2021-11-29 12:14:52
آب کم جو! تشنگی آور به دست!
این روزها که خشکی زاینده رود سیل غم را به جانها روانه کرده، فکر کردیم شاید بد نباشد به همین بهانه، باز هم کمی از مسئلهی آب بگوییم.
از نوبت قبلی که این زخم باز شد خیلی زمانی نگذشته. حدود ۴ ماه پیش بود که اتفاقات مشابهی در خوزستان افتاد. ما به همان بهانه یک مستند فاخر در زمینهی بحران آب را زیرنویس کردیم که اکیدا و غلیظا(!) دیدن و دوباره دیدن آن را توصیه میکنیم.
راستش وقتی بازیگر کلیدی در عرصهای دولت باشد، سخت است که موضوع را به درستی صورتبندی کنیم و عوامل به وجود آورندهی مشکل را شناسایی کنیم. علی الخصوص وقتی که برخورد قهرآمیز حکومت با گردهمایی دغدغهمندان -به حق- محور توجّهات باشد.
در آن موارد بسیار گفتهاند و شنیدهاید. این جا هم مغازهی اقتصاد است! پس اگر در این متن از بعد اقتصاد آب به ماجرا نگاه میکنیم یقینا به معنی کم اهمیت بودن جوانب دیگر موضوع و بیتوجهی به آنها نیست.
غالب ما انسانها از قید و بند تنفر عجیبی داریم! حالا میخواهد در مورد سیبزمینی مربوط به قیمه باشد که همیشه کم است، یا در مورد زمان و موعد تحویل پروژه یا تمرین! به همین دلیل وقتی اسم کمبود و مقارنش اقتصاد میآید چندشمان میشود! علی الخصوص وقتی در مورد چیزی باشد که پیش از این به سادگی در دسترسمان بوده است. برای همین اصلا صرف حرف زدن از کمبود آب برای عدهای معادل کفر است! همین که بگویید وارد خشکسالی شدهایم انگار اقدام علیه امنیت ملی کردهاید!
اما متاسفانه واقعیت در هماهنگ شدن با خواست ما و اجرای دستورات مسئولین محترممان کمکاری میکند! و چارهای جز این نیست که ما در راستای انطباق با آن کمی تلاش کنیم! اگر مشنگهایی که با یک سیل ادعای وارد شدن به ترسالی میکنند را کنار بگذارید، در میان عقلا وفاقی وجود دارد که ما در وضع ورشکستگی آبی هستیم. یعنی بودجهی آبیمان تراز نیست. خرجمان خیلی وقت است که از دخلمان جلو زده و کلک حسابهای ذخیرهمان را هم کندهایم! فقط هم مشکل ما نیست. خیلی از کشورها دچار این مصیبت هستند. با این فرمان یقین بدانید که به زودی کارمان به جایی میرسد که برای تامین آب لولهکشی بحران داشته باشیم. چه دلیلی بالاتر از این که اکنون همین بلا دارد بر سر بسیاری از نقاط جهان نازل میشود؟
اگر این طور هست که هست، مستی کاشت برنج در بیابان و صادرات هندوانه از کجا ناشی شده؟ چرا در ایجاد فضای سبز شهری به هر چیزی توجه میشود به جز میزان مصرف آب؟ چگونه در این کشور کم آب، شیوههای جدید کشاورزی که مصرف آب بسیار کمتری دارند رواج ندارد؟ اصلا انسان انگشت به دهان میماند! و البته فورا برای این که از این وضعیت نامطلوب خارج شود حرفهای صد من یک غاز(!) بلغور میکند که بله! ما ایرانیها ذاتا مصرفگرا هستیم و اسرافکار. یا مسئولین باید حمایت کنند. یا این که فلانی به قدر کافی انقلابی نبود و مدیریت جهادی نداشت. و این که الان باید عظم و جدیت برای رفع دشواریها داشته باشیم و در میدان حاضر باشیم تا ریشهی مشکلات را بکّنیم! و حالا اگر خیلی ابله باشیم به کلی اصل مشکل را منکر میشویم و مثلا میگوییم که شایعهی کمآبی را دشمن پراکنده که ما محصولات استراتژیک نکاریم یا کشاورزانمان را بیکار کنیم!
البته این حرفهای کلی و بیحاصل خلجان(!) ذهنی ما را تا حدی آرام میکند. اما مشکل سر جای خودش هست و بنا دارد که دودمان ما را بر باد دهد! خیلی هم برایش مهم نیست که ما برای خودمان یک مقصری پیدا کردیم و تقصیرها را گردنش انداختیم و خیالمان راحت است!
همهی متن مقدمه شد چون اصلش بسیار ساده است! مشکل این است که آب کم است و راه حلش هم بسیار ساده! باید کمتر مصرف کنیم!
اما یک دشواری در این میان هست. اگر من در میان بیابان باشم و آب کمی در اختیار داشته باشم، خیلی حواسم به مصرف آن هست. چرا؟ چون عواقب مصرف زیاد خودم را عینا میبینم. اما در یک کشور ۸۰ و خردهای میلیونی، مصرف کم یا زیاد شخص من تاثیر خاصی بر کل ندارد و در نتیجه ارتباط میان رفتار ناهنجار(!) و عواقب آن تقریبا محو میشود. پس مثلا اگر کسی استخر ویلایش را هر هفته عوض کند، یا روزی دو ساعت در زیر دوش تمرین خوانندگی کند، یا زمینش را به صورت غرقابی آبیاری کند، تهتهش باید شندرغاز بیشتر بسلفد! در شرایطی که صرفهجویی صرفا یک تصمیم اخلاقی است، تلاشهای ما محدود به خواهش و التماس خواهد ماند. انگار که بخواهیم آقای ایمنی را به جنگ کینگ کونگ بفرستیم!
رویکرد ما در مقابل آب، گویی با فرض فراوانی و بلکه وفور بیاندازهی آن تنظیم شده است! چیزی که باید درست شود این جاست! ما تشنهی تغییرات بنیادی در سیاستهای آبی و محیط زیستی کشور هستیم و یقینا تصمیمات سطحی دادن آب به یکی و گرفتن از دیگری کمکی در راستای حل این درد خانمانبرانداز نخواهد کرد!
حالا انصافا جا دارد مستند را به عنوان مکمل این روضهی مکشوف(!) ببینید و حتی بازبینی کنید!
743 views09:14