Get Mystery Box with random crypto!

#عرفان_تطبیقی #شماره۱۶۲ تبارشناسی و گونه شناسی عرفان تطبیقی | دوستان حكمت و معرفت

#عرفان_تطبیقی #شماره۱۶۲
تبارشناسی و گونه شناسی عرفان تطبیقی در ایران

محمد حسن یعقوبیان

اشاره:
ایران، از یک سو با داشتن گرایشات شهودی و عرفانی در فرهنگ خود و از سوی دیگر، به عنوان چهارراه تمدّن و خصیصه بینانیّت فرهنگی، تنوّع و تکثّر دینی و عرفانی را در طول تاریخش تجربه نموده است. در مواجهه با این تنوّع معنوی، رویکردهای مختلف التقاطی، تاثّر و تغذیه و کلامی-الهیاتی، شکل گرفته است که متمایز از عرفان تطبیقی است که از دوگانه کاذب-حقیقی و نفی دیگری عبور می کند و معطوف به فهم دوسویه است. این رویکرد تطبیقی از ابوریحان بیرونی و داراشکوه تا هانری کربن و ایزوتسو و شایگان در معاصرین، دارای گونه های مختلف تشابه، تناسب، تطابق، میان فرهنگی و تحلیلی بوده است. این گونه ها به لحاظ روش، جهت و پارادایم و مدل تشابه و تمایز، متفاوتند. گرچه غلبه منطق و مدل تشابه به اَشکال گوناگون آن در رویکردهای مختلف، تمایزات را از نظر دور داشته و روش تطبیقی را مسبوق به حقیقت به کار برده است. اما با ساخت گرایی معتدل و حفظ موازی تشابه و تمایز و گفت و گو با دیگری، امکان بهتر عرفان تطبیقی میّسر می گردد.

1- مقدمه:
سرزمین ایران، همانگونه که فرهنگ شرقی چنین است با شهود و اشراق و عرفان گره خورده است و از آنجا که به لحاظ جغرافیایی، به عنوان چهار راه تمدّن و به لحاظ فرهنگی، خصیصه بینانیّت یا دنیای میانجی را داشته، تنوّع فرهنگی نیز در آن نمود یافته، چنانکه عرفان گنوستی، بودائی و مسیحی، در گذشته آن، مشهود است. در ادامه نیز، ترابط و تبادل فرهنگی میان عرفان شرق و غرب، از ارتباط آئین میترائی و مانوی با فرهنگ رومی و مسیحی، توجّه ابوریحان بیرونی به دین و عرفان هندی و سفرهای میرفندرسکی تا تناسب عرفان هندی و اسلامی توسط داریوش شایگان، دنبال شده است. همچنین با عرفان انطباقی هانری کربن در مقیاس اهل کتاب و تلاشهای ایزوتسو در سنجش صوفیزم و تائوئیزم و مباحثی در مقایسه ابن عربی و اکهارت1، در سنجش عرفان مسیحی و اسلامی، این جریان امتداد یافته است. در دوران کنونی نیز، که فرهنگ ما با سیلی از عرفان ها و معنویّتهای نوظهور، روبرو شده، در کنار گرایش های متعدّدی از معنویّت درویشی مسلک و عرفان شریعت گرا و پروژه های معنویّت جریان روشنفکری، این تنوّع، پر رنگ تر شده است.
در مواجهه با این تنوّعات، در طول تاریخ ایران، رویکردهای مختلفی شکل گرفته است:
1-رویکرد تلفیقی و بعضا التقاطی که در گنوستیسیزم قدیم و یا برخی از فرقه های نوظهور نوین، مانند عرفان رام الله2 و عرفان کیهانی حلقه، مشهود است.3
2-رویکرد تاثیر و تاثّر و تغذیه در عرفان اسلامی در نسبت با عرفان مسیحی و هندی که محل بحث موافقان و مخالفان بوده است.4
3-رویکرد مبتنی بر خمیره ازلیّه که در میان قدما مانند شیخ اشراق، مطمح نظر بوده است، چنانکه سهروردی در کنار شهود تجربی، شهود معنوی و عرفانی را دارای حجیّت معرفتی می داند:
«فکذا نشاهد من الروحانیات اشیاء ثم نبنی علیها العلوم الالهیه.»5 و بر مدار چنین شهوداتی  و مبتنی بر مبنای خمیره ازلیه و خمیره مقدسه6 مباحثی مانند مُثل افلاطونی را با  ایزدان و فرشتگان مزدیسنایی تفسیر کرده و مباحث هرمسی و زروانی و یونانی را در مباحث خود به خدمت گرفته است.
4-اما رویکرد پر رنگ، رویکرد الهیاتی و کلامی، با گرایش شریعت محور بوده است که غالبا مواجهه ای سلبی و همراه با دوگانه های کاذب و حقیقی و حق و باطل، بوده است. البتّه دوگانه عرفان کاذب-حقیقی، گاه در میان عارفان با تفکیک کشف رحمانی و شیطانی و نقد عارف نماها و شبه عرفانها و جهله صوفیه مطرح شده که در مباحث مختلف ابن عربی یا کسراصنام الجاهلیه ملاصدرا7 مشهود است اما متمایز از دوگانه الهیاتی و کلامی است که در رویکرد متکلّمین وجود دارد و البتّه مبتنی بر دخالت و اهمیّت اعتقادات کلامی و منطق فرقه ناجیه بوده است. چنانکه از مباحث بغدادی8 تا معاصرین در مواجهه با عرفانهای نوظهور، قابل رصد است.9 اگرچه این رویکرد کلامی، گاه تلطیف شده و به اسم عرفان تطبیقی مطرح شده است اما یا با تصریح به همان مفروضات کلامی10، کوشیده خود را به عرفان تطبیقی نزدیک نماید و یا به زبان جدید ساخت گرائی، همان مسیر را دنبال کرده است…

#کانال_دوستان_حکمت_و_معرفت
https://t.me/joinchat/AAAAAD_s2rR-1QsTt-yZsg