2022-06-21 22:26:52
شرح ابيات غزل (۲۲۳)
وزن غزل: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن
بحر غزل: مضارع مثمّن اخرب
*
این غزل بدون ایهام و نکات عرفانی و صرفا غزلی است عاشقانه که محصول ایام شباب دوره حافظ به حساب می آید. لازم به ذکر است که مفهوم بیت مطلع تنها نکته عرفانی غزل به حساب می تواند بیاید و حافظ که از همان ایام جوانی به غور و مطالعه در کتب عرفا مشغول بوده ، در مرحله طلب گام بر می زده و از آنجا که به مطالعه کشاف می پرداخته منظورش از طلب همان است که به شرح زیر آمده است :
طلب در اصطلاح سالکان آن را گویند که پیوسته اوقات ذهن سالک را مشغول داشته و از همه دنیا و نعمت های آن و همه عقبی و بهشت آن چشم پوشیده و محنت دنیا پذیرفته و تنها به طلب محبوب و رویت او مشغول و از کثرت به وحدت رود تا انسان کامل گردد و این مقام را فنافی الله گویند که نهایت سیر طالبان است (تلخیص از کشاف).
توضیحاً از مضمون (بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید) و (کز آتش درونم دود از کفن برآید) و وزن غزل و ردیف آن می توان به این نکته دست یافت که حافظ تحت تاثیر خاقانی و این بیت او ، در جوانی این غزل را سروده است :
خاقانی:
عشق تو چون در آیند شور از جهان برآید
دلها در آتش افتد دود از میان برآید
همچنین می توان به این نکته ظریف پی برد که حافظ در همان ایام جوانی شاعری تیزبین و متکی به ابتکار خود بوده به نحوی که با مطالعه همین بیت خاقانی و تفکیک آن ، به دو مایه مضمون دست یافته یکی ((شور از جهان برآید)) و دیگری ((دود از میان برآید)) ، این دو را دستمایه دو مضمون بکر خود و در دو بیت جا داده و در هر دو مورد بهتر از خاقانی از عهده بر آمده است.
http://t.me/ghonbade_davvar
127 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:26