Get Mystery Box with random crypto!

گرجیف

لوگوی کانال تلگرام gordjief — گرجیف گ
لوگوی کانال تلگرام gordjief — گرجیف
آدرس کانال: @gordjief
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 1.55K
توضیحات از کانال

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
Admin
@hossein_mysticosm
کانال اختصاصی جورج ایوانویچ گرجیف
مطالب جورج ایوانویچ گرجیف در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 10

2022-05-03 17:30:56 ادامه ...


هنوز باید بیش از یک ساعت دیگر راه می رفتیم تا به خانه نسبت بزرگی با سنگ در لبه پرتگاهی ساخته شده بود، برسیم. روی در ورودی عظیم خانه، نقش های تودرتو و پیچیده ای حک شده بود. با بلندشدن صدای در زدن ما، پنجره کوچکی با نرده های آهنی باز شد و چهره ای از پشت میله ها ما را نگاه کرد. دلیل آمدنم را توضیح دادم و گفتم که اگر ممکن است، می خواهم محمد محسن تاجر را ببینم. چهره پشت میله های پنجره، ناپدید شد و چند دقیقه بعد، در ورودی به سنگینی باز شد و ما به داخل حیاط زیبایی قدم گذاشتیم که در آن، نهر آب زلالی از کنار جاده ای که دو طرف اش درخت کاشته بودند، از زیر گل ها و سبزه ها جاری بود. در گوشه حیاط، نزدیک چند بوته بزرگ گل سرخ، مرد سالخورده ای با قبای سفید و آبی نشسته بود و دورتادورش را کسانی با جامه سفید یکدست، گرفته بودند. او به من اشاره کرد که بنشینم. راهنمایم پس از تعظیم مؤدبانه ای به آنها و خداحافظی از من، آن جا را ترک کرد و رفت.
من روی زمین پوشیده از سبزهی نرم نشستم و در دل آرزو می کردم که کسی آنجا زبان مرا بفهمد تا بتوانم با آنها گفت وگو کنم. اما این نگرانی من بیهوده بود زیرا محسن دوباره رو به اطرافیان اش کرد و دنباله درس و بحث اش را به زبان انگلیسی، البته با لهجه خارجی ولی روان و سلیس ادامه داد. او می گفت: «پس متوجه شدید که باید اطلاعاتی را که به شما می رسد به طریق صحیح ساخته و پرداخته کنید و با معیار حقیقت، محک بزنید و خوب بسنجيد، وگرنه در تشخیص ماهیت آنها دچار اشتباه می شوید و به آگاهی راستین منجر نخواهد شد و حتا می تواند باعث گمراهی و کج روی شود. این مواردی را که درباره اش صحبت کردم، فقط، و تأکید میکنم فقط، با استفاده از معیارها و نقاط مبنایی که قبلا به شما داده ام، بسنجید و قبول کنید و تحت هیچ شرایطی از جنبه ی احساسی، اجتماعی و سیاسی با آنها برخورد نکنید. شاید آنها به این جنبه ها مربوط باشند ولی مثل طاعون از آنها دوری کنید. هرگز نگذارید تا حد بهره برداری از حالاتی نزول کنید که متناسب با شرایط زمانی و فضای حاکم لحظه، در شما به وجود می آید. حالا دیگر بروید و پنج شنبه هفته آینده، دوباره بیایید تا بیشتر در این باره برای تان صحبت کنم».


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 87 و 88

کانال گرجیف
@Gordjief
212 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 17:30:25 ادامه ...


سفر من به حلب، با تأخیرها و سختی های زیادی، مخصوصا خرابی اتومبیل، مواجه شد. بالاخره صبح روز جمعه بود که به شهر وارد شدم. پس از گرفتن اتاقی در هتل و جابه جا کردن اثاثیه ام، شروع کردم به پرس و جو برای یافتن محمد محسن تاجر. به من گفتند که او بازنشسته شده است و اکنون در روستایی زندگی می کند به نام الباب El Bab که چند کیلومتر با شهر فاصله دارد. خوشبختانه توانستم مرد جوانی را بیابم که پیشنهاد کرد راهنمای من باشد. او می گفت خودش هم در آن روستا سکونت دارد و خوشحال می شود تا با اتومبیل به خانه اش باز گردد.
در مدتی که جاده خاکی مسیرمان را طی می کردیم، برای آن که سر حرف را باز کرده باشم، از مرد جوان، دربارهی محمد محسن تاجر سوال کردم. ضمن صحبت، متوجه شدم که مرد جوان احترام زیادی برای تاجر بازنشسته قائل است و از او با لقب گل باشی یاد می کند. من دلیل نامیدن او را به این لقب پرسیدم، ولی مرد جوان فقط گفت که همیشه او را به این اسم شناخته و دلیل بخصوصی برایش نمی داند.
فاصله شهر تا روستا زیاد نبود و به زودی به روستای الباب رسیدیم که سرشار بود از زندگی. راهنمایم، جاده ای را نشان داد درست بیرون روستا که ماشین رو نبود. او گفت این تنها راه رسیدن به خانه گل باشی است و پیشنهاد کرد که پیاده برویم. پسرک چوپانی را برای مواظبت از اتومبیل گذاشتیم و خودمان پیاده به راه افتادیم. جاده، شیب دار و خاکی بود و در واقع، مسیر رودخانه خشک شده ای بود که به دامنه ی کوه منتهی می شد. پس از نیم ساعت پیاده روی در سربالایی، راهنمایم به خانه ای اشاره کرد که در شکاف تپه ای، به سختی قابل تشخیص بود و گفت: «آن جاست!»


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 86 و 87

کانال گرجیف
@Gordjief
210 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-01 17:30:57 ادامه ...


درست است که تفکر غربی، مردانی چون کانت و شوپنهاور و عرفایی چون نیکول و آئوسپنسکی را به وجود آورده است، اما همه شان سخت کوشیده اند تا طریقه ای برای «تکامل یافتن» ارائه دهند، اما به خاطر پیچیدگی و درگیری های اندیشه شان، توفیقی در این راه نداشته اند و در واقع شکست خورده اند. آنها خودشان، محصول تفکر مدرسی (اسکولاستیک) غربی بوده اند که همه اش تنگ نظری ها و تعصبات تفکر ثقیل و یکنواخت آکادمیک را تشویق می کند و نیز، أن استدلال های عقلانی صیقل خورده را که راه بر هرگونه نوآوری و نشاط علمی می بندد و به دانش درونی منجر نمی شود و هیچ راه حلی برای کاستیها و ضعف های انسان، در مواجهه با روح و معنویت، ارائه نمی کند؛ در حالی که اینها مشخصه اصلی بزرگان و مشایخ صوفی است.
می توان این طور گفت که هیچ یک از متفکران غربی، خود را و اندیشه ی خود را به خارج از این دنیای مادی بسط نداده و به ابدیت وارد نشده اند. درحالیکه مولانا و شیخ عطار و سایرین هم، طریق دستیابی به معرفت را نشان داده اند و هم با عنصر حقیقت، راه کمال را پیموده اند و به فنا Fana رسیده اند و همین بزرگترین دلیل برای کارآمد بودن آموزش های شان است. چه دلیلی بهتر از اینکه خودشان به مقصد رسیده اند؟ عرفایی مثل سنت فرانسیس آسیزی، سنت ترزای آویلا و سنت جان صلیبی، همگی از اندیشه های صوفيه الهام گرفته اند و تکامل و دانش درونی خود را کاملا به آن مدیون اند.
از خود پرسیدم که آیا می توانم این نشانه روشن و واضح را نادیده بگیرم؟ مسلما گرجیف نزد این مردم آموزش دیده و تکامل یافته است. آیا می توانم امید داشته باشم که خط سیر این آموزش ها را، آن طور که امروزه به کار می روند، بیایم و دنبال کنم؟ آیا بهتر نیست بخت خود را در این راه بیازمایم؟ تكليف من روشن بود و جست و جویم کم کم جنبه ی شخصی تری به خود می گرفت. من می خواستم مسیری را که گرجیف پیموده بود، دنبال کنم اما فقط برای جست و جو و دستیابی به آموزش ها و پیامی که برای دنیای امروز، قابل استفاده باشد.


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 85 و 86

کانال گرجیف
@Gordjief
232 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-05-01 11:30:44
خدمت همراهان محترم کانال

در صورتی که همراهان عزیز تمایل دارند می توانند جهت حمایت از کانال ماهانه در حد توان خود از کانال حمایت مالی بکنند (قانون جبران) تا کانال به مسیر خود ادامه دهد (ماهانه 25 هزار تومان)

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

پیشاپیش از حمایت و مهر شما سپاسگزارم

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند

@hossein_mysticosm
216 views08:30
باز کردن / نظر دهید
2022-04-30 17:30:47 ادامه ...


شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، مطمئنا از جمله ی بزرگ ترین قدیسان صوفی همه زمان هاست. منظومه ی منطق الطیر او، از مشهورترین آثار عرفانی جهان است. شکی نیست که بونیان Bunyan اثر معروف اش سیاحت نامه مسیحی را مدیون این داستان نمادین است که در آن، پرندگان به رهبری هدهد به راه می افتند تا پادشاه خود، سیمرغ را پیدا کنند. پس از سختی ها و مصائب گوناگون و طاقت فرسا، بالاخره فقط سی تا از مرغان به مقصد . کوه قاف - می رسند و در می یابند که سیمرغ خودشان هستند.
شیخ عطار می فرماید: «ترس را از وجودت بران، عجب و خودبینی را رها کن و ایمان داشته باش، زیرا کسی که زندگی را آسان بگیرد و به آن زیاد اهمیت ندهد، از خود رها می شود و در راه معشوق از خیر و شر می گذرد و به ماورای خیر و شر می رسد و رستگار می شود».
این محققین و اندیشمندان صوفی، از چشمه های زلال معرفت و حقیقت ژرف می نوشند و عطش انسان را برای دستیابی به ابدیت و یکی شدن با آن، بیان می کنند. دانش درونی آنان که از ضعف ها و کاستی های بشری عبور کرده و راهگشای آنان در جست و جوی «من حقیقی» خویش است، مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد. انسانی، که این چنین با انواع ترس ها و قید و بندها و ضعف های طبیعی احاطه شده است، باید به تنهایی و دست خالی با مسئولیت های جست وجویش برای ناشناخته روبه رو شود و به سوی آن گام بردارد.


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 84 و 85

کانال گرجیف
@Gordjief
305 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-04-29 17:30:57 ادامه ...


مولانا به انسانها نصيحت می کند و اخطار می کند تا سعی کنند خود را بشناسند و سعی کنند تا وجود زمخت و پرورش نیافته خود را با ایمان یا هر طریق دیگری تلطیف کنند تا به مقصود برسند. یکی از بهترین و دایمی ترین شکل دهندگان آگاهی انسان، «عشق» است. مولانا می گوید: نوع بشر یک آرزوی تحقق نیافته، یک تمایل درونی دارد که دست و پا میزند تا به آن برسد و برای آن به همه جور اعمال متهورانه و هر نوع جاه طلبی مبادرت می کند، اما فقط با عشق است که می تواند به آن برسد و آرام گیرد. با این حال نباید بیباکانه و گستاخ، وارد میدان عشق شود چون همان طور که آتش، گرما و زندگی می بخشد، می تواند بسوزاند و از بین ببرد».
یکی از اصول پذیرفته شده در میان رهروان طريقهی صوفیه این است که یک فرد عادی نمی تواند خودش به تنهایی، طی طریق کند و از امکانات و نیروهای سازنده ای که نیازمند آنهاست، بهره ببرد. بنابراین مجبور است تا از راهنما یا استادی پیروی کند که می داند چنین امکانات و نیروهایی را در کجا پیدا کند و چگونه و تا چه اندازه از آنها استفاده کند.
مولانا دائما هشدار می دهد که مبادا به عالم ماده و اشیای خارجی دلبسته شوید. او می گوید: «آب را دوست داشته باشید نه ظرف آب را.» او بر جنبه های تجربی و عملی سیر کمال تأکید می کند و این که باید ظرفیت و توانایی کافی برای کمال بیشتر در خود ایجاد کنید.


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 84

کانال گرجیف
@Gordjief
302 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-04-28 17:30:41 ادامه ...


داستان رقابت چینی ها و رومیان در علم نقاشی


ور مثالی خواهی از علم نهان
قصه گو از رومیان و چینیان

چینیان گفتند ما نقاش تر
رومیان گفتند، ما را کز و فرّ

گفت سلطان امتحان خواهم درین
کز شماها، کیست در دعوی گزین

چینیان گفتند، یک خانه به ما
خاص بسپارید و یک، آنِ شما

بود دو خانه مقابل، در به در
زان، یکی چینی ستد، رومی دگر

چینیان صد رنگ از شه خواستند
پس خزینه باز کرد آن ارجمند

هر صباحی از خزینه رنگ ها
چینیان را راتبه بود از عطا

رومیان گفتند، نه نقش و نه رنگ
در خور آید کار را، جز دفع زنگ

در فرو بستد و صیقل می زدند
همچو گردون ساده و صافی شدند

از دوصد رنگی به بی رنگی رهی ست
رنگ چون ابرست و بی رنگی مهی ست

هرچه اندر ابر، ضو بینی و تاب
آن ز اختر دان و ماه و آفتاب

چینیان، چون از عمل فارغ شدند
از پی شادی، دهل ها می زدند

شه در آمد، دید آنجا نقش ها
می ربود آن، عقل را و فهم را

بعد از آن، آمد به سوی رومیان
پرده را بالا کشیدند از میان

عکس آن تصویر و آن کردارها
زد برین، صافی شده دیوارها

هرچه آنجا دید، این جا به نمود
دیده را، از دیده خانه می ربود

رومیان، آن صوفیانند ای پدر
بی از تکرار و کتاب و بی هنر

لیک، صیقل کرده اند آن سینه ها
پاک از آز و حرص و بخل و کینه ها

آن صفای آینه، وصف دل است
صورت بی منتها را، قابل است

عکس هر نقشی، نتابد تا ابد
جز ز دل، هم با عدد، هم بی عدد

تا ابد، هر نقش نو، کاید بر او
می نماید بی حجابی، اندر او

اهل صیقل، رسته اند از بو و رنگ
هر دمی بینند، خوبی بی درنگ

نقش و قشرِ علم را بگذاشتند
رایتِ عین الیقین افراشتند

رفت فکر و روشنایی یافتند
برّ و بحر آشنایی یافتند

مرگ کین جمله ز او در وحشتند
می کنند این قوم بر وی ریشخند

کس نیابد بر دل ایشان ظفر
بر صدف آید ضرر، نه بر گهر


از عمق عرفان مولانا، تصویر پر توانِ مردی بیدار و تکامل یافته، بیرون می آید؛ ورای کفر، ورای دین، ورای الحاد، ورای شک، ورای ایمان. او در آخرین مرحله از مراحل سه گانه قرار دارد. مولانا این سه مرحله را توضیح می دهد که از این قرار است:
اول : انسان، انسان های دیگر، سنگ، پول یا عناصر را پرستش میکند.
دوم: او خدا را می پرستد
و سوم؛ او دیگر نه میگوید «می پرستم» و نه میگوید «نمی پرستم».


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 82 و 83 و 84

کانال گرجیف
@Gordjief
328 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-03-02 18:30:00 ادامه ...


تا زمان مرگ گرجیف در ۱۹۴۹، آموزشهایش همه جور بالا و پایین به خود دید و در آمریکای شمالی و جنوبی انتشار یافت. اما در تمام مدت، چیزی کم داشت. پس از مرگ اش، با گذشت زمان، اقتدار و مثبت بودن اش را - با نبودن سرچشمه اصلی - از دست داد. آیا به خاطر محروم شدن از تماس با منبع و مرجع آموزشها بود؟ هرچه باشد، مکتب او از دهه 1950 به بعد، با تکان اولیه ای که گرجیف به آن داده بود، دوام آورد.
فعالیت ها، مطالعات، تحقیقات و سخنرانی ها ادامه داشت و هر از چندگاه هیأتهایی هم به جست وجوی تماس با استادان فرستاده می شد. آنها دیرهای تکامور و هودا كار را جست وجو کردند. در پنگی حصار کا کشمیر، آنها را نپذیرفتند و همین طور هم در قزل جان ترکستان. شاید اگر دانش آن را داشتند که بفهمند، انتقال آن پیام یک امر لازم و حتمی نبود بلکه مزیتی بود که فقط به کسانی تعلق می گرفت که لیاقت اش را داشته باشند و با تمام وجودشان آن را طلب کنند و در رابطه ی درست با عنصر زمان قرار بگیرند، آن وقت زیاد حرص و جوش نمی خوردند.
همچنین شاید اگر آنها دانش آن را داشتند که بعضی اسامیی را که گرجیف به آنها داده بود، رمزگشایی و کشف کنند، به اسم هایی می رسیدند همچون عاشق الحق Ashuk ul Haq، حکیم بگ Hakim Beg، بدر کرابگ Bedar Kerabeg بها الدین اولیا Bahauddin Evlia، اهل ساز Ahl saz و دیگران.
سال ها به دهه ها پیوست و شاگردان و جانشینان اش، خود را به هدف نزدیک تر نیافتند. دیگر، اینانی که مدعی به ارث بردن قیمومیت بر آموزش های گرجیف بودند را کسی قبول نداشت. شاگردان اش ناراحت بودند و نمی توانستند دربارهی سرنوشت خود به کسانی اطمینان کنند که قادر به جلب اعتمادشان نبودند. آنها می گفتند: «چطور می شود به کسی اعتماد کرد که می گوید وقتی من سؤالها را جواب می دهم، احساس می کنم خودم باید سؤال هایی بپرسم و یا میگوید ساختن یک انسان کامل، صد هزار سال طول می کشد؟»
این زمینه ای بود که جست وجوی من بر پایه آن شکل گرفت. تا جایی که یافتن منبع آموزش ها مطرح بود، جست وجویم پایان یافته است، اما جست وجو برای شناخت خودم تازه آغاز شده ولی با اطمینان، هدفمند و با انضباطی.


رافائل لفورت

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 19 و 20

کانال گرجیف
@Gordjief
58 views15:30
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 23:20:11 سلام به همراهان

!بدون هیچ حمایتی!

بدون حاشیه بدون تبلیغ خاصی

روزی ۳ ساعت وقت اختصاص برای نوشتن مطالب و زمان بندی آنها

امیدوارم روزی برسه قدر داشته هاتون را بدانید
106 views20:20
باز کردن / نظر دهید
2022-03-01 18:30:00 ادامه ...


همین طور که آموزش ها پیش می رفت، بیش تر و بیش تر معلوم می شد که بخش بزرگی از فلسفه گرجیف براساس آیین ها و مراسم شرقی بنا شده و خود او مکررا به راه و روش درویشی Dervish اشاره می کرد و یا از شخصیت هایی اسم می برد که برای شاگردان آشنا با تفکر صوفی ها، شناخته شده بودند. یکی از مقدس ترین قطعه های موسیقی که «حركات» با آن اجرا می شده به نام سیدها Syeds یا نوادگان پیامبر اسلام خوانده می شد در 1924 آئوسپنسکی که گروه هایی به راه انداخته بود تا آن چه را از گرجیف یاد گرفته بود، به آنان آموزش دهد، از او جدا شد. این جدایی دلیلی شد برای ابهام و بسیاری سوءظن ها، هر چند از طریق مراجع و منابعی که در این کتاب توصیف شده اند، امکان داشت که دلایل واقعی آن را دریافت. گرجیف می خواست به آئوسپنسکی آموزش دهد تا به جای خودش، مسؤولیت آموزش ها را بر عهده بگیرد و این کار را با ایجاد پیوندی میان خودشان، از فضیلتی که یک آموزگار می توانست به شاگردش انتقال دهد انجام می داد.
اما آئوسپنسکی که یک روشنفکر کلاسیک درست و حسابی بود می خواست «اصل»هایی را فرابگیرد تا بتواند «کارآمد ترین روش را به کار گیرد. از آن جا که سیستم و روش انتقال و آموزش آن، هر دو یکی هستند، این جریان عقلانی و روشنفکرانه، هیچ امکان موفقیت نداشت. آئوسپنسکی بر ضد خصلت رمزی آموزش های گرجیف، انقلاب کرد. او نتوانست بفهمد که گرجیف، پیام اش را فقط می تواند به کسانی انتقال دهد که بتوانند رموز را رمزگشایی کنند. این روش متداول آموزش است، اما آئوسپنسکی می خواست با عقل و منطق، به اصل و پایه ی آن برسد و نه از طریق «روش سنتی» که بیش تر به کار رفته و از همه کارآمدتر است.


ادامه دارد ...

رافائل لفورت
استادان گرجیف
ص 18 و 19

کانال گرجیف
@Gordjief
124 views15:30
باز کردن / نظر دهید