کارولی ماک در این فیلم به شکل هنرمندانهای، تصویری فوق العاده قوی از یک پیرزن مجارستانی و عروسش ارائه میدهد. با وجود تکنیکهای نامتعارف و غیرمعمول تمرکز بر اشیاء و برشهای خاطراتی میانهی فیلم، حس واقعبینانهی نیرومندی در مخاطب ایجاد میکند. روایتی ساده با ظرافت بصری فوق العاده که در ابتدا مخاطب را به این اشتباه میاندازد که رابطهی میان پیرزن و لوتزا رابطهی مادر دختری است ولی بعد متوجه میشویم که لوتزا عروس این پیرزن است که شوهرش توسط مامورین مخفی کمونیست مجارستان در دوران پس از جنگ به زندان افتاده است. لوتزا در تلاش است تا تصویر دیگری از یانوش برای مادر درحال مرگش ارائه دهد. لوتزا با دادن تصویری از رفاه رو به رشد یانوش در ایالات متحده و امید به اینکه قبل از مرگش پسرش را خواهد دید او را امیدوار نگه میدارد. ماک با روایتی فوقالعاده به ما اجازه میدهد تا عشق و از دست دادن و در نهایت بازیابی را به خوبی تجربه کنیم. این فیلم را به واقع میتوان به عنوان یکی از بهترین آثار تاریخ سینمای مجارستان در نظر گرفت. این فیلم روایتگر بدترین روزهای حکومت کمونیستی مجارستان است که مردم بدون اطلاع از زنده بودن یا نبودن عزیزانشان زندگی میکردند.