Get Mystery Box with random crypto!

جمع مدیران نامدار ایران

آدرس کانال: @excellentmanagers
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 27.21K
توضیحات از کانال

دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 5

2024-02-06 11:23:14 مهران صولتی

چرا انتظار توسعه در شرایط کنونی ایران بیهوده است؟



ایران از حدود یک‌صد سال پیش و با پیوستن به مدار نظام جهانی در مسیر توسعه یافتگی قرار گرفت. به رغم سه تحول سرنوشت ساز مشروطه، ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی هنوز هم ما کشوری در حال توسعه به شمار می رویم. پیشرفت های زیادی در این مدت صورت گرفته ولی از آن جهش نهایی که بتواند ما را در جرگه کشورهای توسعه یافته قرار دهد هنوز هم خبری نیست. به نظر می رسد با نزدیک شدن به موعد بسته شدن پنجره جمعیتی در سال ۱۴۲۵ کار بیش از پیش بر ما سخت‌تر و دوران انتقال طولانی‌تر شود. حال بر اساس این ملاحظات مایل ام به این پرسش پاسخ دهم که چرا در وضعیت کنونی انتظار برای توسعه یافتگی کشور بیهوده می باشد؟

هراس از آزاد شدن نیروهای اجتماعی:
توسعه پدیده ای فراتر از ساختن پل، سد و جاده است. اینها پیشرفت است نه توسعه! همان تصوری که یک‌صد سال است مهندسی را برتر از علوم انسانی نشانده و تکنوکراسی را جایگزین دموکراسی ساخته است. توسعه پیش از هر چیز به معنای آزاد سازی تمامی نیروهای اجتماعی و مشارکت آنها در ساختن آینده جامعه است. شاید بتوان ترجمان این آرمان را در شعار ایران برای همه ایرانیان یافت. امری که منوط به آموزش و پرورش انسان هایی در تراز رقابت با قدرت های اقتصادی جهان است. اما آن چه در چهل سال گذشته بیش از همه به چشم آمده است عزمی جدی برای مهار جامعه و نیروهای توانمند آن بوده است. محدود سازی تاثیر گذاری نخبگان، کنترل دامنه فعالیت نهادهای مدنی، امنیتی سازی گفتمان فعالیت های سیاسی- اجتماعی و زینتی سازی نقش نهادهای انتخابی از طریق موازی سازی مراکز قانون گذار از جمله این تلاش ها می باشد.

جلوگیری از افزایش توقعات اقتصادی:
تجربه رژیم شاه در بالا بردن انتظارات اقتصادی مردم پس از افزایش قیمت نفت (۱۳۵۲) و سپس ناکامی در برآوردن آنها پس از کاهش شدید قیمت آن (۱۳۵۵) که منجر به بی‌ثباتی سیاسی و انقلاب ۵۷ شد درس‌هایی ذی‌قیمت برای آیندگان به همراه داشت. این که حکومت‌هایی که سطح توقعات اقتصادی را پایین نگه می دارند از ثبات بیشتری برخوردارند. امری که در تمامی چهل سال گذشته سرلوحه سیاست گذاران کشور قرار داشته، عبارت از تلاش برای تعویق مطالبات و پرهیز از دمیدن در کوره انتظارات بوده است. تنظیم آرزوهای مردم و پایین نگه داشتن فتیله امید اجتماعی. درست برخلاف توسعه که مستلزم افزایش امید، برابری و آزادی برای شکوفایی تمامی استعدادها و ظرفیت ها است. شاید بتوان تلاش برای رنگ باختن امیدهای سیاسی مردم از پس هر انتخابات را نیز در همین راستا ارزیابی کرد. این که قرار دادن مردم در برزخ میان بد و بدتر اگر چه با اقتضائات حکمرانی خوب ناسازگار است ولی در عوض می تواند مطمئن تر و پایدارتر باشد.

اصرار بر تداوم چالش با نظام جهانی:
در همه این سال‌ها که دلسوزان از ضرورت آشتی با جهان و ارتباط سازنده با آن سخن گفته اند با این پرسش مواجه شده اند که آیا از ما می خواهید تسلیم امریکا شویم؟! پرواضح است که پاسخ منفی است ولی واقعیت هم به سادگی در این پرسش و پاسخ نهفته نیست. امروزه نمی توان نظام جهانی را صرفا در امریکای تضعیف شده کنونی خلاصه کرد. کشورهایی مانند چین، هند، روسیه، برزیل، ژاپن و اروپا جهانی چندقطبی را شکل داده اند که در آن مطابق پیش بینی بلومبرگ از رده بندی اقتصادهای جهانی تا سال ۲۰۳۰، چین و هند برتر از امریکا می ایستند. اما مشکل این‌جا است که اکنون چالش با نظام جهانی به بخش جدایی ناپذیری از هویت کشور بدل شده است. تبدیل  واقعیت به هویت، که نه تنها تجدیدنظر در مواضع پیشین را منتفی می سازد بلکه موجب تصلب یافتن هر چه بیشتر تصمیم ها می شود.

فقدان چشم انداز روشن برای اجماع ملی: تجربه توسعه در همه اقتصادهای نوظهور نشان می‌دهد که ضرورت توسعه یافتگی موجب شده در یک پیچ تاریخی نوعی اجماع ملی در بالاترین سطح سیاسی شکل گرفته و دولت به مثابه موتور محرکه توسعه ایفای نقش کند. اجماعی که بر بسیج توده ها پیرامون اولویت یافتن اقتصاد، مشارکت پذیری مردم و سیاست خارجی آشتی جویانه با جهان مبتنی بوده است. اما مع‌الاسف شواهد نشان می دهد که بی‌اعتمادی فزاینده سیاسی در کشور حتی امکان شکل گیری نوعی گفت و گوی ملی را هم منتفی ساخته است. مسائل متعدد اجتماعی حل‌نشده بر یکدیگر انباشت شده و بحران های مختلف را بازتولید می کنند. روشن است که با این حجم از معضلات در هم کلاف شده نمی توان به شکل گیری اجماعی ملی برای بهره گیری از تجارب جهانی جهت ورود به فرایند توسعه یافتگی امید داشت. شرایطی که در آن امر روزمره و زیستن برای بقا اولویت می یابد و فاصله با سایر کشورهای جهان بیش از پیش افزایش می یابد.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o۱۲
13.7K viewsedited  08:23
باز کردن / نظر دهید
2024-02-04 11:40:18 ما می‌مانیم تا ایران را به نسل بعد تحویل دهیم .

دکتر محسن رنانی


چهل سال است دارند دانشگاه ایدئولوژیک درست می کنند آخرش چه شد؟ آیا موفق شدند؟ فقط باختند. حالا می‌خواهند نسخه کاریکاتوری همان چهل سال پیش را تکرار ‌کنند، اما با کدام دانش با کدام منابع با کدام مشروعیت با کدام فرصت؟ شک نیست که خطا می کنند، شک نیست که این جا هم می‌بازند. در سال ۱۳۹۴ در مناظره‌ای در شبکه چهار سیما، به فرد مقابلم که می‌گفت «تا حالا نتوانسته‌ایم چون الگو نداشته‌ایم» گفتم که اگر در چهار دهه گذشته نتوانسته‌اید دیگر نمی‌توانید،‌ چون دیگر منابع ندارید. حالا می‌گویم منابع هم که داشته باشند دیگر نمی‌توانند چون به قول انیشتین «همان اندیشه‌ای که بحران‌های امروز را ایجاد کرده است،‌ نمی‌تواند آنها را حل کند». اینان به خاطر نداشتن اندیشه‌‌ای منسجم و سازگار با دنیای نو، بیشتر پروژه‌های حیثیتی‌‌شان یک‌به‌یک شکست خورده است؛ و حالا دوباره رفته‌اند سرخط تا از نو شروع کنند. اما یادشان نیست که هم پیر شده‌اند، هم نخبه اندیشمند ندارند که برای شان فکر کند، هم چاه‌های نفت خالی است، هم فساد تا سراپرده‌شان پیش‌ رفته است، هم منابع آبی کشور نابود شده است،‌ هم بحران پشت بحران در راه است، و هم نسل نو در پشت سر آنها نیست تا در این ناداری و نادانی حمایت‌شان کند. فقط اندکی عقل سلیم لازم است که حضرات بفهمند نباید به جنگ ریاضیات بروند:

نسل اولشان که اگر حالا بودند ۱۰۰ تا ۱۲۵ ساله بودند که همه رفته‌اند؛نسل دومشان که حالا ۷۵ تا ۱۰۰ ساله‌اند چقدر دیگر فرصت دارند؟ ۵ تا ده سال دیگر بیشترشان نیستند؛نسل سومشان که ۵۰ تا ۷۵ ساله‌اند، اکثریت‌شان یا توّاب‌اند یا اخراجی. تعداد کمی‌شان به زور رانت هنوز حامی مانده‌اند. این‌ها هم دیگر از رده خارجند.نسل چهارم یعنی ۲۵ تا ۵۰ ساله‌ها «اکثریت‌شان» یکی از این‌هاست: یا منتقد یا معترض یا مخالف یا معارض.نسل زیر ۲۵ سال را هم که خدا برکتشان بدهد؛ تنها نامی که برازنده آنهاست «نسل عصیان» است.

اما جذابیت مساله این جاست:
نسل‌های یک تا ۵۰ سال، سالی یک میلیون و صدهزار نفر به جمعیتشان افزوده می‌شود؛
و نسل‌های ۵۰ تا ۱۰۰ سال، سالی ۶۰۰ هزار نفرشان کم می‌شود.به زودی ترازوی نسل‌ها از ناترازی سرنگون می‌شود.ترازوی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و فناوری هم از سال‌ها پیش دارد به نفع نسل نو کفّه عوض می‌کند.

همه این تحولات در بدبینانه‌ترین حالت در زیر ده سال رخ خواهد داد. اما شهود من می‌گوید برای پنج سال هم انرژی ندارند که با همین روش ادامه بدهند، یا سَرِعقل می‌آیند یا فرومی‌ریزند.

ما باید در صحنه بمانیم تا بدهی‌مان را به این نسل بدهیم. نسل نو، «ایران» را از ما طلب‌کار است. آری، پراستقامت می‌مانیم تا ایران را «ایران» به او تحویل بدهیم نه سوریه نه لیبی و نه مصر.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o۱۲
13.4K views08:40
باز کردن / نظر دهید
2024-02-03 18:38:55
سفارت ژاپن در ایران پیروزی تیم ملی فوتبال ایران را تبریک گفت.
فرهنگ غنی یک کشور توسعه یافته و با اصالت مثل ژاپن را ببینید.
توسعه یافتگی اتفاقی نیست.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
@excellentmanagers

و اینجا در اینستاگرام
Paktinat.Hamed
14.5K viewsedited  15:38
باز کردن / نظر دهید
2024-01-25 08:44:30 ریشه خالص سازی های امروز

نطق  مهندس مهدی بازرگان در مجلس دهه 60 و واکنش هاشمی و توکلی و خلخالی و دیگران .....!

آنچه خواهید شنید، نه سخنی است سیاستمدارانه و نه لایحه‌ای دفاعیه. درد دلی است از قلبهای سوخته و استغاثه از جانب کسی که قبول دارید سالهای طولانی از عمر پر فراز و نشیب خود را در آرزوی آزادی و استقلال ملت عزیز ایران و عدالت و اسلام به جای اختناق اسارت و جور و کفر به سر برده. تلاش‌ها و توفیق‌ها داشته، محرومیت‌ها کشیده،...حالا هم که به آخرین روزهای زندگی رسیده و در اشتیاق لقاءالله است…

آتشی هولناک در کشور عزیزمان شعله‌ور گشته‌است. خرمن امت و دولت و دین را مورد تهدید قرار داده. کمتر کسی است که درصدد خاموش کردن آن برآید و بعضی می‌کوشند آتش را افروخته‌تر ساخته و بر خرمن طرف مقابل بیندازند. همه بلعیده می‌شوند... افرادی بی گناه در معابر و منازل بی جهت کشته و معلول می‌شوند و همچنین نونهالان دختر و پسر کسان وابسته و هوادار که در درگیری‌های خیابانی و دادگاه‌های انقلابی، قربانی التقاط و انحراف یا انتقام می‌گردند. نونهالانی که هر چه باشد جگر گوشگان و پرورش یافتگان امید این مملکتند. عاشق‌وار یا دیوانه‌وار، فداکار یا گناهکار، در طاس لغزنده افتاده‌اند. در حالیکه هر طرف گروه مقابل را منافق یا مرتجع و ضداسلام و عامل امپریالیسم می‌خواند، نه روحانیون ارجمند و مکتبی‌های غیرتمندمان از آمریکا وارد شده‌اند و نه جوانان جانباز در خانواده‌های آمریکایی زائیده و بزرگ گشته‌اند که بتوان مزدورشان خواند. پس چرا اینسان ریختن خون یکدیگر را مباح و بلکه واجب می‌شمارند؟...

واکنش رئیس مجلس و نمایندگان:

رفسنجانی: آقای بازرگان الان جای این حرف‌ها نیست...

یکی از نمایندگان خطاب به بازرگان: [برو مسخره...] چَرت نگو

احمد توکلی: اصلاً نشستن در این جلسه خلاف شرع است، بیائید بیرون. بیائید بیرون...

یکی دیگر از نمایندگان: تمام کن مرتیکه. (عده ای از نمایندگان جلسه را ترک می‌کنند).

عبدالرضا اسدی نیا (معروف به عادل): (با داد و قال) مرگ بر بازرگان که شعار مردم است، مرگ بر بازرگان، مرگ بر بازرگان. مرگ بر بازرگان...این شعار ملت است .(همهمه نمایندگان).

هاشمی رفسنجانی: آقای اسدی نیا …شلوغ نکنید.

یکی از نمایندگان: بازرگان از مرگ انور سادات ناراحت است. برو گمشو مرتیکه، برو گمشو

صادق خلخالی (با فریاد بلند): بازرگان باید محاکمه بشود. این آقا جزو ملت ایران نیست، آمریکائی است.

(خلخالی در حالی که میکروفون را از جلوی مهندس بازرگان می‌کِشد داد می‌زند بیا برو کنار، برو کنار، برو کنار...

بعد رو به رفسنجانی می‌گوید:  چرا می‌گذارید ایشان صحبت کند این بلندگو مال مردم است نه کسی که در مقابل ملت ایران ایستادگی کند.

عابدین زاده: (خطاب به بازرگان) مُردنی، قالتاق، آمریکائی....

احمد توکلی: قرآن می‌گوید در قصاص حیات است آقای بازرگان می‌گوید نه...

خلخالی دوباره داد می‌زند: بازرگان می‌گه این بچه‌ها آمریکائی نیستند و از خارج نیامده اند. اینها همان بچه‌های ساواکی‌ها هستند که تو بر ما مسلط کردی آقا (همهمه نمایندگان)

یکی از نمایندگان: (خطاب به بازرگان) تو تمام احکام دادگاه‌های انقلاب را باطل شمردی.

احمد توکلی: مگر مردم نمی‌گفتند مرگ بر بازرگان؟ چرا نشسته‌اید... بازرگان مرگ بر تو، ننگ بر تو...

مهندس بازرگان: آتشی هولناک در کشور عزیزمان شعله‌ور گشته‌است...

آری ، این چنین بود ای برادر !

از میان افرادی که در بالا اسم برده شده، آقای #احمد_توکلی چند دوره کاندید ریاست‌جمهوری  شد بعنوان گزینه‌ای در مقابل اصولگرایان؛ #عادل_اسدی_زاده، کاردار ایران در دوبی شد و یک شب در یک میهمانی در باغ کنسولگری در دوبی، زبان به انتقادات تندی نسبت به حاکمیت گشود ... و فردای آن شب به اسکاندیناوی  پرواز کرد و پناهنده شد؛ و #خلخالی موقع دفن بر مزار بازرگان حاضر شد و با صدای بلند گفت، اگر یک مرد در ایران بود همین مرد بود:
چقدر دردناك
با صداي بلند بايد فرياد زد خدايا پناه ميبريم به تو از شر وسواس الخناس

وقتی خلخالی اومد توی غرفه و اون جمله را گفت، یکی از دوستان که کنارم واستاده بود (و همه میشناسینش) با صدای بلندتر از او گفت: اشک تمساح!
سخنرانی بازرگان در ۱۵ مهر 1360 در مجلس ایراد شد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
13.6K views05:44
باز کردن / نظر دهید
2024-01-21 17:19:06 داستان واقعی:

ماًمورِ کنترلِ بلیط قطاری به مقصد بنگلور از بمبئی در حالِ انجام وظیفه بود، دختری را گرفت که زیر صندلی پنهان شده بود.

دخترحدودا ۱۳یا ۱۴ ساله بود.
  از او خواست تا بلیط خود را ارائه دهد.
دختر با تردید پاسخ داد که بلیط ندارد.
مامورِ قطار به دختر گفت باید از قطار پیاده شود.

ناگهان صدایی از پشت سر به گوش رسید:
" من کرایهٔ او را می پردازم."

این صدایِ خانم بهتا چاریا، مُدرسِ یک کالج بود.
خانم بهتاچاریا هزینه بلیطِ دختر را پرداخت و از او خواست که نزدیکِش بنشیند.

از او پرسید اسمت چیست؟
دختر پاسخ داد: «چیترا».
"داری کجا میری؟"
دختر گفت:
"من جایی برای رفتن ندارم"!

خانم بهتاچاریا به او گفت:
"پس با من بیا."

پس از رسیدن به بنگلور، خانم بهتاچاریا دختر را به یک سازمانِ غیرِ دولتی تحویل داد تا از او مراقبت شود.

بعداً خانم بهتاچاریا به دهلی نقل مکان کرد و ارتباط آن دو با یکدیگر قطع شد.

پس از حدود ۲۰ سال، خانم بهتاچاریا به سانفرانسیسکو در ایالات متحده آمریکا دعوت شد تا در یک کالج ، آنجا سخنرانی کند.

او در آن شهر در یک رستوران مشغول صرفِ غذا بود. اما وقتی صورت حساب را درخواست کرد، به او گفتند که صورت حسابش قبلا پرداخت شده است!
وقتی برگشت، زنی را با شوهرش دید که به او لبخند می زد.
خانم بهتاچاریا از زوج پرسید: "چرا صورت حساب من را پرداخت کردید؟"
زنِ جوان پاسخ داد:
"خانم! صورت حسابی که من امروز  پرداخت کردم، در مقایسه با کرایه ای که برای سفرِ قطار از بمبئی به بنگلور برای من پرداخت کردید! بسیار کم و ناچیز است."

اشک از چشمان هر دو زن سرازیر شد.

خانم بهتا چاریا با خوشحالی و حیرت زده گفت:
"اوه چیترا... تو هستی...؟!"

بانوی جوان در حالی که یکدیگر را در آغوش گرفته بودند گفت:

"خانم! نامِ من، الان چیترا نیست. من سودا مورتی هستم و این هم شوهرِ من است ،نارایان مورتی."

تعجب نکنید شما در حال خواندنِ داستان واقعیِ بخشی از زندگیِ خانم سودا مورتی، رئیسِ اینفوسیس با مسئولیت محدود و آقای نارایان مورتی، فردی که شرکت نرم افزاری چند میلیونی اینفوسیس را تأسیس کرد، هستید.

* خوب است بدانید آکشتا مورتی دخترِ این زوج با "ریشی سوناک" که اکنون نخست وزیر بریتانیا است ازدواج کرده است. "ریشی سوناک" دامادِ سودا مورتی یا همان چیترا، دخترکی که به دلیلِ نداشتن بلیطِ قطار، زیر صندلی پنهان شده بود، اولین نخست وزیرِ آسیایی‌تبارِ تاریخ بریتانیا و جوان‌ترن رهبرِ دولت در تاریخِ معاصر این کشور می باشد!!

بله، گاهی کمک کوچکی که به دیگران می کنید می تواند کلِ زندگی آنها را تغییر دهد!

چه خوب است کمی عمیق تر به درونِ این داستان برویم و سعی کنیم از نیکی کردن به کسانی که در مضیقه هستند، به ویژه هنگامی که انجام آن در حدِ توانایی و اختیارِ ماست، دریغ نکنیم".

برای شما و عزیزان تان آرزوی یک زندگیِ پربار، زیبا و شاد را دارم.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
12.8K views14:19
باز کردن / نظر دهید
2024-01-12 10:51:10 مردم کدام کشور بیشترین ضریب هوشی ( IQ ) را دارند؟ + رتبه ایران

طبق مطالعه سال گذشته توسط محققان ریچارد لین و دیوید بکر در موسسه اولستر کشور ایرلند، قوی ترین ضرایب هوشی در جهان مشخص شدند که بر این اساس ژاپنی ها با هوش ترین مردم جهان هستند. طبق این تحقیق ایرانی ها در رده 119 جهان قرار دارند.

1. Japan: 106.48
2. Taiwan: 106.47
3. Singapore: 105.9
4. Hong Kong: 105.34
5. China: 104.1
6. South Korea: 102.3
7. Belarus: 101.6
8. Finland: 101.2
9. Liechtenstein: 101.1
10. Germany: 100.7
11. Netherlands: 100.7
---
17. Australia: 99.2
20. United Kingdom: 99.1
29. United States: 97.4
32. France: 96.7
35. Russia: 96.3
42. Italy: 94.2
45. Spain: 93.9
48. Portugal: 92.8
49. Israel: 92.4
61. Iraq: 89.3
77. Turkey: 86.8
98. Brazil: 83.4
103. Afghanistan: 82.1
119. Iran: 80.01
120. Pakistan: 80
141. Saudi Arabia: 76.4
143. India: 76.2

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
13.1K views07:51
باز کردن / نظر دهید
2023-12-16 20:26:01 با اجازه دولت و دبش

خاطره ای جالب از نحوه حمایت  مصدق  از صنعت چای ایرانی را بخوانیم

سحر خوشحال

نخستین جایی که چای ایرانی در آن کشت شد، زمینی در محله چاهانه سر لاهیجان بود. این اتفاق در سال 1280 هجری شمسی و به وسیله کاشف السلطنه(پدر چای ایران)به وقوع پیوست. بعد از آن چايكاري توسط مردم و تجار گسترش يافت و اقتصاد منطقه تحت تأثیرآن قرار گرفت.

تا اینکه در شهریور سال 1320 با شروع جنگ جهانی دوم هول وهراس در دل مردم به وجود آمد بطوری که انگیزه کشاورزان برای برداشت محصول به حداقل رسید و باغات چای رها شد.

تا سال 1330که دکتر محمد مصدق برروی کارآمد، این وضعیت ادامه داشت و سرانجام با روی کار آمدن وی، برخی از کشاورزان چایکار ازا و در این باره کمک و حمایت خواستند.

اعتراض چایکاران به مصدق از کسانی بود که با واردات گسترده چای بازار کشور را اشباع کرده بودند و هم چنین از کسانی که با مصادره زمین های کشاورزان برای آنان محدویت و رنج ایجاد کرده بودند.

گفتنی است که مصدق بعد از شنیدن گلایه های مردم از تاجران واردکننده چای و برخی دیگر از عوامل دخیل در قدرت که سعی در نابودی این محصول داشتند دعوت کرد تا در مهمانی خانه او شرکت کنند.

نخست وزیر وقت ایران، با درایتی که داشت برای پذیرایی ازمهمانان تدارک ویژه ای اندیشده بود. مصدق از محصول چای چایکاران شمالی کشور برای پذیرایی مهمانان استفاده کرد.

غلام حسین مصدق[پسر دکتر مصدق] این ابتکار پدر را این طور تعریف می کند:

مهدی ارباب و کیل مجلس و بازرگان که از وارد کنندگان چای بود از اینکه دولت نمی گذاشت چای خارجی وارد بشود ناراحت بود و با همه تقلائی که کرده بود وزیر اقتصاد وقت اجازه نداده بود که چای خارجی وارد کنند. روزی به من مراجعه کرد و گفت وقتی از آقا بگیرید که شرفیاب شوم و توضیحاتی بدهم.

مطلب را که به پدرم گفتم پرسید چه کار دارد؟ گفتم مثل اینکه می خواهد در باره واردات چای صحبت کند. پدرم پذیرفت و روزی که معین شده بود چند نفر از تجار سرشناس چای همراه ارباب به منزل آمدند. پدرم قبلا به چایخانۀ خود سپرده بود که چای اعلای لاهیجان که همه ساله از علی امینی لنگرودی میخریدیم در نهایت خوبی دم کنند و تجار مذکور پیش از اینکه آنها را بپذیرد با آن چای پذیرائی شوند.

همین کار شده بود و پس از آن تجار به اطاق پدرم رفتند. پرسید چه گرفتاری دارید؟ گفتند دولت اجازه ورود چای نمیدهد و مردم علاقه دارند که چای خوب بنوشند.

مصدق گفت آیا چای خدمتتان آوردند؟ گفتند بلی. گفت چایش چطور بود؟ همه تعریف کردند. گفت به مردم هم از همین چای بدهید که چای لاهیجان است!

عطر، طعم و رنگ ویژه ومطلوب این چای موجب تعریف و تمجید مهمانان از پذیرایی دکتر مصدق شد و همین بهانه کافی بود تا مصدق موضوع اساسی و محوری مهمانی اش را مطرح کند؛ حمایت از چایکاران ایرانی و کاهش واردات چای به کشور.

از آن پس مصدق دستور داد که باید از چای ایرانی حمایت شود و به جای اینکه سرمایه را به دست خارجیان بسپارند بیشتر حامی کشاورزان داخلی باشند و به تولید ملی خود بها دهند تاچای در داخل توسعه یابد

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
12.8K views17:26
باز کردن / نظر دهید
2023-12-15 10:37:12 یک حقیقت تلخ در مقایسه قیمت‌ها در ایران و سایر کشورها

با توجه به اینکه متوسط حقوق کارکنان و کارگران در ایران، چیزی حدود ۱۰ میلیون تومان و یا حتی کمتر از آن است و میانگین حقوق در اروپا و آمریکا حدود ۳۵۰۰ دلار، پس متوسط حقوق در ایران کمتر تقریبا ۶ درصد حقوق در اروپا و آمریکاست.

بنابراین در شرایط برابر و عادلانه، قیمت‌ها در ایران باید حدود ۶ درصد قیمت‌ها در اروپا و آمریکا باشد.

هر کسی که قیمت کالاها و خدمات را در ایران و سایر کشورها را بدون توجه به حقوق‌ها مقایسه کند، یا مزدور است یا یک احمق به تمام معنا!

نمی‌شود که حقوق ما ۶ درصد حقوق آن‌ها باشد اما موقع بررسی قیمت بنزین، خدمات بهداشتی، برنج و گوشت، قیمت‌ها را با اروپا و آمریکا مقایسه کرد!

مقایسه اول
قیمت برنج در آمریکا باتوجه به کیفیت، از ۰.۴۵ تا ۱.۳۶ دلار برای هر کیلوگرم است یعنی هر کیلوگرم برنج در آمریکا از ۲۳ تا ۷۰ هزار تومان است که با توجه به نسبت حقوق‌ها، برای عادلانه بودن قیمت، هر کیلو برنج در ایران باید ۱,۳۸۰ تا ۴,۰۰۰ تومان باشد.

مقایسه دوم
میانگین قیمت هر لیتر روغن خوراکی طی نوامبر سال جاری در کشور آلمان ۳.۴۲ دلار یعنی هر لیتر روغن خوراکی در آلمان ۱۷۷ هزار تومان است که با توجه به نسبت حقوق‌ها در این دو کشور، قیمت روغن خوراکی در ایران باید هر لیتر ۱۰,۶۷۰ تومان باشد.

مقایسه سوم
قیمت بلیط پروازهای داخلی در سنگاپور، به‌طور میانگین ۵۹ دلار است که می‌شود ۳ میلیون تومان و با توجه به نسبت حقوق‌ها، در ایران قیمت پروازهای داخلی باید حدود ۱۸۵ هزار تومان باشد.

مقایسه چهارم
در کانادا، یک وعده غذای فست‌فود حدود ۸.۸ دلار یعنی ۴۵۷ هزار تومان است و در ایران باید ۲۷ هزار تومان باشد تا عدالت در پرداخت حقوق رعایت شده باشد.

مقایسه پنجم
قیمت یک لیتر بنزین با اکتان ۹۸(در ایران ۹۰ و کمتر است) حدود ۱.۲۵ دلار (۳۷ لیر ترکیه) است یعنی هر لیتر بنزین با کیفیت در ترکیه ۶۵ هزار تومان است و برای اجرای عدالت در ایران، قیمت بنزین با اکتان ۹۸ باید ۳,۹۰۰ تومان باشد.

مقایسه ششم
قیمت گوشت گوسفند در امارات از ۱۰ تا ۴۰ درهم یعنی ۱۴۰ تا ۵۶۰ هزار تومان است که با توجه به مقیاس حقوق‌ها، قیمت گوشت در ایران باید ۸,۴۰۰ تا ۳۳,۶۰۰ تومان باشد.

مقایسه هفتم
قیمت تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۴ اکنون توسط نمایندگی‌های تویوتا در کویت ۶,۵۰۰ دینار کویت قیمت گذاری شده یعنی یک میلیارد تومان! و اگر قرار بر عادلانه بودین قیمت به نسبت حقوق‌ها باشد، تویوتا کرولا مدل ۲۰۲۴ باید در ایران ۶۰ میلیون تومان قیمت داشته باشد.

مقایسه هشتم
اجاره خانه برای شهرهای بزرگ در استرالیا به‌طور میانگین ۵۹۷ دلار یعنی ۳۰ میلیون تومان است و برای تحقق عدالت در پرداخت حقوق و قیمت‌ها، اجاره خانه برای شهرهای بزرگ در ایران باید ۱.۸ میلیون تومان باشد.

متاسفانه عده‌ای ریزه خوار و مواجب بگیر، در هر مرحله برای توجیه افزایش قیمت‌ها، بدون توجه به حقوق تحقیرآمیز در ایران، اقدام به مقایسه قیمت کالا و خدمات در ایران با سایر کشورها می‌کنند.

مزبان حبیبی

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
13.4K views07:37
باز کردن / نظر دهید
2023-12-04 16:39:46 فقط دو فقره فساد برای کشور حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان آب خورده است

‏مورد اول فساد خیره‌کننده مالک برند چای دبش است. فقط همین یک واردکننده ۳ میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار ارز یارانه‌ای نیما گرفته تا در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ چای وارد کند.
‏چقدر پول برای واردات چای لازم است؟! سالانه حدود ۲۴۰ میلیون دلار. در واقع این واردکننده معادل ۱۴ سال واردات چای، دلار ارزان گرفته است./۲

‏میانگین قیمت تمام شده هرکیلوگرم چای خارجی بنا به اعلام سندیکای کارخانه های چای شمال کشور به شرق، حدود ۳.۵ دلار است و چای دبش هرکیلوگرم چای را پای مردم
بالای ۲۰ دلار حساب کرده است.

این واردکننده بنا به گزارش سندیکای کارخانه‌های چای شمال کشور، ۵۰ درصد واردات چای کشور را به تنهایی انجام می‌داده و بنا به اعلام اتحادیه بنکداران مواد غذایی "واردات انحصاری توسط یک فرد خاص" در مقاطعی باعث شده است که عرضه چای به بازار کم شود و قیمت‌
چای خارجی پارسال ۱.۲ برابر شود.

حالا پارسال چقدر چای وارد شده بود؟ حدود ۱۱۰ هزار تن که دو برابر نیاز کشور بوده است. در واقع هم چای به صورت بی‌رویه وارد شده، هم واردکننده دلار ارزان گرفته اما نتیجه اینکه قیمت چای را ۶ برابر قیمت جهانی پای مصرف‌کننده حساب کرده و از آن طرف هم با احتکار چای را گران کرده‌اند. به جز این به کشاورز چایکار هم با واردات بی‌رویه خسارت هنگفت رسیده است.

‏ مورد دوم
‏موسسه مالی و اعتباری نور است که بنا به گزارش‌های منتشر شده، متعلق به تعدادی خواص نجومی‌بگیر بوده که با حمایت نمایندگان مجلس وقت، تخلفات متعدد مرتکب شده و سهامداران اصلی آن با حساب‌های صوری تسهیلات کلان گرفته‌اند و اسناد را از بین برده‌اند.

‏بنا به گزارش فرهیختگان، وکیل موسسه نور گفته که بانک مرکزی در ۲۸ تیر ۱۴۰۰ در نامه‌ای اعلام کرده که بر اثر اقدامات زیان‌بار این مؤسسه در سال‌های ۹۷ و ۹۸ تورمی معادل ۸.۲ درصد ایجاد‌ شده و در واقع هزینه آن را عموم مردم ایران پرداخته‌اند و حالا این موسسه با ۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی به بانک به شدت زیان‌ده ملی تحمیل شده است و کارشناسان بانکی می‌گویند احتمالا این زیان هم در نهایت با تورم از جیب مردم پرداخت می‌شود

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
12.8K views13:39
باز کردن / نظر دهید
2023-11-18 14:29:36 سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه:

آدم از ساختمان هایی که در مناطق خوش آب و هوای ایران می سازند، حیرت می کند، اگر این رفاه نیست پس چیست؟
پ.نوشت:

عباس سلیمانی


می گویند روزی امیر کبیر که از حیف و میل شدن سفره‌های دربار به تنگ آمده بود به ناصرالدین شاه پیشنهاد کرد که برای یک روز آنچه رعیت می خورند میل کند.

شاه پرسید مگر رعیت ما چه می خورند؟

امیرکبیر گفت: آبدوغ خیار ناصرالدین شاه سرآشپز را صدا زد گفت که برای ناهار فردایمان آبدوغ خیار درست کنید.

سر آشپز دستور تهیه مواد زیر را به تدارک‌چی برای آبدوغ خیار شاهی داد :
✦ ماست پر چرب اعلا
✦ خیار قلمی ورامین
✦ گردوی مغز سفید بانه
✦ پیاز اعلای همدان
✦ ڪشمش بدون ‌هسته
✦ نان دو آتیشۀ خاش‌خاش
✦ سبزی‌های بهاری اعلا و ... .

ناصرالدین شاه بعد از اینکه یک شکم سیر ماست و خیار خورد به امیرکبیر گفت: رعایای پدرسوخته چه غذاهایی میخورند ما بی‌خبریم. اگر کسی از این همه نعمت رضایت نداشت فلکش کنید.

معلوم است در مناطق خوش آب و هوا سیر  می کنید و آبدوغ خیار ناصری میل می فرمایید ! بله در مناطق خوش آب و هوا مثل لواسان،دماوند، کردان یا شمال ويلا هایی به قیمت هزار میلیارد هم وجود دارد شاید هم بیشتر!

ای کاش یه سری هم به سیستان و بلوچستان، کردستان، بوشهر، هرمزگان..‌هم می زدید در سیستان حدود ۱۰۰ هزار نفر هنوز شناسنامه ندارند!مردم در خانه های کپری با سوتغذیه زندگی می کنند حتی آب آشامیدنی بهداشتی ندارند در دوره کرونا هم  دانش آموزان بدون اینترنت بدون وسایل آموزشی ترک تحصیل کردند! اینها فقر و محرومیت نیست پس چیست؟

چرا راه دور بروی یه سری به جنوب تهران  بزنید ببین مردم در چه خانه هايي و با چه قیمت هايي سکنا گزيده اند اجاره یک خانه ۷۰ متری با خون بهای یک شخص برابری می کند !! کارتن خواب ها ،قبر خواب ها ،اتوبوس خواب ها را ببین اینها محرومیت نیست پس چیست؟صلا نیازی هم رفتن به جنوب شهر نیست نیم ساعت از پنجره خانه ات به سطل آشغالی سر کوچه   بیاندازید  ببینید چند نفر زن ،مرد، ،پیر جوان ،کودک تا کمر در آن خم می شوند اما مایوس بر می گردند چون تعداد زباله گردها بیشتر از زباله است اگر اینها محرومیت نیست پس چیست!

نیست شرح این سخن را منتها
پاره‌ای گفتم بدانی پاره‌ها

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
12.7K viewsedited  11:29
باز کردن / نظر دهید