«سایه» پرتره سده چهاردهم ایران نگاهی به برند شخصی امیرهوشنگ | ماهنامه مديريت ارتباطات
«سایه» پرتره سده چهاردهم ایران نگاهی به برند شخصی امیرهوشنگ ابتهاج
حسین گنجی/ پژوهشگر برند
هر روز، سال، دهه و قرنی میتواند چهرهای یا به اصطلاحِ طراحان گرافیک، آیکون و نشانی داشته باشد که بیانکنندۀ روح آن دوران باشد؛ در تورق تاریخ میبینیم که شاعران، روح زمانۀ خود را بهتر توانستهاند نمایندگی کنند و به توده، بیش از باقی شئون زیستی نزدیک بودهاند. بهخصوص برای مردمان این جغرافیا که همچنان از هر ده نفر بیش از نیمی با شعر عجین هستند و زبان و ادبیات، فصل مشترک آنهاست. در چنین حالوهوایی از سده چهاردهم «امیرهوشنگ ابتهاج»، متخلص به «ه. ا. سایه» بهدرستی میتواند در قوارۀ یک آیکون و تصویر یکه و معروف و محبوب بنشیند.
سایه چند ویژگی برجسته دارد که در هیچ کسی جمع نشده و خاص همین ویژگیهاست که او را بهواقع به آیکون و پرترۀ سدۀ چهاردهم ایران بدل ساخته است. مهمترین این ویژگیها، دور ماندن از بهقول «سعدی» مردمآزاری است. در هر دورانی از دستۀ کنارگذاشتگان بوده است و در موقعیتهای محدود حاکمیتی هم که نصیبش شده است کنار کشیده و نقش معترض را داشته است. او طی این سالها با سیگار و اندوه و درد از سویی و عشق و امید و شور ملیگرایی بهصورت توأمان، سرشته و شناخته شده است که گویی آیکون عشق و دوستی و درد با او تعریف و با سیگار تصویر میشود.
او در بزنگاههای تاریخی با همکاری بهترین موسیقیدانها و خوانندگان به قلب و جان رویدادهای مهم این قرن رفت و سایۀ خود را گسترده ساخت. بیشترین گزاره و اشاره به ملیگرایی در او و آثارش دیده میشود، از دلبستگی به موسیقی کلاسیک تا دلبستگی به شعر کلاسیک تا آثاری که برای وطن ساخته یا نوشته است.
جز ادبیات، سایه در موسیقی هم چنین جایگاهی دارد. اما آیا سایه تکبعدی بود و میتوان در یک بخش موسیقی یا شعر و ادبیات او را تعریف کرد؟ سایه توانسته بود با بستری وسیعتر از افراد دوستی و رفاقت و همراهی کند و این بدهبستان چندوجهی از او سایهای وسیعتر و چتری برای مفاهیمی متفاوت ساخته بود.
ویژگی درخشان دیگر سایه تطابق رفتار و کردار او با شعرها و حرفهایش است؛ تصویری که در کمتر شخصیتی در این قرن میتوان سراغ گرفت و یافت. او در زندگی و زیست خود فراتر از شعرهایش، انسانی و اخلاقی است. در شعر، به دلیل سبک و سیاق ادبی به شاعری حافظ متصل شده است که آیکون تاریخی ایران ماست و هر ایرانی خود را با آن معرفی میکند.
نزدیک به یک دهه است ویدئوهای تکگفتارهای او از زندگی و زمانهاش و بهخصوص شیوۀ نگاه کردن به محیطش دستبهدست میشود و جزو پربازدیدترینهاست. او در شیوۀ دیدن جهان، به حالی دست یافته است که برای همه استشمامش آرزو، و دست یافتن به آن تجربهای تکرارناشدنی است.
هوشنگ ابتهاج، سایه، در روزگاری یک مدیر فرهنگی (در رادیو) و موسیقیدان و موسیقیشناس و در روزگاری دیگر فعال مدنی و اجتماعی و سیاسی و در روزگاری دیگر روزنامهنگار یا صاحبنظر و در تمامی این دوران شاعری تمامعیار بوده است، اما در پس تمامی این روزگاران، با رعایت یک استاندارد خدشهناپذیر، پیوستگی و دوام شخصیتی، سبک زندگی منحصر به خود، و در یک زمان طولانی، یک نماد و اسطوره ساخته است. آن هم در زمانهای که اسطورهزدایی و اسطورهکشی مُد قرن بوده است. او با حفظ روایت اصلی خود در طول یک زمان مبسوط، به برندی دست یافته است که ما از آن به آیکون قرن یاد میکنیم.
اینها برشی از متنی است که به بهانه درگذشت سایه بازنشر میشود؛ کامل یادداشت را اینجا در شماره ۱۴۲ بخوانید. این شماره را از دیجیکالا با بیست درصد تحفیف و ارسال رایگان سفارش دهید.