تردیدی نیست که یکی از جدیترین تحولات چندسال اخیر، شکافخوردنِ هژمونی اصلاحطلبان در فضای سیاسی ایران بوده است. پیامد این شکاف نیز نوعی دلزدگی از فضاهای رسمی سیاست در ایران، یعنی نهادها، گفتارها، کردارها و رویههای معمول و رسمی، شامل احزاب، انتخابات، جریانات و... بوده است. با اینوجود بهنظر میرسد که هنوز بهجز ایدههای گنگ و مبهمی نظیر «خیابان» و «جنبش»، گروههای مختلف چیزی بهعنوان بدیل در چنته ندارند. بهواقع از یکسو هنوز طنین قدرتمند آن انذار شکاکانه را میشنویم که هر شکل از سیاستِ مردمیِ غیردولتی را بهنام پوپولیسم نفی میکند، و از سوی دیگر آن تقدیس واکنشی خیابان و مردم را داریم که هر شکل از تفکر انتقادی را، بههمراه مکث و درنگ و طمانینهای که لازمهی آن است، این بار بهنام مردم نفی میکند؛ یک سو ترس از فقدانِ میانجیهای لازم، و سوی دیگر تمنای تخریب تمام میانجیها.
آنچه در ادامه میآید ترجمهی سخنرانی ویلیام مازارلا، انسانشناس سیاسی در دانشگاه کلمبیا است که در بهار ۲۰۱۹ انجام شده است. این سخنرانی با عنوان کمابیش تحریکآمیز «پوپولیسم همچون الاهیات سیاسی؛ منظر انسانشناسانه»، در حولوحوش همان دغدغهای ایراد شده است که به آن اشاره شد. مازارلا پای متفکرین بسیاری را بهمیان میکشد و تلاش میکند که پوپولیسم را در نسبت با مفاهیم دیگری نظیر بازنمایی، نمایندگی، مشارکت، الاهیات سیاسی، افسونزدایی، سکولارشدن و... توضیح دهد. از این جهت، این سخنرانی، همانطور که خود مازارلا میگوید، بهرغم آنکه کنشی در پاسخ به اضطرار موجود در وضعیت است، اما میخواهد که فاصلهی خود را از سروصداها و دادوفریادهای موجود حفظ کرده و به بخشی از همهمهی همگانی تبدیل نشود. بهواقع همین ویژگیست که این سخنرانی را به انتخاب مناسبی برای ترجمه تبدیل کرده است. بیش از هر چیز، اهمیت این سخنرانی به همین تلاش برای درنگ انتقادی، توجه به پرسشهای اساسی و جدیگرفتن ابهاماتِ وضعیت بهکمکِ تفکر مفهومی و نظری بازمیگردد.
در ترجمهی این سخنرانی، تلاش شده که تا جای ممکن، لحن گفتاری آن، که مطمئنا دینامیسم درونی متفاوتی از لحن نوشتاری دارد، حفظ شود. درعینحال بهدلیل آنکه بعضی از مصطلحاتی که مازارلا بهکار میبرد، بار سنتی را بهدوش میکشند که او نیز نسبت به آنها بیعلاقه نیست، در چندجا ارائهی توضیحاتی در قالب پانویس ضروری بهنظر میرسید. تمام پانویسهای متن از مترجم است.