اکهارت تله

2022-06-23 06:51:58 ذهن می گوید که اگر من به این لحظه اجازه دهم که همان‌طور که هست باشد هیچ چیز هرگز تغییر نخواهد کرد.
اما حقیقت عمیق تر این است که اگر من از نظر درونی در حالت خصمانه با این لحظه باشم
نهایتاً هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد چون آن آگاهی قدیمی است که خودش را در مکان
ابقا می کند .
آگاهیِ نفسانی ،آگاهیِ یکی شدن با ذهن،
آگاهی هویت گرفته با اشیاء خودش را با جنگیدن با آنچه که هست ابقا می کند.
چگونه شخص میتواند با بودش این‌لحظه بحث کند؟
وقتی شما تشخیص می‌دهید که کل کیهان به هم پیوسته است و پیوستگی درونی دارد،
هر چیزی در کیهان ، کاملاً در ارتباط درونی است. فیزیکدانان آن را می‌دانند، پس هیچ چیزی نیست که اتفاق بیفتد "و یک چیز مجزا باشد"
آن با تمامیت در اتصال است و در میان تمامیت معنا دارد .
در موارد بسیار زیادی شما هرگز نمی توانید از طریق درک ذهنیِ خود، سر در آورید که چگونه یک رویداد که بی معنی به نظر می‌رسد،
و چنان به نظر می رسد که گویی نباید رخ دهد، توسط تمامیت به میان آورده شده است .
(چون هیچ گاه ذهن انسانی نمی تواند قطعه‌ای از تمامیت را درک کند)
خیلی ادعای بزرگی است که باور شود جز از طریق ذهن بشری می توانید تمامیت جهان را درک کنید و آن را از طریق کلمات توضیح دهید.
"رها کردن تلاش برای درک جهان بسیار مفید است"


#اکهارت_تله



https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-06-15 09:04:10 همه ی باورها از جنس فکر هستند.
فکر ممکن است انگشتی باشد که به ماه اشاره می کند، اما هرگز خودِ ماه نیست.
فکر درباره ی حقیقت نمی تواند خود حقیقت باشد.
موضع ذهنیِ تو نسبت به باورهاست که باورها را انسانی و مطبوع یا غیر انسانی و نامطبوع می کند.

باور در خدمت{ ایگو }، احساس خطرناکِ برتر بودن را می آفریند.
همین احساس است که خصومت ایجاد می کند و به آتش جنگ دامن می زند.


#اکهارت_تله



https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-06-09 22:38:07 انسان بدون زبان زاده میشود
و چون کلامی نمیداند، چیزی نمیگوید
میتوان گفت صدایی در سرش نیست که مدام در حال تجزیه و تحلیل باشد

آدمی با دو چشم پا بدین دنیا میگذارد و دو گوش و قلبی که سرشار از شور و شوق و شعف است

در کودکی تو بیشتر می بینی، میشنوی، میخندی و برای درک کردن میپرسی

زبان و کلام
تو پا در جهانی میگذاری که زبان و کلام از قبل وجود دارد
واژه تعریف شده
و کلمات ارزش گذاری شده اند

بازی ناجوانمردانه ایست
تو بظاهر در زمین پا نهادی
ولی زبان و کلام تو را به درون خود میکشد

سرزمینی با طلسم های اسطوره
با باتلاق های عقیده و باور
با راه های بی انجام
با تسلسل تجربه های یکسان نسل ها
سرزمینی با بن بست های فراوان

قبل از هر چیز خود را از سرزمین ارزش های ساختگی زبان و رابطه های عاریتی اجتماع رها کن

آنها بوده اند، که تو آمدی
و هیچ کسی از تو نپرسید عمرت به چند؟!
تو بی بها به یوق جماعت تن داده ای
آنقدر جادو شدی تا نطفه ی پرحرف کلام در سرت نهاده شد

حالا دیگر کمتر میبینی، کمتر میشنوی و کمتر میپرسی
و بیشتر فکر میکنی و در طلسم کلمات اسیری
یک تحلیلگرِ حق بجانبِ ورّاجِ عقل کل

روزی تو خواهی رفت
در حالیکه زبان و کلام پا برجاست، برای تازه واردی دیگر
و صد حیف که از افسون و بندش بیرون نیایی

از بند زبان و طلسم ارزش های ساختگی کلمات فرار کن
این اولین و قویترین بندی ست که برخود بستی

@eckharttoll

#دوست_هوشیار باز کردن / نظر دهید

2022-06-02 06:12:53 پایان حس فقدان

مقایسۀ خودت با دیگر مردم را متوقف کن.

تمرکز خودت را روی آنچه آنها دارند، نگذار: موفقیت شان، شادی شان، روابط شگفت انگیزشان، اکتساباتشان، فراوانی شان.

وقتی مقایسه می کنی، فقدان و حسادت را تجربه میکنی؛ جایی که هستی و آنچه که داری در برابر تو مقاومت می کند. احساس می کنی از جایی که باید باشی بسیار دوری، از خانه بسیاری دوری، از زندگی بسیار دوری.

اما زندگی اینجاست. زندگی هرگز دور نیست. توجه خود را از دیگران بگردان، و آنرا نزدیکتر بخوان، به جایی که هستی، به تنفس، به احساسات بدن. ارتباطت با زمین و ریشه دار بودنت در حضور را احساس کن. به خودت اجازه بده آنچه را احساس میکنی –اندوه، خشم و حتی نومیدی- را احساس کنی. بگذار این مهمانان قدیمی در میان بدن حرکت کنند. تو آنها را ایجاد نکردی و وظیفۀ تو نیست که از شر آنها خلاص شوی.
تو یک "شخص" ثابت در زمان و مکان نیستی، بلکه یک مخزن، یک ظرفیت آماده برای هر فکری، هر احساسی، هر امیدی، هر رؤیایی و هر موجی از اندوه یا سرور هستی.
فراوانیِ تو در تنفس ات نهفته است، دوست من، در نزدیکی ات به زمین، در اصالت ات، در قلب بازت، در توانایی ات برای خندیدن به این دنیای جدی.
تو وسیعی و ورای مقایسه.

#جف_فوستر



https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 06:18:38 هنگامی که شما جلوتر از این لحظه هستید تا به لحظه ای در آینده برسید. این امر می تواند در حال قدم زدن از اینجا به سوی اتاق تان، روی دهد: شما پیشاپیش در اتاقتان هستید و دارید کارهایتان را انجام می دهید و زیبایی فراوانی را که در اطراف تان است، نمی بینید چونکه پیشاپیش در حال انجام دادن کارهایتان در اتاق هستید یا حتی بدتر، شما ممکن است در مورد کارهایی فکر کنید که هنگامی که به خانه رفتید، قصد انجام آنرا دارید یا به مشکلات یا مسائلی که خواهید داشت، فکر می کنید. اکنون کجاست؟ کدام اکنون؟ من باید به خانه بروم، من هنوز اینجا چه کار می کنم؟ آنگاه در آن لحظه بیدار می شوید و کشف می کنید که رابطه شما با لحظة حال، رابطه انکار و رد کردن است. شما وجود ندارید و اصلا مهم نیستید. چیزی دیگر در لحظه ای در آینده، بسیار مهمتر است. و آن چیزی است که شما نیاز به فکر کردن در مورد آن دارید
البته آینده فقط یک شکل فکری است. تنها جایی که شما هرگز می توانید با آینده مواجه شوید، فقط در درون سرتان است . این یک فکر بسیار انقلابی است، یک درک و تشخیص انقلابی است. حتی بزرگترین دانشمندان و فلاسفه نمی توانند در برابر آن استدلال کنند. تنها مکانی که شما می توانید با آینده روبرو و مواجه شوید، سرتان است.

#اکهارت_تله


https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-05-22 17:03:40 #فکر کردن
موجب جداسازی یک رویداد یا وضعیت و آن را "خوب" یا "بد" نامیدن می شود؛ گویی آن شرایط، موجودیتی جداگانه دارد.
با وابستگی شدید به فکر کردن، واقعیت از هم گسسته می شود.

و این گسستگی، یک توهّم است، اما وقتی در آن گیر افتاده باشید، بسیار واقعی به نظر می آید با این وجود، جهان یک کل بخش ناپذیر است که همۀ چیزها در آن به هم پیوسته اند و هیچ چیزی به شکل جداگانه وجود ندارد.
پیوستگی ژرف تر همۀ چیزها و رویدادها با همدیگر، این مفهوم را می رساند که برچسب های ذهنی مانند "خوب" و "بد" در نهایت توهّمی بیش نیستند و همیشه بر چشم اندازی محدود دلالت می کنند و بنابراین فقط به طور نسبی و موقت #حقیقت دارند.
این نکته در داستان مرد خردمندی که در قرعه کشی صاحب یک اتومبیل گران بها می شود، توضیح داده شده است. دوستان و خانوادۀ مرد برای او بسیار خوشحال شدند و آمدند که این بُرد را جشن بگیرند. آنها گفتند: "واقعاً عالی ست! چه قدر بخت با تو یار است!". مرد لبخندی زد و گفت "شاید".
مرد برای چند هفته ای از رانندگی با آن اتومبیل لذت برد، تا اینکه روزی یک رانندۀ بی توجه، بر سر چهارراهی با اتومبیل جدید او تصادف کرد و او را با چندین زخم روانۀ بیمارستان نمود. دوستان و خانوادۀ مرد به دیدنش آمدند و گفتند: "به راستی که خیلی بدبیاری آوردی". دوباره مرد لبخندی زد و گفت: "شاید".
یکی از شب هایی که او هنوز در بیمارستان بود، در محلی که خانه اش قرار داشت، رانش زمین روی داد و خانه اش را به درون دریا برد. روز بعد دوستانش بار دیگر نزد او آمدند و گفتند: "چقدر بخت یار هستی که اینجا در بیمارستان بودی. او دوباره گفت: "شاید".
" شاید" گفتن این مرد خردمند، نشان دهندۀ خودداری او از #داوری دربارۀ رخدادهاست. او به جای این که به داوری دربارۀ ان رویدادها بنشیند، با پذیرش آنها وارد حیطۀ #آگاهی همسو با نظام متعالی تری شد. آن مرد می دانست که در بیشتر زمان ها برای ذهن، درک علت یا نیتی که رویدادی اتفاقی به نظر می آید، در زمینۀ کل هستی ممکن نیست. اما هیچ رویدادی نه اتفاقی است و نه پیشامد یا چیزی به طور جداگانه رخ می دهد.

اتم هایی که به جسم شما شکل می بخشند، زمانی درون ستاره ها به وجود آمده بودند و به این ترتیب حتی علت کوچکترین رویداد هم به معنای واقعی می تواند مرتبط با بیکران و به شیوه ای باورنکردنی در پیوند با کل باشد. اگر بخواهید که رد پای علت هر رویدادی را بیابید، باید تا آغاز آفرینش به عقب بازگردید. جهان هستی، بی نظام نیست. هر یک از حروف جهان هستی به معنی نظم و ترتیب است. اما این نظامی نیست که ذهن بشر بتواند هیچگاه آن را درک کند، هر چند گهگاه می تواند لحظه ای از آن را ببیند.

#اکهارت_تله




https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-05-17 10:03:00 انسان‌ها میل به آن دارند که با پایان‌ها ناراحت باشند، زیرا هر پایانی مرگ کوچکی است. بدان خاطر است که در بسیاری از زبان‌ها، کلمه برای " خداحافظ " به معنای آنست که " تو را دوباره می‌بینم".
هر گاه که تجربه‌ای به پایانی برسد – یک دورهمی با دوستان ، یک تعطیلات، بچه شما که خانه را ترک می‌کند – شما مرگ کوچکی را می‌میرید . " صورتی" که در آگاهی شما به عنوان آن تجربه پدیدار می‌شود ناپدید می‌شود. این اغلب حسی از خالی‌بودن را بجا می‌گذارد که اغلب انسان‌ها به سختی تلاش می‌کنند که احساس نکنند،... که رو در رو نشوند.
اگر بتوانید یاد بگیرید که بپذیرید و حتی پایان‌ها را در زندگی خودتان خوشامد بگویید ، شما می‌توانید دریابید که حس خالی‌بودنی که در ابتدا بغرنج احساس می‌شد به حسی از حجم فضای باطنی که عمیقاً صلح‌آمیز است تبدیل می‌شود.
با یادگیری آنکه بطور روزمره به این صورت مرد ، شما خودتان را برای زندگی باز می‌کنید.


#اکهارت تله


https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-05-15 12:44:38 رنج و اندوه بسیار هنگامی پدید می آیند که هر فکری را که به سرت می آید، واقعیت می پنداری. شرایط تو را اندوهگین نمی کنند. ممکن است آنها تو را دچار درد جسمانی کنند، اما غم زده ات نمی کنند. افکارت تو را غمگین می کنند. تفسیرهایت، داستانهایی که به خودت می گویی، تو را اندوهگین می کنند.

هنگامی که متوجه شوی: "فکرهای کنونی ام مرا اندوهگین می کنند" از یکی بودن ناآگاهانه با آن افکار بیرون می آیی...

"اکهارت تله"

باز کردن / نظر دهید

2022-05-11 08:49:48 اکثر مردم کاملا از آن بی خبر هستند. آنها از این حقیقت بی خبرند که یک سرچشمه و توان بالقوه بی نهایت و طراوتی سرشار در جایی پنهان است که برای ذهن بی اهمیت به نظر می رسد و آن، این لحظه است. لحظه حال مانند اتم است. کوچکترین چیز، شامل انرژی وسیعی است هنگامی که باز شود و شکافته گردد.
بنابراین خود انرژی حیات، انرژی ای که کل کیهان را پر کرده است، شما می توانید از طریق یک دروازه کوچک به آن دسترسی داشته باشید. آن دروازه هنگامی باز می شود که توجه شما متوجه این لحظه باشد و این همواره بدان معناست که شما بسیار هشیار می گردید. سکون این است. سکون، حضور و هشیاری، همه یکی هستند. سکون را با به خواب رفتن یا سکونی که پس از مقداری نوشیدنی الکلی حاصل می شود، اشتباه نکنید. این نوشیدنی موجب می شود که برای مدتی از جریان روزمره خارج شوید و مسائل و مشکلات خود را فراموش کنید.
بنابراین کمی احساس بهتر بودن می کنید. اما حتی نوشیدن الکل به این خاطر است که مردم می خواهند برای مدتی از شر ذهن خود خلاص شوند، ذهنی که به آنها می گوید که مسائله شان کجاست. آنها هویت پر مسئله ای دارند بنابراین می نوشند و برای مدتی مسائل و مشکلات را از یاد می برند. اما البته این کار بهایی دارد. این کار، پایین تر رفتن از آگاهی است.
بنابراین شما پایین می روید و به قلمرو گیاهان تنزل می کنید. ما در این جا در آن جهت حرکت نمی کنیم. آن، برای گیاهان خوب است. زندگی گیاهی زیبایی و طراوتی باورنکردنی دارد و از بسیاری جهات از زندگی انسانها به روشن ضمیری نزدیکتر است زیرا در دنیای مشکلات و مسائل مقیم نیست. این گل هیچ مشکل و مسئله ای ندارد و حتی لحظه ای که زمان مرگش فرا برسد، هیچ مسئله ای نیست، آن فقط می میرد. حتی در آن هم طراوت و سرزندگی هست و آن هم تجلی دیگری از آگاهی است، بیان و تجلی زیبایی از آگاهی الهی، درست همان طور که شما هستید.


#اکهارت_تله




https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید

2022-05-08 15:59:29 هنگامی که تو به "زندگی من" فکر می کنی

در واقع به آنچه هستی یعنی زندگی فکر

نمی‌کنی

بلکه به آنچه داری، زندگی که داری فکر می کنی

آنچه داری تو نیستی ،آنچه داری محتوای

زندگی توسط روابط، وضعیت مالی، شغل،

شرایط زندگی و وضعیت روانی، فکرها و

احساسات شرایط درونی و بیرونی زندگی تو،

همه محتوای زندگی تو است،

تو محتوای زندگی خویش نیستی .

#اکهارت_تله




https://t.me/eckharttoll باز کردن / نظر دهید