Get Mystery Box with random crypto!

#دلنوشته_6859 سلام.این روزا که داستان خیانت زیاد گذاشته میشه | داستانها و دلنوشته ها

#دلنوشته_6859

سلام.این روزا که داستان خیانت زیاد گذاشته میشه تو کانال،گفتم منم داستانمو بگم
من و برادرم دوتا بچه ایم.من ۲۹سالمه و دوساله ازدواج کردم.برادرم ۲۵سالشه و مجرده
مشکل منم،مثل بعضیای شما ،خیانت مامانم هست.مامانم مدام و به صورت پی در پی خیانت میکنه.اصلا خیانت انگار جزئی از زندگیش شده.بخدا اینو جدی میگم.دیدی ادم یه کاری رو چندبار انجام بده ،دیگه تبدیل به عادت میشه.الان خیانت هم برای مامانم عادت شده و مثل اب خوردن،این کارو انجام میده.زمانی هم که ما متوجه شدیم و به مامانم گفتیم که این چه کاریه انجام میدی؟ گفت جدی نگیر.اینا برای سرگرمیه.و با حالت افتخارامیزی گفت من بدون اینکه باهاشون رابطه داشته باشم ازشون پول میگیرم و بعد خندید.میگیم مادر من چه فایده داره اخه؟ چرا رابطه داری؟ اصن چرا پول میگیری؟ میگه به تو ربطی نداره.الان تو میخوابی پیش شوهرت مگه من چیزی میگم بهت؟ منم جوونم،جوونی نکردم و نیاز دارم و باید نیازمو رفع کنم .
مامانم میگه که من هیچوقت رابطه جنسی نداشتم ولی بخدا دروغ میگه. دخترای مجرد باوجود اینکه سخت‌‌گیری بیشتری دارن،میرن سکس میکنن دیگه چه برسه به خانومای متاهل که اصلا محدودیتی هم براشون وجود نداره.
به مامانم میگم مامان تو که این کار برات عادت شده،ولی چرا با مردای فامیل سکس میکنی اخه؟ یا اصن چرا میری با مردای متاهل که زندگی ها رو خراب کنی؟ میگه اینجوری پای جفتمون گیره و هیچکدوم نمیتونیم ابروی هم رو ببریم
میگم مامان به قران یه روزی دستت رو میشه و ابروت جلوی همه میره.میگه تو نگران من نباش.من خودم بلدم یکاری کنم که ابروم حفظ بشه.میگم مامان آه زن و بچه‌های اون مردا ،دامن گیر بچه هات میشه ها.میگه نه،خدا تاوان اشتباه کسیو از کسی دیگه نمیگیره.تازگیاهم متوجه شدم با یه مردی که ۱۰سال از خودش کوچکتر و متاهله دوست شده.غیرمستقیم بهش گفتم میدونم ولی چیزی نگفت.الان من چیکار کنم؟ بخدا دیگه سن و سالی ازش گذشته.این کارای کثیف رو نمیدونم چرا ادامه میده
اینم بگم مامانم بچه هاش رو خیلی خیلی دوست داره ولی هوس بازیشم نمیتونه کنار بزاره و همیشه میگه آدمارو قضاوت نکنید.احتمالا علت خیانتو میخواید بدونید: مامان من خیلی ظریفه و بابام خیلی درشته،مامانم خیلی آدم پرحرفی هست ولی بابام اونجوری نیس،مامانم خیلی قشنگتره چشمای روشنی داره و خوشگله ولی خب بابام قیافه معمولی و رو‌به پایینی داره،بابام هم از خیانتها خبر داره ولی کاری از دستش برنمیاد.طلاق هم به دلایلی امکان‌پذیر نیس
راستی اینم اضافه کنم که داداشم کاملا بی غیرت شده.یعنی اگه همزمان من یا مامانم رو با۱۰نفر دیگه ببینه،هیچ واکنشی نشون نمیده .یعنی دیگه غیرت برای داداشم هیچ معنایی نداره.و این تقصیر مامانم هست.مامانم با خیانتهای متعدد ،اعتمادبه نفس و غیرت این پسر رو نابود کرد
اینم اضافه کنم که هرکسی ما رو از بیرون نگاه میکنه حسرت زندگی ما رو میخوره.چون تو این همه سال هیچکدوممون جلوی مردم بد نگفتیم و حتی شده به ظاهر هوای همدیگرو داشتیم .و قیافه پدر و مادرمم خیلی مذهبی هست و اصلا کسی به فکرش نمیرسه که اینا بخوان خیانت کنن.
حالا سوال من اینه که واقعا زندگی مامانم به خودش مربوطه و من دخالت نکنم؟ یعنی همینکه برای من مادری کرده،من دیگه کاری به اینا نداشته باشم؟ نمیدونم چی بگم.شاید حق با مامانم باشهدولی خداشاهده حتی الان که ازدواج کردم و از خونه‌بابام اینا دورم،گاهی اوقات که حرفا و کارا یادم میفته کاملا عصبی میشم و میگم که خیانت هیچ توجیهی نداره و یه بخش مادری این هست که تو خونه ارامشو برقرار کنه نه اینکه سلب ارامش کنه.شاید باورتون نشه ولی وقتی یاد این حرفای مامانم میفتم،حس تنفر بهم دست میده و دیگه نمیتونم برم خونش.چون به همه چیز اون خونه شک دارم. من حتی اگه بشینم عمیق فکرکنم واقعا از مامانم متنفر میشم.چون رفتاراش کاملا شبیه زنهای فاحشه هست که پا میزارن وسط زندگی دیگرون و زندگیای مردم رو هم خراب میکنن.مامانم خیلی وقیح شده .یعنی از ابنکه بچه هاش در جریان کاراش قرار بگیرن،نگرانه ولی بازهم نمیتونه جلوی خودشو بگیره و به بهانه های مختلف با مردای مختلف رابطه برقرار میکنه
لطفا خواهشا زیر پست من احوالپرسی نکنید.فقط میخوام نظرات رو بخونم و مطلع بشم.ممنون

@dastan_vaghei