Get Mystery Box with random crypto!

چرتکه

لوگوی کانال تلگرام chortkeh_media — چرتکه چ
لوگوی کانال تلگرام chortkeh_media — چرتکه
آدرس کانال: @chortkeh_media
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 5.36K
توضیحات از کانال

برای آشنایی بیشتر با علم اقتصاد با ما همراه شوید و با نگاهی دقیق از شیرینی‌های اقتصاد لذت ببرید.

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-07-08 17:20:15
#اقتصادکلان MRU، تورم، قسمت ۷، چرا دولت تورم ایجاد می‌کند؟
کمتر چیزی در اقتصاد به اندازه‌ی تورم مضر است! در مورد آسیب آن به نظام قیمت‌ها و تخریب واسطه‌های مالی گفتیم. و البته دو صد مورد دیگر از مضرّات بی‌شمار آن هم هست که ذکر نشد.
حالا که تورم انقدر شیطانی است، چرا دولت‌ها موجب تورم می‌شوند؟ تا حالا لابد دستتان آمده که تورم نه یک اتفاق غیر منتظره، بلکه دقیقا حاصل سیاست‌های آگاهانه‌ی دولت است.
در این قسمت، که آخرین از سری تورم است، به این موضوع پرداخته خواهد شد!
4.4K views14:20
باز کردن / نظر دهید
2022-07-02 22:46:28
تورم در اصطلاحات! امروز گزارش مرکز آمار در مورد تورم منتشر شد. شاید در موردش شنیده باشید! آن هم با تیترهایی چون «رکورد تورم از زمان هخامنشیان شکسته شد!» و یا «بالاترین تورم برای پایین‌ترین دهک» و ... و شاید خود گزارش را ندیده باشید! یک سری اصطلاحاتی…
4.1K viewsedited  19:46
باز کردن / نظر دهید
2022-06-30 13:07:39 جهش قیمت‌ها
در تکمیل بحث معانی تورم

در قسمت پیشین این نوشتار، در رابطه با دو معنی متفاوت تورم صحبت کردیم. بیان شد که در متون دانشگاهی هر افزایش قیمتی را تورم نمی‌گویند. بلکه اگر افزایش قیمت‌ها سراسری و مداوم باشد، مثل همین وضعیت کنونی ما و پنجاه سال تورم، چیزی به جز افزایش پول نمی‌تواند آن را توجیه کند.
امّا این گزاره به هیچ وجه حاوی این معنی نیست که پدیده‌های دیگر نمی‌توانند منجر به افزایش قیمت‌ها شوند. به عنوان مثال اول همین مورد اخیر افزایش قیمت غلّات را در نظر بگیرید. در طی عملیات ویژه‌ی(!) کشور روسیه، بخش قابل توجهی از مناطق تولید این محصولات تحت تاثیر قرار گرفته‌اند. یعنی عرضه‌ی غلّات با مشکل مواجه شده. از بحث عرضه به یاد داریم که با کاهش عرضه، قیمت محصولات بالا می‌رود. همچنین دیگر محصولاتی که از این کالاها به عنوان نهاده یا ماده‌ی اولیه استفاده می‌کنند، طبیعتا افزایش قیمت خواهند داشت. یعنی شرایط این طور است : افزایش قیمت در بخش خاصی از اقتصاد و در زمان محدود. برای مثال دوم بیایید سی - چهل سالی به عقب برویم. زمان جنگ خودمان! در زمان جنگ بسیاری از زیرساخت‌های کشور تخریب شد و در نتیجه تولید کل اقتصاد کاهش یافت. طبق حس دم دستی خودمان و همین طور طبق معادلات ریاضی، نظریه‌ی مقداری پول، قیمت‌ها باید زیاد شوند چرا که کالاها کم شده‌اند! یعنی این طور : افزایش قیمت در کل اقتصاد امّا در زمان محدود. در نهایت و به عنوان مثال سوم، دل‌ها را معطوف به طلا کنید! فرض کنید قیمت حقیقی طلا در ۲۰۰ سال گذشته صعودی بوده باشد. یعنی همواره رو به افزایش. دلیلش هم مثلا عرضه‌ی نسبتا ثابت و افزایش تقاضای آن. یعنی : افزایش قیمت یک محصول به طور مداوم.

خلاصه به غیر از تورم، در تعریف آکادمیکش، پدیده‌های دیگری نیز موجب افزایش قیمت می‌شوند. برای این که در ادبیات دانشگاهی به چیزی تورم بگویند باید دو ویژگی سراسری بودن و مداوم بودن برقرار باشد!
آیا این حرف یعنی پدیده‌هایی که در دسته‌ی تورم جای نمی‌گیرند چیزهای خوبی هستند؟ هرگز! ما در مورد یکی از صدها درد اقتصاد صحبت می‌کنیم. دردی که البته فکر می‌کنیم از وخیمترین‌ها برای کشورمان است.

جا دارد در تکمیل این بحث چند خطی هم در مورد تغییرات دیگر قیمت، و به خصوص جهش قیمتی، که تشابه بیشتری با تورم دارد صحبت کنیم.
بار ها در این کانال بحث شده که تغییرات در قیمت‌های نسبی کالاها، سیگنال کمبود یا فراوانی را به اقتصاد مخابره می‌کند. همین اطلاعات موجب تصمیمات درست اقتصادی می‌شود و ضامن بهبود عملکرد آن است. به عنوان مثال همین ماجرای کمبود غلّه به دلیل نامعلوم(!) را در نظر بگیرید. الان واردات گندم دچار مشکل شده است. احتمالا اگر کسی خیر یک مملکت را بخواهد، باید یک کاری کند که تولید گندم بالاتر و مصرف آن پایین‌تر بیاید. اگر کسی چوبی در چشم قیمت فرو نکند، با افزایش قیمت واردات، قیمت در داخل بالا می‌رود. تولید برای کشاورزان بیشتری به صرفه می‌شود و مصرف از مجاری مختلفی کمتر می‌شود. مثلا ممکن است ضایعات نان کم شود. و در عین حال ممکن است مصرف ضروری برخی از افراد کاهش یابد. حالا ممکن است برخی از خروجی‌های بازار، مانند همین مورد آخر، مطلوب نباشند. این موارد را با مداخله‌های عاقلانه و با توجه به انگیزه‌ها می‌توان اصلاح کرد.
جهش قیمتی حکایت دیگری دارد! برای این که با گوشت و پوست و استخوان مطلب را درک کنید باید سری به خاطرات نوبت اخیر تحریم‌ها بزنیم. وقتی افق تحریمی توسط فعالان اقتصادی رویت شد، همه حس کردند که تولید این مملکت در آینده کم خواهد شد. هنوز هیچ اتفاقی روی زمین نیفتاده بود. حتی اوایلش هیچ چیزی امضا هم نشده بود. همین برداشت کافی بود تا اکثر افراد ارزش کمتری برای ریالی که در دستانشان بود قائل شوند. پس سطح قیمت‌ها جهش کرد! در آن زمان لازم نبود حتی یک ریال پول جدید چاپ شود تا این اتفاق بیفتد. حتی لازم نبود تولید یک ریال کاهش یابد! همان انتظار کاهش کافی بود تا قیمت‌ها را بجهاند! بدیهی است که اول از همه دارایی‌های نقدتری مثل طلا و دلار، و بعد کالاهای ماندگارتر و غیر نقد مثل ماشین و مسکن و زمین.
شوک، جهش و کلا هر اتفاق ناگهانی اصولا چیز خوبی نیست. هر چقدر بشود جلوی شگفت‌زده شدن آحاد اقتصادی را گرفت یقینا بهتر است! محیط مناسب برای رشد در اقتصاد، جایی است که شرایطش معتدل است. اتفاقات خارق العاده کمتر در آن رخ می‌دهد و پایدار و مطمئن می‌نماید. امّا گاهی هزینه‌ی جلوگیری از وارد شدن شوک به اقتصاد به قدری بالاست که نمی‌صرفد به آن دست زد. در هر مورد باید سود و زیانش سنجیده شود و بر مبنای آن تصمیم گرفت.

به نظر می‌رسد با این مقدمات دل‌ها آماده‌ی بحث کوتاهی در مورد حرکت دولت در زمینه‌ی حدف ارز ترجیحی شده باشد! در متن بعدی این سری آن را بررسی خواهیم کرد.
3.6K viewsedited  10:07
باز کردن / نظر دهید
2022-06-29 18:39:36 پنجاه درصد ماجرا حل است!
#در_ستیغ_بلاهت گره نزدن سفره‌ی مردم به تحریم‌ها
جستجویی در معانی محتمل یک جمله‌ی دو پهلو

راستش ویدیوی اثر دانینگ کروگر را گذاشتیم که به مرور ابلهانی که در قلّه‌ی نادانی، حماقتشان را جار می‌زنند را معرّفی کنیم! اما دیدیم که ابله رفتنی است! چیزی که می‌ماند بلاهت است! و در نتیجه تصمیم گرفتیم که مطابق حدیث شریف «انْظُر اِلي ما قالَ و لا تنظُرْ الي مَنْ قال» به بررسی حرف‌های ابلهانه بپردازیم. (البته راستش گرفتاری‌های محتمل ناشی از درگیر شدن با ابلهان نیز چندان بی‌تاثیر نبود!) حالا بی‌خیال این حرف‌ها! به اصل داستان بپردازیم!

این لطیفه‌ی حکمت‌آموز را لابد شنیده‌اید! می‌گویند طرف رفت خواستگاری، ملت جویای نتیجه شدند. گفت که پنجاه درصد ماجرا حل است! من راضی‌ام! مانده رضایت طرف که پنجاه درصد مابقی است!
راستش تصور خیلی‌ها از ماجرای گره نزدن سفره‌ی مردم به تحریم‌ها از همین جنس است. انگار که قبل از این بچه‌ای موذی در راستای اهداف شوم و خرابکارانه‌ی خود، می‌رفته در خانه‌های ملت و سفره‌هایشان را به یک چیزی گره می‌زده ...
داستان که این نیست! حکایت این است که یک جنگ اقتصادی بر علیه ما راه افتاده! جنگی که قطعا تلفات دارد. تلفاتی که تا کنون بسیار سنگین بوده. می‌شود گفت ما حیات مردممان را به جنگ گره نمی‌زنیم؟ شما نزنید! سلّمنا! همان پنجاه درصدش حل است! ولی وقتی موشک آمد و مردم را به ملکوت اعلی برد، اهمیت آن پنجاه درصد دیگر معلوم می‌شود! بلاهت متراکم است اگر کسی خیال کند می‌توانیم بدون آسیب از زیر این جنگ اقتصادی در برویم!

در کمال ناباوری امّا این جمله معنای درستی هم می‌تواند داشته باشد! و آن این است که ما برای اصلاح مشکلات اقتصادیمان نباید معطل رفع تحریم‌ها شویم. بازارهای مالی معیوبمان، یارانه‌ی انرژی ناکارایمان، قیمت‌گذاری‌های به غایت ابلهانه‌مان، بودجه‌ی ناترازمان و صد تا اشکال عمدتا درشت و گاهی ریزمان را باید درست کنیم.
این جور چیزها باید درست شوند، گر چه خیلی‌هاشان درد زیادی هم دارد! امّا تا درستشان نکنیم بساط همین است که هست. ناکارامدی نامبارکی که شاهد هستیم، همین که می‌گوییم بر دریای نفت و گازیم و گرفتار، از همین چیزها ناشی شده.
بله! اگر این جور چیزها درست شوند وضعیت ملت بهتر می‌شود. اما نه فورا! راه طولانی و دشواری است. تصمیم‌گیری‌های سختی در مسیر هست و از همه مهمتر طی این هفت‌خوان نیاز به توشه‌ای دارد که در این عصر نایاب است! عقل!

خلاصه که ...
سفره‌ی مردم به یقین بر اثر تحریم کوچک شده و خواهد شد. سفره‌ی ما، اقتصاد کشور، بسته به تجارت با دیگر کشورهاست. بسته به انتقال تکنولوژی است. بسته به ارتباط با جهان است! فارغ از قضاوت اخلاقی ما در مورد تحریم‌های ظالمانه‌ی آمریکای جنایتکار (که مرگ بر نیرنگ‌های او باد)، جنگ اقتصادی آمریکا، اقتصاد ما را کوچک خواهد کرد. همان طور که موشک‌های عراق شهرهای ما را تخریب می‌کرد. عیار این حرف که تحریم کاغذ پاره است را مدت‌هاست فهمیده‌ایم!
از طرف دیگر، گر چه تحریم امکان بسیاری از اصلاحات اقتصادی را نمی‌دهد، امّا انبوهی از نواقص و مشکلات از سر و روی مملکت بالا می‌روند که با عقل و درایت قابل رفع هستند. البته اگر برای عمل به جای جرّاح ... بگذریم!
سفره‌ی مردم را، آن اصلاحات اقتصادی حساب‌شده‌ای که موجب ارتقاء معیشت مردم می‌شوند را، نباید معطل رفع تحریم‌ها کرد. مشکلات باید اصلاح شوند تا فردای مردم بهتر از امروزشان شود. باید اصلاح شوند تا جنگ اقتصادی آسیب کمتری بر این کشور وارد کند تا انگیزه تحریم کاهش یابد و احتمالش کم شود.
خلاصه وقتی این جمله‌ی دو پهلو را شنیدید، کمی تامل کنید! شاید در حال زیارت یکی از ساکنین ستیغ بلاهت هستید!
3.4K viewsedited  15:39
باز کردن / نظر دهید
2022-06-27 16:37:53
#اقتصادکلان MRU، تورم، قسمت ۶، هزینه‌های تورم : خرابی واسطه‌های مالی
در قسمت قبل، آسیبی که تورم با پارازیت انداختن بر روی قیمت‌ها ایجاد می‌کند را دیدید. اما تورم صد جور گرفتاری دیگر هم ایجاد می‌کند! یکی دیگرش ترکاندن نظام واسطه‌گری مالی است. یعنی فرآیند انتقال اعتبار از کسانی که می‌خواهند مازاد درآمدشان را پس‌انداز کنند و آن‌هایی که در پی سرمایه‌گذاری هستند و مثلا می‌خواهند کارخانه‌ای راه بیندازند، خانه‌ای بخرند و یا حتی برای تحصیل به دانشگاه بروند را مختل می‌کند.
در این ویدیو به این آسیب تورم نگاهی خواهیم داشت.
4.5K viewsedited  13:37
باز کردن / نظر دهید
2022-06-25 13:19:52 معنای تورم
در رابطه با دلالت دوگانه‌ی کلمه‌ی منحوس تورم

برآماهیدن، آماسیدن، انتفاخ، ورم‌کردن، بادکردن و ... کلماتی است که وقتی در لغت‌نامه دنبال معنی تورم بگردید به چشمتان می‌خورد. اتفاقا کلمه‌ی Inflation که معادل فرنگی تورم است هم همچین معنایی دارد. اما این کلمه در مکالمات روزمره، عمدتا برای قیمت‌ها به کار می‌رود. ورم‌کردن و آماسیدن قیمت‌ها! همان بالا رفتن سطح قیمت‌ها که گفتیم.
حالا کمی در مورد این استفاده‌ی خاص باید بیشتر توضیح دهیم. به نظر می‌رسد که تورم در دانشگاه از طرفی و در روزنامه و کف خیابان از طرف دیگر، با دو مقصود و دلالت مختلف به کار می‌رود. همین تفاوت در معنی بسیاری از اوقات موجب کتک‌کاری‌های بسیار وخیمی شده که تلفاتش از شماره گذشته است! پس ما در این جا سعی می‌کنیم هر دو معنای تورم را شرح دهیم و با توجه به آن‌ها مروری بر مطالب پیشین داشته باشیم.

تورم در دانشگاه، یعنی در متون دانشگاهی اقتصاد و در زبان اقتصاددانان، عمدتا معادل افزایش پایدار و سراسری در سطوح قیمت‌هاست. چون ما خودمان در ایران صاحب سبک هستیم خیلی نیازی به توضیح ندارد! ما در ایران می‌بینیم که سطح قیمت همه‌ی کالاها در ۵۰ سال گذشته همواره افزایش داشته است. به غیر جان آدمی‌زاد که ارزشش نزولی بوده(!)، بقیه‌ی اقلام، یک یک اقلام، گران شده‌اند. نکته در این بخش پایدار بودن این تغییرات، یعنی زمان طولانی، و سراسری بودن، یعنی در همه یا اکثر بخش‌های اقتصاد، است. این همان معنایی است که در ویدیوهای تورم به کار رفته است.
تورم در روزنامه، یا به عبارت خودمانی تر در کف خیابان، به معنی میزان افزایش شاخص CPI است. همان شاخصی که مرکز آمار ماهیانه گزارشش می‌کند و ما هم در متن قبلی به آن پرداختیم.

حالا فرق این دو تا چیست؟ فرقشان زیاد است! گر چه وقتی در دانشگاه به چیزی بگویند تورم در کف خیابان هم تورم است، اما بر عکس این ماجرا صادق نیست! فرض کنید در یک کشور اروپایی باشیم، وصف العیش نصف العیش(!)، و کشورمان وارد کننده‌ی نفت و فرآورده‌های نفتی باشد. حالا جنگی می‌شود، تحریمی برقرار می‌گردد یا مثلا تیر غیبی به آرامکو اصابت می‌کند و قیمت نفت ده برابر می‌شود. طبیعتا جهشی در قیمت بسیاری از کالاها اتفاق می‌افتد. خود محصولات مستقیم نفت مثل بنزین که یک راست ده برابر می‌شوند. از آن جا که نفت در ساخت بسیاری از کالاها کاربرد دارد، قیمت بقیه‌ی کالاها هم احتمالا جهشی خواهد داشت. اما این افزایش قیمت از جنس جهش است. جهش قیمت‌ها! یعنی یک ماه است. اگر نه یک فصل است. دیگر ته‌ته‌ش بشود یک سال! قطعا ۵۰ سال ادامه نخواهد داشت. یا مثلا فرض کنید در یک کشور جنگ بشود. تمام کارخانه و بساط آن کشور نابود بشود. چون تولید کم شده، قیمت‌ها باید بالا برود. مثلا در نظر بگیرید که نیمی از ظرفیت تولید کشور از بین رفته، تولیدات کاهش یافته و همان مقدار قبل پول دست ملت است. یعنی همان مقدار پول حالا در پی میزان کمتر از کالاست و در نتیجه قیمت‌ها بالا می‌رود. اما این هم از جنس جهش است. تولیدات کشور که نمی‌تواند تا ابد کم شود! بالاخره یک جایی می‌ایستد!

پس آن چیزی که می‌توان خیلی محکم ادعا کرد ریشه‌ی پولی دارد، افزایش مداوم و سراسری سطوح قیمت‌هاست. اگر مقدار پول در دستان آحاد اقتصادی، ملت سربلند و بنگاه‌های غیورمان، مدیریت شود، دیگر تورم به این معنا، یعنی همان اصطلاح دانشگاهی آن، نخواهیم داشت.
حالا شما بگویید ببینیم حذف ارز ترجیحی می‌تواند تورم ایجاد کند؟
3.3K views10:19
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 21:43:52 تورم در اصطلاحات!

امروز گزارش مرکز آمار در مورد تورم منتشر شد. شاید در موردش شنیده باشید! آن هم با تیترهایی چون «رکورد تورم از زمان هخامنشیان شکسته شد!» و یا «بالاترین تورم برای پایین‌ترین دهک» و ... و شاید خود گزارش را ندیده باشید! یک سری اصطلاحاتی در این گزارش‌ها هست که گاهی باعث می‌شود استفاده از آن‌ها دشوار شود. چون ما هم در میان بحث تورم هستیم خوب است کمی به این گزارش بپردازیم. اول از همه بهتر است خود گزارش را پایین همین پست دانلود کنید تا شروع کنیم!

اسم گزارش «شاخص قیمت مصرف‌کننده» است. اگر قسمت دوم سری تورم را دیده باشید باید با این آشنا باشید! خلاصه‌اش این می‌شود که یک سبدی از کالاها در نظر گرفته می‌شود، سبدی که در گزارش می‌توانید ببینیدش! جدول ۵.۱ در صفحه‌ی ۴ را بنگرید! می‌خواهیم ستون دوم، یعنی ضریب اهمیت را بررسی کنیم. آن بالا نوشته شاخص کل و در زیرش اقلام را نوشته. مثلا نوشته خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها ۲۶.۶۴ درصد در شاخص تاثیر دارند. یا ریزترش، شیر، پنیر و تخم مرغ ۲.۸۰ درصد. حالا این سبد که احوالش در صفحه‌ی ۴ شرح شده از کجا آمده؟ این برابر مصرف خانوار است. یعنی به صورت متوسط خانوارها ۲.۸ درصد مخارجشان شیر، پنیر و تخم مرغ است.

حالا یک ستون از ضریب اهمیت به سمت چپ بروید. شاخص! یک عدد در مقابل هر عنوان نوشته. جلوی شاخص کل ۴۸۲ و جلوی خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها ۷۳۸. یعنی چه؟ اگر می‌خواهید بدانید یعنی چه باید بالای بالای جدول را نگاه کنید! کنار تیتر! نوشته ۱۰۰ = ۱۳۹۵ . این یعنی کشف تازه‌ای در ریاضیات انجام شده؟ نه! این یعنی سال ۱۳۹۵ سال پایه است. یعنی مقدار این شاخص را، در سال ۹۵ برابر ۱۰۰ در نظر می‌گیریم. حالا دیگر باید داستان روشن باشد! الان شاخص کل ۴۸۲ است. یعنی نسبت به سال ۹۵ قیمت‌ها ۴.۸۲ برابر شده. خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها ۷.۳۸ برابر شده! الله اکبر! حالا که تا این جا آمدید آن پایین را هم نگاه کنید. یک بخش مسکن هم دارد. شاخص ۳۰۰ است. یعنی هزینه‌ی مسکن از ۹۵ تا حالا ۳ برابر شده. که البته با توجه به گرانی‌های اخیر شاید با احساسات شما خیلی جور در نیاید!

خیلی سریع داستان را تمام کنیم! همان صفحه‌ی اول را بنگرید! سه تا نمودار آن زیر کشیده. تورم سالانه، ماهانه و نقطه‌ای. تورم سالانه یعنی این سال اخیر، از تیر ۱۴۰۰ تا آخر خرداد ۱۴۰۱، متوسط قیمت‌ها چقدر نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد کرده. خب این قسمت بیشتر روند بلند مدت را نشان می‌دهد. حساسیتی به مقادیر فعلی ندارد. دومی تورم ماهیانه است. خیلی ساده و سر راست! قیمت‌های خرداد امسال نسبت به ماه قبلش، اردیبهشت. این همان چیزی است که قهرمان شده! ۱۲.۲ درصد در یک ماه! خیلی کوتاه در موردش در انتها خواهیم گفت. آخرین نمودار هم تورم نقطه‌ای است. یعنی قیمت‌های خرداد ۱۴۰۱ نسبت به خرداد ۱۴۰۰. یعنی قیمت‌ها در این یک سال چقدر رشد کرده. این سه تا را داشته باشید تا برویم سراغ رکورد شکنی.

نمودار وسط چیزی است که خلقی را انگشت بر دهان گذاشته. حالا تورم کل که خیلی بالاست و فکر کنم بالاترین تورم ثبت شده در یک ماه، بعد از انقلاب است. اما در همان نمودار بخش وسطی را ببینید! تورم خوراکی‌ها ۲۵ درصد بوده! خیلی بالاست! برای این که درک کنید چقدر بالاست عرض کنم که اگر به فرض یک سال این وضعیت برقرار باشد قیمت‌ها ۱۵ برابر می‌شود! البته فرض محتملی نیست اما تا حدودی عمق فاجعه را نشان می‌دهد. این که چرا این طور شده و همچین عدد دهشتناکی ایجاد گشته می‌تواند محل گفتگو باشد! یک متهم اصلی این وضعیت حذف ارز ترجیحی است.

یک جمله هم در مورد نمودارهای صفحه‌ی بعد. تورم برای هر دهک! چرا؟ چرا تورم برای دهک‌های بالاتر، کمتر است؟ عمده دلیلش این است که سهم خوراکی در سبد دهک‌های بالاتر کمتر است. حالا اگر فرض کنیم این تورم ناشی از حذف ارز ترجیحی بوده، آیا می‌شود گفت دهک‌های پایین بیشترین آسیب را خورده‌اند؟ بر اساس این نمودار خیر! این نمودار می‌گوید که چند درصد مخارج بالا رفته. این که این چند درصد برابر با چند هزار تومان می‌شود را میزان مخارج هر دهک مشخص می‌کند. شاید اگر روزی سرمان به تنمان زیادی کرد در این مورد بیشتر نوشتیم!

1.5K viewsedited  18:43
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 15:56:25
#اقتصادکلان MRU، تورم، قسمت ۴، سردرگمی قیمتی و توهم پولی
در ویدیوی قبل در مورد دلیل به وجود آمدن تورم صحبت کردیم. اما آیا تا به حال فکر کرده‌اید که تورم چرا انقدر چیز مهمی است؟ البته که قیمت‌ها بالاتر می‌رود! اما خیلی وقت‌ها دستمزدها هم تقریبا به همان مقدار رشد می‌کند. پس مشکل چیست؟
در این قسمت و قسمت بعد، به چند دلیل از دلایل بی‌شمار(!) مخرب بودن تورم می‌پردازیم.
410 views12:56
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 15:56:18
به علائم راهنمایی دانندگی(!) توجه کنید!
413 views12:56
باز کردن / نظر دهید
2022-06-18 15:45:24
اگر از شدت حماقت برخی «استاد»‌ها متعجب هستید، دیگر نباشید! از قضا معمولا ابله‌ترین‌ها همان معادن اعتماد به نفس هستند! همان‌ها که محکمترین الحان و صلب‌ترین عقاید را دارند غالبا از همه کمتر می‌دانند!
این حقیقت شناخته‌شده‌ای ست. انقدری که برای خودش اسم دارد! اثر دانینگ کروگر!
این ویدیو را ببینید تا هم دیگر با دیدن «اساتید» احمق متعجب نشوید و هم حواستان باشد که خودتان #در_ستیغ_بلاهت گرفتار نشوید!
2.6K viewsedited  12:45
باز کردن / نظر دهید