Get Mystery Box with random crypto!

جمع مدیران نامدار ایران

آدرس کانال: @excellentmanagers
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 27.18K
توضیحات از کانال

دراولین باشگاه مدیریتی کشور با موفق ترین مدیران ایران گفتگو کنید و با آنها مستقیما در ارتباط باشید
حامد پاک طینت
@Hamedpaktinat

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2023-07-21 18:28:38 بمب اقتصادی احمدی نژاد
فاجعه اقتصادی نزدیک‌تر از رگ گردن

چشمانتان را ببندید و دنیای فرضی‌ای را تجسم کنید که پنجاه ساله شدید و چند ماه دیگر با خیال راحت به استقبال بازنشستگی می‌روید ولی در صبح روز شنبه سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد را می‌بینید که نوشته: «صندوق ‌های بازنشستگی ورشکست شدند و دیگر قرار نیست به بازنشستگان و مستمری بگیران پولی پرداخت شود.»

چشمانتان را باز کنید، این دنیای فرضی تا کمتر از سی سال دیگر به واقعیت تبدیل می‌شود، بله درست شنیدید تا کمتر از سی سال دیگر، هیچ حقوق بازنشستگی قرار نیست به شما تعلق بگیرد.

شرایط اقتصاد ایران اصلا خوب نیست و نکته بد اینجاست که فاجعه اصلی هنوز شروع نشده و در آینده قرار است اتفاقات بدتری را شاهد باشیم.

دولت احمدی نژاد یک بمب ساعتی در اقتصاد ایران کار گذاشته که دیر یا زود فعال می‌شود و انفجاری حاصل می‌کند که شرایط فعلی که داریم هم به آرزو تبدیل شود.
نام این بمب ساعتی صندوق بازنشستگی است!

بیایید با هم بررسی کنیم تا متوجه عمق بحران بشویم!
پنجره جمعیتی ایران در حال بسته شدن است و داریم به سمت پیر شدن حرکت می‌کنیم، پژوهشکده سازمان آمار بررسی کرده و دیده که جمعیت سالمند ایران تا سال ۱۴۳۰ چهار برابر افزایش پیدا خواهد کرد و به حدود ۱۹ میلیون نفر خواهد رسید، از طرفی تخمین زده می‌شود که نرخ باروری در ایران به کمتر از ۲ ٪ خواهد رسید.
این یعنی نیروی کار کمتر و بازنشستگان بیشتر!

برای بررسی وضعیت صندوق‌ های بازنشستگی یک شاخص مهم وجود دارد به نام «نسبت پشتیبانی» که این شاخص از تقسیم تعداد بیمه پردازان به تعداد مستمری بگیران بدست می‌آید.

برای دوام صندوق‌ های بازنشستگی این نسبت حداقل باید عدد ۳ باشد یعنی به ازای هر مستمری بگیر ۳ نفر نیروی کار وجود داشته باشد.

بر اساس نرخ باروری و افزایش جمعیت کهنسالان این نسبت تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۰.۹ خواهد رسید. یعنی تعداد کسانی که بیمه پرداخت می‌کنند از دریافت کنندگان بیمه کمتر خواهد بود.

یکی از مهمترین افرادی که این بمب ساعتی را در ریل اقتصاد ایران قرار داد، نابغه بزرگ قرن بشری استاد محمود احمدی نژاد بود که سن بازنشستگی را پایین آورد و طرح های مختلفی گذاشت که مردم بجای ۳۰ سال کار کردن بتوانند با ۲۵ سال بازنشسته شوند.

در صورتی که عقل سلیم حکم می‌کند وقتی می ‌خواهیم سیاستی را اتخاذ کنیم باید پیش بینی آینده را داشته باشیم و بر اساس شرایط فعلی تصمیم نگیریم!

اما یک سوال مهم، واقعا کسی در آن دوران نبود که این موضوع به این مهمی را به دولت گوشزد کند؟

بله افراد زیادی بودند که پیش بینی می‌کردند و هشدار می‌دادند ولی دولت صدای آن‌ها را نمی‌شنید، چرا که روابط خارجیش خوب بود، تحریم خاصی وجود نداشت، نفت می‌فروخت و پول نفت را برای اهداف پوپولیستی‌ ولخرجی می‌کرد.

دولت احمدی نژاد حدود ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشت (یعنی رقمی بیشتر از مجموع تمام درآمد نفتی دولت‌های بعد انقلاب) و نکته مهم اینجاست که اولویت اصلی دولت در این شرایط خرید محبوبیت بود و نه توسعه اقتصاد و درست کردن زیرساخت‌ها که یکی از موارد خریدن محبوبیت، همین بازنشستگی ‌های بی حساب و کتاب بود!

این بمب ساعتی هر روز دارد خطرناک‌تر می‌شود و کسری بودجه دولت را هرسال بزرگتر از سال قبل می‌کند، که دولت طبیعتا یا مجبور است مثل یونان دست به فروش جزیره‌های کیش و قشم بزند یا اینکه پول بدون پشتوانه بیشتری چاپ کند و تورم بزرگ‌تری برای ما در آینده رقم بزند (که تجربه نشان داده دولتمردان ما راه دوم را انتخاب می‌کنند)

تا سال ۱۴۳۰ تقریبا همه ما که الان در سن کار هستیم بازنشسته می‌شویم ولی باید توجه داشته باشید که در زمان بازنشستگی دو حالت اتفاق می‌افتد یا اینکه صندوق‌ ها ورشکسته می‌شوند و دیگر مستمری به شما پرداخت نخواهد شد و یا اینکه آنقدر تورم بالا خواهد بود که این حقوق بازنشستگی کفاف یک هفته زندگی شما را هم نخواهد داد،
لذا از الان برنامه ریزی کنید.
اقتصاد با هیچ‌کس شوخی و تعارف ندارد!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
10.4K views15:28
باز کردن / نظر دهید
2023-07-21 08:46:49 اگر بر فرض محال، آقای محقق داماد، جای آیت الله جنتی بود
محمد مهاجری

فرض محال که محال نیست. تصور کنید بجای فقهای فعلی شورای نگهبان، آقایان موسوی خویینی‌ها، مجید انصاری، حسین موسوی تبریزی، محمد موسوی بجنوردی، اسدالله بیات قرار داشتند و بجای آیت الله جنتی هم آقای محقق داماد نشسته بود.

باز هم فرض محال کنید که آقایان افتخار جهرمی، حسین میرمحمدصادقی، محسن برهانی، محمودصادقی، محسن رهامی و عبدالصمد خرمشاهی به جای حقوقدانان فعلی شورای نگهبان بودند.

باز هم فرض محال کنید که در یک انتخابات فرضی، همین اعضای محترم شورای نگهبان،آقای میرسلیم را به علت اینکه فرزندش سمپات سازمان منافقین بوده، یا آقای آقاتهرانی را بدلیل اینکه روزگاری در مملکت کاخ سفید حضور  داشته، یا آقای احمدی نژاد را به اتهام ارتباط با جن گیرها و رمالها و غیبگوها، یا آقای قالیباف را بخاطر گاف بستگانش ، یا آقای سیدمحمود نبویان را بخاطر چاخانهایی که دیگران روی لپ تاپش ذخیره می کنند و او طوطی وار می خواند، یا آقای سعیدجلیلی را بخاطر تشابه مواضعش با اسرائیلی ها یا آقای زاکانی را به علت ویران کردن پایتخت و... را برای انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری رد صلاحیت کنند. رد صلاحیت که نه، بلکه بگویند صلاحیت شان را احراز نکردیم. یا بر فرض محال فقهای فرضی شورای نگهبان، صلاحیت آقای علم الهدی را به دلیل اینکه ظن خوب در پرونده موقوفه منتسب به او وجود ندارد از نامزدی انتخابات خبرگان محروم کنند.

خب در چنین شرایط فرضی چه می کنیم. فقط برّ و برّ تماشا می کنیم و به به می گوییم و به اعتبار اینکه آقایان فقها عادلند و آقایان حقوقدانها مستقل و غیرجناحی اند،به تمجید و تحسین شان می پردازیم و به دهان هر معترضی مشت محکم می کوبیم و حالی اش می کنیم که قاعده بازی سیاست همین است و اگر قبول نداری در زمین دشمن بازی می کنی و می خواهی قانون اساسی را که میراث خون دههاهزار شهید است ملکوک کنی؟

مااصولگراها خوب همدیگر را می شناسیم و می دانیم حتی در چنین شرایط فرضی،عده ای را مامور می کردیم پیاده از قم راهی تهران شوند، و گروهی را سازمان می دادیم که از دیوار شورای نگهبان بالا بروند و لشگر سایبری را مامور می کردیم که اعضای شورای نگهبان را بی حیثیت کنند. برای توجیه کارمان هم، کلی آیه و روایت و سخنان بزرگان و احکام شرعی را حجت قرار می دادیم. سریال گاندو هم برایش می ساختیم و ...

این نوشته را مقدمه قرار دادم برای حرفهای دیگری در آینده.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
8.1K views05:46
باز کردن / نظر دهید
2023-07-20 09:36:26 .
نسخه کمدی تکراری شوروی!


یکی از جوک‌هایی که در اواخر دوران شوروی (که مردم عادت داشتند به صف‌های طولانی) بین عوام رواج پیدا کرد این بود که مردی که ساعت‌ها در صف خرید ودکا بود، بالاخره از کوره در میره و میگه دیگه نمیتونم تو صف وایسم، میرم کرملین خود گورباچف رو می‌کشم! سپس از صف خارج میشه و میره، اما مدتی بعد برمیگرده. ازش می‌پرسند چی شد؟ و میگه رفتم دیدم صف کشتن گورباچف طولانی‌تره!

صف برای تهیه کالاهای عمومی مورد نیاز مردم، به یک محرک سیاسی تبدیل میشه. چون افراد غیرسیاسی رو هم میتونه چنان عاصی کنه که به براندازی فکر کنند.

در دوران جنگ جهانی دوم، دولت شوروی صف در پیاده‌رو رو ممنوع کرده بود، و فروشگاه‌ها فقط در داخل ساختمان یا محوطه‌شون اجازه داشتند صف داشته باشند. چون حتی منظره صف برای رهگذران هم میتونه یک پیام سیاسی بشون منتقل کنه. اما فقر، ناکارآمدی و اقتصاد دستوری، اجازه نداد این ممنوعیت پابرجا بمونه و بعد از جنگ صف‌ها طولانی‌تر شد. اینکه روز یکشنبه وارد صف بشن و نفر هزار و پانصد باشن و روز دوشنبه برگردند و ببینند نفر ششصد و پنجاه هستند، عادی بود‌.
دلیل چنین وضعی صرفا بسته بودن اقتصاد و فقدان رقابت در بازار نبود، که البته خود این دلیل بزرگیه. بلکه این اولویت‌بندی‌های حکومت بود که افکت منفی اقتصاد بسته رو چندبرابر می‌کرد.

شوروی هشت سال بعد از اینکه فضانوردش رو به مدار زمین بفرسته، اولین کارخانه دستمال توالت رو راه‌اندازی کرد! در حالی که پشت سر هم ماهواره به فضا می‌فرستادند، دولت در توزیع صابون عاجز بود.

چون این پرتاب موشک بود که می‌تونست اقتدار رو به نمایش دربیاره، نه توزیع درست صابون. کسی اینطور فکر نمی‌کرد که اینکه هرکس صابون لازم داشت بره تا سر خیابون و از فروشگاه بخره و ده دقیقه بعد برگرده نشون میده که مملکت داره درست کار می‌کنه. نشانه درست کار کردن مملکت این بود که کارهای بزرگ، مخصوصا کارهایی که بقیه انجام نداده‌اند، انجام بشه.

البته حقیقت مثل چکه‌های آب لوله‌ای که نشت میده و به مرور کل سقف نم میده، به مرور به همه‌جا نفوذ خواهد کرد، از جمله در ذهن کسانی که به کارهای بزرگ چشم دوخته بودند. دقیقا همون کسانی که از ساخت بزرگترین موشک‌ها و هواپیماها و کارخانه‌ها و اتوبان‌ها کیفور می‌شدند، این حس زمینه‌ای در ذهن‌شون جا می‌گرفت که «هیچ چیز این خراب‌شده درست کار نمی‌کنه». و همین‌ها وقتی شوروی از هم پاشید، درست مثل اینکه یک فیلم در حال پخش باشه، فقط تماشا کردند.

و ما در ایران محکومیم به تجربه نسخه کمدی-... شوروی. درست همزمان با ذوق‌زدگی نظام و کوتوله‌های سایبریش از قدرت راکت‌های ملخ‌دار ... در کشتن زنان باردار، صف نان در بیشتر مناطق شهری به وضعیت دهه شصت برگشته‌.

حذف کامل برنج از سفره خیلی از خانواده‌ها، و دستوری بودن کل مسیر مزرعه تا نانوایی، وضعیت رو به بدتر از دوران جنگ تبدیل کرده.
همان‌طور که صف‌های دهه ۱۹۸۰ شوروی به مراتب بدتر از صف‌های دهه ۱۹۴۰ بودند. قسمت کمدی این تکرار تاریخی اونجاست که برای خرید نان یک سیستم پرداخت، با صفحه تاچ! راه‌اندازی شده که در دنیا مشابهش وجود نداره!

از اونجایی که عقلانیتی در کار نیست که مسیر رو تغییر بده، مرحله حتمی بعدی اینه که اونهایی که در صف هستند، در لحظه فروپاشی فقط تماشا کنند.

با
مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
9.4K views06:36
باز کردن / نظر دهید
2023-07-16 13:01:26 دیپلماسی سفیر بریتانیا با جوجه کباب و سفیر ژاپن با غزل حافظ!

محمدرضا اسلامی

دیپلماسی سفیر بریتانیا درباره «جوجه کباب، کوبیده و شمال» در‌سطح وسیعی در کشور دیده شد. اکنون بی مناسبت نیست که این هوشمندی انگلیسی مقایسه شود با دیپلماسی سفیر ژاپن در تهران!

بجای جوجه کباب و کوبیده، چهار ماه پیش و نزدیک به ساعات تحویل سال نو ایرانی، سفیر ژاپن در تهران چند بیت از غزل #حافظ و رباعیات خیام را به فارسی و در کنار سفره هفت سین (همراه با موسیقی ژاپنی) خواند.
«چقدر شباهت و چقدر تفاوت» در دیپلماسی عمومی این دو سفیر هست؟!

بریتانیا و ژاپن هر دو کشورهایی «جزیره ای» هستند. هر دو کشور دسترسی خاکی/زمینی به سرزمینهای پیرامونشان ندارند. بزرگان هر دو کشور در طول اعصار، سودای دیدنِ سرزمینهای دیگر را داشته اند، و شدیدا در اندیشه آنچه که در «بیرون از جزیره» می گذرد!
حتی مساحت هر دو کشور نیز تقریبا نزدیک به هم است:

مردمان هر دو سرزمین، دارای روحیه به شدت حساس هستند و بزرگان هردو کشور از قدیم به شدت به فکر عُلو و تعالیِ سرزمینشان بوده اند!

اما به رغم همه این «تشابه» ها، قدری به تفاوت ویدیوی سفیر بریتانیا با این ویدئوی سفیر ژاپن بپردازیم.

- سفیر ژاپن، به همان سیاق روحیه دقیق و کمالگرای ژاپنی (Perfectionism) همّت بلند صرف می کند، زجر زیاد متحمل می شود و غزل حافظ و رباعی خیام را می آموزد. آنقدر تلاش مصروف کرده که حتی تلفظ یک کلمه از غزل دشوار حافظ را هم اشتباه نخواند! اما سفیر بریتانیا کوبیده سر سیخ زدن و جوجه پختن آموخته!

- این دو رفتار، فقط تفاوت‌های دو دیپلماسی را نشان نمی دهد بلکه تفاوتهای دو زیست مختلف را نشان می دهد. زیرکی بریتانیایی در برابر تلاشگری ژاپنی.

- اساسا هدف از دیپلماسی ژاپنی اطلاع‌رسانی «هست» ولی تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی دیگر کشورها «نیست». عملا ژاپنی ها پذیرفته اند که روابط شان با دیگران پیرامون کالا/محصول تعریف می شود و لذا حضورشان در دیگر سرزمینهای بیرون «جزیره» بیشتر حضوری اقتصادی است تا فرهنگی/سیاسی.

(برای مثال صفحه توئیتر سفیر بریتانیا در تهران ۳۲هزار عضو دارد ولی صفحه توئیتر سفارت ژاپن در تهران ۷هزار عضو دارد! صفحه اینستاگرام شبکه NHK کلا ۳۳۰هزار عضو دارد ولی اینستاگرام BBC حدود ۲۶ میلیون عضو دارد)

- سفیر بریتانیا می کوشد تا کوبیده زدن بیاموزد ولی سفیر ژاپن می کوشد تا غزل حافظ و ابیات خیام فراگیرد. بدون شک برای ارتباط با ذهن «توده» ها، اولی و برای ارتباط با ذهن خواص، «دومی» کارآمد است!

- هر کدام از اینها کار خودشان را می کنند ولی مسئله اینجاست که «تو» در چه حالی؟ احوال سفرای سرزمین تو چگونه است؟ سوال اساسی اینجاست که سفرای ایران در دیگر سرزمینها، چقدر انگلیسی را روان و سلیس صحبت می کنند؟ و علاوه بر زبان انگلیسی، چند نفر از سفرای ما توان سخن گفتن به زبان سوم (زبان کشور محل ماموریت) را دارا هستند؟

بدون شک آن سفیری که بتواند با جامعه هنرمندان، سینماگران، سیاستمدارانِ یک کشور، با زبان خودشان صحبت کند، سطح متفاوتی از «عملکرد» را داراست.

- کیفیت اتفاقی نیست! چه آن سفیر جوجه کبابی و چه این سفیرِ ادیب و غزل دان، هر یک کار خود را به نحو احسن انجام می دهند. مهم این است که امروز از خود بپرسیم: دیپلماسی ما در دیگر کشورها (مثلا ژاپن یا بریتانیا) چقدر توان برقراری ارتباط با توده مردم، یا خواص را داشته است؟

- سوال بالا را به نحو دیگری بخوانیم:
در یکی از پهناورترین سرزمینهایی که «انسان» بر روی آن زیست دارد (و حسب اتفاق اقتصادش نیز بزرگترین اقتصاد دنیاست) ما نه سفیر جوجه کبابی داریم و نه سفیر ادیبِ غزل خوان.
پس چگونه و چطور انتظار داریم که با جوانان و خواص آن سرزمین ارتباط برقرار کنیم؟!
اگر آمریکا سرزمینی است که از همه ی اقوام و ملل دنیا در آن زیست می کنند، پس چطور ما هیچ سفیری در آن سرزمین نداریم؟ چگونه است که پذیرفته ایم که «رسانه» ای برای «رساندن» حرفمان به «انسان» آن سرزمین پهناور نداشته باشیم؟ چطور اجازه می دهیم که دیگر کشورها بهترین و باهوش ترین مردان و زنان شان را در قالب سفرای جوجه کبابی یا ادیب/متخصص به ایالات متحده گسیل کنند و بعد ما منتظر بایستیم که ذهن جوان نخبه آمریکایی (که اصالت هندی، چینی، اروپایی و… داراست) بی هیچ دلیل/تلاش به سمت سرزمین ایران، فرهنگ و اقتصاد ایرانی متمایل شود؟
مردان و زنان هوشمند ما برای گفتگو با مردمان آن سوی عالم چه می کنند؟ هیچ؟

کیفیت اتفاقی نیست. کیفیت در امر دیپلماسی نیز اتفاقی نیست.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
9.4K viewsedited  10:01
باز کردن / نظر دهید
2023-07-16 08:41:14 چه چیزی میلیاردرها را از دیگران متمایز می‌کند؟

استیو سیبولد، نویسنده‌ی کتاب «ثروتمندان چطور فکر می‌کنند؟» حدود ۳ دهه با ثروتمندان جهان مصاحبه کرده است تا بفهمد که چه چیزی آنها را از بقیه متمایز می‌کند.

او اعتقاد دارد که این تفاوت بیشتر به طرز فکر آنها برمی‌گردد و ارتباط بسیار کمی با خودِ پول دارد. در این مقاله با ۲۱ راز موفقیت ثروتمندان جهان از زبان آقای سیبولد آشنا می‌شویم.

۱. مردم عادی فکر می‌کنند «پول» علت همه‌ی شرارت‌های دنیاست، افراد ثروتمند فکر می‌کنند «فقر» ریشه‌ی همه‌ی شرارت‌هاست

۲. مردم عادی فکر می‌کنند خودخواهی «گناه» است، ثروتمندان فکر می‌کنند خودخواهی «حُسن» است

۳. مردم عادی به فکر «قرعه‌کشی و شانس» هستند، مردم ثروتمند به «عمل و اقدام» فکر می‌کنند

۴. مردم عادی فکر می‌کنند برای کسب ثروت حتما باید تحصیلات رسمی داشته باشند، مردم ثروتمند به یاد گرفتن دانش خاص باور دارند

۵. مردم عادی در فکر روزهای خوبِ «گذشته» هستند، ثروتمندان رؤیای «آینده» را دارند

۶. مردم عادی نسبت به پول دیدگاهی احساسی دارند، مردم ثروتمند درباره‌ی پول منطقی فکر می‌کنند

۷. افراد عادی پول را با انجام کارهایی که دوست ندارند، به‌دست می‌آورند، ثروتمندان علایق‌شان را دنبال می‌کنند

۸. افراد عادی از خودشان توقعات کمی دارند تا هیچ‌وقت ناامید نشوند، افراد ثروتمند سرشان برای چالش درد می‌کند

۹. مردم عادی فکر می‌کنند باید کاری انجام بدهید تا ثروتمند شوید، ثروتمندان فکر می‌کنند باید چیزی در درون‌تان داشته باشید تا ثروتمند شوید

۱۰. مردم عادی فکر می‌کنند برای پول درآوردن به پول احتیاج دارند، مردم ثروتمند از پول دیگران استفاده می‌کنند

۱۱. مردم عادی فکر می‌کنند که تجارت براساس منطق و سیاست جلو می‌رود، ثروتمندان می‌دانند که تجارت براساس احساسات و طمع پیش می‌رود

۱۲. مردم عادی فراتر از وضعیت مالی‌شان زندگی می‌کنند، مردم ثروتمند ولخرجی بیهوده نمی‌کنند

۱۳. مردم عادی به فرزندان‌شان یاد می‌دهند چطور زنده بمانند، مردم ثروتمند به فرزندان خود یاد می‌دهند چطور ثروتمند شوند

۱۴. مردم عادی اجازه می‌دهند پول آنها را مضطرب کند، مردم ثروتمند آرامش فکری‌شان را در ثروت پیدا می‌کنند

۱۵. مردم عادی بیشتر از اینکه یاد بگیرند، به‌دنبال «سرگرمی» هستند. مردم ثروتمند بیشتر از سرگرمی به‌دنبال «یادگیری» هستند

۱۶. مردم عادی فکر می‌کنند ثروتمندان افاده‌ای هستند، مردم ثروتمند فقط می‌خواهند با آدم‌هایی که شبیه خودشان فکر می‌کنند سروکار داشته باشند

۱۷. مردم عادی روی «پس‌انداز» تمرکز می‌کنند، افراد ثروتمند روی «کسب ثروت» تمرکز می‌کنند

۱۸. مردم عادی پول‌شان را در جای امن نگه می‌دارند، مردم ثروتمند می‌دانند چه زمانی باید ریسک کنند

۱۹. مردم عادی دوست دارند راحت زندگی کنند، ثروتمندان آسایش را در پیشرفت می‌بینند

۲۰. مردم عادی هیچ‌وقت ارتباطی بین سلامتی و پول برقرار نمی‌کنند، مردم ثروتمند می‌دانند پول می‌تواند جان‌تان را نجات بدهد

۲۱. مردم عادی فکر می‌کنند که باید بین «خانواده‌» و «ثروت» یکی را انتخاب کنند، ثروتمندان می‌دانند که می‌توانند هردو را با هم داشته باشند.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
6.6K views05:41
باز کردن / نظر دهید
2023-07-15 13:42:23 متقلبین کنکور فرزند چه کسانی هستند؟
هیرش سعیدیان

‏سال ها قبل گزارشی در مورد ورود بدون کنکور عده ای در رشته دندانپزشکی منتشر کردم، از حجم فشار و تهدید برای این مطلبِ به زعم خودم اجتماعی و غیر حساس جا خوردم، در جریان شکایت متوجه شدم برخی از آنها از فرزندان مقامات هستند.

اینکه وزیر علوم شخصاً خود را سیبل کرده و هزینه می دهد تا از ۱٠٠٠ نفر متقلب کنکور حمایت کند را آیا باید تنها به حساب حُسن ظن و دلسوزی وی گذاشت (آن هم شخصی مثل آقای زلفی گل) یا باید نتیجه گرفت مسئله فراتر از این حرف ها است. سال ها است زمزمه های تایید نشده دسترسی آقازاده ها به سوالات کنکورشنیده می شود.

اگر واقعاً در بین متقلبین، فرزندان و منسوبین مسئولان وجود ندارند، چرا به درخواست ها برای انتشار اسامی توجه نمی شود؟ چرا کمیسیون اصل ۹٠(جبهه پایداری) و همه مقامات به میدان آمده اند تا روی قضیه ماله بکشند؟

در کتاب تاریخ نوشته بود تحصیل در زمان ساسانیان مخصوص اشراف ‏بود در مورد ج.ا چه خواهند نوشت،وقتی ۸٠ درصد رتبه های زیر ۳٠٠٠ از  مدارس پولی است و عالم و آدم دست به دست هم داده تا عده ای نظر کرده بدون کنکور بهترین رشته ها را قبول شوند. ‌ خشم⁩ و انزجاری که این مسئله در بین میلیون ها دهه هشتادی و داوطلب ایجاد می کند را تصور کنید.

با
مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
11.0K views10:42
باز کردن / نظر دهید
2023-07-14 17:43:09 سی ویژگی افراد توانا

دکتر محمود سریع القلم

1-وقت ندارند بر علیه کسی، کاری انجام دهند؛

2-وقت ندارند پششت سر دیگران صحبت کنند؛

3-وقت ندارند در وقایع گذشته، متوقف شوند؛

4-وقت ندارند که دروغ بگویند؛

5-بسیار انتخاب می کنند چون ذهن اولویت‌بندی شده دارند؛

6-تفاوت‌های انسانها را می‌ستایند؛

7-بدنبال این نیستند کسی را مانند خود کنند؛

8-حجم و کیفیت غذای خود را با دقت زیر نظر دارند؛

9-بد بودن بعضی انسانها را، عادی می‌دانند؛

10-با دو زبان مهم، آشنایی ندارند بلکه بر آنها مسلط‌ اند؛

11-در فهم رفتار انسانها، اول منافع آنها را می شکافند؛

12-کارآمدی را بر مساوات ترجیح می‌دهند زیرا که مساوات خود نتیجه کارآمدی است؛

13-کارآمدی را نتیجۀ رقابت می‌دانند؛

14-راستگو هستند چون منافع دراز مدت دارند؛

15-حتی در استفاده از حروف اضافه دقت می کنند تا اعتماد دیگران را حفظ کنند؛

16-از افراد توانا، با مهارت و باهوش، هراسی ندارند؛

17-دائما در حال گسترش شعاع شبکه‌های ارتباطی خود هستند؛

18-بعد از شش ماه که آنها را می‌بینید، بهتر شدن آنها را متوجه می‌شوید؛

19-اطرافشان، مملو از افراد تواناست؛

20-میلی‌متری مراقب سخنانشان هستند؛

21-مبنای تواناییهایشان، قدرت نرم است؛

22-یک تا صد هر مسئله ای را، دقیق طراحی و مانیتور می‌کنند؛

23-به ندرت از کسی، درخواستی داشته باشند؛

24-اگر لازم باشد، ظرفیت تنها ماندن را دارند؛

25-آنقدر تلاش می‌کنند، درخواب هم اغلب، مسئله حل می‌کنند؛

26-با هر فردی، دوست نمی‌شوند؛

27-وقتی با فردی آشنا می‌شوند می‌پرسند: چه کتابی این روزها می‌خوانید؟

28-سلول‌های مغزشان، فرصت استراحت ندارند؛

29-شناخت عمیقی از طبع بشر دارند؛

30-سؤالاتشان از پاسخ‌هایشان به مراتب مهم‌تر است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
8.0K views14:43
باز کردن / نظر دهید
2023-07-12 17:22:16
صرفا جهت یادآوری و ورق زدن تاریخ ...

لحظه‌ی شکوهمند اعلام بازگشتِ سه جزیره تا ابد ایرانیِ تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به آغوش وطن در صحن مجلس شورای ملی

جمع مدیران نامدار ایران
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
10.5K viewsedited  14:22
باز کردن / نظر دهید
2023-07-11 19:25:37 پول اسم های مختلفی دارد!

در مدرسه و دانشگاه (شهریه) نامیده می شود

درازدواج (مهریه) نامیده می شود

درطلاق به آن (نفقه) گفته می شود

و وقتی به کسی امانت بدهی ( قرض) گفته میشود

وهنگامی که شما به دولت پرداخت می کنید  (مالیات) گفته میشود

و در دادگاه (جریمه) گفته میشود

به کارمندان بازنشسته  (معاش و مستمری) گفته مي شود

و کارمندان رسمی (حقوق ) گفته مي شود

و به کارگران (دستمزد) گفته مي شود

و وقتی در معاملات تجاری به واسطه ها پرداخت می شود (پورسانت)گفته مي شود

و هنگام پرداخت هزینه خدمات حرفه ای (هزینه ها)

و هنگامی که به یک پروژه تجاری اختصاص می یابد (سرمایه گذاری)

و وقتی از بانک قرض می گیرید (وام)

وقتی به عنوان هزینه وام به بانک پرداخت می شود (نرخ بهره)

و وقتی آن را در بانک واریز می کنید (سپرده)

و هنگامی که به خانواده شخص مرده پرداخت می شود (دیه)

و هنگامی که پس از پایان خدمت ارائه می شود (پاداش)

و آدم رباها آن را (عوض) صدا می کنند

و وقتی آن را غیرقانونی به نام خدمت معرفی میکنید (رشوه)

وقتی میخواهید کارتان راه بیفتد وحفظ ظاهر هم شده باشد ( شیرینی_ شیتیل)

وقتی او آن را به فقیر و نیازمند تقدیم می کنید، آن را (خیرات) می خوانند

وقتی به عنوان پیش خرید استفاده میشود ( بیعانه)

و وقتی بعنوان کمک به یک خانواده یا دوست پرداخت می شود (هدیه)

وهنگامی که او برای اجاره یک ملک پرداخت می کند (اجاره)

وهنگامی که توسط بزرگ پرداخت می شود ، (شریف)

و در دین ( خمس و زکات)

رباخوران به آن (نزول) می گویند

دولت به آن (یارانه) می گوید

وهنگامی که برای پاکسازی گناهان هزینه می شود (کفاره)

و وقتی بعنوان هدیه تعطیلات پرداخت می شود (عیدی)

وهنگامی که  آنرا پیدا نمی کنی (چرک  کف دست) !!

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
9.7K views16:25
باز کردن / نظر دهید
2023-07-11 08:27:30 صندلی دانشگاه‌های ممتاز فقط برای پولدارها!

سال‌ها است که در کشور، قشر ثروتمند از مزایایی برخوردار هستند که دهک‌های درآمدی پایین امکان استفاده از آن‌ها را ندارند. در جامعه‌ای که شکاف و فاصله طبقاتی بسیار زیاد است تنها عده معدودی می‌توانند از امکانات خاصی استفاده کنند. خوراک، پوشاک، مسکن و حتی اوقات فراغت قشر برخوردار جامعه تفاوت فاحشی با قشر پایین دارد. امروز باید بگوییم که دانشگاه نیز در کشور ما به پولدار‌ها تخصیص یافته است. اطلاعات منتشر شده از قبولی‌های دانشگاه با رتبه زیر ۳ هزار نشان می‌دهد دهک‌های کم برخوردار سهمی بسیار ناچیزی از ورود به دانشگاه‌ها دارند.

در همین خصوص منصور کبگانیان، استاد دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور در شبکه چهارم تلویزیون اطلاعات نگران کننده‌ای از ورودی‌های دانشگاه و نسبت آن‌ها با دهک‌های برخوردار و کم برخوردار اعلام کرد. این اطلاعات در ادامه می‌آید:

سهم مدارس و دهک‌های مختلف از رتبه‌های زیر۳۰۰۰ کنکور:
دهک اول، دوم و سوم (کم‌برخوردار): ۲ درصد
دهک۸، ۹ و ۱۰ (برخوردارترین): ۸۰ درصد
دهک اول (ضعیف‌ترین): ۲ دهم درصد
دهک دهم (ثروتمندترین) ۴۸ درصد
مدارس دولتی: ۲.۳ درصد
مدارس غیردولتی: ۸۰ درصد

دولت وظیفه دارد از مدارس دولتی حمایت کند

نیک نژاد کارشناس آموزشی : در این شرایط بخش بزرگی از استعدادها درجامعه ما از دانشگاه محروم میشوند چون توانایی مالی شرکت در  رقابت کنکور را ندارند. حتما در دهکهای مختلف استعدادهای فراوانی وجود دارد که دانشگاه میتواند در حوزه های مختلف آینده آنها را تغییر دهد. آینده بدین شکل میشود که فرزند پزشک میتواند پزشک شود و پولداران فقط به دانشگاه میروند. یکی از شعارهای اصلی انقلاب محروم زدایی و فقرزدایی بود اما شرایط کنونی در این حوزه به این مسائل دامن میزند. زیرا فرزند خانواده محروم، محروم باقی میماند و فرزندان ثروتمندان به جایگاههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بالا دست پیدا میکنند. در کشور ما امروز آموزش رایگان به تاریخ پیوسته است. ادعا میشود که آموزش رایگان در کشور وجود دارد اما حقیقت این نیست. اتفاقی که در آموزش و پرورش صرفا رخ میدهد پرداخت حقوق معلمین است. مدارس عادی دولتی در پایینترین سطح آموزشی قرار دارند. متاسفانه ما درگیر یک اشتباهی شده ایم و این است که فکر میکنیم قبولی در کنکور نشاندهنده کیفیت بالای آموزشی است. 

اما زمانی کیفیت آموزش در کشوری بالا است که آموزش و پرورش بتواند شهروند تربیت کند. آموزش حتی در مدارس برند کیفی نیست تنها این مدارس مهارت بیشتری در آموزش کنکور دارند. بسیاری از مدارس در کشور ما مانند سمپاد پولی هستند و خانواده های متوسط به سختی میتوانند وارد این مدارس شوند. خانواده های متوسط و زیر متوسط از این امکانات محروم هستند؛ از سوی دیگر در طول این سالها مدارس دولتی ضعیف نگه داشته شده اند. وظیفه دولت است که مدارس دولتی را حمایت و پشتیبانی کند. بی توجهی دولت باعث میشود که مدارس دولتی در این رقابت عقب بمانند و مدارس غیر انتفاعی موفق شوند.

اشتباه درایجاد مدارس غیر انتفاعی

سعید معدنی جامعه شناس : بعد از جنگ در آموزش و پرورش دو اتفاق افتادیک اینکه آموزش و پرورش از اولویت دولت خارج شد یعنی مانند قبل دیگر تربیت نیروی انسانی اهمیت نداشت. در آن زمان یک مقدار وضعیت اقتصادی این نهاد خوب بود اما در سیاستگذاری فرهنگی توجه زیادی به این حوزه نشد.یکی از اقدامات ایجاد مدارس غیر انتفاعی بود؛ کسانی که برخوردار هستند به این مدارس میروند و از امکانات بیشتری استفاده میکنند اما فقرا از این امکانات محروم میشوند.

در حقیقت ایجاد مدارس غیر انتفاعی یک اشتباه بزرگی بود که شکل گرفت. در آن زمان به دلیل کمبود بودجه و حجم انبوه دانش آموزان چنین اتفاقی رخ داد و این یک نوع اختلاف انداختن بین جامعه از لحاظ ثروت و آموزش بود. نتایج این اقدامات بعد از چندین دهه مشخص و حال به تفاوت ساختاری تبدیل شده است. در این ساختار افراد ثروتمند به دانشگاههای خوب میروند و در رشته های خوب پذیرفته میشوند اما انبوهی از محرومان در مدارسی درس میخوانند که از همه جهت ضعیف هستند.

به نظر من تفاوت جامعه در آموزش باعث ضرر و زیانهای گستردهای در جامعه شد. امروز معلمین از کم حقوق بگیرترین افراد جامعه هستند که مشکلات بسیار زیادی دارند. از سوی دیگر وزرای ضعیفی برای این وزارت خانه همواره تعیین میشود و ما نمیتوانیم شاهد یک ساختار باثبات در آموزش و پرورش باشیم. برخی از ثروتمندانی که به دانشگاهها راه پیدا میکنند از سواد کافی برخوردار نیستند که این برای آینده جامعه فاجعه آفرین است.

با مدیران نامدار ایران همراه شوید
telegram.me/excellentmanagers
و اینجا در اینستاگرام خبری در راه است
https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
7.0K viewsedited  05:27
باز کردن / نظر دهید