Get Mystery Box with random crypto!

دغدغه ایران

لوگوی کانال تلگرام fazeli_mohammad — دغدغه ایران د
موضوعات از کانال:
پزشکیان
پادکست
دیدار
محمد
شهاب
براي
قالیباف
چهارراه
All tags
لوگوی کانال تلگرام fazeli_mohammad — دغدغه ایران
موضوعات از کانال:
پزشکیان
پادکست
دیدار
محمد
شهاب
براي
قالیباف
چهارراه
All tags
آدرس کانال: @fazeli_mohammad
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 54.56K
توضیحات از کانال

این تنها رسانه ویژه انتشار نوشته‌های محمد فاضلی در تلگرام است. هیچ کانال دیگری برای نشر نوشته‌هایم ندارم.

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 35

2023-02-26 05:27:12
@fazeli_mohammad
3.8K viewsedited  02:27
باز کردن / نظر دهید
2023-02-24 14:26:09
@fazeli_mohammad
8.7K views11:26
باز کردن / نظر دهید
2023-02-24 10:23:50 گزیده خطبه امام حسین (ع) در منا
(انتشار مجدد، با یاد و خاطره عزیز سفر کرده دکتر داوود فیرحی) - انتشار مجدد

محمد فاضلی

حسین بن علی (ع) در سال ۵۸ هجری در منا به هنگام حج خطبه‌ای خواند که به «خطبه منا» مشهور است. ترجمه فارسی آن حدود ۲۱۰۰ کلمه است. خطبه از سه قسمت تشکیل شده که قسمت اول عمدتاً ذکر مناقب اهل بیت است و با نقد معاویه – یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌های بیان خطبه - آغاز می‌شود؛ خطاب بخش دوم و سوم عمدتاً «دانشمندان الهی» و نخبگان جامعه (شما ای گروه نیرومند که به دانش و خیرخواهی معروفید) هستند. این خطبه بنا به گفته تعداد زیادی از شارحان، اوضاع زمانه ایشان و نظم اُمَوی حاکم و انگیزه‌های کنش دینی-سیاسی امام حسین (ع) را تا حد زیاد نشان می‌دهد.

گزیده متن خطبه

این شخص طغیانگر (معاویه) درباره ما و شیعیان ما اعمالی را روا داشت که دیدید و فهمیدید و شاهد بودید. ... شما را سوگند می‌دهم به حقّ خدا بر شما و حقّ رسول خدا (ص) و خویشاوندی من که با پیامبر شما دارم، چون از اینجا (به دیار خود) رفتید، این گفتار مرا عنوان کنید و همه شما در دیار خود از قبایلتان آنان را که به آن‌ها اطمینان دارید دعوت کنید.

ای مردم از آنچه خدا به آن اولیای خود را پند داده پند گیرید، مانند بدگویی او از دانشمندان یهود آنجا که می‌فرماید: «چرا دانشمندان الهی، آنان را از گفتار گناه‌شان باز نمی‌دارند؟»

خداوند آنان را نکوهش کرد؛ چون آنان از ستمگر میان خود کارهای زشت و فساد می‌دیدند و نهی‌شان نمی‌کردند، به طمع آنچه از آن‌ها به ایشان می‌رسید و از بیم آنچه از آن می‌ترسیدند.

خدا امر به معروف و نهی از منکر را که تکلیف واجبی است، از خودش آغاز کرده ... چه امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است، همراه ردّ مظالم و مخالفت با ظالم و تقسیم بیت‌المال و غنایم، و گرفتن زکات از جای خود و صرف آن در مورد بسزای خود.

سپس شما ای گروه نیرومند! دسته‌ای هستید که به دانش و نیکی و خیرخواهی معروفید و به وسیله خدا در دل مردم مهابتی دارید که شرافتمند از شما حساب می‌برد و ناتوان شما را گرامی می‌دارد ... و به هیبت پادشاهان و ارجمندی بزرگان در میان راه، گام برمی‌دارید.

اگرچه از بیشتر حقوق خداوندی کوتاهی کرده‌اید، از این رو حق امامان را سبک شمرده، حقوق ضعیفان را تباه ساخته‌اید و به پندار خود حقّ خود را گرفته‌اید. شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره‌ انداختید و نه برای رضای خدا با عشیره‌ای درافتادید، آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذابِ او را آرزو دارید؟

شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و نگران نمی‌شوید ... می‌بینید که پیمان رسول خدا (ص) خوار و ناچیز شده ... در خور مسئولیت خود کار نمی‌کنید ... مصیبت شما از همه مردم بزرگ‌تر است؛ زیرا در حفظ منزلت علما مغلوب شدید. کاش (در حفظ آن) تلاش می‌کردید.

این برای آن است که زمام امور و گذرگاه احکام به دست عالمان به خداست که بر حلال و حرام خدا امین‌اند ... و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینه‌ها (و تعهدها) را تحمل می‌کردید، زمام امور دین خدا به شما سپرده می‌شد و از جانب شما به جریان می‌افتاد و به شما برمی‌گشت؛ ولی شما ظالمان را در جای خودتان نشاندید و امور دین خدا را به آنان سپردید تا به شبهه، کار کنند و در شهوت و دلخواه خود راه روند.

بدین‌سان ضعیفان را به دست آنان سپردید که برخی را برده و مقهور خود ساختند و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند. در امور مملکت به رأی خود تصرف می‌کنند و با هوسرانی خویش ننگ و خواری پدید می‌آورند به سبب پیروی از اشرار و گستاخی بر خدای جبار! در هر شهری خطیبی سخنور بر منبر دارند که به سود آنان سخن می‌گوید، سرتاسر کشور اسلامی بی‌پناه مانده و دستشان در همه جای آن باز است و مردم بردگان آنهایند (مردمی) که هیچ دست برخوردکننده‌ای را از خود نرانند.

آنان که برخی زورگو و معاندند و برخی بر ناتوان سلطه‌گر و تندخوی‌اند، فرمانروایانی که نه خدا شناسند و نه معاد.

شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که دیار اسلامی در اختیار فریبکاری نابکار و مالیات‌بگیری ستمگر و فرمانروای بی‌رحم بر مؤمنان است، پس خدا در آنچه ما کشمکش داریم حاکم است و در آنچه اختلاف داریم داوری می‌کند.

خدایا! تو می‌دانی که آنچه از ما سرزد، برای رقابت در فرمانروایی و نیز دسترسی به مال بی‌ارزش دنیا نبود، بلکه از آن‌روست که نشانه‌های آیین تو را بنمایانیم و سروسامان‌بخشی را در سرزمین‌هایت آشکار سازیم تا بندگان ستمدیده تو آسوده گردند و به فرایض و سنن و احکام تو عمل کنند.

(اگر می‌پسندید به اشتراک بگذارید.)

@fazeli_mohammad
2.9K views07:23
باز کردن / نظر دهید
2023-02-22 09:51:02 رویکرد اجتماعی به مسئله حمل‌ونقل شهری

احمد میدری

خیابان‌ باید جایی امن و دلنشین برای رفت‌وآمد مردم باشد.

تغییر نهادها را به تغییرات از بالا به پایین و از پایین به بالا تقسیم می‌کنند. به نظر می‌رسد در هر موضوعی می‌توان این تقسیم‌بندی را پذیرفت. در مسئله ترافیک، تصمیم برای تغییر مقرراتی مانند لزوم بستن کمربند ایمنی، در اتاق مسئولان گرفته شد و سپس با کمک ابزارهای مختلفی همچون آموزش یا افزایش جریمه به اجرا درآمد. اما همه تغییرات از این سبک نیستند. گاهی تغییراتی خودجوش در دل جامعه رخ می‌دهد و تبدیل به یک رویه می‌شود.

تاکسی‌های خطی یک نوآوری اجتماعی ایرانی و تغییر از پایین است که سیاست‌گذاری دولت هرچند به گسترش آن منجر شده‌، اما مداخلات نادرست قیمتی حمل‌ونقل شهری را مختل کرده است. یک تاکسی خطی سه یا چهار نفر را جابه‌جا می‌کند، اما یک تاکسی اینترنتی یک نفر را. بر اثر این نظام نادرست نرخ‌گذاری، آنچه برای جامعه مفیدتر است (تاکسی خطی) کمتر از سایر اشکال تاکسی سودآور است و عملا تاکسی‌های خطی به سمت سایر اشکال تاکسی فعالیت خود را تغییر می‌دهند.

تاکسی خطی تنها نمونه اصلاح و تغییر از پایین به بالا نیست؛ بهترین نمونه حرکت مردمی برای اصلاح ترافیک در جهان جنبش زنان هلند در دهه 1970 میلادی است. روزنامه بلومبرگ آمریکا در 26 ژانویه سال گذشته (2022) مقاله‌ای را تحت این عنوان که «چگونه هلندی‌ها در ایمنی ترافیک انقلاب کردند» منتشر کرد. این مقاله که خلاصه‌اش در اینجا آمده‌، نمونه خوبی از رویکرد اجتماعی به مسئله ترافیک است. مطالبه‌ای از درون جامعه شکل می‌گیرد، مردم از مسئولان می‌خواهند سیاست‌های حمل‌ونقل را تغییر دهند و در تعامل مستمر میان دولت و جامعه نوآوری‌های مختلف ظهور می‌کند. این تعامل میان دولت و جامعه، خیابان را محلی امن و دلنشین برای مردم می‌‌کند.

هلندی‌ها منشأ نوآوری می‌شوند و آمریکایی‌ها و بسیاری از کشورها به آنها غبطه می‌خورند. وزیر حمل‌ونقل دولت بایدن اعتراف کرده نرخ مرگ‌ومیر ناشی از ترافیک یک «بحران» است و وعده داده اولین استراتژی ملی ایمنی راه‌ها تدوین و منتشر می‌شود.

چه چیزی در هلند موجب تغییر شد؟ ابتدا باید کسانی را که باعث این تغییرات شدند، بشناسیم و از آنها تجلیل کنیم. منشأ این تحول هزاران زنی بودند که در دهه 1970 در تظاهرات شرکت کردند و شعار دادند «کشتن کودکان را متوقف کنید». ابتدا مسئولان علاقه نداشتند به این شعار پاسخ بدهند، اما به‌ تدریج مسئله تصادف و خیابان‌ها را جدی گرفتند. فعالان اجتماعی به دنبال تغییر تفکر و نگاه اجتماعی نسبت به خیابان بودند؛ خیابان باید جای امنی برای زندگی لذت‌بخش باشد. آنها به دنبال این تغییر بودند و این وظیفه را پذیرفتند که باید نگاه‌ها را عوض کنند. خیابان‌ها باید جایی امن و دلنشین برای رفت‌وآمد مردم باشد. در نهایت این مداخلات مردمی در مقررات طراحی، تأمین مالی و اداره خیابان‌ها متبلور شد.

مقایسه تجربه هلند با آمریکا نشان می‌دهد مسئله ترافیک مسئله‌ای فنی نیست، بلکه مسئله‌ای اجتماعی است. استفاده از فناوری به نیروهای اجتماعی بستگی دارد و تعامل درست میان دولت و جامعه می‌تواند به حل مشکلات به ظاهر لاینحل بینجامد.

در ایران نیز ما نیازمند بازتعریف رابطه مردم با دولت هستیم؛ مردمی که مسئولانه ایفای نقش می‌کنند و دولتی که گوش شنوا دارد. راه‌حل ترافیک همین قاعده است.

@meidari
https://bit.ly/3xHP5RJ
6.6K views06:51
باز کردن / نظر دهید
2023-02-22 07:30:48 پدر تویوتا درگذشت
(به احترام Shoichiro Toyoda)

محمدرضا اسلامی

سوئچیرو تویودا معروف به «پدر تویوتا» درگذشت. او سالهای طولانی، مدیریت و ریاست هیات مدیره شرکت خودروسازی تویوتا را برعهده داشت. وی مؤسس شرکت لکسوس نیز بود. پسر وی (آکیو تویودا) هم‌اکنون مدیرعاملی تویوتا را برعهده دارد.

مرحوم سوئچیرو از چهره های شاخص دنیای معاصر ما بود که نقش مهمی در صنعت و بازرگانی دنیای جدید داشت و لذا ضروری است که چند کلامی درباره او صحبت شود:

- او فرزند Kiichiro بود. پدرش در سال 1937 شرکت تویوتا را بنیان گذاشت و سپس او در سمتهای مختلف مدیرعاملی و ریاست هیات مدیره خدمت کرد. این خانواده در #ژاپن داستان جالبی دارد. پدربزرگ او (Sakichi) یک کارخانه تولید ماشین آلات بافندگی در شهر ناگویا زده بود و پدرش (Kiichiro) کسی بود که تصمیم گرفت تا کسب و کار پدربزرگ را از «صنعت بافندگی» به «صنعت خودرو» تغییر دهد. به این شکل، کارخانه خودرو تویوتا متولد شد.
سوئچیرو کسی بود که سالها میراث پدر را پاس داشت و تویوتا را به بالندگی و تعالی رساند. از این جهت به او لقب «پدر تویوتا» داده شده است.

- در دوران مدیریت او شرکت تویوتا زیربناهای صادرات و تولید در آمریکای شمالی را بنیان نهاد. به ثمرۀ درایت و مدیریت او، در 2022 میزان فروش تویوتا در آمریکا از میزان فروش فورد و جنرال موتورز بیشتر شد! (لینک +) این امر مرهون صنعتگری و هنر دیپلماسی سوئیچیرو بوده است. در مقطعی که او تصمیم گرفته بود که فروش تویوتا را در خاک آمریکا گسترش دهد (یعنی 1982) اوج زمانِ تنشِ اقتصادی آمریکا با ژاپن بود. در آن سالها «ماشین ژاپنی» نمادی بود از تسلط اقتصادی ژاپن بر بازار آمریکا! (این مقاله نیویورک تایمز را ببینید)

هنر دیپلماسی سوئیچرو باعث شد تا ابتدا او در 1984 ارتباط خوبی با جنرال موتورز برقرار کند و چهارسال بعد اولین کارخانه تولید تویوتا را در ایالت کنتاکی آمریکا تاسیس کند! در لانه زنبور و در مهدِ جنرال موتورز و فورد، کارخانه زد و شروع به تولید کرد.

او برای مدیران صنعتی آمریکا یک نماد است. نماد کسی که ابتدا از در دوستی با جنرال موتورز وارد شد و عقد همکاری بست و سپس جنرال موتورز را شکست داد!

به تعبیر حافظ:
زِره مویی که با مژگان رهِ خنجرگزاران زد...
کسی که با «ظرافت» و به تعبیری با مژگان، کمرِ قدرتمندانِ صنعت خودرو و «خنجرگزاران» را شکست. جنرال موتورز در سال 2009 اعلام ورشکستگی کرد!

- بی گمان کسی که سالها مدیرعاملی یک مجموعه عظیم صنعتی را عهده دار است (آنهم یک مجموعه خصوصی و نه دولتی!) باید در طول عمر کاری خود صدها تصمیم خُرد و کلان مدیریتی بگیرد و اشتباهات او می تواند ضربات جبران ناپذیر به بنگاه اقتصادی وارد سازد. در میان انبوه تصمیمات آقای سوئیچیرو یکی از آنها بسیار پررنگ و محل تامل است. او در سال 1999 تصمیم گرفت که از مصدر امور اجرایی تویوتا کنار برود و «پسرش» متولی ادامۀ مدیرعاملی تویوتا شود. او این تصمیم را به هیات مدیره منعکس کرد و هیات مدیره پس از بررسی و مطالعه اعلام کردند که پسر او برای این سمت «جوان» است و تجربه کافی ندارد! پسر او در آن زمان 45 سال سن داشت. سوئیچیرو به تصمیم هیات مدیره احترام گذاشت و قرار شد که پسر جوان(!) به کارآموزی ادامه دهد و نهایتا در 53 سالگی به عنوان مدیرعامل تویوتا جانشین پدر شد.

این میزان احترام به خرد جمعی، عدم تکبر و درگیر نشدن با هیات مدیره محل تعجب و حیرت است. خصوصا که ما شاهد نمونه های عجیبی بوده ایم که مثلا یک جوان 27 ساله مدیرعامل گروه سایپا شود. اینکه مدیرعامل مجموعه عظیمی مثل تویوتا باشی (که پدرت آن را بنیان نهاده و خودت آنرا بالنده کرده ای) و بخواهی تنها پسرت مسیرت را ادامه دهد، ولی همزمان اینگونه به خردجمعی هیات مدیره احترام بگذاری.

مابین مقطع زمانیِ مدیریت او تا شروع مدیریت پسرش، هیات مدیره آقای واتانابه را به سمت مدیرعاملی منصوب کرد. واتانابه از پیرمردهای تویوتا بود که از ابتدای جوانی وارد تویوتا شده بود و چند دهه آنجا کار کرده بود. آری کیفیت اتفاقی نیست!

- سوئیچرو بعد از کنار رفتن از مدیرعاملی خود را وقف یکی از مهمترین حوزه های توسعه در تویوتا کرد. او بعد از بازنشستگی رئیس
Toyota Central R&D Labs
شد. توضیح اینکه تویوتا چندین مرکز تحقیقات و توسعه دارد ولی این مرکز، موظف به کار بر روی تکنولوژی های 25 سالِ آینده است.

- سوئیچرو این هفته در 97 سالگی درگذشت. این نکته بسیار مهمی است. سالها در مصدر امور و در فراز و نشیب یکی از دشوارترین رقابتهای صنعتی-بازرگانی دنیای انسان معاصر باشی ولی با سلامت جسم و روح از کوران حوادث عبور کنی.

توسعه یک کشور مرهون مردانی مانند سوئیچرو است. افرادی با احوال غیرهیجانی و غیرشتابزده که به احترام آنها باید کلاه از سر برداشت. روحش شاد.


t.me/solseghalam
6.8K views04:30
باز کردن / نظر دهید
2023-02-20 22:16:59
درد مشترک

فرهاد نیلی و محمد فاضلی

#درد_مشترک، پادکستی است که با همکاری و مشارکت #پادکست_دغدغه_ایران و پادکست #فارکست تولید و از همین دو پادکست نیز منتشر خواهد شد.

#درد_مشترک اجرای زنده خواهد داشت اپیزودهای این پادکست ابتدا به صورت سمینار زنده اجرا می‌شوند و سپس به صورت پادکست منتشر خواهند شد.

اولین سمینار این مجموعه در روز سوم اسفند با حضور دکتر فرهاد نیلی، دکتر آرش رییسی نژاد و محمد فاضلی با عنوان «ایران در جهان» اجرا می‌شود.

لینک ثبت نام و شرکت در سمینار #درد_مشترک
www.session.rahnaman.com

هم‌چنین سمینار «عبور کسب‌وکارها از شرایط بحرانی» نیز در ۱۰ اسفند برگزار می‌شود.

لینک ثبت نام در سمینار عبور کسب‌وکارها از شرایط بحرانی:
www.outlook.rahnaman.com
1.3K views19:16
باز کردن / نظر دهید
2023-02-20 07:34:28
تورم فعلی ایران پیامدهای اخلاقی بدی دارد. یک سال پیش این پیامدها را بر اساس شرح تجربه تاریخی واقعی ارائه کردم. پیامدهای نابرابری را هم که بر اثر تورم تشدید می‌شود در پادکست_دغدغه_ایران (اپیزودهای ۱۹ و ۲۰) توضیح داده‌ام.

#دغدغه_ایران #محمد_فاضلی #تورم_و_اخلاق

https://castbox.fm/app/castbox/player/id3687714/id459755054?v=8.22.11&autoplay=0

@fazeli_mohammad
11.0K viewsedited  04:34
باز کردن / نظر دهید
2023-02-19 08:27:06 دیوار کوتـاه مدرسه

بررسی جزئیات لایحه بودجه 1402 آموزش‌وپرورش با اجرای طرح مولدسازی دارایی‌های دولتی

تغییر در محتوای کتاب‌های آموزشی با اختصاص 93درصد از بودجه آموزش‌وپرورش، برون‌سپاری خدمات آموزشی و خرید خدمت از بخش خصوصی، پایین بودن بودجه این وزارتخانه و کسری احتمالی اعتبارات، تکیه بر مشارکت‌های مردمی برای مدرسه‌سازی و فروش مدارس برای مولدسازی دارایی‌های آموزش‌وپرورش و درنهایت ماجرای دو نوبت کردن کنکور و تاثیر قطعی معدل، بخشی از انتقادهای کارشناسان و پژوهشگران آموزشی در نشست دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری بود؛ نشستی که با موضوع مولدسازی دارایی‌های آموزش‌وپرورش برگزار و ایرادات لایحه بودجه 1402 برای بخش آموزش بررسی شد.

رضا امیدی، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه عدالت‌ آموزشی: بودجه آموزش و پرورش حتی به اندازه نرخ تورم و افزایشی که برای حقوق معلمان باید اتفاق بیفتد، نیست. درحالی‌که درصد بیشتری از منابع آموزش‌و‌پرورش صرف مسائل پرسنلی می‌شود، یعنی حدود 96 تا 98 میلیارد تومان. مابقی هزینه‌ها بر دوش مردم است.

احمد میدری، معاون سابق وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس شورای سیاست‌گذاری دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری: آموزش‌وپرورش از طرف مشارکت مردمی، بیشترین جذب را از میان تمام وزارتخانه‌ها داشته است. اگر مدارسی که با پول خیران ساخته شده فروخته شود، دیگر کسی به مدرسه‌سازی کمکی نمی‌کند. با مولدسازی، سرمایه بزرگی از دست می‌رود.

طیبه موسوی، دبیر آموزش‌وپرورش و پژوهشگر حوزه آموزش: قبلا از داوطلبان آزمون سراسری در سال 99 نظرسنجی شده بود و 80 درصد از آنها مخالفت با تاثیر قطعی سوابق تحصیلی را اعلام کرده بودند. درخواست آنها بر تاثیر مثبت معدل بود، نه تاثیر قطعی.

متن کامل گزارش گروه جامعه را در لینک زیر بخوانید:
https://b2n.ir/b90704
#هم‌میهن
@hammihanonline
2.6K views05:27
باز کردن / نظر دهید
2023-02-19 07:32:59 از همان دست که دادید، می‌گیرید

اعتماد ۳۰ بهمن ۱۴۰۱

عباس عبدی

یکی از مقامات دولت گفته بود که ما مخالفان یا منتقدان منصف نداریم. شاید درست گفته باشد، ولی مگر در گذشته که خودتان در موضع منتقد دولت قبل بودید، انصاف داشتید که امروز انتظار انصاف از منتقدان و مخالفان خود دارید؟ مگر جز این است که آنچه را بر دیگران پسندیدید و رفتار کردید، امروز شاهد همان وضعیت علیه خود باشید؟

پس چیزی که عوض دارد گِله ندارد. در ادبیات فارسی از این نوع ضرب‌المثل فراوان است. چرا؟ به دلیل رواج این‌گونه انتظارات نامعقول. نگاهی به نقدهایی که علیه دولت روحانی می‌کردید و وعده‌هایی که می‌دادید بیندازید، ماجرا روشن خواهد شد. کافی است سری به توییتر بزنید.

تازه در آن زمان از مصونیت هم برخوردار بودید و کسی نمی‌توانست بگوید بالای چشم شما ابروست، و فراتر از نقد، چوب هم لای چرخ می‌گذاشتید، آن هم چه چوبی! حالا که خوشبختانه به هر دلیلی کسی یا جرأت چنین کارهایی را ندارد و یا آن قدر انصاف دارند که چنین رفتاری را پیشه نکنند. با این مقدمه بد نیست که به برخی از آن رفتارها اشاره شود.

اول مسأله ارزپاشی و فروش ارز فردایی و تثبیت نرخ ارز است. همه می‌دانیم که سیاست ارز ۴۲۰۰ اشتباه بود. البته بنده در عین اشتباه دانستن آن معتقدم، دولت روحانی به علت مواجهه با شکاف بزرگ درون‌ساختاری می‌ترسید که سیاستی جز این را اتخاذ کند، ضمن اینکه امید داشت زود از آن بحران رد شود و مهم‌تر اینکه سال بعد خواست بساط آن ارز را جمع کند، به دلیل اتفاقات آبان ۱۳۹۸ که ریشه در همان شکاف درون‌ساختاری داشت، به طور کلی ترسید و این ایده را کنار گذاشت.

هیچ کدام از این موانع در دولت جدید وجود نداشت. یعنی نه به حل برجام معتقد بودند، نه شکاف درون‌حکومتی داشتند و نه شکی در اشتباه بودن این سیاست وجود داشت. نتیجه چه شد؟ حذف ارز ۴۲۰۰ و تثبیت نرخ ۲۸۰۰۰ تومانی و ادامه سیاست قبلی در نرخ جدید، به طوری که اکنون اختلاف قیمت به حدود ۲۰۰۰۰ تومان رسیده، یعنی به همان اندازه قبلی و از همه مهم‌تر اگر ارز ۴۲۰۰ برای چند قلم کالای محدود بود، ارز کنونی هیچ محدودیتی ندارد.

اقدام دیگر فروش ارز به مردم با اندکی زیر قیمت بازار که حتی در دولت روحانی هم چندان رواج نداشت. نتیجه چه شد؟ افزایش قیمت ارز!! یک نفر هم نیست که بگوید آیا این ارزپاشی هدفی جز کسب درآمد دارد؟ حتی مدتی هم ارز فردایی فروخته شد، همان کاری که مقامات سابق بانک مرکزی را برای انجامش به پای میز محاکمه کشاندند. تعدادی نیز زندان شدند، و از سرنوشت پرونده‌های آنان خبری نیست.

مورد بعدی فروش خودرو است. چند نفر از مدیران خودرویی کشور را زندان انداختند، چه پول‌هایی که در این میان از جیب شرکت‌های خودرویی در آمد و به جیب خریداران ویژه رفت، ولی نهایت چه شد؟ اعلام سیاست‌های عجیب و غریب فروش خودرو با تغییرات هفتگی و بعضاً روزانه و توزیع هزاران میلیارد تومان رانت میان افراد خاص و از همه مهم‌تر تخریب سازوکار تولید و در کنار آن رواج اخلاق لاتاری و تخریب رفتار اقتصادی مردم بود که به صورت حریصانه‌ای در پی خرید خودرو برای کسب سودی بادآورده هستند.

جالب است که حدود ۵۰۰ هزار نفر در طرح حمایت از جوانی جمعیت و فرزندآوری برای خرید خودرو ثبت نام کرده‌اند، در حالی که تعداد نوزادان متولد شده امسال از سال گذشته هم کمتر شده است.

نمونه بعدی سیاست‌های مالی است. دولت کنونی مدعی است که نفت را حتی به اندازه سال‌های برجام می‌فروشد. مبارک است. ولی فروش نفت مساله مردم نیست، آنچه مهم است نتیجه این فروش در افزایش سرمایه‌گذاری، رشد اقتصادی و کاهش تورم است. اینها کجاست؟

رشد ۳ درصدی ناپایدار مسأله ایران را حل نمی‌کند، و مهم‌تر تورم حدود ۵۰ درصدی است. این تورم از کجاست؟ شما که فروش نفت بیش‌تری دارید پس چرا مثل سال‌های برجام تورم یک رقمی و رشد بالای ۱۲ درصدی را تجربه نمی‌کنیم؟ شاید اینها را هم بتوان تحمل کرد، ولی آیا هیچ چشم‌اندازی را پیش روی جامعه قرار داده‌اید؟

نمونه بعدی طرح مولدسازی است. با کلمات و نام‌گذاری‌های زیبا که نمی‌توان امور را زیبا کرد. انصافاً اگر این ایده در دولت قبل مطرح می‌شد که جاهایی مثل اردوگاه منظریه را بفروشد، چه غوغایی بپا می‌کردید؟ که البته حق هم بود. اکنون منتقدان چه کنند؟ آیا ممکن است که در دولتی دیگر چنین مصونیتی قضایی برای مدیران در نظر گرفت؟ در حالی که پیش‌تر حتی مدیرانی که مطابق مقررات عمل می‌کردند دچار مشکل می‌شدند. امروز برای مدیران خودی مصونیت قضایی لحاظ می‌شود.

انتظار سکوت از دیگران نه تنها منطقی نیست بلکه به سود دولت و حکومت هم نیست. اگر انتقادها از مرحله انصاف هم گذر کرده باشد، نتیجه طبیعی همان عملکردی است که در گذشته از خود نشان داده‌اید. از همان دست که دادید؛ می‌گیرید.
3.1K views04:32
باز کردن / نظر دهید
2023-02-15 21:15:42 تعهد یا تخصص

محمد فاضلی

یکی از مباحثی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ مطرح شد و تا به امروز هم تداوم یافته، رابطه تعهد و تخصص است. این موضوع با نظام گزینش کارکنان، در تار و پود نظام اداری تابیده شد. صورت متفاوتی از مسأله نیز با اسم و رسم دیگری در کارکرد شورای نگهبان و نظارت بر نامزدهای ورود به عرصه انتخابات ظهور کرده است. نظام گزینش و نظارت شورای نگهبان هر دو در نهایت مدعی برگزیدن متعهدان و راه بستن بر غیرمتعهدان هستند. عاقبت این رویکرد نیز عیان شده است.

پیتر اوانز، جامعه‌شناس توسعه، نکته‌ای را در همین مورد ذکر می‌کند که برای بررسی شرایط ایران بسیار راهگشا و روشنگر است. اوانز در بررسی تجربه توسعه صنعت فناوری اطلاعات (IT) در کره جنوبی، برزیل و هندوستان، نشان می‌دهد (اینجا) که: سطح تخصص بالای بوروکرات‌های دولتی مسئول برنامه‌ریزی توسعه فناوری اطلاعات در این سه کشور، سبب تعهد آن‌ها به توسعه ملی و ارتقای فناوری اطلاعات در سه کشور شده بود.

نکته بسیار روشنگر اوانز این است که: آدم‌های متخصص، وقتی در دولت قرار می‌گیرند، و وقتی به اندازه کافی ملی‌گرا هستند، آمال و آرزوهایی برای توسعه ملی، و آرزوهایی برای پیشبرد پروژه‌های تخصصی خود دارند. این آدم‌های متخصص را، اجرا کردن آن پروژه‌های تخصصی ارضا می‌کند نه دست یافتن به منافع مادی و اهداف حقیر.

آدم‌های متخصص که با شایستگی به جایگاه در دولت رسیده باشند، حرفی برای گفتن، طرح و ایده‌ای برای دنبال کردن، و سرمایه فکری و شأنی دارند که حتی در صورت خارج شدن از دولت نیز آسیب نمی‌بیند. همه وجودشان به دولت گره نخورده، بلکه دولت برای آن‌ها ابزار و مسیری است که از طریق آن، رسیدن به اهداف تخصصی و ملی‌گرایانه خود را دنبال کنند.

اما آدم‌های غیرمتخصص که با زد و بند سیاسی، تعلق به دستگاهی ایدئولوژیک یا روابط غیرتخصصی در دستگاه دولت جا گرفته‌اند، از درون تهی هستند، شأنی بیرون از دولت و هدفی تخصصی برای دنبال کردن ندارند. تزلزل و ترس آمیخته با وجود آن‌هاست. دائم دنبال ارتقای سیاسی و یک پله بالاتر رفتن هستند تا جایگاه سست‌شان که ناشی از فقدان تخصص و قوت درونی است، با قدرت سیاسی و جایگاه‌های بالاتر جبران شود.

این آدم‌های غیرمتخصص، متعهد هستند، اما نه به کاری که بر آن گمارده شده‌اند؛ هدفی دارند اما نه در راستای عرصه تخصصی‌شان؛ و حتی وقتی نیات خیری دارند، از پس محقق کردن آن‌ها برنمی‌آیند.

اوانز نشان می‌دهد بوروکرات‌های متخصص هندی حتی در محیط بوروکراسی پرفساد هند، از سالم‌ترین‌ها بودند؛ و بوروکرات‌های متخصص برزیلی، نقشی بزرگ در توسعه صنعت فناوری اطلاعات برزیل ایفا کردند. بوروکرات‌های متخصص کره‌ای هم در همکاری با بخش خصوصی، کره را به جایگاه فعلی رساندند. آن‌ها به‌واسطه متخصص بودن، بالاترین سطح از تعهد به توسعه ملی را بروز دادند.

بازخوانی تاریخ معاصر ایران از زاویه نگاهی که پیتر اوانز شرح می‌کند، می‌تواند این گونه باشد: اولویت دادن تعهد بر تخصص و دنبال متعهدِ متخصص گشتن، کار عبثی است. تعهد مؤثر و مفید داشتن از متخصص بودن شروع می‌شود. تخصص است که موضوعی برای تعهد خلق می‌کند. متخصص غیرمتعهد البته ممکن است؛ اما متعهد غیرمتخصص، اگر هم ممکن باشد، به درد نمی‌خورد.

@fazeli_mohammad
8.1K views18:15
باز کردن / نظر دهید