2022-05-30 06:23:29
روزنگار ۱۲۳
#استرالیا
#سنگاپور
#اجتماعی
وقتی گفت: "به طور تخمینی ۱۵۰۰۰ برده در استرالیا هست." چشمانم گرد شد.
کلمه برده، من را یاد کتاب "کلبه عمو تام" میاندازد. سیاهپوستانی که با مشقت، فلاکت و نکبت به سفیدپوستان خدمات میدهند و هیچ سهمی در این دنیا ندارند. همیشه برایم سوال بود چطور یک انسان برده میشود؟ به خاطر رنگ پوستش؟ به خاطر فقرش؟ به خاطر نژادش؟
میدانستم در دنیای امروز هم برده داری هست. "
بردهداری مدرن". در سنگاپور با چشمان خودم این برده ها را دیده بودم. بیشتر، مردمانی بودند از کشورهای فقیر که برای یافتن کار و جمع کردن پس انداز به سنگاپور سفر میکردند. بعد به صورت خیلی عادی صاحب کار گذرنامه شان را میگرفت و آنها را با حقوقی ناچیز تن به کار میدادند. کسی که در سنگاپور گذرنامه نداشت، هویت نداشت. خیلی از این افراد زنان و دخترانی بودند که مثل یک کُلفَت در خانهء پولدارهای سنگاپوری حمالی میکردند. صاحبخانه به بهانه تامین کردن جای خواب و غذا بخش زیادی از حقوقشان را برمیداشت. باقی مانده پول انقدری بود که طرف نه زنده بماند نه بمیرد نه از این وضعیت نجات پیدا کند. چنان غم سردی در چشمانشان بود که حال بیننده را منجمد میکرد.
اما اینجا استرالیاست. ادعا میشود که قوانین کار سخت و جدیست! چرا باید این همه برده مدرن در اینجا باشد و کسی کاری نکند؟
خانم امیلی _ فعال اجتماعی در عرصه مبارزه با برده داری مدرن _ برایمان جلسهای گذاشته بود تا ما را از انواع بردهداری نوین در استرالیا آگاه کند. همچنین اگر به موارد مشکوکی در جامعه اطراف خود برخورد کردیم به انجمن آنها اطلاع دهیم. و در قدم بعد تلاش کنیم برای آگاهی دادن به اطرافیان خودمان.
امیلی برای درک بیشتر ما و جلب کردن توجه مان چند ماجرای تلخِ واقعی تعریف کرد. در اکثر موارد قربانی، یک زن بود.
-زنی اوکراینی، آنلاین با مردی استرالیایی آشنا میشود و با هم ازدواج میکنند، مرد کارهای ویزای همسرش را انجام میدهد. به محض ورود به استرالیا پاسپورت زن را مخفی میکند و بعد همسرش را به مردان دیگر اجاره میدهد.
- پدر و مادری مهاجر که دختر نوجوانشان را برای ازدواج به پیرمردی پولدار میفروشند.
- دانشجویی افریقایی که برای گذراندن دوره کارشناسی ارشد به استرالیا می آید و شرکت غیرقانونی وکالتی به بهانه انجام دادن کارهای ویزا، پاسپورت دختر را میگیرد و بعد او را به هتلی میبرد و با تهدید وادار به تن فروشی میکند. دختر بعد متوجه میشود که تمام مدارک دانشگاهی ارائه شده به او قلابی بود. در وسایل او مواد مخدر جاسازی میکنند و خلاصه دختری که به امید تحصیلات تکمیلی و آینده روشن به استرالیا آمده بود تبدیل میشود به یک تن فروشِ قاچاقچی با ویزای باطل شده.
- زنی از جنوب شرق آسیا که هیچ انگلیسی نمیدانسته و از طریق شرکت کاریابی به استرالیا فرستاده میشود. او برای کار به خانه ای فرستاده میشود و صاحبخانه به بهانه تکمیل موارد اداری، از او امضا میگیرد که کلیه اش را اهدا کند و زن در بیمارستان متوجه قضیه میشود. این مورد با هوشیاری یک پرستار ختم به خیر میشود.
بیشتر قربانیان به خاطر ضعف زبان و ناآگاهی از قوانین استرالیا یا اعتماد بیش از حد بر فرد کارگزار در این باتلاق می افتند. بعد با تهدیدات دروغین افرادی که آنها را استثمار میکنند و یا تهدید به آزار و خانواده هایشان یا برای حفظ آبرو در کشور خودشان مجبور میشوند بدون هیچ اعتراضی به این وضعیت وحشتناک ادامه دهند.
امیلی هفت سال بود که با جمعی از داوطلبان در کل استرالیا تلاش میکرد تا صدایی باشد برای نجات این قربانیانِ بی زبان. آنها از نظر حقوقی نمیتوانستند کاری کند ولی طرحشان به این صورت است که بعد از شناسایی این افراد به طور غیرقابل مشکوکی با آنها رابطه دوستی برقرار میکنند و ذره ذره به آنها اطلاعات میدهند و به قربانی کمک میکنند تا با جمع کردن شواهد لازم، شکایت کند و بعد هم برای محافظت از فرد قربانی پس از ارائه شکایتش برنامه هایی دارند. در مرحله آخر هم کمک میکنند فردی که از این برده داری مدرن نجات پیدا کرده حرفه ای یاد بگیرد و مستقل شود.
به قول خودش سرعت کار خیلی پایین است و یکی از پرونده هایشان پنج سال طول کشیده که به نتیجه برسد ولی امید داشت با آگاهی دادن به مردم و همکاری بیشتر افراد جامعه پروسه شناسایی و پایان دادن به برده داری مدرن سرعت بخشیده شود.
شاید این جهان نیاز به یک هریت بیچر جدید دارد تا با کتابش دنیا را از ننگ "
بردهداری مدرن" رها کند.
530 viewsم. آزمودهفر, edited 03:23