معنای تورم در رابطه با دلالت دوگانهی کلمهی منحوس تورم برآ | چرتکه
معنای تورم در رابطه با دلالت دوگانهی کلمهی منحوس تورم
برآماهیدن، آماسیدن، انتفاخ، ورمکردن، بادکردن و ... کلماتی است که وقتی در لغتنامه دنبال معنی تورم بگردید به چشمتان میخورد. اتفاقا کلمهی Inflation که معادل فرنگی تورم است هم همچین معنایی دارد. اما این کلمه در مکالمات روزمره، عمدتا برای قیمتها به کار میرود. ورمکردن و آماسیدن قیمتها! همان بالا رفتن سطح قیمتها که گفتیم. حالا کمی در مورد این استفادهی خاص باید بیشتر توضیح دهیم. به نظر میرسد که تورم در دانشگاه از طرفی و در روزنامه و کف خیابان از طرف دیگر، با دو مقصود و دلالت مختلف به کار میرود. همین تفاوت در معنی بسیاری از اوقات موجب کتککاریهای بسیار وخیمی شده که تلفاتش از شماره گذشته است! پس ما در این جا سعی میکنیم هر دو معنای تورم را شرح دهیم و با توجه به آنها مروری بر مطالب پیشین داشته باشیم.
تورم در دانشگاه، یعنی در متون دانشگاهی اقتصاد و در زبان اقتصاددانان، عمدتا معادل افزایش پایدار و سراسری در سطوح قیمتهاست. چون ما خودمان در ایران صاحب سبک هستیم خیلی نیازی به توضیح ندارد! ما در ایران میبینیم که سطح قیمت همهی کالاها در ۵۰ سال گذشته همواره افزایش داشته است. به غیر جان آدمیزاد که ارزشش نزولی بوده(!)، بقیهی اقلام، یک یک اقلام، گران شدهاند. نکته در این بخش پایدار بودن این تغییرات، یعنی زمان طولانی، و سراسری بودن، یعنی در همه یا اکثر بخشهای اقتصاد، است. این همان معنایی است که در ویدیوهای تورم به کار رفته است. تورم در روزنامه، یا به عبارت خودمانی تر در کف خیابان، به معنی میزان افزایش شاخص CPI است. همان شاخصی که مرکز آمار ماهیانه گزارشش میکند و ما هم در متن قبلی به آن پرداختیم.
حالا فرق این دو تا چیست؟ فرقشان زیاد است! گر چه وقتی در دانشگاه به چیزی بگویند تورم در کف خیابان هم تورم است، اما بر عکس این ماجرا صادق نیست! فرض کنید در یک کشور اروپایی باشیم، وصف العیش نصف العیش(!)، و کشورمان وارد کنندهی نفت و فرآوردههای نفتی باشد. حالا جنگی میشود، تحریمی برقرار میگردد یا مثلا تیر غیبی به آرامکو اصابت میکند و قیمت نفت ده برابر میشود. طبیعتا جهشی در قیمت بسیاری از کالاها اتفاق میافتد. خود محصولات مستقیم نفت مثل بنزین که یک راست ده برابر میشوند. از آن جا که نفت در ساخت بسیاری از کالاها کاربرد دارد، قیمت بقیهی کالاها هم احتمالا جهشی خواهد داشت. اما این افزایش قیمت از جنس جهش است. جهش قیمتها! یعنی یک ماه است. اگر نه یک فصل است. دیگر تهتهش بشود یک سال! قطعا ۵۰ سال ادامه نخواهد داشت. یا مثلا فرض کنید در یک کشور جنگ بشود. تمام کارخانه و بساط آن کشور نابود بشود. چون تولید کم شده، قیمتها باید بالا برود. مثلا در نظر بگیرید که نیمی از ظرفیت تولید کشور از بین رفته، تولیدات کاهش یافته و همان مقدار قبل پول دست ملت است. یعنی همان مقدار پول حالا در پی میزان کمتر از کالاست و در نتیجه قیمتها بالا میرود. اما این هم از جنس جهش است. تولیدات کشور که نمیتواند تا ابد کم شود! بالاخره یک جایی میایستد!
پس آن چیزی که میتوان خیلی محکم ادعا کرد ریشهی پولی دارد، افزایش مداوم و سراسری سطوح قیمتهاست. اگر مقدار پول در دستان آحاد اقتصادی، ملت سربلند و بنگاههای غیورمان، مدیریت شود، دیگر تورم به این معنا، یعنی همان اصطلاح دانشگاهی آن، نخواهیم داشت. حالا شما بگویید ببینیم حذف ارز ترجیحی میتواند تورم ایجاد کند؟