Get Mystery Box with random crypto!

ماهنامه مديريت ارتباطات

لوگوی کانال تلگرام cm_magazine — ماهنامه مديريت ارتباطات م
لوگوی کانال تلگرام cm_magazine — ماهنامه مديريت ارتباطات
آدرس کانال: @cm_magazine
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.92K
توضیحات از کانال

ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابط‌عمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقی‌پور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-28 12:05:04
آئین #نکوداشت استاد سید #غلامرضا_کاظمی_دینان نهم شهریور در کوشک باغ هنر منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد از ساعت ۱۶ تا ۱۹، توسط ماهنامه مدیریت ارتباطات و با همکاری انجمن روابط عمومی ایران، انجمن متخصصان روابط عمومی ایران، کانون تبلیغات ایران نوین، منطقه گردشگری اراضی عباس آباد و موسسه فرهنگی هنری آینده‌پژوهان مدیریت ارتباطات برگزار خواهد شد.

کانال کنفرانس روابط عمومی
@prconference
96 views09:05
باز کردن / نظر دهید
2022-08-21 19:46:49آیا دوران «هومواکانت» رسیده است؟
شمارۀ جدید ماهنامۀ مدیریت ارتباطات منتشر شد

شمارۀ ۱۴۷ ماهنامۀ مدیریت ارتباطات به مدیر مسئولی امیرعباس تقی‌پور و سردبیری علی ورامینی منتشر شده و در این شماره پروندۀ ویژه‌ای دربارۀ یوزرشدگی انسان مدرن دارد و همچنین پرونده‌ای دربارۀ «تعزیه» و نسبت آن با امروز هنر و جامعۀ ایرانی. در ادامه مروری اجمالی بر این شماره داریم.

آیا دوران «هومواکانت» رسیده است؟
مجموع شرایط امروزی و آنچه از آینده برمی‌آید، این اجازه را به ما می‌دهد که بتوانیم قائل به تولد گونه‌ای نوین از انسان یا دست‌کم زایش و تولد چهره یا شخصیتی خاص از انسان در فضای مجازی باشیم؛ موجود یا هویتی که می‌توان آن را «هومواکانت» نامید، همچنان که برخی جامعه‌شناسان مثلاً از «هوموآکادمیکوس» (انسان دانشگاهی) یا «هوموفابر» (انسان سازنده) یاد کرده‌اند. «هومواکانت» نیز انسان به مثابۀ اکانت یا حساب کاربری است؛ وجهی از شخصیت انسان به‌عنوان یک اکانت یا حساب کاربری یا شاید بتوان گفت گونه‌ای از انسان که یک کاربر و اکانت اینترنتی است. در این پرونده گفتارها و نوشتارهایی از دکتر بابک زمانی، مصطفی سلیمانی، محسن آزموده، حسین حسنی، حامد طاهری‌کیا، مریم بهریان و... می‌خوانید.

نسیم غربی، توفان فترت و افول تعزیه
تعزیه روزگار عجیبی را از سر گذرانده؛ از روزهای رونق و شکوفایی تا ممنوعیت و تبعیدش از شهرهای بزرگ. در مسیر چندصدساله‌اش، با تکیه بر آیین‌های نمایشی ایرانی پا گرفت، تکامل یافت، ریشه‌دار شد و رو به فراموشی رفت تا برسد به امروز که نگاه غالب به آن نمایشی آیینی و موزه‌ای است. اما چرا تعزیه هنوز و برای امروز ما، مهم است؟ آیینی که زلفش با سوگواری‌های محرم و دوگانۀ خیر و شر گره خورده، چگونه می‌تواند مدرن شود و حیاتش را در ساحت دیگری از جهانِ تئاتر ادامه دهد؟ برای پرداختن به این چرایی نگاهی به تاریخ تعزیه از زمان پیدایش آن تا امروز، دوران اوج و افول و پیوندش با حیات اجتماعی و سیاسی ایرانیان داشته‌ایم. بهروز غریب‌پور، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر در یادداشتی به این گونۀ نمایشی اشاره داشته؛ کسی که خود، یک دهه است اپرایی عروسکی از آن را روی صحنه می‌آورد. علاوه بر او، علی‌اصغر دشتی هم در گفت‌وگویی تفصیلی، به مفهوم پیوند تعزیه با اکنون پرداخته است؛ دشتی که علاوه بر پژوهش روی مفهوم تعزیه، از ساختار آن در چند تئاتر خود هم بهره گرفته، وظیفۀ تعزیۀ امروزی را خلاص‌شدن از مطلق‌گرایی می‌داند.

نوبتِ بومیان دیجیتال
از دیگر مطالب این شماره می‌توان به مقالۀ بلند فرهاد محرابی، پژوهشگر فلسفۀ سیاسی و ادبیات تطبیقی با نام «حقیقت، کابوس حاکمان است» اشاره کرد. او در این یادداشت تبیین می‌کند که چرا پروندهٔ «آسانژ» مهم‌ترین پروندهٔ مطبوعاتی-سیاسی عصر ماست؟ اشکان قشقایی به روال چند شمارۀ اخیر در صفحۀ «جعبۀ سفید» از اهمیت ساز‌و‌کارهای متحرک و منعطف معماری و نقش ارتباطی آنها گفته است. امیر جدیدی در صفحۀ یک عکس، یک روایت، از جلد مجلۀ «ووگ» و عکس جلد همسر زلنسکی روی این نشریه نوشته و اینکه چطور گردش سرمایه به هر طریقی مسیر خود را پیدا می‌کند. همچنین مسعود کریمی و یحیی احمدی، پژوهشگران ارتباطات در مقاله‌ای با نام «نوبتِ بومیان دیجیتال» نگاهی به ماهیت و الزامات حکمرانی سایبری در نسل Z داشته‌اند.

از دیگر نویسندگان این شماره می‌توان به مسعود سپهر، رضا صائمی، نیوشا طبیبی و مهدی آزموده اشاره کرد.

تحریریه: حسن نمکدوست تهرانی، سبا حیدرخانی، محسن آزموده، آرمین هاشمی، مسعود شاه‌حسینی و ابوالفضل رجبی.

رئیس شورای سیاست‌گذاری: سید غلامرضا کاظمی‌دینان
مدیر اجرایی و هماهنگی: بهنام تقی‌پور
طراح جلد: جلیل نوربخش
گرافیک: نگار آشتیانی
روابط‌ عمومی: یگانه قاسمی
دیگر همکاران ماهنامه مدیریت ارتباطات: بهروز تقی‌پور، محمد تقی‌پور، روشن مهدوی، سمیرا کیانی و آزاده آخوندی.

سفارش از دیجی‌کالا(ارسال رایگان): اینجا
تهیه نسخه الکترونیک از مگیران: اینجا

ماهنامه مدیریت ارتباطات به شما کمک می‌کند که از جهان جدید، جهان ارتباطات سر در بیاورید.




@cm_magazine
992 viewsedited  16:46
باز کردن / نظر دهید
2022-08-14 17:52:25گوشی‌های هوشمند؛ دیسپوزیتیف زمانه‌ی ما
گفتگو با صالح نجفی درباره اضطراب
خبر

سبا حیدرخانی

«واسطه» یا «رسانه»ای که «خبر»ها را در دسترس افراد قرار می‌دهد نه فقط در سرعت یا نحوۀ گزارش خبرها بلکه در فرایند شکل‌گیری و تنظیم آنها مؤثر است، چندان‌که می‌توان گفت آن واسطه یا رسانه است که کمّ و کیفِ خبرها را تعیین می‌کند. شاید راه‌گشاترین مفهوم در این زمینه مقولۀ «دیسپوزیتیف» با معنای «دستگاه» میشل فوکو باشد؛ یکی از انقلابی‌ترین مفهوم‌هایی که برای مطالعۀ ایدئولوژی‌ها و نظام‌های فکری صورت‌بندی شد.

شبکه‌های اجتماعی و گوشی‌های هوشمند در حقیقت «دیسپوزیتیف» زمانۀ مایند. مسئله این است که این شبکه‌ها و گوشی‌ها تقریباً تمام شئون زندگی ما را تعیین می‌کنند. درست‌تر بگوییم «شکل» زندگی ما را این مجموعه تعیین می‌کند و این یعنی آنچه به «خبرها» فُرم می‌بخشد و آنچه نحوۀ دریافت خبرها را سامان می‌دهد این «دستگاه» نوظهور است. و طرفه اینکه، این دستگاه نوعی «برابری دروغین» هم ایجاد می‌کند. در واقع فرم‌های ادراک و تجربۀ واقعیت به وسیلۀ این «دستگاه» تعیین می‌شود.

روانکاوی مدرن به ما آموخته است که اضطراب واقعی ناشی از نرسیدن به ابژۀ میل نیست. آنچه ما را مضطرب می‌کند نزدیک شدن به ابژۀ میل است: ترس ازینکه به مطلوبِ میل خویش برسیم اما میل‌مان را به آن از دست بدهیم. با ظهور رسانه‌های جدید ابژه‌های میل مدام در حال تکثیرشدن است و نفسِ نزدیکی و در دسترس بودن ابژۀ میل در این فضا به اضطراب دامن می‌زند.

محتوای خبر نیست که اضطراب می‌زاید، فُرم ارائه و کمیت ان است که اضطراب می‌آورد و باز مسئله به ساز و کار میل آدمی در نظام سرمایه‌داری متأخر برمی‌گردد.

متن بالا برش‌هایی از گفتگوی «صالح نجفی» پژوهشگر، نویسنده و مترجم آثار فلسفی است که در شماره ۱۴۶ ماهنامه مدیریت ارتباطات و در پرونده‌ای با موضوع «خبر بد» منتشر شده است. این شماره را از اینجا تهیه کنید.
1.2K viewsedited  14:52
باز کردن / نظر دهید
2022-08-12 09:18:40با هفت‌هزارسالگان

علی ورامینی/

یلدا ابتهاج، به نظرم حرف را در سوگ پدر تمام کرد؛ «سایه با هفت‌هزار سالگان سر به سر شد». تعبیری اگرچه شاعرانه اما گویی لب‌الباب فلسفه هستی است، لااقل فلسفه هستی ما آدمیان. سایه کم نزیست، نزدیک به یک قرن، دوست و مقتدایش مرتضی کیوان ۶۲ سال زودتر از او جوانمرگ شده بود. چه او چه سایه و چه خیامی که این بیت را سروده امروز همه با هم سر به سر هستند همه آن‌ها و هزاران سال پیشینانش هم.
شاید با این نگاه و به انضمام ناچیزی ما در برابر هستی به این بیندیشیم که حقیقتاً نسلی چون سایه، کیوان، مسکوب و ... دنبال چه بودند که این همه رنج زندگی به خود خریدند و برای جهانی بهتر تلاش کردند، وقتی که بیش از ما با خیام آشنا بوده‌اند و به ذات هستی فکر کرده‌اند، به این که آخرالامر خاک کوزه‌گران خواهیم شد و این همه تلاش برای زیباترکردن دنیا یا کاستن از زشتی‌اش چه فایده؟ یا مگر عدالتی بالاخره در میان خواهد آمد و هر سخنی دیگر از این قسم که خوشی فردی را به نفع زیست بهتر جمعی بکاهد.
به نظر که امثال سایه و حتی مرتضی کیوان که به تعبیر دوستانش مرگ را به آغوش کشید، هم از زندگی لذت می‌بردند، یعنی با ماها که سر در روزمرگی داریم و دنبال چشیدن لذت از زندگی هستیم، از این منظر ذاتی تفاوت نمی‌کنند، فقط غایت لذت زندگی‌شان با دیگر مردمان تفاوت دارد. انگار آن‌ها زندگی را معنادارتر و زیباتر می‌کردند که تحملش راحت‌تر باشد. سایه در این میان نیکبخت‌تر از دیگر یاران موافق بود. او در کنار کارهای زمخت سیاسی، حسابی دل در گرو شعر و موسیقی داشت. نه فقط جهان خود را شعر و موسیقی زیباتر کرد که به یکی از اصلی‌ترین مردان معاصر این عرصه تبدیل شد، اگر با تسامح نگوئیم اصلی‌ترین. سایه غزل ایرانی را دوباره اوج بخشید و در مقام مدیر فرهنگی موسیقی ایرانی را تغییر مسیر داد و در تولید آثار بی‌بدیلی نقش اساسی داشت. او انگار فهمیده بود که چاره‌ای جز پناه به زیبایی نیست. در زمخت‌ترین شرایط هم به شعر چنگ می‌زد، به موسیقی و یاد رفیقان. سخن این است که آن‌ها می‌فهمیدند زندگی زمخت است ولی چاره‌ای جز کم کردن از زمختی آن نیست، این میراث سایه‌ برای ماست که امروز با هفت‌هزارسالگان سر به سر شد.

در یادنامه سایه، روزنامه #هم_میهن بیستم مرداد.


@zamaneyebarkhord
313 views06:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-11 13:23:18«سایه» پرتره سده چهاردهم ایران
نگاهی به برند شخصی امیرهوشنگ ابتهاج

حسین گنجی/ پژوهشگر برند

هر روز، سال، دهه و قرنی می‌تواند چهره‌ای یا به‌ اصطلاحِ طراحان گرافیک، آیکون و نشانی داشته باشد که بیان‌کنندۀ روح آن دوران باشد؛ در تورق تاریخ می‌بینیم که شاعران، روح زمانۀ خود را بهتر توانسته‌اند نمایندگی کنند و به توده، بیش از باقی شئون زیستی نزدیک بوده‌اند. به‌خصوص برای مردمان این جغرافیا که همچنان از هر ده نفر بیش از نیمی با شعر عجین هستند و زبان و ادبیات، فصل مشترک آن‌هاست. در چنین حال‌وهوایی از سده چهاردهم «امیرهوشنگ ابتهاج»، متخلص به «ه‍. ا. سایه» به‌درستی می‌تواند در قوارۀ یک آیکون و تصویر یکه و معروف و محبوب بنشیند.

سایه چند ویژگی برجسته دارد که در هیچ‌ کسی جمع نشده و خاص همین ویژگی‌هاست که او را به‌واقع به آیکون و پرترۀ سدۀ چهاردهم ایران بدل ساخته است. مهم‌ترین این ویژگی‌ها، دور ماندن از به‌قول «سعدی» مردم‌آزاری است. در هر دورانی از دستۀ کنارگذاشتگان بوده است و در موقعیت‌های محدود حاکمیتی هم که نصیبش شده است کنار کشیده و نقش معترض را داشته است. او طی این سال‌ها با سیگار و اندوه و درد از سویی و عشق و امید و شور ملی‌گرایی به‌صورت توأمان، سرشته و شناخته شده است که گویی آیکون عشق و دوستی و درد با او تعریف و با سیگار تصویر می‌شود.

او در بزنگاه‌های تاریخی با همکاری بهترین موسیقی‌دان‌ها و خوانندگان به قلب و جان رویدادهای مهم این قرن رفت و سایۀ خود را گسترده ساخت. بیشترین گزاره و اشاره به ملی‌گرایی در او و آثارش دیده می‌شود، از دل‌بستگی به موسیقی کلاسیک تا دل‌بستگی به شعر کلاسیک تا آثاری که برای وطن ساخته یا نوشته است.

جز ادبیات، سایه در موسیقی هم چنین جایگاهی دارد. اما آیا سایه تک‌بعدی بود و می‌توان در یک بخش موسیقی یا شعر و ادبیات او را تعریف کرد؟ سایه توانسته بود با بستری وسیع‌تر از افراد دوستی و رفاقت و همراهی کند و این بده‌بستان چندوجهی از او سایه‌ای وسیع‌تر و چتری برای مفاهیمی متفاوت ساخته بود.

ویژگی درخشان دیگر سایه تطابق رفتار و کردار او با شعرها و حرف‌هایش است؛ تصویری که در کمتر شخصیتی در این قرن می‌توان سراغ گرفت و یافت. او در زندگی و زیست خود فراتر از شعرهایش، انسانی و اخلاقی است. در شعر، به دلیل سبک و سیاق ادبی به شاعری حافظ متصل شده است که آیکون تاریخی ایران ماست و هر ایرانی خود را با آن معرفی می‌کند.

نزدیک به یک دهه است ویدئوهای تک‌گفتارهای او از زندگی و زمانه‌اش و به‌خصوص شیوۀ نگاه کردن به محیطش دست‌به‌دست می‌شود و جزو پربازدیدترین‌هاست. او در شیوۀ دیدن جهان، به حالی دست یافته است که برای همه استشمامش آرزو، و دست یافتن به آن تجربه‌ای تکرارناشدنی است.

هوشنگ ابتهاج، سایه، در روزگاری یک مدیر فرهنگی (در رادیو) و موسیقی‌دان و موسیقی‌شناس و در روزگاری دیگر فعال مدنی و اجتماعی و سیاسی و در روزگاری دیگر روزنامه‌نگار یا صاحب‌نظر و در تمامی این دوران شاعری تمام‌عیار بوده است، اما در پس تمامی این روزگاران، با رعایت یک استاندارد خدشه‌ناپذیر، پیوستگی و دوام شخصیتی، سبک زندگی منحصر به خود، و در یک زمان طولانی، یک نماد و اسطوره ساخته است. آن هم در زمانه‌ای که اسطوره‌زدایی و اسطوره‌کشی مُد قرن بوده است. او با حفظ روایت اصلی خود در طول یک زمان مبسوط، به برندی دست یافته است که ما از آن به آیکون قرن یاد می‌کنیم.

این‌ها برشی از متنی است که به بهانه درگذشت سایه بازنشر می‌شود؛ کامل یادداشت را اینجا در شماره ۱۴۲ بخوانید. این شماره را از دیجی‌کالا با بیست درصد تحفیف و ارسال رایگان سفارش دهید.



-

Telegram
-
1.2K views10:23
باز کردن / نظر دهید
2022-08-09 11:57:24به هیچ شهری دو بار نمی‌توان پا گذاشت

اشکان قشقایی/ معمار و پژوهشگر معماری

شهر مانند همان رودی است که «هراکلیتوس» معتقد بود نمی‌توان دو بار در آن گام نهاد. اما سرعت تحول شهرهای امروزی از رود هراکلیتوس هم بیشتر است. شهری که از آن خارج می‌شویم، شهری نیست که به آن وارد شده‌ بودیم. شهر در معنای مدرن آن معرکۀ ساختن و تخریب است. این حقیقت شهر مدرن است، ماهیت و جوهر شهر امروزی است که همانند سلول‌های اندام انسانی مدام اجزایش می‌میرند و متولد می‌شوند، اما پرسش اینجاست که این نظم و ریتم چگونه مانا می‌شود؟ تعادل ساختن و تخریب چگونه برقرار می‌شود؟

شهر لوح مخدوشی است که گذشته را به اشتراک می‌گذارد و ما نیز خط خود را بر این لوح در حال تحول بر جای می‌نهیم. شهر مدرن از آنجا که محصول اقتصاد مدرن و فرهنگ مدرن است، حریص ساختن و بیشتر ساختن است. و چون ساختن در اولویت است، پس تخریب و خالی‌کردن عرصه برای بیشتر ساختن در این مسلک ناگزیر است. سپردن لوح شهر هرچند کمرنگ گذشتۀ شهر به این غولِ تشنۀ ساختن - که نام دیگر اقتصاد سرمایه‌داری است- نتیجۀ خوشایندی به همراه نداشته است؛ چه در تجربه‌های جهانی کمی پیش‌تر، چه در دنباله‌روی‌های وطنیِ امروزی.

ما هرچند هیچ‌گاه اقتصاد، فرهنگ و آموزش جهان مدرن را به کمال تجربه نکردیم، اما در مواجهه با شهرهایمان بسیار شبیه به افراطیون جهانِ سرمایه‌داری رفتار کردیم. نه با برچسب ناسیونالیسم از پس حل تناقض نهادینۀ همنشینیِ گذشته و حال برآمدیم، نه با عینک سنت توانستیم بافت‌های تاریخی را که بستر آیین‌ها و سنت‌ها بودند، حفظ کنیم؛ زیرا همیشه در میان تعارضِ منافعِ کوتاه‌مدت سرمایه‌داری و حفظ ارزش‌های بلندمدتِ فرهنگی و تاریخی، اولی را بر چشم گذاشتیم و شد آنچه شد و می‌شود آنچه در حال شدن است.

متن کامل این یادداشت را در شماره ۱۴۶ بخوانید. این شماره را از دیجی‌کالا با بیست درصد تحفیف و ارسال رایگان سفارش دهید.
514 views08:57
باز کردن / نظر دهید
2022-08-08 17:10:51 روایت احمد مسجدجامعی از برخورد دوگانه با سمفونی آیینی لوریس چکناواریان

فرهنگ اصولی دارد که باید رعایت شود

در دوره وزارت من سمفونی‌ای با نام «سمفونی خسوف» تولید و اجرا شد که راجع‌به حرکت حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام از مکه تا وقایع شب عاشورا بود. این سمفونی را آقای شریفیان نوشت و آقای چکناواریان اجرا کرد و اولین سمفونی آئینی هم بود که اجرا می‌شد. پنج شب در تالار اجرا شد اما صداوسیما و روزنامه‌ها به آن نپرداختند و بازتابی ندادند؛ حتی انتقاد هم شد که حالا این چه کاری است که انجام می‌شود. این در حالی‌ست که ما حتی ملاحظاتی هم داشتیم؛ مثلاً پیشنهاد شده بود اسم سمفونی «عاشورا» باشد ولی من گفته بودم اسمش را تغییر دهند، چون «عاشورا» باید مطلق بماند ولی هیچ‌وقت به ذهنم نمی‌رسید اسم یک سمفونی را بگذارم «امام رضا(ع)». ما در مقام مجری و مسؤول، تازه ملاحظاتی از این دست هم داشتیم.
وقتی دولت عوض شد، همین آقایانی که انتقاد می‌کردند، در مراسمی رسمی از آقای چکناواریان تجليل کردند و به او جایزه دادند، خبر و عکسش را چاپ کردند و در روزنامه‌ها بازتاب دادند. بعد هم سمفونی پیامبر اعظم(ص) و امام رضا(ع) را اجرا کردند و اصلاً سمفونی‌های آئینی باب شد. اما در زمان اجرای سمفونی خسوف در دوره ما و به بهانه اینکه چرا هنرمندی چون آقای چکناواریان در عرصه هنری فعالیت می‌کند، یکی از روزنامه‌ها در یادداشتی با اعتراض به سیاست‌های ارشاد نوشته بود: «سنگ‌ها را بسته و سگ‌ها را گشاده‌ایم»؛ موضوع انتقاد آن روزنامه این بود که چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به هنرمندانی نظير چکناواريان در آن سال‌ها اجازه داده اثر هنری‌شان اجرا يا عرضه شود يا حتی جلوی آن را نگرفته است.
علت این انتقادات جدای از نیت سیاسی، ضعف حوزه فهم هنر بود. اینکه می‌بینید اینها اینقدر تند و تیز حرف می‌زنند، به این علت است که اقتضای این حوزه را نمی‌‌دانند و بعد از مدتی که بر سر کار می‌آیند، با ادبیات این حوزه آشنا می‌شوند و سطح سوادشان از کار افزایش می‌یابد، موضع‌شان تعدیل می‌شود. اگر روند این گروه‌ها را ببینید، ملاحظه خواهید کرد خیلی از اینها در یک روند چهار ساله خودشان هم به سیاست‌های قبلی و کارشناسی نزدیک می‌شوند. این بدان معنی نیست که در این چهار سال اصلاح می‌شوند، بلکه یاد می‌گیرند. به‌طور کلی در حوزه فرهنگ اصولی وجود دارد و این اصول باید رعایت شود.

■ این متن بخشی از گفت‌وگوی مدیریت ارتباطات با احمد مسجدجامعی است که در شماره ۱۵ ماهنامه در مرداد ۱۳۹۰ منتشر شد و نسخه‌ی الکترونیک آن را می‌توانید اینجا بخوانید:
https://taaghche.com/book/85617
284 views14:10
باز کردن / نظر دهید
2022-08-08 10:50:08بیانیه باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران به مناسبت #روز_خبرنگار

روزی برای مرور آنچه هست و آنچه باید باشد

پیدایش رسانه‌های نوظهور و نقش آفرینی فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات، عصر جدیدی را ایجاد کرده است. رسانه و در راس آن خبرنگاران، به عنوان مولفه‌ای مهم و تاثیرگذار در ایجاد ارتباطات و فهم مشترک از رویدادها در درون هر کشور عهده‌دار نقش‌های راهبردی و سرنوشت‌ساز هستند.
از این رو هفدهم مردادماه یادآور تلاش‌های خبرنگاران حق‌طلب و پرسشگری است که چراغ آگاهی‌بخشی را روشن نگاه داشته‌ و بی‌هیچ چشم‌داشت قدم در این راه گذاشته‌اند. به واقع جامعه‌ای که خبرنگار پرسشگر و بستری برای پاسخگویی به مطالبات و گردش آزاد اطلاعات نداشته باشد، از داشتن فضای سالم و دموکراتیک دور خواهد ماند.

خبرنگاران به عنوان چشم بینای مردم، نماد امانتداری، صداقت، مسئولیت‌پذیری، تعهد، دلسوزی و وظیفه‌شناسی‌اند. افزون بر آن، عدالت‌طلبی، مبارزه بافساد و سیاه نمایی‌ها از ویژگی‌هایی است که از یک سو وظیفه اهل قلم را سنگین‌تر و از سویی دیگر جامعه را از تاریکی نجات داده و آن را در مسیر آزادی به حرکت در می‌آورد.

در این میان نباید این نکته از قلم بیفتد که داشتن امنیت شغلی از اصلی‌ترین و اساسی‌ترین دغدغه‌های این قشر است. این نگرانی‌‌ به‌جا و مساله‌ای جدی که گاه باعث شده تا خبرنگار علاقه خود را کنار گذاشته و دلسردی و نومیدی باقی بماند.

باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران ضمن تبریک روز خبرنگار به همه اصحاب رسانه، یاد و خاطره شهید محمود صارمی و نیز درگذشتگان این حوزه را گرامی داشته و از تلاش‌ خبرنگاران و تمامی فعالان در حوزه خبری تقدیر کرده و امیدوار است مسئولین با توجه به اهمیت جایگاه رسانه، گره‌گشای مشکلات اصحاب رسانه بوده و در این عرصه همت گمارند.

غلامرضا کاظمی‌دینان رئیس کل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران
امیرعباس تقی‌پور دبیرکل باشگاه مدیریت ارتباطات یونسکو_ایران

285 views07:50
باز کردن / نظر دهید
2022-08-07 19:12:47
با اجرای طرح #کیوسک_آنلاین #دیجی_کالا که در راستای حمایت از نشریات مستقل است، از این پس شما مخاطبان ماهنامه مدیریت ارتباطات می‌توانید بدون هزینه ارسال، مجله را از این پلتفرم خریداری کنید.

اینجا

1.3K viewsedited  16:12
باز کردن / نظر دهید
2022-08-04 09:46:13
نوشته‌هایی که {متاسفانه} قدیمی نمی‌شوند
حدود سه‌سال‌و‌اندی پیش در اولین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات سال ٩٨ دربارۀ بحران و رسانه پرونده‌ای مفصل کار کردیم. شوربختانه، بهانۀ آن پرونده، سیل‌های پیاپی‌ای بود که عید ایران را به عزا تبدیل کرد.امروز هم در بر همان پاشنه است، در همان نقطه در مدیریت بحران و حتی عقب‌تر و با همان معضلاتی که در نسبت رسانه با بحران گریبانگیر ما بود. به همه مشکلات قبلی، مسئولانِ نامسئولی را اضافه کنید که بخش عظیمی از توان و وقت رسانه‌ها را سرگرم شوآف‌های خود می‌کنند.
بعضی مطالب منتشرشده در شماره ١٠٨ که هنوز جای تأمل و بازخوانی دارند:
آگراندیسمان مشروع یا سندرُم چوپان دروغ‎گو / محسن آزموده
دو دقيقه به حرف‌هاي من گوش كنيد
/ زهرا چوپانكاره
پنج نقص جدی و مهم خبرگزاری‌های رسمی/ شروین وکیلی
سیل سراسری؛ پایان رسانه‌های رسمی، خیز رسانه‌های جایگزین
/ مهدی جلیلی
درس‌هایِ سیل شیراز برای رسانه‌ها/ مسعود سپهر
کشف مجدد سیل با رسانه/ ابوالفضل رجبی
دچار کرختی عاطفی شده‌ایم / گفت‌وگو با دکتر محمدرضا سرگلزایی درباره سویه‌های روان‌شناختی رسانه در بحران‌

نسخه الکترونیک

https://taaghche.com/book/86257
782 viewsedited  06:46
باز کردن / نظر دهید