷
✯ برای ڪسایی ڪه داستان های راز الود و دور از ڪلیشه با قلم متفاوت میخوان ✃
19 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:28
• جونگین بند #قلاده رو کشید و سیلی محکمی به باسنش زد𖠷
دستش سنگین بود و هر وقت که بهش #اسپنک میزد, درد و سوزش توی کل تنش میپیچید ⸙

خنده ی بلندی کرد و عضوش رو با ضرب وارد بکهیون کرد✘
عمیق توی بکهیون کوبید و بیرون کشید𖠶

بک از درد دهن باز کرد تا نفس بگیره اما باورود عضو یکی از #آدم های جونگین توی دهنش, نفس کشیدن به کل یادش رفت
دیگه نمیتونست تحمل کنه...

_____𝙞𝙣𝙣𝙤𝙘𝙚𝙣𝙩 𝙗𝙤𝙮______
21 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2021-05-10 21:49:28
با دیدن دستای #بزرگ مردونه ای که بدن بیبی #بوی رو گرفته بود و با #حرص تمام توش ضربه میزد ناله #ملوسی کرد و ناخواسته #قوسی به کمرش داد.
دوست داشت #چانیولم اینکارو براش بکنه...اینطور بدنش رو بگیره و #کینگ سایزش رو توی حفره #داغش فرو کنه‌‌‌.
_اههههه...#ددی.
همزمان با پسری که توی #فیلم در حال به فاک رفتن بود #نالید
و از روی شلوار چنگی به #عضوش زد...واقعا اگه چانیول توی این #وضعیت میدیدش هم باز سعی میکرد بعد از سن #قانونی به فاکش بده؟
21 viewsBOBBY, 18:49
باز کردن / نظر دهید