Get Mystery Box with random crypto!

راه نو(Dr BarahimiN)

لوگوی کانال تلگرام drbarahimin — راه نو(Dr BarahimiN) ر
لوگوی کانال تلگرام drbarahimin — راه نو(Dr BarahimiN)
آدرس کانال: @drbarahimin
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.15K
توضیحات از کانال

سلام به عزیزان،عضویت شما رو به کانال دکتر نسترن براهیمی خوشامد میگیم,درصورت تمایل به مشاوره یا سخنرانی با شماره زیر تماس بگیرید ۰۹۳۹۷۹۴۰۰۴۱
ارتباط با ادمین:
@Zahra_seif96

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

1


آخرین پیام ها 4

2022-07-24 19:32:30 مهم ترین چیزهای زندگی، از طریق
مذاکره به دست نمی آیند.

مذاکره با دیگران سر عشق و احترام، احساس خیلی بدی دارد و کل مسئله را زیر سؤال می برد.
اگر لازم است کسی را متقاعد کنید که دوستتان داشته باشد، هرگز شما را
دوست نخواهد داشت. اگر لازم است به کسی باج بدهید تا به شما احترام بگذارد، هرگز به شما احترام نخواهد گذاشت. اگر لازم است کسی را متقاعد کنید تا به شما اعتماد کند، در حقیقت هرگز به شما اعتماد نخواهد کرد.

با ارزش ترین و مهم ترین چیزها در زندگی، ذاتا ماهیتی غیرمعاملاتی دارند و تلاش برای مذاکره درباره ی آن ها، بلافاصله نابودشان می کند.

مارک منسن
216 views16:32
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 09:46:24 بهترین راه نه نگفتن:

۱. حواس کودکتان را پرت کنید.

وقتی در حال انجام کار اشتباهی است، به او بگویید: بیا یک کار جدید کنیم یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار می‌کنم!

۲. فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد.

۳. از افعال مثبت استفاده کنید.

مثلاً به جای اینکه بگویید: با دست خیس کتاب را ورق نزن، بگویید: دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن.

۴. محدودیت‌های کودک را اعلام نکنید؛ در عمل نشان دهید.
مثلاً وقتی در حال به هم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است، به جای اینکه بگویید کشو را به‌هم نریز، بگویید: بعد از کارت کشو را مرتب کن.

220 views06:46
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 20:52:29 معیار ازدواج حسابگریست یا عشق؟!


سخت شدن شرایط ازدواج در سالهای اخیر باعث شده تا فلسفه و ماهیت ازدواج ها به کلی تغییر کند.

تغییری که بسیاری از جوانان را به سوی شیوه های جدید زندگی اجتماعی مانند "ازدواج سفید" سوق داده و یا بسیاری از دختران را به ازدواج با مردانی همسن با پدران خود متمایل کرده است.

ازدواج در سال های اخیر به یکی از "معامله" های زندگی بدل شده است. اگر وضعیت بر همین منوال ادامه پیدا کند در سالهای آینده اضمحلال و از هم پاشیدگی کانون خانواده ها و به دنبال آن جامعه، دور از ذهن نخواهد بود.

امروزه یکی از معضلات پنهان جامعه ما شاید تغییر نگرش نسبت به ازدواج باشد.

کما اینکه درسالهای اخیر در جامعه شاهد تغییر نگرشی جدی نسبت به این مقوله از سوی جوانان هستیم.

شاید یکی از این تغییرات که امروز نمود عینی تری پیدا کرده بالا رفتن آمار ازدواج دختران با مردانی که تفاوت سنی بسیاری با آنها دارند، باشد.
تفاوت های سنی عجیب و غریبی که گاه شاید تا دو برابر سن دختر هم برسد و مصداق عینی این طعنه اجتماعی باشد که فلانی با مردی به سن پدرش ازدواج کرده است!

واقعیت این است که امروز، ازدواج یک کالا شده است.
اصولاً ارزش های خانواده سیال شده اند. یعنی اگر قبلاً یک رویه و شیوه، نیم قرن به عنوان یک "ارزش" تلقی می شد؛ امروز هر ارزشی ممکن است در کمتر از چند ماه و حتی چند سال تغییرکند.

به زبان ساده، موضوعی که تا دیروز یک ارزش خانوادگی محسوب می شد امروز ممکن است ضد ارزش و حتی ناهنجاری تلقی شود. مثلا اگر تا 10- 20 سال قبل طلاق یک پدیده مذموم و شوم بود، امروز یک پدیده عادی تلقی می شود.

یا اگر تا دیروز دوستی پسر و دختر یا صیغه، اصلاً در فرهنگ ما جایی نداشت، امروز ازدواج سفید به سرعت در حال رشد است و می رود تا جای ازدواج دایم یا حتی موقت را بگیرد.

در واقع سخت شدن شرایط ازدواج باعث شده تا پسران و دختران جوان به دنبال راهکارهایی باشند تا بتوانند راحت تر زندگی شان را سپری کنند و البته آنگونه که خودشان دلشان می خواهد! در واقع آنها به دنبال جایگزین هایی برای ازدواج هستند.

وقتیکه جوانان نمی توانند ازدواج کنند به دنبال راهکارهای جدیدی برای شبیه سازی زندگی مشترک می گردند.

در واقع برخلاف جوانان نسل دهه 50 و 60 که به خاطر شرایط فرهنگی جامعه آن روزگار نتوانستند خانواده تشکیل دهند و یا شریک جنسی داشته باشند و هنوز هم بسیاری از آنها در تجرد قطعی به سر می برند، نسل امروز فعالانه به دنبال راهکارهایی برای ارضاء نیازهای روحی و جنسی خودش است.
266 views17:52
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 07:38:21 ‍ #تجاوز به #حریم_شخصی کودکان، یعنی عدم آموزش «نـه»، گفتن؛

یعنی اگه فردا عمو یا خاله خواست بهت دست درازی کنه، همونطور که من حریمت رو رعایت نمیکنم و به «نـه» گفتن تو اهمیت نمیدم، اونا هم میتونن حریمت رو به اَشکال مختلف بشکنن و «نـه» گفتن و عدم علاقه تو، اصلا برای ما اهمیتی نداره!

عدم رعایت حریم شخصی بچه‌ها یعنی:
چون منِ بزرگسال زورم از تو بیشتره و چون من تو رو به دنیا آوردم، پس من مالک تو هستم و این منم که تصمیم میگیرم با جسم و روان تو چیکار کنم!

عدم رعایت حریم شخصی بچه‌ها یعنی:
فردا این بچه در بزرگسالی، خودش انواع دیگه‌ی تجاوز رو (حالا نمیدونیم جنسی، جسمی یا روانی) به کوچکتر از خودش مرتکب میشه چون توجیهش اینه:
چرا فقط من بهم زور گفته بشه؟! زورم به بزرگتر از خودم نمیرسید، کوچیک‌تر از خودمو که میتونم لِه کنم!

عدم رعایت حریم شخصی کودک یعنی:
غلط میکنی نمیخوای تو کادر دوربین باشی، من بزرگترِ توأم؛ پس من هر جور شده حریمت رو میشکنم و فیلم میگیرم و پخش میکنم و تو هیــچ کاری نمیتونی بکنی چون ابزار مَنی!

و انواع جنایات خاموش و روشن دیگه رو با شکستن حریم شخصی کودکان و رعایت نکردن حقوقشون باعث میشیم که به به همه ی ما کاملا مربوط میشه و چهار روز دیگه که ایام کهنسالی وارد ادارات شدیم و این بچه‌های حاصل از تربیت‌ غلط، پشت میز نشستن و انواع رفتار ناشایست رو با ما و بچه‌هامون کردن، اون وقت ریشه‌ش رو همین جاها و همین روزا باید جستجو کنیم!


285 views04:38
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 07:37:51 آلبرت انشتین از دانشگاه اخراج شد ولی فیزیک را با فرضیه هایش دگرگون کرد !

ونگوک در سراسر زندگی اش حتی یک تابلو هم نفروخت اما امروز آثارش میلیون ها دلار ارزش دارد !

گابریل گارسیا مارکز برای نوشتن رمان صد سال تنهایی سه سال در را بر روی خودش بست . در این سه سال همسرش برای آنکه از گرسنگی نمیرند حتی پلوپز خانه را هم فروخت اما در نهایت اثری بی مانند خلق شد و برای نویسنده اش جایزه ی نوبل ادبیات را به ارمغان آورد !

این آدمها هیچ نبوغ خاصی نداشته اند، نبوغ آنها در شناخت خود و فریاد کردن خویشتن خویش بوده است. نبوغ آنها در دنبال کردن راه منحصر به فرد خودشان بوده است.نبوغ آنها در تواناییشان در جور دیگری فکر کردن و نپذیرفتن "قوانین بعنوان یک اصل غیر قابل تغییر" بوده است.

نبوغ آنها در شهامت رو برو شدن با مشکلات است
256 views04:37
باز کردن / نظر دهید
2022-07-21 09:14:58 مولوی می‌گوید: "آدمی در اين عالم برای كاری آمده است"

مولوی با بیان آيه قرآنی «ولقد كرمنا بني آدم» اشاره میكند كاری كه يك انسان میتواند انجام دهد، به‌قدری بزرگ و خارق‌العاده است كه كوه‌ها و آسمان و زمين از انجام آن ناتوان هستند

به اعتقاد مولوی، آدمی برای انجام كاری معين به اين دنيا می‌آيد و اين كار، به‌قدری مهم و سنگین است كه ساير موجودات، توانايی انجام آن را ندارند.

اگر كسی هزاران كار ديگر در اين دنيا انجام دهد و كاری را كه به خاطر آن به اين دنيا آمده، انجام ندهد، گويی كه اصلا هيچ‌كاری انجام نداده است، انسان را فقط به‌خاطر انجام اين كار آفريده‌اند و مشغول‌بودن او به كارهای ديگر، به‌نوعی قرار‌گرفتن در مسیر افقی* زندگی است. اگر كسی كارهای زياد ديگری انجام دهد ولی آن كار بزرگ را انجام ندهد، گویي كه اصلا هيچ‌كاری انجام نداده است.

مولوي در فيه ما فيه ص 27 می‌گوید:

«در عالم يک چيزست که آن فراموش کردنی نيست، اگر جمله چيزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی، باک نيست و اگر جمله را بجای آری و ياد داری و فراموش نکنی و آنرا فراموش کنی، هيچ نکرده باشی. همچنانک پادشاهی ترا به ده فرستاد برای کاری معين، تو رفتی و صد کار ديگر گزاردی، چون آن کار را که برای آن رفته بودی، نگزاردی چنانست که هيچ نگزاردی، پس آدمی درين عالم برای کاری آمده و مقصود آنست، چون آن نمی گزارد پس هيچ نکرده باشد.»

برای درك بيشتر اين متن سمبلیک، بايد معنای باطنی آن را در نظر گرفت، نه معنایی كه از ظاهر كلمه برداشت می شود، كار در اين جمله، كار درونی است، كاری كه به قصد خودسازی و خودشناسی انجام می گيرد، كار درونی، انسان را به خودشناسی و خداشناسی هدايت می كند.

به اعتقاد مولوی،ظلومی و جهولی را از درون انسان می‌زدايد، باعث می‌شود انسان ابتدا خود را بشناسد و به واسطه اين شناخت، درك و ظرفيتی در وی پديد می‌آيد كه قادر به شناخت حقیقتِ می‌شود،پادشاهی هم كه در اين گونه جملات باطنی استفاده می‌شود،همان خدای درونی هر فرد می باشد كه منشا اوست

یکی از معلمین معنوی می‌گوید:

«شروع بكار كنيد، هر روز ذره‌ای، روی نفسانیات، هر روز به اندازه كافی، مشكلات خاص خود را دارد، كسی که می‌گويد من كار روی خود را فردا شروع خواهم كرد، واضح است كه هرگز روی خود كار نخواهد كرد، اگر ما زندگي‌مان را با دقت مشاهده كنيم، خواهيم ديد كه زندگي ما زيبا نيست، پر از ناراحتی و مشكلات بزرگ است.»

انتشارات سایه سخن
414 views06:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 18:34:00 مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید. هر دو حاضر شدند.

سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود. وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد. مرد تلاش می‌کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی‌تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت.

سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود. سقراط از او پرسید: «در آن وضعیت تنها چیزی که می‌خواستی چه بود؟»

پسر جواب داد: «هوا»

سقراط گفت: «این راز موفقیت است! اگر همان طور که هوا را می‌خواستی در جستجوی موفقیت هم باشی به دستش خواهی آورد. رمز دیگری وجود ندارد.»
367 views15:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 07:43:53 اگر خود را بدشانس میدانید، بخوانید

در مطالعه ای به دو گروه افرادی که از قبل خود را خوش شانس و بدشانس معرفی کرده بودند روزنامه ای داده می شود و از آن ها خواسته می شود آن را ورق بزنند و بگويند چند عکس در آن هست.
تصویر يک آگهی بزرگ (نیم صفحه) با این مضمون نیز وسط روزنامه قرار داده شده است:
به سرپرست اين مطالعه بگوييد که اين آگهی را ديده ايد تا ۵۰ دلار پاداش بگیرید!
اکثر افرادی که خود را بدشانس معرفی کرده بودند آگهی را نديدند، اما اغلب افراد خوش شانس متوجه آن شدند.

این مطالعه نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبی تر از افراد خوش شانس هستند و اين فشار عصبی، توانايی آن ها در توجه به فرصت های غيرمنتظره را مختل می کند.
افراد خوش شانس در واقع آدم های راحت تر و بازتری هستند، در نتيجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه در جستجوی آن هستند را خوب می بينند.
365 views04:43
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 07:43:05 آدم ها ، متعلق به خودشان اند .
هیچ کس را نمی شود با زور و با اجبار ، برایِ خود کرد .
باید پذیرفت که هیچ علاقه و هیچ تعهدی تضمینِ علاقه و تعهدِ متقابل نیست!
وابستگی و دلبستگی هایِ بی فرجام را بیش از اندازه ، کش ندهید!
آدمی که نمی خواهد باشد ، با اصرار ، شاید بمانَد ؛
ولی آخرش روزی ، جایی ، همه چیز را رها کرده و خواهد رفت!
آدم هایِ بلاتکلیف را نگه ندارید ،
اجازه بدهید در انتخابِ مسیر و مقصدشان آزاد باشند .
اگر ماندنی باشند که می مانند ،
و اگر رفتنی باشند ، همان بهتر که زودتر بروند!
سقوط از طبقه ی اول ؛
عوارض و دردش به مراتب ، کمتر از سقوط از طبقات بالاتر است.
341 views04:43
باز کردن / نظر دهید
2022-07-19 08:56:22 پرت کردن میان گرگ‌ها

این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد؛

در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود؛ بلکه به شکلی غیر مستقیم و نامریی، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها، بن بست ها، یاس ها، نا امیدی ها؛ بدبختی های شدید و پی در پی مالی، شخصی و شغلی، روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند...

در چنان شرایطی، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار حکومت، شعر، سیاست، فرهنگ، ادبیات، هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد، یا خودکشی میکرد، یا فرار میکرد، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت؛ بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت...

در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند "گرگها" ؛ گرگ هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند،

و نهایتاً او را محاصره ی خود گرفته و تکه پاره می کردند؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقه ی بسیار بکار می گیرند.

پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف جامعه، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسر..!
444 views05:56
باز کردن / نظر دهید