به شهر جمعه آمدم شیرینی نگاهت، و رگ های آبی دستهای قشنگت قلم | 🌼دلنوشته های کهریز 🌼
به شهر جمعه آمدم شیرینی نگاهت، و رگ های آبی دستهای قشنگت قلم را جادو می کند من نبض هر شعر را ، در آبی چشمانت معنا می کنم، پلک بزن تا خیالم، پشت سد نگاهت بماند... جمعه یعنی تو باشی و من، کنار تمام خنده های ساحل و دریا، وعاشقانه های شیرین نگاهت...