Get Mystery Box with random crypto!

ملا آقای دربندی، و نمونه مبانی جعل‌پرور (2) 4. استناد دربندی | غلو پژوهی

ملا آقای دربندی، و نمونه مبانی جعل‌پرور (2)

4. استناد دربندی به مشهور عوام یا منبر روضه‌خوانان
دربندی مطالب و وقایع بسیاری روایت کرده که در منابع مکتوب نیست، ولی در مواردی مبنای خود را در نقل چنین مطالبی توضیح داده است که رواج آن بر منابر شاهد بر وقوع و مانع از نادرستی آن دانسته است (برای نمونه: اکسیر العبادات، شرکة المصطفی، بحرین، ج2، ص387. سوگند خوردن دربندی بر صحت مطلبی مرتبط یعنی نبرد قاسم بن الحسن در تهران: شرح زندگانى من، عبد الله مستوفی، نشر زوار، ‏ج‏1، ص276).
در برابر باید گفت شهرت به تنهایی می‌تواند حاصل شایعه‌ای متأخر باشد. خصوصاً در جایی که غالب افراد اهل بررسی و تحقیق نیستند. بلکه حتی شهرت میان مورخان و عالمان متقدم همیشه دلیل صحت مطلب نیست. چه برسد به شهرت عوام متأخر. براین اساس، عالمان محقق، بسیاری اوقات به مشهور قدما اکتفا نکرده، و خود به بررسی‌های تاریخی می‌پردازند. ذکر مثال‌هایی از دوره معاصر نیز برای تبیین مطلب مفید است. برای نمونه:

- داستان فتح اندلس به خاطر فساد جوانان در اصل یک رمان بوده، که جمع زیادی از عالمان معاصر آن را تاریخ پنداشته‌اند. (جعفریان، قصه‌ای درباره سقوط آندلس و انعکاس آن به عنوان تاریخ)

- بر خلاف تصور رایج، کشتار 21 تیر 1314 معترضین مشهدی در مسجد گوهرشاد در واکنش به قانون یکسان‌‌سازی لباس و اجباری شدن کلاه پهلوی برای آقایان بود و نه کشف حجاب خانم‌ها. در قضیه کشف حجاب نیز بنا بر گزارش‌های زیادی، مقابله حکومت پهلوی اول بیشتر با چادر بوده است. (توضیحاتی در این باره)

- بارها از منابر و سایت‌های زیادی شنیده و دیده‌ایم که فوکویاما در کنفرانسی در اورشلیم گفته است:
«شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیررس ما است. پرنده‌ای که دو بال دارد، یک بال سبز و یک بال سرخ. بال سبز مهدویت و عدالت‌خواهی اوست. بال سرخ شهادت‌طلبی است که ریشه در کربلا و عاشورای حسینی دارد. شما نمی‌توانید انسان‌هایی را تسخیر کنید که بر این باورند...» (نمونه‌هایی از این دست)
اما این مطلب هیچ مستندی ندارد؛ بلکه در مصاحبه‌ای فوکویاما تصریح می‌کند که ابداً از چنین چیزی خبر ندارد (کلیپ مصاحبه). عجیب آنکه حتی پس از نشر تکذیبیه و نقدها در برخی سایت‌ها باز هم‌چنان برخی مطلب جعلی را تکرار می‌کنند.

در میان این دست از مشهورات متکی به جعل معاصر، می‌توان از جایگاه افسانه‌ای جابر بن حیان در شاگردی امام صادق ع، داستان مکاتبه انشتین و آیت الله بروجردی (که حتی نوه‌شان نیز باور کرده)، روز میلاد حضرت معصومه س، خاطره جعلی منسوب به کلینتون در پذیرش نقش امریکا در تشکیل داعش و... یاد کرد (نمونه‌هایی دیگر از این دست).

هم‌چنین درباره نقل‌های شفاهی گفتنی است برخلاف تصور امثال دربندی، نقل شفاهی چندان برای حفظ روایات طولانی، بستری توانمند نیست؛ زیرا برخلاف نقل کتبی، در آن به طور معمول برداشت‌ها، فراموشی‌ها، گزینش‌ها و زیاداتی در ذهن افراد صورت می‌گیرد که در چند طبقه می‌تواند موجب تغییرات گسترده در روایات طولانی شود.
حتی اگر فرض گیریم که در حالت خوش‌بینانه اشخاص بتوانند در هر طبقه ٪۹۰ از روایات پیشین را بدون تغییر و تحریف به طبقات بعدی انتقال دهند، و هر سده را چهار طبقه در نظر گیریم، تنها در حد پنج قرن یعنی ۲۰ طبقه، چیزی حدود ٪۱۲ از روایت بدون تغییر و تحریف بر جا می‌ماند (احتمال نه‌دهم به‌توان بیست: ۰/١٢=٢۰^۰/٩). البته این محاسبه برای تقریب به ذهن است، وگرنه اگر کسانی مانند جناب دربندی یا برخی عوام سهل‌گیر روایت‌گر باشند، گاه یکی دو طبقه برای دگرگونی بیشتر روایت یا تولید داستان‌های جدید کافی‌است. (و البته در مورد اصل برخی از وقایع و نه شاخه‌و‌برگ‌های آن‌ها گاهی حفظ شفاهی بیش از ٪۹۰ در چند طبقه از جامعه مشتمل بر افراد ضابط دور از انتظار نیست.)
در آخر در جاهایی که این انگیزه‌های جعل کمتر است، احتمال جعل نیز پایین، و تحریفات بیشتر حاصل سهو و عوارض انسانی است. اما در جاهایی که انگیزه‌های (مذهبی، قومی، سیاسی و...) بر جعل یا نشر مطالبی زیاد است، باید حساسیت بیشتری داشت، زیرا اگر با کم‌تعهدی و مبانی غلط یا توهم عده کمی از آن گروه، گزارشی ایجاد شود، می‌تواند در سایه تسامح نزد جمعیت زیادی نشر یابد؛ مانند جعل فضائل خلفا، جعل برخی مزارات، عقاید غلو و فرقه‌ای و... . روضه‌های نوظهور نیز به ویژه در فضاهای احساسی و متساهلانه، جعلشان بسیار محتمل و معمولاً همسو با قرائن دیگر است. پس بدواً اصالتشان ترجیح ندارد.
@gholow2