Get Mystery Box with random crypto!

دوستان حكمت و معرفت

لوگوی کانال تلگرام doostanehekmatmarefat — دوستان حكمت و معرفت د
لوگوی کانال تلگرام doostanehekmatmarefat — دوستان حكمت و معرفت
آدرس کانال: @doostanehekmatmarefat
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.22K
توضیحات از کانال

معرفى تازه‌های فصلنامه علمی تخصصی اطلاعات حکمت و معرفت
ارتباط با ادمين:
@hekmatvamarefat

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2022-07-04 04:26:25 #زندگی_خوب_در_میان‌سالی_و_سالمندی #شماره۱۶۱ #اندیشه_و_نظر
یادی از یوزف فان‏اس، خالق «کلام و جامعه»

اولریش رودولف
ترجمه زکیه آزادانی*

نوشتۀ حاضر ترجمه و تلخیصی است از مقاله‏ای که اولریش رودولف، استاد تمام رشتۀ مطالعات اسلامی در دانشگاه زوریخ و سرویراستار مجموعۀ ارزشمند «فلسفه در جهان اسلام» به یاد استاد فقید خود نگاشته است و در شمارۀ آتی مجلۀ آلمانی DER ISLAM منتشر خواهد شد. یوزف فان‏اس، اسلام‏شناس برجسته و استاد دانشگاه توبینگن که عمر خود را صرف پژوهش و تحقیق در حیطۀ تاریخ اندیشۀ اسلامی و به خصوص دربارۀ کلام اسلامی کرده بود، در بیستم نوامبر سال گذشتۀ میلادی چشم از جهان فروبست. آنچه او را در جایگاهی ممتاز قرار می‏دهد، نگاه ژرف وی به بافت اجتماعی و سیاسی است که اندیشه بر بستر آن بالیدن می‏گیرد. از فان‏اس تألیفات بسیاری به چاپ رسیده است، اما شاید بتوان مجموعۀ شش جلدی «کلام و جامعه» را که خیلی زود تبدیل به یک اثر مرجع در حوزۀ خودش شد، مهم‏ترین و تحسین‏برانگیزترین اثر این پژوهشگرنامدار به حساب آورد. خوشبختانه نخستین جلد این مجموعه به زبان پارسی ترجمه و منتشر شده است و ترجمۀ دیگر مجلدات آن نیز در راه است. رودولف در این نوشتۀ کوتاه، نخست مروری بر مسیر اندیشه‏ورزی فان‏اس دارد و در ادامه، به معرفی و بررسی مختصر تألیفات وی می‏پردازد و با بیانی گویا دیدگاه خاص او را در جریان شکل‏گیری این آثار توصیف می‏کند.
 
 
یوزف فان اس در بیستم نوامبر 2021، در سن 87 سالگی در توبینگن درگذشت. با درگذشت او، حوزۀ مطالعات اسلامی نه تنها نماینده‏ای مهم را از دست داد که پژوهش در باب کلام اسلامی در سده‏های نخستین را بر مبنایی جدید قرار داده و برای دهه‏ها در محافل متخصصان این رشته مورد ستایش و احترام واقع شده بود، بلکه در غم از دست دادن دانشمندی عزادار شد که جذابیتش از مرزهای حوزۀ رشتۀ تخصصی او فراتر رفته بود: در قلمرو عمومی علمی-فرهنگی آلمان (این واقعیت را اعطای نشان خدمات شایان پروس در سال 2009 به او اثبات می‏کند)، در جامعۀ علمی بین‏المللی که از او با اعطای جوایز متعدد و عضویت در آکادمی‏های مختلف تجلیل کرد و نیز در جهان اسلام -از ایران تا مراکش- که او را همواره مورد احترام قرار داده‏اند و شاید بتوان گفت که این بهترین نشان افتخار برای یک پژوهشگر مطالعات اسلامی است.
اساس شکل‏گیری آثار پربار فان‏اس در دانشگاه بُن نهاده شد. او از سال 1953 در این دانشگاه یادگیری دروس مطالعات اسلامی، فلسفه و زبان‏های شرقی را آغاز کرد و عمدتاً در درس‏های اوتو اسپیس شرکت می‏کرد. در همین جا بود که فان‏اس همسر آیندۀ خود را هم ملاقات کرد. ماری لوئیز برمر که رسالۀ دکتری‏اش را دربارۀ خاطرات درویشِ ترک، آشچی دده ابراهیم نوشته بود، دوران جوانی‏اش را در ازمیر و آنکارا گذرانده و با زبان و زندگی روزمره در آنجا کاملاً آشنا بود، بنا بود با تجربه‏های خود و روحیۀ انتقادی‏اش تا پایان عمر هم‏صحبت نخست فان‏اس باقی بماند. فان‏اس هم رساله‏اش را با راهنمایی اسپیس نوشت، اما حتی در همان زمان هم توجهش بیشتر به شرق‌شناس اهل فرانکفورت، هلموت ریتر معطوف بود. فان‏اس ریتر را تحسین می‏کرد، زیرا چنان که بعدها او را توصیف می‏کند، ریتر می‌توانست «موسیقی متون» را بشنود.1 چنین پیوند ایده‏آلی که شناخت تاریخ اندیشه را با ظرافت و حساسیت ادبی همراه می‏کرد، تبدیل به الگویی برای رسالۀ دکتری فان‏اس شد. رسالۀ او به حارث محاسبی، صوفی مهم قرن سوم هجری (نهم میلادی) می‏پردازد. این رساله علاوه بر تحلیل‌های گسترده، شامل ترجمۀ آلمانی مستندات متنی متعددی است که اندیشۀ محاسبی را به بیان درمی‌آورد2.
پس از تحصیل در بن، فان‏اس از سال 1959 به عنوان دستیار در گروه آموزشی شرق‏شناسی در فرانکفورت مشغول به کار شد. البته آنجا دیگر توسط ریتر اداره نمی‏شد، بلکه اکنون تحت مدیریت رودولف سلهایم قرار داشت. توجه فان‏اس در این دوران به کلام «متأخر» معطوف شد، یعنی به تحول و توسعه‏ای که کلام در قرون پس از دورۀ غزالی (متوفی 505/1111) پیدا کرده بود. این موضوع به خوبی با علایق فلسفی او سازگار بود، اما پرداختن به چنین موضوعی در آن زمان نیاز به توجیه داشت. در واقع، تصویری که در آن دوره از کلام اسلامی وجود داشت، اساساً بر پایۀ مختصاتی شکل گرفته بود که لونیس گاردت و ژرژ آناواتی آن را در کتابشان با عنوان «درآمدی بر کلام اسلامی» ترسیم کرده بودند.3 رویکرد آنها نوآورانه بود، زیرا برای نخستین بار دیدگاهی را که به تدریج در کلام مسیحی و علوم دینی تطبیقی شکل گرفته بود…
#کانال_دوستان_حکمت_و_معرفت https://t.me/joinchat/AAAAAD_s2rR-1QsTt-yZsg
230 viewsedited  01:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-08 20:39:41
#کانال_دوستان_حکمت_و_معرفت

https://t.me/joinchat/AAAAAD_s2rR-1QsTt-yZsg
411 viewsedited  17:39
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 17:30:17 ‍ #زندگی_خوب_در_میان‌سالی_و_سالمندی #شماره۱۶۱
معراجِ جنینی
(مراحل مختلف رشد آدمی، از نگاه مولانا)
ایرج شهبازی
تهیه و تنظیم: صدیقه اولین چهارسوقی

مقدمه
انسان، مانند بسیاری از موجودات و شاید هم مانند همۀ موجوداتی که در این دنیا هستند، در طول زندگی خود، مراحل گوناگونی را پشت سر می‌گذارد. طبیعی‌ترین و جاافتاده‌ترین تقسیم‌بندی برای مراحل گوناگون زندگی انسان این است: دورۀ جنینی، دورۀ کودکی، دورۀ نوجوانی، دورۀ جوانی، دورۀ میان‌سالی، دورۀ پیری و دورۀ کهن‌سالی. دربارۀ این دوره‌ها البته اتفاق نظری میان دانشمندان وجود ندارد؛ چراکه این مسأله به شدت نسبی است؛ یعنی بستگی تمام به زمان و مکان و اوضاع و احوال دارد. در دوره‌های تاریخی گوناگون و نیز در اقلیم‌های متفاوت، این تقسیم‌بندی‌ها تغییر می‌کنند. ممکن است در یک دورۀ تاریخی و در سرزمینی خاص که رضایت از زندگی وجود دارد و اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مناسب است، حتی افراد شصت ساله و هفتاد ساله هم جوان به حساب آیند و البته در برخی دیگر از دوره‌های تاریخی و در سرزمین‌هایی خاص هیچ بعید نیست که افراد چهل ساله و پنجاه ساله هم پیر به شمار آیند؛ بنابراین اگر از دورۀ جنینی بگذریم، نمی‌توان به‌طور قاطع حدود دیگر دوره‌ها را مشخص کرد.
هیچ تردیدی وجود ندارد که یک شخص، در مراحل مختلف عمر خود، بر یک حال و وضع باقی نمی‌ماند و هم‌زمان با وارد شدن در هر مرحله، ممکن است تمام یا بخش اعظم معیارهای او عوض شوند. هم‌زمان با رشد انسان، نگاه او به مقولات اصلی زندگی هم تغییر می‌یابند و او درک متفاوتی از خدا و انسان و جهان و دین و اخلاق و جامعه و خانواده و خودش به دست می‌آورد. نگاه جوانان به زندگی با نگاه نوجوانان و کودکان تفاوت‌های بنیادینی دارد و به همین منوال خواسته‌ها و احساسات و باورهای افراد در زمان پیری با دیگر مراحل رشد او تفاوت‌های جدی دارد؛ بنابراین یکی از مهم‌ترین کارهایی که هر انسانی باید برای خود انجام دهد، این است که دانش مناسبی دربارۀ دوره‌های مختلف زندگی خود داشته باشد، تا بتواند در عین بهره‌مندی کامل از مرحله‌ای که در آن قرار دارد، خود را برای مراحل بعدی آماده کند.
مراحل گوناگون رشد انسان را می‌توان از چشم‌اندازهای گوناگون بررسی کرد و البته بیش از همه در زمانۀ ما، در دانش روان‌شناسی راجع به رشد انسان و مراحل گوناگون زندگی او تحقیق و تأمل شده است، اما فیلسوفان و علمای اخلاق و جامعه‌شناسان و پزشکان و دیگر دانشمندان هم البته به این موضوع مهم می‌اندیشند و دربارۀ آن سخن می‌گویند. عارفان، ادیبان و شاعران نیز بی‌آن‌که به‌طور تخصصی دربارۀ مراحل رشد انسان تحقیق کنند، هر کدام فراخور دانش و تجربۀ خود دربارۀ این موضوع مهم سخنانی قابل تأمل دارند و مطالعۀ آنها می‌تواند از جهاتی ویژه، پرتوهایی بر این مسألۀ مهم بیندازد.
#کانال_دوستان_حکمت_و_معرفت https://t.me/joinchat/AAAAAD_s2rR-1QsTt-yZsg
526 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 17:11:25 ‍ #زندگی_خوب_در_میان‌سالی_و_سالمندی #شماره۱۶۱
مروری کوتاه بر نظریه‌های میان‌سالی؛
از بحران افسردگی تا فرصت های طلایی
سمیرا انتظاری

اشاره
تا قبل از قرن بیستم، فاصلۀ زمانی کوتاهی تکالیف مرتبط با اوایل بزرگ‌سالی را از تکالیف دوران پیری جدا می‌کرد و امید به زندگانی بسیار اندک بود. اما امروزه به‌علت پیشرفت‌های علوم پزشکی و بالا رفتن میزان آگاهی و بینش افراد به سبک زندگی و توجه به بهداشت و سلامت روانی، امید به زندگانی افزایش یافته است. همین امر باعث شده است بین دورۀ جوانی تا سال‌خوردگی فاصلۀ زیادی ایجاد شود به‌نحوی که فرد وقتی وارد میان‌سالی میشود افول خود را نادیده می‌گیرد. از طرفی انتقال از جوانی به بزرگ‌سالی عموماً همراه با ثبات در ایفای نقش‌های جدید خانوادگی، شغلی، اجتماعی، فرهنگی و دستیابی به سطح بالاتری از رشد یافتگی مداوم است. بنابراین جریان رشد امری پیوسته و مداوم است به‌نحوی که هر دوره‌ای از رشد، سر آغاز رشد بعدی است.
 
     بحران میان‌سالی یک پدیده ی جهانی است. تلویزیون و فیلم ها دارای تصاویر فراگیری از افراد در حدود 40 ساله هستند که مانند نوجوانان رفتار می‌کنند. تبلیغات تلویزیونی نشان می دهند که اتومبیل های جدید سریع‌السیر، تعطیلات عالی یا جواهرات گران‌قیمت به کاهش بحران میان‌سالی کمک می‌کند. اما محققین و درمانگران دربارۀ این موضوع چه نظری دارند؟ آیا شیوه هایی برای توجه به چالش های دورۀ میان‌سالی موجود است؟ روان‌شناس معروف الیوت ژاک در مقالۀ سال 1965 خود با عنوان «مرگ و بحران میان‌سالی»، که در مجلۀ بین‌المللی روان‌کاو منتشر شده بود، به عبارت «بحران میان‌سالی» اشاره کرد. او این عبارت را به کار برد تا به زمانی اشاره کند که افراد بالغ میرایی خود را درک کرده و محدودیت خود را در زمان ناچیز زندگی روی زمین دریابند. در این بین بسیاری از متخصصان، پژوهشگران حوزۀ اجتماعی، روان‌شناسان، رسانه‌ها و... به‌صورت غیرعمدی به «بحران میان‌سالی» به‌منزله‌ی توصیفی برای تغییرات رفتار، هدف ها، تمایلات و عدم‌تمایلات، و جهت‌گیری عمومی زندگی اشاره می‌کنند، که گاهی بین سنین 30 تا 50 سالگی به وقوع می پیوندد. لانسبورگ (2012) مشخصاتی را برای میان‌سالی پیشنهاد می‌کند:
نیمی از زندگی به اتمام رسید: بسیاری افراد در مرحلۀ میان‌سالی با این اندیشه درگیر می شوند که نیمی از زندگی‌شان به اتمام رسیده است. به‌صورت ناگهانی این حس که زندگی ادامه دارد و همیشه زمان برای تکمیل کارهای مختلف و دستیابی به هدف های طولانی مدت زندگی هست، از بین می رود. چنین تفکراتی منجر به یک واکنش با غم و اندوه می شود، که در آن افراد برای باقیماندۀ فرصت هایشان در دستیابی به هدف ها و تکمیل کارها غصه می خورند. و احساس میرایی یک فرد برجسته تر می شود. در این مرحله، دیدگاه شخص از زندگی دچار تغییرات قابل‌توجهی می شود.
من که هستم؟: اغلب این بحران منجر به ارزیابی از خود می شود. اگر فرد هویتی را با توجه به یک شغل یا اهداف معین زندگی، یا فرزندانش توسعه داده باشد، این هویت به‌صورت بارزی دچار تغییر شده و یا با تغییرات یا ارزیابی های مجدد در این مرحله از دست می رود.
بنابراین مطابق با نظر لانسبورگ (2012)، برخی افراد در این مرحله به دنبال ایجاد یک خود جدید هستند که در تلاش برای بازیابی و جبران فرصت‌های ازدست‌رفته در دورۀ جوانی می‌باشد. در مقابل این بازیابی و استفاده از فرصت‌های پیش رو گاهی وقایعی مانند: طلاق، از دست دادن شغل، مرگ فرزند، بیماری جدی یک دوست یا فامیل نزدیک، یا دغدغه‌های مالی می‌تواند همین دوران را برای برخی دچار زوال و بحران جدی کند و برای برخی دیگر آن را به یک فرصت یا تجربۀ جدید مبدل سازد.
از طرفی پژوهش‌های رسمی و دانشگاهی در چند دهۀ اخیر روش هایی را برای نشان دادن نادرستی تفکر عمومی دربارۀ ”بحران میان‌سالی» به عنوان یک پدیدۀ جهانی و قابل پیش بینی ارائه داده است. به عنوان نمونه شبکۀ پژوهشی موسسۀ مک آرتور در زمینۀ توسعۀ میان‌سالی موفق (MIDMAC) در ایالات متحدۀ امریکا مطالعات فراوانی را برای بررسی بحران میان‌سالی اجرا می‌کند. در یک مطالعۀ همه جانبه و عمیق، تقریبا همۀ750 شرکت کننده عبارت «بحران میان‌سالی» را تشخیص دادند، اما فقط 23% آن‌ها چنین بحرانی را تجربه کرده بودند. از طرفی وقتی پژوهشگران پاسخ های دریافتی را مورد تحلیل قرار میدادند، دریافتند که فقط 8% از پاسخگویان از افزایش سن خود دچار پریشانی و آشفتگی بودند. 15 درصد باقی ابراز کردند که یک دورۀ آشفته را در سنین میانی خود داشته اند،
اما…

#کانال_دوستان_حکمت_و_معرفت
https://t.me/joinchat/AAAAAD_s2rR-1QsTt-yZsg
482 views14:11
باز کردن / نظر دهید