Get Mystery Box with random crypto!

انگاره

لوگوی کانال تلگرام engarenet — انگاره ا
لوگوی کانال تلگرام engarenet — انگاره
آدرس کانال: @engarenet
دسته بندی ها: وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین: 1.80K
توضیحات از کانال

رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
https://Engare.Net
دسترسی به آرشیو کتابخانه، مقاله، مالتی‌مدیا و تحلیل‌های جامعه‌شناسی و سیاستگذاری اجتماعی
ارتباط با:
@ATU_SOCIOLOG
اینستا:
Instragram.com/EngareNet
کار علوم اجتماعی
@SocioJob

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 5

2021-03-01 14:03:00دوگانه‌ی عمومی/خصوصی و برابری جنسیتی در قرن ۲۱
کوثر محمدی هنجروئی

شاید آن زمان ­که جان استوارت میل در سخنرانی تبلیغاتی خود به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس عوام گفت که از حق رای زنان حمایت خواهد کرد و با این سخن مخاطبانش را به خنده آورد هیچ کس فکر نمیکرد که چند قرن بعد اینچنین شاهد رشد و پیشرفت سیاسی زنان در بسیاری از نقاط دنیا باشیم و زنان نه تنها در مقام رای دهنده بلکه در قامت رهبر سیاسی در محیط عمومی ظاهر گردند. گرچه هنوز فاصله ها بسیار است و تا رسیدن به برابری جنسیتی راه درازی مانده است.
اندکی به قبل برگردیم جایی که شرایط اقتضا می کرد که جنش های رهایی بخش زنان شکل بگیرد و ادعایی پیگیری شود، ادعای برابری قوای عقلانی زن و مرد. قوه عاقله ای که به قول ولستون کرافت به واسطه عدم آموزش، امکان رشد آن در زنان به وجود نیامده بود اما هنوز نیاز به شرور دانستن عقل محاسبه گر مردانه در بین طرفداران حقوق زنان احساس نمی­شد. سوال اصلی این بود که چه شد که زنان منقاد شدند؟ از نظر انگلس ظهور مالکیت خصوصی و پدرتباری راه را برای گذار به خانواده تک‌همسری هموار کرد. ثروت مردان بایستی به فرزندان مشروعشان به ارث می‌رسید و از این طریق مالکیت تداوم می­یافت پس چاره‌ای نبود برای اطمینان از وفاداری زنان آنها را در محیط خانه محصور کنند. متناسب با شرایط اقتصادی نوعی از خانواده ایجاد شد که محصول بازی‌های قدرت بود نه حاصل عشق و تعهد. البته انگلس نسخه­ی علاج­بخش انقیاد زنان را هم می­پیچد و آن رسیدن زنان به استقلال اقتصادی و از رهگذر آن رهایی از وابستگی به شوهران خود بود. در اندیشه­ی انگلس لازم بود زنان بار دیگر به عرصه عمومی و صنعت و اشتغال بازمی‌گشتند که در آن پس ازپرولتر شدن و کسب آگاهی هم به رهایی از مرد ستم­کار حوزه­ی خصوصی می­رسیدند و هم رهایی از سرمایه داری خفقان آور.

ادامه نوشته را در انگاره بخوانید
https://engare.net/?p=9462
.
رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
@EngareNet
@Atu_Sociology
4.5K viewsedited  11:03
باز کردن / نظر دهید
2021-02-20 15:01:11تَکینگی یا تکثر؟
الگوی سید جواد طباطبایی یا سید جواد میری؟
محمدرضا جلالی

در این نوشتار تلاش می‌شود تا به بازنمایی تقابل آرای دکتر سید جواد طباطبایی و دکتر سید جواد میری در باب مقولة زبان بپردازیم تقابل و اختلافی که تنها در سطح زبان متوقف نمانده و لاجرم به حوزه‌های دیگر نیز سرایت خواهد کرد. اما باید توجه کرد که این نوشتار تنها قصد بررسی آرای دو فرد یا دو سوژة منفرد را ندارد بلکه تلاش بر آن است تا «ایده»‌‌ها و «نظر»ات این افراد مورد سنجش قرار گیرد. مطمئنا این ایده‌ها تنها در این دو سوژه خلاصه نمی‌شوند اما برای به تصویرکشیدن تقابل این دو «ایده»، دوگانه‌ی طباطبایی-میری، نمونه‌ی مناسبی خواهد بود. علاوه بر شرحِ آرای این دو اندیشمند، تلاشی نیز برای فهم و واکاوی پیش‌فرض‌های این آرا و ایده‌ها خواهیم داشت. پیش‌فرض‌هایی که اگر بتوانیم به آنها دست‌یابیم، به سهولت می‌توان علتِ بیان و طرحِ آرای گوناگون این دو اندیشمند را دریافت.


ادامه نوشته را در انگاره بخوانید
engare.net/tabataei-vs-miri
.
رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
@EngareNet
@Atu_Sociology
6.9K views12:01
باز کردن / نظر دهید
2021-02-10 16:40:30 ⁠ راه و بی‌راهه توسعه سیستان و بلوچستان
امیر ثامنی (رئیس گروه آمایش سرزمین سازمان برنامه و بودجه )

هرچند سیستان و بلوچستان یکی از «محروم­‌ترین» استان‌­های کشور است، ولی در عین حال یکی از «مستعدترین» استان‌­های کشور نیز به شمار می‌­رود. استانی که «ویروس شهر سوخته»، برعکس ویروس کرونا، این بار به خاطر رعایت فاصله (از قلمروهای درونی کشور، تعامل سازنده با همسایگان، توسعه دریاپایه، امنیت بالنده، توافق عمومی و …) در حال سرایت به سرتاسر آن است: سوختنی بدون آتش!
از عمر نظام برنامه­‌ریزی در ایران بیش از هفت دهه گذشته، اما با این حال چیزی حدود دو دهه است که مسئله توسعه سیستان و بلوچستان به یکی از موضوعات و محورهای اصلی اسناد و برنامه­‌های توسعه کشور تبدیل شده و دستگاه­‌های مختلف دولتی، نظامی و نهادهای عمومی هر یک به فراخور ماموریت­‌ها و مسئولیت­‌های اجتماعی خویش در راستای آبادانی استان، خروج از دور باطل توسعه نیافتگی (فقدان امنیت- فقدان زیرساخت- عدم توسعه) و زدودن سیمای آشکار فقر از جای­‌جای استان اقدامات متعددی صورت داده­‌اند. با این حال علی­‌رغم همه اقدامات صورت گرفته، به جز در مرکز استان، هنوز بخش­‌های قابل توجهی از گستره این استان پهناور دهه­‌ها و کیلومترها با مناطق دیگر کشور فاصله دارد: چنان که گویی تاریخ استان در دهه ۱۳۶۰ متوقف مانده است! واقعیتی که می­‌توان آن را در قالب «خطای بدفهمی مسئله» و «خطای سیاست­‌گذاری» در سیستان و بلوچستان بهتر توضیح داد.

ادامه نوشته را در انگاره بخوانید
https://engare.net/transfer-tehran
.
رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
@EngareNet
@Atu_Sociology
4.6K views13:40
باز کردن / نظر دهید
2021-02-10 12:44:02 ⁠ زیر پوست سلطه؛ در دفاع از “یاری‌گری” به‌مثابه‌ی بازپس‌گیری قلمرو عمومی
آرزو رضایی مُجاز

شکاف‌سازی، نابرابری و برپا کردن ستون‌های قدرت بر پِی فقر -وقتی بخش عظیمی از جامعه در دالان‌های نیازهای اساسی سرگردان‌اند- سیاست دور از فهمی نیست؛ آن‌هم در زیست پرآشوبی که نان چون گندم‌های دوران «نفرین سیاه» بر زمین پایین‌دست نمی‌روید.
در اساطیر از خشم «دمتر» خوانده‌ایم؛ مادر اندوهگین «پرسفونه» که چون «پلوتو» (خدای سرزمین مردگان) دخترش را به ورطه‌ی دوزخ برد که عروس جهان زیرِ زمین باشد تا ابد با ردای سوگواری، آواره‌ی پیدا کردن دخترش ماند. او که درنهایت، سرنوشت پرسفونه را از خورشید شنید، نفرین سیاهش چنین مقدر کرد: «که از آن پس، دانه از خاک نروید و در زیر خاک بماند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۴۵۴)‌.
«دولت حداکثری» در اندیشه‌ی «وبر» دستگاهی مرکب از هزاران کانون تکثیر‌شونده‌ی قدرت است؛ با ریشه‌هایی دونده که نظام اجتماعی را تسخیر می‌کند تا جایی که "همه" کارگزار اراده‌ی آن باشند. نظریه‌ی سلطه و اقتدار وبر، در فهم مناسبات ما و قدرت، کارساز است.
آنچه زیست ما را تحت فشار گذاشته، ریشه‌ی دونده و شاخه‌های بالنده‌ی نظمی‌ست که اثرش «آمرانه‌ترین نوع کنترل» است‌. در این وضعیت، دولت حداکثری، نه نتیجه‌ی ساختار طبقاتی که خود، به وجود آورنده‌ی آن است‌.
ماشین سیاسی سازوبرگ‌های ایدئولوژی حاکم که قدرتِ «نابرابری آفرینی» دارد، یک‌دم خاموش نمی‌شود. هر چه قلمرو عمومی تنگ‌تر باشد و صحرای بی‌آب‌وعلف امرار معاش، بخش بیش‌تری از بدنه‌ی اجتماعی را به آوارگی بکشاند، مسلم است که ماشین‌ها کم‌تر مستهلک می‌شوند و استمرار، کم‌هزینه‌تر خواهد بود.
در صحنه‌ی موجود که گفتمان رسمی، تنها بازیگر است؛ آوای آوارگان نان در میان دستگاه عریض و طویل نظم موجود، گم می‌شود. در این وضعیتِ «تک‌ساحتی» (به تعبیر مارکوزه) نمایش، یک خط قصه بیش‌تر ندارد.
تشدید نابرابری از سوی دولت حداکثری و نقش تعدیل‌کننده‌ی نابرابری در دستگاه قضا؛ تز و آنتی‌تزی هم‌دست که به‌عنوان ستمگر و نیز منجی بزک‌کرده، از سوی صدای حاکم می‌چرخند و وحی منزل را برای فرودست، "بسته‌بندی" می‌کنند؛ بی‌اینکه تیشه‌ی فقر، دَمی از کمر پایین‌دست فاصله گیرد.
در افسانه‌های تبار گیلگیت به نقل از جیمز جورج فریزر در «شاخه‌ی زرین» پادشاهی را می‌بینیم که روحش در یخ است و او را فقط با آتش می‌توان از بین برد‌: «گویی شعله‌ها آتش به هستی‌اش می‌زنند» (فریزر، ۱۳۸۲، ص. ۷۷۱).
این آتش را باید از طریق نهادهای واسط (غیررسمی) برپا کرد؛ نهادهایی که به‌عنوان مقوم صدای مطرودان، رفع نیازهای ضروری را در میان شکاف‌های دولت حداکثری پرونده کنند و زندگی حاشیه را به متن بیاورند.
در این بین دو رویکرد را می‌توان نشان داد؛ برخی، فعالیت‌های مردمی در جهت کمک به محرومان را در جهت «سیاست فقیرسازی» می‌فهمند و معتقدند در این چشم‌انداز، «نظام ارزشی فقر» تقویت می‌شود؛ چرا که فقیر با احساس داشتن حامی، در مقوله‌ی "فقر" برای همیشه طبقه‌بندی‌شده و آن را به‌عنوان سبک زندگی، درونی می‌کند. این نگاه دِمتری، چون نفرینی سیاه بر تمامی کمک‌های مردمی می‌گردد و نروییدن گندم را آرزو می‌کند.

ادامه نوشته را در انگاره بخوانید
https://engare.net/defense-of-helping-each-other
.
رسانه شمایید. لطفا به اشتراک بگذارید.
.
انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
@EngareNet
@Atu_Sociology
5.2K viewsedited  09:44
باز کردن / نظر دهید