داستان ايرانی

2022-01-25 16:55:31 #
کتابم، مجموعه داستان «تعمید» منتشر شد.
#مجموعه_داستان_تعمید
#مسعود_ریاحی
#نشر_نیماژ

عینِ روزی که تولدِ خودت باشد و ندانی دقیقا باید چه‌کنی حالا که روزِ تولدتِ شده، نمی‌دانم باید دقیقا چه بگویم و بنویسم. تا نوشتنِ این سطر ساده: «تعمید منتشر شد»، آن‌هم در این‌جا که تا ثانیه‌هایی پیش، شصت‌تان روی مطلبِ دیگری بود، چند سال زمان برد؛ هفت‌سال؛ و البته که ابدا مدتِ زمان کار بَر یک‌چیز، نتیجه آن‌چیز را تضمین نمی‌کند.
در روزهای آینده، حتما از «تعمید» این‌جا می‌نویسم؛ کتابی که عمیقا دلم می‌خواهد بخوانید و نقدش کنید؛ کتاب نوشته می‌شود که دیالوگ برقرار کند.

پی‌نوشت: فعلا کتاب از طریق وب‌سایت نمایشگاه کتاب قابل تهیه‌است.
ضمنا تا پایان نمایشگاه ارسال کتاب‌های نیماژ به سراسر کشور رایگان است و تخفیفی هم از طرف ناشر دارد.

لینک تهیه کتاب از نمایشگاه کتاب

https://book.icfi.ir/book/522617/%D8%AA%D8%B9%D9%85%DB%8C%D8%AF?paginatedParams=page%3D1%26size%3D12%26search%3D%25D8%25AA%25D8%25B9%25D9%2585%25DB%258C%25D8%25AF باز کردن / نظر دهید

2022-01-25 12:35:26 محمدهاشم اکبریانی به فهرستی که اعلام شده «۱۵۰ اثر محبوب خوانندگان در ۲۵ سال اخیر» است، اعتراض کرد.

این نویسنده در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «همان ابتدا بگویم که «شرم کنید.» ۱۵۰ اثر محبوب خوانندگان در ۲۵ سال اخیر منتشر شد و صریح بگویم مرا که معمولا در این بازی‌ها نیستم آن‌قدر عصبانی کرد که وادار شدم این کلمات را بنویسم.
احتمالا برخی و یا عده‌ای خواهند گفت چون کتاب‌های اکبریانی در این فهرست نیست بنابراین ناراحت شده و به این فهرست حمله کرده‌است. اگر می‌خواهید این را بگویید بگذارید خودم بگویم که درست است، من خود نیز برای اعلام نشدن کتاب‌های خودم ناراحت هستم چون می‌دانم برخی کتاب‌هایم نظیر «زندگی همین است»، «باید بروم» و «اندوه من» یک سروگردن از بسیاری از این کتاب‌ها برتر است. 
ممکن است بگویید این فهرست را خوانندگان و مخاطبان تهیه کرده‌اند و کتاب شما جز کتاب‌های پرخواننده نبوده. ولی اگر مبنا «خواننده زیاد» بوده مطمئن باشید فهرست بلندبالایی می‌توان از کتاب‌های پرخواننده معرفی کرد که مخاطبان بسیار بالایی داشته و در این فهرست نیست. کتاب‌های عامه‌پسند، که البته من خود از طرفداران وجود چنین کتاب‌هایی هستم مخاطبان‌شان بسیاربسیار بیشتر از مخاطبان کتاب‌های این فهرست است و اگر خوانندگان این نوع کتاب‌ها هم در نظرسنجی شرکت می‌کردند دیگر شاید ۷۰درصد کتاب‌های فهرست آثار برتر ۲۵ سال اخیر جای‌شان با کتاب‌های عامه‌پسند عوض می‌شد.
پس حالا از این‌که من از نبود کتاب‌های خودم در این فهرست ناراحت هستم خیال‌تان راحت شد (که حداقل خودم می‌دانم که برای این موضوع، ناراحت نیستم چون برای آن ارزشی قائل نیستم)، بگذارید اصل مطلب را بگویم. فهرستی را که ۱۵۰ اثر برتر در آن آمده‌باشد اما نام کتاب‌هایی چون «پریباد» از محمدعلی علومی، «من قاتل پسرتان هستم» از احمد دهقان و کتاب‌های درخشانی چون این‌ها نباشد باید به دیوار کوبید. این چه مخاطبی است که کتاب نویسندگان دم‌دستی را به عنوان اثر برتر معرفی می‌کند اما کتاب برجسته و شاخص نویسندگان خوب را از نظر دور می‌دارد؟ نمی‌دانم چه کسانی بانی این برنامه‌ بوده‌اند و سراغش هم نرفتم تا بتوانم سخنم را به‌دور از تعارفات معمول بنویسم اما اعلام این فهرست واقعا جای شرمساری دارد؛ فهرستی که نام کتاب‌های خوب و بد با نویسندگان متوسط و متوسط به پایین و حتی بد را در خود جای داده ولی نشانی از کتاب نویسندگان درخشان همین دوره در آن به چشم نمی‌خورد. شرم کنید از این بازی‌ها. ادبیات را تبدیل کرده‌اید به بازیچه دست عده‌ای که خود را نویسنده می‌نامند و نام خود و نام اثر نازل‌شان را در میان ۱۵۰ اثر برگزیده مخاطبان می‌چپانند. مخاطبی که از نویسندگان برتر این ۲۵ سال کتابی نخوانده و نام آن‌را نمی‌داند و متقابلا آثاری سطح پایین را خوانده که به‌نظرش جزو آثار برتر ۲۵ سال اخیر بوده، بخش کوچک و در همان‌حال کم‌اهمیت مخاطبان ادبیات است. آخر این چه فهرستی است که مخاطب نام تمام کتاب‌های یک نویسنده را آورده ولی دریغ از نام کتاب‌های شاخص ۲۵ سال اخیر؟ یادتان باشد این فهرست که به دست این‌وآن برسد جز آبروریزی ثمری ندارد. طبیعی است به همه نویسندگان و آثاری که در این فهرست ۱۵۰ تایی هستند توهین نمی‌کنم ولی بله به تعداد زیادی از آن‌ها توهین می‌کنم که داستان نمی‌فهمند اما داستان‌شان در این فهرست وجود دارد. به مخاطبانی هم که در این نظرسنجی شرکت کرده و نام این آثار را اعلام کرده‌اند صریح می‌گویم بیشتر کتاب بخوانید. به برگزارکنندگان این برنامه هم اعلام می‌کنم روش‌های دقیق‌تری برای معرفی آثار برتر در پیش بگیرید. کلام آخر این‌که شرم کنید خانم‌ها و آقایان! با چنین فهرستی می‌خواهید ادبیات ما را به مردم معرفی کنید؟ شرم کنید.» باز کردن / نظر دهید

2022-01-25 09:29:32 متن کامل مطالب امروز سه شنبه 5 بهمن را در فایل پی.دی.اف بخوانید:
روزنامه سازندگی، گروه ادبیات و کتاب باز کردن / نظر دهید

2022-01-25 09:29:13 امروز سه‌شنبه 5 بهمن در روزنامه سازندگی (گروه ادبیات) می‌خوانید:


گفت‌وگوی سمیرا سهرابی با محمد کشاورز به‌مناسبتِ انتشار مجموعه‌داستان «کلاهی که پس معرکه ماند»
فقط طنز می‌تواند از پسِ تناقصِ جامعه ما برآید

موقعیت بعضی از داستان‌ها از ایده تا اجرا پر از تناقض و طنز است. زمانی سردبیر وقت مجله آدینه، اصطلاحی به کار برد تحت عنوان حضور پدیده‌های ناهم‌زمان در یک زمان. به گمان من به‌جا بود و هنوز هم تا اطلاع ثانوی کاربرد دارد. به عبارتی جامعه ما و خاورمیانه معاصر پر هستند از پدیده‌های ناهم‌زمان در یک زمان. پر از تناقص. فقط طنز می‌تواند از پس چنین ناهنجاری و تناقصی برآید. وقتی این تناقض‌ها بنا به ماهیت خود موقعیت طنز‌آمیزی برای شخصیت‌ها ایجاد می‌کنند منِ نویسنده گریزی از نوشتنش ندارم. موقعیت متناقض را جز با زبان طنز نمی‌شود بیان کرد. بیان چنین تناقضی با هر شیوه دیگر خود نوعی نقض غرض می‌شود...

رضا فکری: مواجهه‌ آدم‌ها با بحران‌ها («کلاهی که پس معرکه ماند» روایت کسانی است که در فیلمِ زندگیِ خود قهرمان هستند)

آنچه در تمامی نُه داستان کتاب، بارزتر از باقی عناصر به چشم می‌آید، همین مواجهه‌ آدم‌ها با شرایط بحرانی و رویکردهایشان برای حل مسأله‌ است. آنها هیچ‌گاه موجوداتی معمولی و در نقطه‌ای میانه‌ طیف نیستند؛ یا به تمامی خیرند، یا کاملا در سویه‌ شر قرار دارند. کسانی که در فیلم زندگی خود قهرمانانی هستند که با طرفداران‌شان هم‌پیمان شده‌اند تا نهایت توان‌شان بجنگند و پیروز بیرون بیایند و در این راه، هر ترفندی که در چنته دارند به میدان آورند...


https://s6.uupload.ir/files/sazandegi-12_ighe.jpg

کانال داستان ایرانی
@dastanirani2 باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 09:33:42 متن کامل مطالب امروز دوشنبه 4 بهمن را در فایل پی.دی.اف بخوانید:
روزنامه سازندگی، گروه ادبیات و کتاب باز کردن / نظر دهید

2022-01-24 09:33:21 امروز دوشنبه 4 بهمن در روزنامه سازندگی (گروه ادبیات و کتاب) می‌خوانید:


سمیرا سهرابی: آدم‌‌ها و حواها («سیب‌های سیاه» روایتی از ردپای نیستی، فقدان، گم‌شدگی و مرگ است)
نویسنده در هر کدام از داستان‌های این مجموعه دست به روایت آن بخش از زندگی می‌زند که عمدتا ردپای نیستی، فقدان، گم‌شدگی و مرگ در جای‌جای آن به چشم می‌خورد و تبدیل به تهدید بزرگی برای میل به بقا می‌شود تا در کشاکش میان مرگ و زندگی، بودن و نبودن و تقلا برای ادامه‌دادن، موقعیت‌های داستانی با پیشامدهایی غیرقابل پیش‌بینی شکل بگیرد و در کنار آن با استفاده از تمهیدات داستانی و پرداخت به جزییات و فضاسازی، حرکت در روایت ایجاد شود و مخاطب در بطن داستان و در همراهی با آن قرار بگیرد...

مونا آلاشتی: دلِ تاریکِ آفریقا (لوكاس برفوس در «صد روز»، مثلِ تری جرج در «هتل رواندا»، روایتی دیگر از نسل‌کشی می‌دهد)
خواننده‌ای که فیلم مشهورِ «هتل رواندا»ی تری جُرج را دیده و متاثر شده، مطمئنا حالا با خواندن رمان «صد روز» همان حس را تجربه خواهد کرد، این‌بار از منظری دیگر. «صد روز» اولین رمان لوکاس بارفوس شباهت‌های آشکاری با «دل تاریکیِ» جوزف کُنراد دارد. بارفوس پرتره‌ای بی‌نظیر از نفوذ غرب در آفریقا ترسیم می‌کند و محکومیت ویرانگری حاصل از اقدامات قدرت‌های غربی و مداخله آنها به طرزى هنرمندانه در اين اثر به چشم مي‌خورد...

فاطیما احمدی: آغاز به کار دومین نمایشگاه کتاب مجازی تهران
پس از تجربه سی‌ودو نمایشگاه بین‌الملی کتاب تهران، حالا نمایشگاه مجازی کتاب تهران، دومین دوره خود را شروع کرده است؛ شروعی در بحبوبه مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌هایی که همچنان پابرجا است و خرید کتاب را برای اقشار مختلف مردم سخت و گاه حتی غیرممکن کرده است. آمار فروش کتاب در دوره پیش نیز این را نشان می‌دهد. نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران فروشی تقریبا 64 میلیارد تومانی داشت که در قیاس با سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی تهران، فروش پایینی است. در آخرین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، بالای 95 میلیارد تومان فروش کتاب ثبت شده...

https://s6.uupload.ir/files/sazandegi-12_o1ai.jpg

کانال داستان ایرانی
@dastanirani2 باز کردن / نظر دهید

2022-01-23 09:30:47 متن کامل مطالب امروز یک شنبه 3 بهمن را در فایل پی.دی.اف بخوانید:
روزنامه سازندگی، گروه ادبیات و کتاب باز کردن / نظر دهید

2022-01-23 09:30:26 امروز یک‌شنبه 3 بهمن در روزنامه سازندگی (گروه ادبیات) می‌خوانید:


آترا عاکف: آینده آدم‌های ماشینی (کازئو ایشی‌گورو در «کلارا و خورشید»، از انقلاب هوش مصنوعی می‌گوید)

«کلارا و خورشید»ِ کازوئو ایشی‌گورو اخطاری بی‌سروصدا و عجیب‌وغریب را اعلام می‌دارد: این آدم‌های ماشینی ممکن است هرگز شورش نکنند. درعوض، ایشی‌گورو آینده‌ای را متصور است که در آن رُبات‌ها به سادگی کارهایی را که ما از آنها می‌خواهیم انجام می‌دهند و با خونسردی فشار هر وظیفه‌ کوچک و ناراحت‌کننده‌ای را تحمل می‌کنند. این رمان برای ما صبری پیوسته نیرو‌بخش به ارمغان می‌آورد که ابتدا نسبتا صلح‌آمیز است-تا زمانی که وحشتناک به نظر آید...

ایشی‌گورو یک آینده‌پژوه یا حتی یک واقع‌گرا نیست؛ او یک فرد اخلاق‌گرا است که یکی از آینه‌های شکسته‌ کلارا را در مقابل استفاده و اتلافِ نسلِ ما بالا نگاه داشته است. شیوه‌ بیان خالصانه و نسبتا رسمی کلارا، کتاب را به یک داستان بدل می‌کند. کلارا به ما نشان می‌دهد که چطور با آغوش باز می‌پذیرد تا قلبش به درد آید. ایشی‌گورو این‌گونه استدلال می‌کند که اگر به او اجازه‌ این کار را بدهیم، این ما هستیم که درد می‌کشیم...

مریم طباطبائیها: آینده جهان به روایت کازئو ایشی‌گورو

در یک روز شنبه خنک و روشن اواخر ماه اکتر سال 1983 احتمال وقوع جنگ هسته‌ای میان دو ابرقدرت جهان، یک‌چهارم میلیون نفر آدم را به خیابان‌های مرکز لندن کشاند. در میان آنها نویسنده جوانی به‌نام کازوئو ایشی‌گورو هم که به‌تازگی اولین رمان خود را منتشر کرده بود حضور داشت. مادر ایشی‌گورو از بمباران اتمی ناکازاکی در سال 1945 به‌سختی جان سالم به‌در برد، بنابراین حضور او در راهپیمایی آن روز به‌عنوان یک وظیفه شخصی قلمداد می‌شد. او به همراه گروهی از دوستان همفکرش شعارهایی داد و خواستار انصراف غرب از انبارکردن سلاح‌های هسته‌ای شد-امید به اینکه شرق هم به‌سرعت از آنها پیروی کند.


https://s6.uupload.ir/files/sazandegi-12_v1pp.jpg

کانال داستان ایرانی
@dastanirani2 باز کردن / نظر دهید

2022-01-23 09:24:34 باز کردن / نظر دهید

2022-01-22 09:34:57 متن کامل مطالب امروز شنبه 2 بهمن را در فایل پی.دی.اف بخوانید:
روزنامه سازندگی، گروه ادبیات و کتاب باز کردن / نظر دهید