حرف زدی. قوطی رو از دستش گرفتم و گفتم: مرسی. نشست رو تختش. صند | 🔖دا̑س̑̑ـ̑̑ـ̑̑ت̑̑ـ̑̑ـ̑ــــــا̑ن̑̑ـ̑̑ـ̑̑ڪ̑̑ـ̑̑ـ̑ــــده🔖
حرف زدی.
قوطی رو از دستش گرفتم و گفتم: مرسی.
نشست رو تختش. صندلی رو به سمتش چرخوندم که روبهروش باشم. در قوطی رو باز کرد و گفت: دیشب رو همین تخت به یادت جق زدم. دوست داری بدونی بیشتر به یاد کجات حشری میشدم؟
من هم در قوطی رو باز کردم و گفتم: به نظرت دوست دارم چنین چیزی رو بدونم؟
-حتی کنجکاو هم نیستی؟ اصلا من هیچی، واقعا کنجکاو نیستی که بدونی کجاهای بدنت برای بقیه سکسی تر و جذاب تره؟ یعنی میخوای بگی حتی یک بار هم بهش فکر نکردی؟ یا اصلا یکی هم نبوده که مثلا بهت بگه عجب کون محشری داری؟
+تو که دیدی چه تیپی میزدم. تو خیابون هیچ وقت تیپ چسب و اندامی نزدم که کَسی متوجه برجستگیهام بشه. نهایتا در مورد چهرهام نظر میدن.
-تو خونه چی؟
+تو خونه هم لباس پوشیده تنم میکنم. اکثرا با پیراهن و دامن هستم. یا سارافون و شلوار معمولی.
-تو جمع دوستات چی؟
+جلوی دوستام خیلی راحت ترم. گاهی حتی لباسای مجلسی نیمه لختی هم میپوشم و تو مهمونیهای مختلطشون شرکت میکنم. اما خب نهایتا من دوستایی ندارم که اینطوری مثل تو حرف بزنن. بهم پیشنهاد دوستی یا همون رابطه زیاد داده میشه، اما تا حالا نشده یکی درباره اندام جنسیم حرف بزنه.
-یعنی حتی یک بار؟! اینقدر دوستای گاگولی داری؟!
+راستش یه دوست فروشنده دارم. بوتیک لباس داره. همونی که میرم پیشش تا لباسم رو عوض کنم. چند روز پیش که بهش گفتم میخوام تیپ اندامی بزنم، یه کوچولو بهم رسوند که باسن و رونهام، رو فرم و جذابه.
-کونت که حرف نداره. در عجب اون دوستای احمقت هستم که چطور همچین کون همه چی تمومی جلوشون بوده و اصلا به روت نیاوردن.
+همه ما با آدمایی شبیه خودمون دوست میشیم. من روم نمیشه درباره اندام جنسی بقیه نظر بدم. قاعدتا دوستام هم مثل خودم هستن.
-اشتباه میکنی. آدم باید از زیباییها لذت ببره. چی زیباتر از اندام سکسی یک آدم؟ فقط یک موجود ابله، چشم خودش رو روی همچین چیزی میبنده. خب بگذریم. بریم سر وقت بحث خودمون. حدس بزن بیشتر به یاد کجات جق زدم. راستی تو هم جق میزنی؟
+نه.
-یعنی پنج ساله که نه کُس دادی و نه جق زدی و اصلا ارضا نشدی؟
+دقیقا.
-میگن مطلقه جماعت تشنه کیره. چطوری تحمل کردی؟
+تو کشور ما در مورد مطلقهها زیاد چرت و پرت میگن، اینم یکیش.
-سایز سینههات هشتاده؟
+آره.
-سایز سینههای من چنده؟
+فکر کنم هفتاد.
-خوبه تو ممه شناسی گاگول نیستی. خب حدس میزنی یا نه؟
با تمام وجودم دوست داشتم ازش خواهش کنم که این بازی لعنتی رو تموم کنه، اما یقین داشتم که اگه ضعفم رو ببینه، بدتر میکنه. یک نفس عمیق برای کنترل اعصابم کشیدم و گفتم: سینههام؟
-نه. حدس بعدی؟
+باسنم؟
-نه.
+دیگه حدسی ندارم.
-اوج جق دیشبم و لحظهای که داشتم ارضا میشدم، به یاد لبهات بودم.
+الان باید تشکر کنم؟ یا خوشحال بشم؟
-نمیخوای ازم بپرسی که کِی قراره شرطمون رو عملی کنم و ازت لب بگیرم؟ دوست داری همین الان انجامش بدیم؟
+اگه قراره هر بار من رو روی تختت بخوابونی و به بهونه لب گرفتن، پات رو بذاری بین پاهام و زانوت رو بمالی به جلوم، ترجیح میدم که زودتر انجامش بدی.
-چرا میگی جلوم؟ خجالت میکشی بگی کُسم؟ اصلا تا حالا از کلمههای کُس و کون و کیر استفاده کردی؟
+نه.
-حتی جلوی آینه و به خودت هم نمیگی که عجب کُس و کونی دارم؟
+نه.
-پشمای کُست رو چطوری میزنی؟
+پوست بدنم به تیغ حساسیت داره. برای همین چند سال پیش لیزر رفتم و هر شش ماه یک بار، بازم میرم که مطمئن بشم دیگه موی زائد نداشته باشم.
-پس تو هم مثل من از موی زائد متنفری؟
+انگار بالاخره یک نقطه اشتراک پیدا کردیم.
-منم لیزر رو از