Get Mystery Box with random crypto!

مطالعات راهبردی آمریکا

آدرس کانال: @esfandiarkhodaee
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 19.89K
توضیحات از کانال

آمریکا یک کشور خارجی نیست، مسئله زندگی ماست. آمریکا را بدون حب و بغض بشناسیم، نه از چشم ایدئولوژی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان
✍ اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران
ارتباط:
@Esfandiar_Khodaee
🔹پذیرش تبلیغ کانالها، کتابها، کلاسها، و...

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 161

2021-05-31 10:30:07 جناب جلیلی! تشکیل باشگاه تحریمی‌ها جواب نمی‌دهد

اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران

جناب آقای دکتر سعید جلیلی اخیراً گفته‌اند تشکیل باشگاه تحریمی ها با حضور چین و روسیه، یک راهکار خلاقانه برای مقابله با تحریمهای آمریکاست. به چهار دلیل این راهبرد را بی‌نتیجه و شکست‌خورده می‌دانم:

1- چین و روسیه تحت تحریم اقتصادی نیستند. آنچه هست اختلاف منافع تجاری است که بین تمام کشورها طبیعی است، تصور دشمنی دائمی ایدئولوژیک حاکم بر ذهنیت برخی سیاستمداران ما با واقعیت جهان خارج انطباق ندارد. اقتصاد چین و روسیه چنان با آمریکا و اروپا ادغام شده که تحریم آنها به نفع آمریکا و متحدان نیست. در دنیای امروز هیچ کشوری نیست که با آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ اختلاف منافع و رقابت نداشته باشد. صد البته ما هم می‌توانیم خردمندانه از این اختلافات برای منافع ملی خود استفاده کنیم. اما تشکیل باشگاه تحریمی‌ها، فقط با کره شمالی، سوریه و ونزوئلا امکان پذیر است که هیچ دردی از اقتصاد زبان‌بسته ما را دوا نخواهد کرد.

2- چین و روسیه به دنبال تقابل با آمریکا نیستند. آنها از دشمنی دائمی ایران و آمریکا برای تامین منافع خود در روابط با این دو کشور استفاده می‌کنند. مثلاً در سی سال گذشته، چین بارها با استفاده از کارت ایران، آمریکا را مجبور به عقب نشینی یا تغییر سیاستها در زمینه جزیره تایوان کرده. دشمنی دائم و ایدئولوژیک ایران و آمریکا، فرصتی طلایی در اختیار پکن و مسکو قرار داده است تا منافع خود را دنبال کنند. چین از اولین شرکای تجاری آمریکاست و مبادلات تجاری این دو کشور حتی در سال بحرانی کرونایی گذشته بیش از پانصد میلیارد دلار رسیده. به این رقم صدها میلیارد دلار تجارت چین با متحدان آمریکا نظیر ژاپن، کره جنوبی، عربستان، اروپا و... را بیفزایید تا مشخص شود که چین بخاطر ده میلیارد دلار تجارت با ایران، بیش از یک تریلیون دلار تجارت با آمریکا و متحدان آمریکا را به خطر نخواهد انداخت.

3- روسیه و چین به ایران به عنوان متحد راهبردی نگاه نمی‌کنند. امضاء سند راهبردی ایران و چین، نباید ما را چنان ذوق زده کند که گمان کنیم چین متحد راهبردی ماست و چقدر خوب است که هرچه زودتر یک سند راهبردی مشابه را با روسیه امضاء کنیم. چین و روسیه به ایران بعنوان یک متحد راهبردی نگاه نمی‌کنند. چین نظیر این توافق را با دهها کشور دیگر در آسیا و آفریقا امضاء کرده. جالب است یادآوری کنیم که بیش از 22 میلیارد دلار از پولهای فروش نفت ایران به چین در بانکهای چینی بلوکه هستند. اما امضاء سند راهبردی موجب آزاد شدن حتی یک میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در خاک چین نشده! زیرا بانکها و شرکتهای چینی حاضر نیستند بخاطر اندکی معامله با ایران، صدها میلیارد دلار تجارت با آمریکا و متحدان آمریکا را به خطر اندازند. سند راهبردی چین بدون برجام هیچ دستاوردی نخواهد داشت. اما در صورت زنده شدن این توافق و بازگشت آمریکا به برجام، چین به دنبال تحقق این سند خواهد آمد تا با پیشدستی در بازار ناب ایران از رقبا جلو بیفتد. متحد راهبردی که اینطور نیست! ضمن آنکه کره شمالی که متحد راهبردی ایدئولوژیک و همسایه و هم‌کیش دیرینه چین است و در فقر و تحریم دست و پا می زند. چین به دنبال تقابل با آمریکا نیست، و بدون برجام، حتی یک میلیارد از پولهای بلوکه شده را آزاد نخواهند کرد.

4- وابستگی یک‌طرفه به چین و روسیه به زیان منافع ملی ماست. روابط بین‌الملل پیچیده‌تر از آن است که با عبارت دوستی یا دشمنی ساده تعریف شوند. چین و روسیه نه دوست ما هستند و نه دشمن ما. در برخی زمینه ها منافع مشترک داریم و در بسیاری موارد اختلاف منافع. نباید دشمنی با آمریکا چشمان ما را نسبت به سایر تهدیدات سیاسی اقتصادی و فرهنگی و محیط زیستی کور کند. چین و روسیه نگران نفوذ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی ایران در کشورهای مسلمان آسیای میانه هستند. روسیه رقیب ایران در زمینه نفت و گاز است. همین هفته طرح خط لوله کشی گاز روسیه به پاکستان و هند با عنوان "طرح گاز شمال-جنوب" موجب شد که طرح لوله ارسال گازایران به پاکستان و هند به موسوم "خط لوله صلح"، به محاق برود و امکان تحقق صدها میلیارد دلار درآمدی گاز ایران در طولانی مدت در هاله ای از ابهام برود. همچنین طرح خط لوله گاز ایران به اروپا. دهها میلیون مسلمان در ایالت سین جیانگ چین از حقوق اولیه انسانی محروم هستند. مطابق ارزشهای انسانی و اسلامی ما نباید در این زمینه سکوت کنیم و چنان وابسته شویم که نتوانیم حتی از آن سخن بگوییم تا آنجا که برخی متفکران اصولگرا بهانه بیاورند که مسلمانان چینی از نوع داعشی و دشمن شیعه هستند! (لابد مسلمانان فلسطین از شیعیان ولایی هستن!). روابط با چین و روسیه وقتی به نفع ماست که از سر ناچاری و اضطرار نباشد بلکه بخاطر منافع ملی و از روی برنامه و دوراندیشی باشد.
t.me/EsfandiarKhodaee
6.2K viewsedited  07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-05-31 09:19:41 فایل صوتی سخنرانی هیلاری کلینتون در کنفرانس زنان سازمان ملل در چین، سال ۱۹۹۵ (۱۳۷۴)
Women's rights are human rights

این سخنرانی یکی از برترین سخنرانی‌های زبان انگلیسی در قرن ۲۰ محسوب می‌شود. متن نوشتاری و فیلم این سخنرانی در فضای مجازی موجود است و با توجه به فصاحت و بلاغت متن و صراحت صدا برای آموزش زبان انگلیسی عالی است.
@EsfandiarKhodaee
2.6K viewsedited  06:19
باز کردن / نظر دهید
2021-05-30 10:31:01 بخش دوم
اروپا چگونه طرفدار اسرائیل شد؟

...اما شرایط به کلی تغییر کرده است و دلیلش تغییر ماهیت خاورمیانه است. به طوری که در حال حاضر علی رغم بروز خشونت‌های اخیر در منطقه، به ندرت می‌توان یک دیپلمات اروپایی را پیدا کرد که ادعا کند مسئله اسرائیل و فلسطین کلید حل همه تنش‌ها و درگیری‌های منطقه است. به این ترتیب، دیدگاهی که در دهه‌ی ۲۰۰۰ درباره‌ی خاورمیانه وجود داشت، الان مشاهده نمی‌شود. از سوی دیگر، تحولاتی همچون بهار عربی، جنگ داخلی سوریه با پیامد‌های آن در اروپا (از جمله حملات تروریستی و افزایش مهاجرت) و پرونده هسته‌ای ایران اولویت‌ها را در خاورمیانه تغییر داده است.

بسیاری از دیپلمات‌های اروپایی معتقدند که توافق ابراهیم بر تمرکز اروپا بر مسئله صلح خاورمیانه تأثیرگذار بوده است. مهم اینکه، به دنبال این توافق، گابی اشکنازی وزیر خارجه اسرائیل به عنوان نخستین دیپلمات اسرائیلی به جلسه شورای اتحادیه اروپا در برلین دعوت شد.

در کنار این مسائل سیاسی و امنیتی نباید از تأثیر اکتشافات اخیر انرژی در مدیترانه شرقی بر نزدیک شدن اروپا به اسرائیل غافل شد. گفتنی است، این اکتشافات همکاری‌هایی را میان یونان، قبرس، اسرئیل و مصر در برابر ادعا‌های ترکیه شکل داده است.

برای فهم بهتر نزدیکی تل آویو با کشور‌های اروپایی می‌توان به گسترش همکاری‌های علمی و فناورانه‌ی اسرائیل با کشور‌های اروپایی و اتحادیه اروپا طی سال‌های اخیر اشاره کرد. جالب است بدانید که اسرائیل نخستین غیر اروپایی‌ای است که با مجموعه‌ای از نهاد‌ها و برنامه‌های علمی اتحادیه اروپا نظیر سازمان اروپایی پژوهش‌های هسته‌ای و برنامه تحقیق و توسعه تکنولوژی این اتحادیه همکاری دارد. به علاوه، اسرائیل بخشی از سیستم ناوبری جهانی اتحادیه اروپا با نام Galileo نیز به شمار می‌رود.

مهم اینکه، اندکی پس از روی کار آمدن امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در سال ۲۰۱۷، وزیر اقتصاد و امور دیجیتال این کشور از جشنواره نوآوری اسرائیل بازدید کرد. در سال ۲۰۱۱ نیز فرانسه با شکست تحریم ۴۴ ساله اسلحه علیه تل آویو اقدام به خرید ۵۰۰ میلیون دلار هواپیمای بدون سرنشین از اسرائیل کرد. در سال ۲۰۱۸، آلمان هواپیما‌های بدون سرنشین اسرائیلی را به مدت ۹ سال طی قراردادی ۱.۲ میلیارد دلاری اجاره کرد.

اما تغییر اصلی مربوط به خود جوامع اروپایی است و ریشه در موضوعی عمیق‌تر دارد. در چند سال گذشته، اروپاییان با روبرو شدن با حملات تروریستی، اسرائیل را به عنوان کشوری که با چالش‌های مشابهی روبرو است، می‌بینند و احساس می‌کنند که با آن در جبهه مشترکی قرار دارند.

همانطور که دامیر ماروسیچ، همکار ارشد شورای آتلانتیک در مقاله اخیر خود با عنوان "بین بروکسل و بیت المقدس" عنوان کرده است، این دو درک متفاوتی از تاریخ و معنای جنگ جهانی دوم و هولوکاست دارند. اروپا پس از بلایای جنگ جهانی دوم خواستار همکاری، حکمرانی تکنوکراتیک و گذر از دولت ملی است. اما این جنگ برای اسرائیل تداعی گر این است که سرنوشت غم انگیز یهودیان در اروپا آن‌ها را ترغیب کرد تا بر ناتوانی تاریخی خود غلبه کنند و یک ملت قدرتمند با پشتیبانی مرز‌ها و ارتش قدرتمند بسازند. اروپایی‌ها طی دهه‌های گذشته اقدام به یکپارچه سازی قاره‌ی خود کردند و قرار بود که قرن ۲۱ را اداره کنند. بنابراین، بر مبنای همین مدل در راستای مسئله‌ی فلسطین و اسرائیل گام برداشتند. اما شرایط آن طور که اروپایی‌ها می‌خواستند، پیش نرفت.

پانزده سال پیش، برای ناظران امری عادی بود که به اسرائیل درباره‌ی انزوای بین المللی اش در صورتی که نتواند مسئله‌ی فلسطین را به صورت صلح آمیز حل کند، هشدار بدهند. اما این پیش بینی‌ها عملی نشد و الان اسرائیل روابط گسترده‌ای با اروپا و ایالات متحده و حتی کشور‌های دیگر همچون هند، روسیه و کشور‌های آفریقایی دارد. در حالیکه هنوز مسئله‌ی فلسطین را حل نکرده است. در همین حال، سیاستمداران اصلی اتحادیه اروپا با توجه به بروز حملات تروریستی، نگرانی‌های هویت و مهاجرت از ناکارآمدی مرز‌های فعلی در اروپا ابراز تاسف می‌کنند. در این شرایط احزاب چپ میانه مانند حزب سوسیالیست فرانسه یا حزب سوسیال دموکرات آلمان در حال سقوط آزاد هستند. بنابراین، اروپایی‌ها مدل پیشنهادی خود را زیر سوال برده اند. در پایان باید گفت که رهبران اروپایی اکنون خواستار اتحادیه اروپا ژئوپلیتیک برای صحبت با زبان قدرت هستند و در این شرایط ممکن است که جهان به سمت مدل اورشلیم متمایل شود.
t.me/EsfandiarKhodaee
3.3K views07:31
باز کردن / نظر دهید
2021-05-30 10:30:05 اروپا چگونه طرفدار اسرائیل شد؟
(بخش اول)

فارین پالیسی
@motaleeat_ravabt
"فارین پالیسی" نوشت: هفته گذشته، سباستین کورتس، صدراعظم اتریش تصمیمی غیرمعمول گرفت و در همبستگی با اسرائیل که با حملات موشکی حماس به شهرهایش روبرو بود، پرچم اسرائیل را بر روی ساختمان‌های دولتی اش به اهتزاز درآورد. این سیاستمدار محافظه کار گفت: من حملات نوار غزه علیه اسرائیل را با نهایت قاطعیت محکوم می‌کنم و اسرائیل حق دفاع در برابر این حملات را دارد.

اخیراً کشور‌های عضو شورای اروپا به جز مجارستان در مورد قطعنامه‌ای که خواستار آتش بس میان اسرائیل و فلسطین است، موافقت کردند. با این حال، صدر اعظم اتریش به صورت ویژه در میان رهبران اروپایی از اسرائیل حمایت کرده است. البته از زمان شروع دور جدید درگیری بین اسرائیل و حماس، رهبران اروپا به ابراز حمایت خود از حق اسرائیل در دفاع از شهروندانش پرداخته اند.

مثلاً آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان حملات حماس را تروریستی خوانده و تقریباً تمامی احزاب آلمان اعم از چپ و راست از اسرائیل حمایت کرده اند. آنالنا باربوک، نامزد حزب سبز این کشور نیز از تل آویو حمایت کرده است. مهم اینکه، این حزب در آلمان از محبوبیت زیادی برخوردار است و حمایتش از اسرائیل برای مقامات این کشور اهمیت دارد. وی در یک حمایت شدید از تل آویو، امنیت اسرائیل را ذیل منافع ملی دولت مدرن آلمان دانست. در مقابل اقدامات دوستانه‌ی اروپا و آمریکا در قبال تل آویو، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، رئیس جمهور فرانسه، نخست وزیر انگلیس، نخست وزیر اتریش، نخست وزیر آلمان و دیگران تشکر کرد. جالب است بدانید که در گذشته روابط اروپا و اسرائیل تا این حد نزدیک نبوده است. حتی روابط اتحادیه اروپا با اسرائیل برای دهه‌ها بسیار سرد بود. به طور مثال، در انتفاضه دوم، اتحادیه اروپا تلاش کرد تا با حمایت از طرف فلسطینی، در برابر حمایت بی‌قید و شرط بوش پسر از دولت شارون، توازن ایجاد کند. همچنین در یک نظرسنجی در سال ۲۰۰۳ مشخص شد که ۵۹ درصد از اروپاییان اسرائیل را بزرگترین تهدید برای صلح جهانی می‌دانند. حال این سوال مطرح است که چگونه شرایط تغییر کرد و حالا اروپا به طرفدار اسرائیل بدل شده است.

در سال‌های اخیر، نتانیاهو به طور فعال با رهبران اروپا به ویژه سیاستمداران غیرلیبرال رابطه برقرار کرده است و آن‌ها را متحدان طبیعی خود می‌داند. به طوری که ویکتور اوربان، نخست وزیر مجارستان در سال ۲۰۱۸ در بیت المقدس مورد استقبال گرمی قرار گرفت. دیگر رهبران پوپولیست اروپایی مانند متئو سالوینی، معاون نخست وزیر وقت ایتالیا نیز در سال ۲۰۱۸ از اسرائیل بازدید کردند. به بارو برخی از جمله زئو استرنل، مورخ اسرائیلی، نتانیاهو تمایل دارد که خود را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از این بلوک ضد لیبرال تثبیت کند. اما واقعیت این است که رابطه دوستانه اروپا با اسرائیل را نمی‌توان تنها بر اساس روابط نزدیک نتانیاهو با چند رهبر غیر لیبرال اروپایی مانند اوربان توضیح داد. طرفداری اروپا از اسرائیل یک استراتژی کلان از طرف اروپاست و در چارچوب ترکیبی از دلایل اقتصادی، ژئوپلیتیکی و داخلی اروپا باید درک شود.

البته اروپایی‌ها موضع رسمی خود را در مورد درگیری اسرائیل و فلسطین تغییر نداده اند و همچنان از سرگیری روند صلح، پایان اشغال و راه حل دو کشور بر مبنای مرز‌های سال ۱۹۶۷ را راه نهایی برای حل مسئله می‌دانند. در همین ارتباط باید توجه داشت که اتحادیه اروپا مهم‌ترین ارائه دهنده کمک به آژانس امداد رسانی و کاریابی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی است و تنها جمهوری چک و مجارستان از میان کشور‌های اروپایی اقدام دولت ترامپ در به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل را به رسمیت شناخته‌اند. همچنین تاکنون ۹ کشور اروپایی، فلسطین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته‌اند....

ادامه در بخش دوم
3.1K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 11:28:06 بگذار همه به زیباکلام بخندند

t.me/sadeghZibakalam

همینکه اقای احمدی‌نژادی که طی هشت سال زمامداری مقتدرانه‌اش، نه یکبار صحبت ازحاکمیتِ قانون، استقلالِ قوه‌قضائیه، احکامِ دادگاه‌های انقلاب و زندانیانِ سیاسی نمود، نه سخنی از انتخاباتِ آزاد، آزادیِ بیان و آزادی مطبوعات بمیان آورد، و نه کلامی پیرامون حقوق زنان، حقوق اقلیتهای قومی و دینی ابراز نمود، دیشب باتفاق استاد ارجمند دانشکده حقوق، جناب آقای دکتر غلامحسین الهام، نصف شبی چراغ بدست و با ذره‌بین داشتند قانون اساسی را زیر و رو میکردند که پیدا کنند"چرا جایگاه مردم و رای آنان در نظام اسلامی‌مان منظماً در حال سقوط است و متقابلا قدرت حکومت درحال افزایش؟"؛یعنی بزرگترین پیشرفت جمهوری اسلامی.


بگذارید همه به صادق زیبا کلام بخندند؛ اما این اتفاقاً مهم‌ترین پیشرفت کشور بعد از انقلاب و نور امیدی در تونل غم انگیز و تاریک نومیدی حاکم بر کشور است. اینکه انقلابیون بعد از چهل و دو سال بحول و قوه اللهی رسیده اند به نقطه ایی که میرزا ملکم خان ناظم الدوله باصطلاح فراماسون یکصد و بیست سال پیش رسیده بود: "بدون حاکمیت قانون به هیچ کجا نخواهیم رسید."

کسی چه میداند، شاید معجزه ای شد؛ شاید دری به تخته ایی خورد و جناب احمدی‌نژاد انقلابی خط امامی اگر بار دیگر بجایی رسیدند و صاحب منصب شدند،بجای اصرار بر سپردن مدیریت جهانی به دستان لایق، توانمند، مدیر، مدبر و با کفایت ایرانیان صاحب فضل و کمال(چون مدیریت غربیها بر جهان به بن بست رسیده)؛ بجای ورق پاره خواندن قطعنامه های سازمان ملل، سعی کنند آرمان و آرزوی یکصد ساله میرزا ملکم خان فراماسون را تحقق ببخشند و گام ولو هر قدر کوچکی در تحقق حاکمیت قانون بردارند....
859 viewsedited  08:28
باز کردن / نظر دهید
2021-05-28 10:30:07 نقش ترامپ در نومیدی مردم ایران و قدرت گرفتن تندروها

نشریه پراجکت سیندیکیت
ترجمه:انتخاب

میانه‌روها در ایران در آستانه خروج از قدرت هستند و در این بین یک نفر به عنوان مقصر شماره یک معرفی می‌شود، این مقصر کسی نیست جز دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا! در سال 2018 ، ترامپ به طور یک جانبه از توافق هسته‌ای 2015 ایران یا همان برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد و تحریم‌های شدید اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را دوباره اعمال کرد. ایران حتی در این شرایط نیز تا مدت‌ها برجام را نقض نکرد.

ترامپ اگرچه موفق شد تحول سیاسی در ایران ایجاد کند اما این تحول مطابق میل و خواست وی نبود. تندروهای ضد غرب، مجلس در سال گذشته را با اختلاف بالا از آن خود کردند و رقبای میانه رو و اصلاح طلب خود را در هم کوبیدند.

اکنون، ایران خود را برای انتخابات ریاست جمهوری در ماه ژوئن آماده می‌کند و سیاستمداران میانه رو همسو با رئیس جمهور حسن روحانی، که مدافع برجام است، تقریباً شکست خود را قطعی می‌دانند.

روحانی عمده شهرت و موفقیت خودش را در برجام می‌دید. وی در سال 2013 با وعده لغو تحریم‌ها و به سرانجام رساندن مذاکرات هسته‌ای توانست به قدرت برسد. این وعده به ویژه برای طبقه متوسط ایران که مشتاق تغییر بودند قانع کننده به نظر می‌رسید.

ایران طبقه متوسط خود را مدیون روسای جمهور اصلاح طلب گذشته است. اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی از سال 1989 تا 2005 اقتصاد ایران را که درگیر جیره‌بندی و مالکیت عمومی بود به یک اقتصاد بازار محور مبتنی بر بخش خصوصی پرتحرک تبدیل کردند. اصلاحات آنها در بازار همراه با سرمایه گذاری در زیرساخت‌ها، میلیون‌ها ایرانی را از فقر نجات داد. بین سالهای 1995 و 2010، طبقه متوسط ایران از 28٪ به 60٪ جمعیت رسید و نرخ فقر نیز از 33٪ به 7٪ کاهش یافت.

اما با کنار رفتن خاتمی اوضاع بد شد. رئیس جمهور محمود احمدی نژاد از جمله محافظه کارانی بود که سبک زندگی به سبک غربی را مغایر با ارزش‌های انقلاب اسلامی 1979 می‌دانند.

جای تعجب نیست که روابط با غرب در دوره احمدی نژاد رو به نابودی رفت. در سال 2010، شورای امنیت سازمان ملل متحد با وضع قطعنامه 1929، دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه ایران به دلیل نگرانی از برنامه هسته‌ای تهران اعمال کرد. این قطعنامه نقطه آغاز رکود اقتصادی در کشور بود.

ظهور روحانی در سال 2013 به معنای شورش طبقه متوسط علیه احمدی نژاد و ویرانی اقتصادی برجای مانده از دوران ریاست جمهوری وی بود. وقتی برجام به امضا رسید دروازه جدیدی نیز رو به سوی ایران گشوده شد، به لطف لغو تحریم‌ها، اقتصاد ایران در سال 2016 به میزان قابل توجهی 13 درصد و در سال 2017 به میزان 7 درصد رشد کرد. روحانی که از این پیشرفت خوشحال بود با کسب 57٪ آرا با اختلاف بیشتر از دور اول در انتخابات 2017 پیروز شد و این نشان دهنده دستاورد اقدامات او در مناطق شهری بود.

کنار گذاشتن برجام توسط ترامپ اما همه چیز را تغییر داد. محافظه کاران ایرانی با دستاویز قرار دادن خروج ترامپ از برجام سعی داشتند تا ایرانی‌ها را متقاعد کنند که تلاش‌های روحانی برای تعامل با غرب کاملاً نادرست بوده است.

افکار عمومی ایران نیز همین روند را دنبال کرده است. در سال 2015، هنگامی که برجام برای اولین بار به امضا رسید، از هر چهار ایرانی سه نفر به توافقنامه نگاهی مطلوب داشتند. امروز اما این سهم به 51 درصد رسیده است.

در نظرسنجی‌ها انتخاباتی اخیر سهم محبوبیت تعدادی از اصولگرایان که در انتخابات 2017 شکست خورد به مراتب بیشتر از حسن روحانی است...

باید گفت بار بخشی از کاهش محبوبیت بر دوش روحانی است. در سال 2018، دولت روحانی به یکباره افزایش سنگین قیمت بنزین را اعلام کرد اقدامی که به طور نامتناسبی به فقرا آسیب می‌رساند... ایرانی‌ها با تظاهرات در کف خیابان نارضایتی خود را نشان دادند، تظاهراتی که البته به شدیدترین شکل ممکن توسط نیروهای امنیتی سرکوب شد.

تندروها بر قوه مقننه، نهادهای مختلف و رسانه‌های کشور تسلط دارند بنابراین انتظار می‌رود به محض تحویل قوه مجریه در ماه ژوئن، احتمال احیای توافق هسته‌ای و بهبود روابط ایران و غرب به حداقل برسد.

گرچه بعید است مذاکرات بتواند به انعقاد توافقی جدید قبل از انتخابات ژوئن منجر شود، اما می‌تواند مسیر احیای برجام را روشن کند. این موضوع می تواند کار را برای رئیس جمعور بعدی ایران برای خروج از برجام، هر چقدر هم که مخالف این توافق باشد، دشوار کند.
t.me/emrouzofarda1
4.4K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-05-27 17:23:40 نظارت استصوابی موجب تجمع ثروت و قدرت در طبقه حاکم می‌شود محمد جعفری yon.ir/Xt96H نظارت استصوابی، قدرتی افسانه‌­ای در اختیار طبقه حاکم قرار می­دهد تا با سلیقه خود و معیارهای کلی و تعریف نشده، کاندیداهای ریاست‌­جمهوری، خبرگان و مجلس را تعیین کنند. این…
236 voters1.0K views14:23
باز کردن / نظر دهید
2021-05-27 10:30:11 نظارت استصوابی موجب تجمع ثروت و قدرت در طبقه حاکم می‌شود

محمد جعفری
yon.ir/Xt96H
نظارت استصوابی، قدرتی افسانه‌­ای در اختیار طبقه حاکم قرار می­دهد تا با سلیقه خود و معیارهای کلی و تعریف نشده، کاندیداهای ریاست‌­جمهوری، خبرگان و مجلس را تعیین کنند. این قدرت استثنایی به مرور زمان، موجب تجمع قدرت و ثروت در دست افراد خاصی شود.

بین قدرت و ثروت رابطه مستقیم وجود دارد. اگر کسی ثروت داشته باشد اما قدرت نداشته باشد، نمی‌تواند از ثروت خود پاسداری کند؛ یک سیاستمدار هم برای حفظ قدرت خود و پیروزی بر رقیبان نیازمند ثروت است. اشکال کار آنجاست که نظارت استصوابی موجب انحصار قدرت سیاسی در طیف و جناح خاصی می‌شود. انقلابیونی که زمانی در محله­‌های فقیرنشین جنوب شهر ساکن بودند به برکت قدرت سیاسی، اکنون در کاخ­های مجلل در بالاترین نقاط شهرها زندگی می­کنند. آنها با برچسب اصولگرا یا اصلاح‌طلب بزرگترین بانکها و بنیادهای اقتصادی و مالی را کنترل می­کنند و فرزندانشان در خارج کشور مشغول کسب فضائل معنوی و عبادت هستند! این نتیجه فساد فردی نیست. بلکه معلول فساد ساختاری و تجمع ثروت و قدرت در دست گروه حاکم با پشتوانه ساختاری نظارت استصوابی است.

رسالت ارزشمند شورای محترم نگهبان، نظارت بر سلامت انتخابات و جلوگیری از رخنه افراد فاسد و نفوذی­ در لایه‌­های مدیریت نظام است تا انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان نیفتد. اما نظارت استصوابی با معیارهای کلی و تعریف­‌نشده موجب تمرکز ثروت و قدرت می‌شود و نهایتاً موجب نقض غرض می‌شود.

نظارت استصوابی، اصولگرایان را فاسد و دوپینگی می‌­کند

در نظامهای مردمسالار، وقتی که یک حزب در انتخابات شکست می­خورد، تلاش ‌میکند با اصلاح و بازاندیشی خود را به مطالبات مردم نزدیکتر کند تا بار دیگر به قدرت باز گردد. اصولاً کارویژه اصلی احزاب سیاسی همین است که خواسته‌های مردم را کشف و برنامه متناسبی ارائه کنند که مورد پسند و رضایت قرار گیرد. لذا احزاب بطور مداوم برنامه‌­ها و شعارهای خود را اصلاح می ‌کنند تا مبادا عرصه را به رقیب واگذارند. اما اصولگرایان ایران علاوه بر کنترل نهادهای غیر انتخابی سیاسی و اقتصادی، می‌­توانند با استفاده از دوپینگ نظارت استصوابی، ارنج تیم مقابل را طوری بچینند که همواره منافع خودشان تامین شود. لذا نیازی به تغییر خود نمی‌بینند و با افکار، برنامه‌ها و ارزشهای دهه ۶۰ می‌خواهند در ۱۴۰۰ حکومت کنند.

ساختار نظارت استصوابی در طولانی مدت موجب شده که اصولگرایان هرگز متوجه نقطه ضعف خود یعنی دوری از مردم نشوند و در صدد رفع مشکل بر نیایند. اصولگرایان در صورت شکست در مقابل رقیب فرضی اصلاح‌طلب، که تحت کنترل و عروسک خودشان است، طلبکار هم می­شوند و متوهمانه مردم را مقصر می‌­خوانند، استدلال می‌کنند که مردم مقصرند چون بد انتخاب کرده‌اند. لذا این مردم هستند که باید تغییر کنند نه اصولگرایان که ابزار دین را در انحصار خود دارند.

نظارت استصوابی اصلاح­‌طلبان را قلابی می‌کند

نظارت استصوابی این فرصت را به جناح حاکم ­می‌دهد که ترکیب تیم رقیب یعنی اصلاح‌­طلبان را نیز بچینند. مثل این است که مربیان تیم فوتبال استقلال، ارنج تیم پرسپولیس را در شهرآورد پایتخت بچینند. مردمی که از اصولگرایان خسته شده‌­اند، در کوتاه‌مدت ممکن است فریب شعارهای اصلاح­‌طلبان قلابی را بخورند و دل به آنها بسپارند. این اصلاح‌طلبان دروغین که عروسک ارباب قدرت هستند نیز بجای حرکت به سمت اصلاحات ساختاری واقعی به شعارهای عوام­‌پسند سطحی بسنده کنند و بیش از آنکه بدنبال مطالبات و رضایت مردم باشند، در اندیشه کسب رضایت ارباب تایید صلاحیت برای انتخابات دور بعدی خواهند بود. به تدریج مردم نیز از آنها نومید، به ماهیت قلابی­‌شان پی می­برند و دست از حمایتشان بر می‌دارند.

این وضعیت موجب چرخه باطل قدرت بین اصولگرایان مفنگی و اصلاح‌طلبان قلابی می‌­شود و در نهایت به بن­‌بست سیاسی منجر میشود تا مردمِ نومید از تغییرات واقعی، به ضد انقلاب خارج کشور، و دولتهای ترامپ، بایدن، بن‌­سلمان و نتانیاهو چشم دوزند و زمینه برای نفوذ فراهم شود؛ و شورای نگهبان که برای جلوگیری از نفوذ، طراحی شده، ناخواسته با نظارت استصوابی، زمینه نومیدی مردم و نفوذ دشمنان را فراهم کند.

اگر انتخابات واقعیِ آزاد برگزار شود، اصولگرایان حتی در صورت شکست، با برنامه و شعارهای مناسبتر، خود را به مردم نزدیکتر می­‌کنند تا دور بعدی پیروز واقعی میدان باشند. تجربه انتخابات آزاد در کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، عراق، ترکیه و مصر نشان می­دهد که اسلامگرایان بازنده میدان نمی‌­شوند زیرا احزاب رقیب ایشان غالباً ساختار منسجمی ندارند و اختلافات آنها بیشتر از مذهبی‌­هاست. باور کنید با انتخاباتِ سالم و آزاد، اسلام به خطر نمی‌افتد. آنچه خطرناک است، فساد ساختاری نظارت استصوابی است.
*با ویرایش و تغییرات*
@EsfandiarKhodaee
6.3K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-05-26 10:31:01
بلینکن: دولت بایدن از خرید گرینلند منصرف شد
(بخش دوم)

تعویض گرینلند با پورتوریکو 

یلز تیلور رئیس سابق ستاد کارکنان وزارت امنیت داخلی آمریکا در  مصاحبه‌ای با شبکه «ام‌اس‌ان‌بی‌سی» گفته بود: ترامپ پس از وقوع دو توفان سهمگین سال ۲۰۱۷ در جزیره پورتوریکو در دریای کارائیب پیشنهاد  فروش «پورتوریکو» یا معاوضه آن با «گرینلند» را داده بود..

تیلور اظهار داشت: ترامپ می‌گفت که پورتوریکو کثیف و فقیر است. بنابراین، او در حالی که خواهان خرید گریلند از دانمارک بود بلکه می‌خواست بداند آیا می‌توانیم پورتوریکو را بفروشیم یا آن را با گریلند معاوضه کنیم.
این مقام آمریکایی که در سال ۲۰۱۹ وزارت امنیت داخلی را ترک کرد، افزود: اینکه رئیس جمهوری آمریکا بخواهد یک منطقه آمریکایی را از مردم این کشور بگیرد و آن را با یک کشور خارجی معاوضه کند، فراتر از آزار دهنده است.
تیلور گفت: رئیس جمهوری در پشت صحنه خصومت عمیقش را نسبت به مردم پورتوریکو بیان می‌کرد.
پورتوریکو حدود سه میلیون نفر جمعیت دارد که اغلب آنان در سرزمین اصلی آمریکا بویژه در ایالت‌های فلوریدا و نیویورک زندگی می‌کند.

«مته فردریکسن» نخست وزیر دانمارک درخواست ترامپ برای خرید گریلند را رد و آن را «بیهوده» توصیف کرده بود. 

پورتوریکو که مستعمره سابق اسپانیا است، اواخر سده نوزدهم میلادی تحت استعمار آمریکا درآمد. این جزیره سال ۱۹۵۲ از خودمختاری سیاسی گسترده‌ای برخوردار شد.

ساکنان پورتوریکو به عنوان شهروندان آمریکایی از امکان ورود آزادانه به خاک آمریکا برخوردارند اما از حق شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یا انتخاب سناتور در سنای فدرال بی‌بهره‌اند.

 ترامپ بعد از شکست و ناکامی در  خرید گرینلند و مخالفت گسترده دولت کپنهاک، با هدف افزایش منافع اقتصادی در قلمرو دانمارک در صدد بازگشایی نخستین کنسولگری آمریکا  در این منطقه بر آمد.

وزارت خارجه آمریکا پیشتر در نامه ای به کنگره اعلام کرد که افتتاح کنسولگری در شهر نوک، بخشی از برنامه گسترده آمریکا برای افزایش حضور در قطب شمال است.

«مت فردریکسن» نخست وزیر دانمارک پیش از این در سفری به گرینلند، در واکنش به درخواست ترامپ برای خرید گریلند گفته بود:  «گرینلند فروشی نیست؛ گرینلند متعلق به دانمارک نیست و متعلق به گرینلند است؛ من قوّیاً امیدوارم که سخنان ترامپ جدی نباشد.»

به دنبال درخواست ترامپ مشاور اقتصادی کاخ سفید نیز در مصاحبه ای با تکرار پیشنهاد ترامپ از کپنهاک، خواستار خرید  جزیره گریلند به آمریکا شد.

بر اساس توافق دفاعی سال ۱۹۵۱ میان آمریکا و دانمارک، پایگاه هوایی تول آمریکا می تواند در منطقه شمالی گرینلند مستقر باشد.

t.me/motaleeat_ravabt
                   
3.5K views07:31
باز کردن / نظر دهید