2022-08-15 14:37:29
*آبخیز داری اصولی آری، آبراهه داری خیر*
*دکتر سید احمد خاتون آبادی*
تمرکز آبخیز داری بر اقدام و کنش صرفا سازهای مکانیکی و ایجاد سدها و آببندهای متعدد و گوناگون در مقابل مسیر طبیعی حرکت آب در ارتفاعات، در عمل موجب پایان دادن به حرکت آب در آبراهه ها و ایستائی جریان های تعادل بخش طبیعی میشود و اکوسیستم یا زیست بوم را دچار بی تعادلی، تخریب و فرو پاشی میکند.
تخریب رویش گاههای طبیعی و تبدیل آنها به کاربریهای تازهای مانند باغ و دیم زار، می تواند بر روند گرمایش زمین بیفزاید.
اکوسیستم ها از بالا-آب، تا پائین-آب دارای اندام و کالبدی به هم پیوسته و یک پارچه اند و آب های سطحی بایستی به طور طبیعی در مراتع کوهستانی و شیب دار نفوذ نماید و مازاد آن به شکل روان آب کمک به رسوب گذاری های طبیعی نماید. انباشت سنگریزه های درشت و سپس کوچکتر، موجب شکل گیری سازندهایی مانند مخروط افکنه (آلوویال فن Allovial fan)* و نیز همچنین ایجاد رودخانه ها، دریاچهها و تالاب ها میشود.
همانند موجود زنده که ادامه حیات و زندگیاش وابسته به تداوم جریان دائمی خون در تمامی اندام ها از مغز تا انگشتان است، آبراهه ها نیز در مناطقی کوهستانی و مراتع شیب دار باید در حرکت بوده تا ادامه حیات و پیوستگی و یک پارچگی زیست بوم ها تضمین گردد.
آبخیز داری اصولی با آبراهه داری ماهیتا در تضادی آشکار است. به جای ایجاد موانع حرکت آب و ایجاد سازهها و راه حل های مکانیکی بایستی به روش های بیولوژیک و بیومکانیکی و با حفاظت و احیای پوشش گیاهی متناسب (و نه ایجاد باغستان در زمین های پرشیب)، به احیای آبخیزها کمک کرد.
مدیریت یک پارچه و پیوسته حوضه های آبخیز:
Integrated Water Catchment Management
در برگیرنده مجموعه ای از کنش های مرتبط با هم و هماهنگ می باشد از جمله می توان به حفاظت و احیای پوشش گیاهی بومی و سازگار با محیط، بدون جابهجایی مصنوعی آب اشاره نمود. هماهنگی و چند جانبه نگری همه فعالیت های انسانی در بالادست، به شکلی که در تضاد با زیست بوم نبوده، تاثیری منفی و ویران کننده بر پایین دست نگذارد، و سازگار با طبیعت باشد نکتهای کلیدی در مدیریت یک پارچه حوضه آبخیز است.
در مواردی متعدد که قابل مشاهده است آبخیزداری را با آبراهه داری اشتباه گرفته اند. این شیوه مکانیکی و سازه ای در آبخیزداری، عملا اثر منفی و بازدارنده ای بر فعالیت های تکتونیکی و (هیدرو-ژئولوژیک) بر جای مینهد و موجب برهم خوردن تعادل اکولوژیک میشود و هم *بالادست را ناپایدار می سازد و هم در پایین دست موجب خشک شدن رودخانه و تالاب می گردد و در میانه راه، منجر به کم آب شدن قنات ها می شود.*
بویژه در سازند های جوانتر (land-form) که با حرکت آب های جاری، امکان شکل گیری آلوویال فن یا مخروط افکنه وجود دارد، این مخروط افکنه، منبع تغذیه مادرچاه قنوات است و در صورت فعالیت مکانیکی و بستن مسیر حرکت آب، این تاثیر منفی آشکارتر خواهد بود.
مخروط افکنه از تجمع سنگریزه های گرد (کونگلومرا)
که از انبوه آنها در کنار یکدیگر تشکیل می شود و به دلیل وجود فضا هائی که بین سنگریزه ها به وجود می آید مانند اسفنج، آب را در خود نگه میدارد و منبع ذخیره آب برای تغذیه مادر چاه قنات ها است. از شرایط تشکیل مخروط افکنه، وجود آبراهه و رسوب گذاری است.
[* آلوویال فن ها علاوه بر شکل ظاهری که مخروطی شکل است، به لحاظ داخلی نیز مورفولوژی خاص خود را دارد. اولین نکته این است که اندازه ذرات رسوبات در آلوویال فن ها از بالا به پایین ریزتر می شود. نکته بعدی، در درون آلوویال فن به طور عمودی هم ما لایه بندی داریم که نشان دهنده سرعت های متفاوت آب در زمان رسوب گذاری می باشد.]
[ کُنگلومِرا یا سنگ جوش (به انگلیسی: Conglomerate) از قطعات گرد و دانه درشتی تشکیل شده که اختلافش با برش (Breccia) در فقدان ذرات زاویه دار می باشد. اجزای تشکیل دهنده آن دسته از سنگ های آواری که اندازه بزرگتر از ۲ میلیمتر داشته باشند.]
1.6K viewsHossein Akhani, 11:37