Get Mystery Box with random crypto!

گرجیف

لوگوی کانال تلگرام gordjief — گرجیف گ
لوگوی کانال تلگرام gordjief — گرجیف
آدرس کانال: @gordjief
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 1.55K
توضیحات از کانال

✔️ کپی مطالب فقط با ذکر منبع مجاز هست
Admin
@hossein_mysticosm
کانال اختصاصی جورج ایوانویچ گرجیف
مطالب جورج ایوانویچ گرجیف در این کانال کاملا اختصاصی قرار میگیرد

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-30 17:30:00 ادامه ...


در هنر واقعی، هیچ چیز تصادفی وجود ندارد. ریاضیات است. همه چیز آن را می توان محاسبه کرد، همه چیز را می توان از پیش دانست. هنرمند آنچه را که می خواهد انتقال دهد می شناسد و میفهمد و کارشرنمی تواند روی فردی یک تاثیر داشته باشد و روی فردی دیگر، تاثیری متفاوت، البته با این فرض که آنها در یک سطح قرار دارند. هنر واقعی همیشه و با قطعیتی ریاضی یک تاثیر واحد تولید می کند.
"در عین حال، یک اثر هنری واحد، روی افرادی که به سطوح متفاوتی تعلق دارند، تاثیرات متفاوتی ایجاد می کند. و کسانی که در سطوح پائین تر قرار دارند هرگز آن چیزی را که افراد سطوح بالاتر دریافت می کنند؛ نمی توانند دریافت کنند. این هنر عینی راستین است. کار علمی معینی را در نظر بگیر _ کتابی در باره نجـوم يـا شیمی را غير ممكن است که فردی آن را به این شکل درک کند و فردی دیگر به شکلی متفاوت. هر کسی که به اندازه کافی آمادگی داشته باشد و بتوانـد ایـن کتاب را بخواند، منظور نویسنده را درست به صورتی که او مد نظـر دارد، درک می کند. یک اثر عینی هنری درست مثل آن کتاب است، به جز آنکه نه تنها روی وجه عقلی، بلکه روی وجه عاطفی انسان نیـز اثـر می گذارد."


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 63

کانال گرجیف
@Gordjief
63 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 17:30:00 ادامه ...


"من هر آنچه را که تو بدان هنر می گویی، که معمولا بازآفرینی های مکانیکی صرف، تقلید از طبیعت یا از دیگران یا خیالپردازی صرف یا کوششی برای نوآور بودن اند، هنر نمی نامم. هنر واقعی چیزی کاملا متفاوت است. در میان آثار هنری، به ویژه آثار هنر باستانی، با چیزهای زیادی برخورد می کنی که نمی توانی توضیح دهی و این آثار چیز خاصی دارند که نمی توانی آن را در آثار هنری مدرن حس کنی. اما از آنجا که این تفاوت را بازنمی شناسی، به زودی فراموشش می کنی و به اینکه همه چیز را یک نوع هنر بپنداری، ادامه می دهی. و با این حال، تفاوت عظیمی میان تلقی تو از هنر و آنچه مد نظر مـن اسـت، وجـود دارد. در هنر نو همه چیز ذهنی subjective است _ درک و دریافت هنرمند از این یا آن حس است؛ قالبهایی است که می کوشد حس های خود را در چارچوب آنها بیان کند و درک و دریافت این قالبهـا توسط دیگران است.
هنرمندی می تواند از یک پدیده واحد یک چیز حس کند و هنرمندی دیگر، چیـزی کاملا متفاوت را. غروب آفتاب می تواند در هنرمندی، احساس شادی برانگیزاند و در هنرمندی دیگر، احساس اندوه. ممکن است دو هنرمند سخت بکوشند درک و دریافت های یکسانی را با روش های کاملا متفاوت و در قالب های متفاوت _ بسته به آموزشی که دیده اند یا بر خلاف آن _ بیان کنند؛ یا درک و دریافت های متفاوت را در قالب های یکسان. و تماشاگران، شنوندگان یا خوانندگان چیزی را که هنرمند می خواسته انتقال دهـد يـا احساس کرده، درک و دریافت نکنند، بلکه از راه تداعی، چیزی را احساس کنند که قالب هایی که هنرمند برای بیان حس هایش استفاده کرده، به وجود آورده است. همـه چیز ذهنی و همه چیز تصادفی است، یعنی بر تداعی هـای تصادفی _ یعنی بر تاثیرات هنرمند و "آفرینش"اش (روی کلمـه آفرینش تاكيـد داشت) "درک و دریافت های تماشاگران، شنوندگان یا خوانندگان استوار
است."


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 62

کانال گرجیف
@Gordjief
102 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 17:30:00 ادامه ...


پرسیدم: "هوشمندی زمین در مقایسه با هوشمندی خورشید چه میزان است؟"
گرجیف پاسخ داد: "هوشمندی خورشید الهی است. امـا زمـین هـم می تواند مانند خورشید شود، البته این را نمی توان تضمین کرد و ممکن است زمین بمیرد و به هیچ چیز دست نیابد."
پرسیدم: "این مسئله به چیز وابسته است؟"
پاسخ گرجیف بسیار مبهم بود.
"برای انجام هر کاری، مدت زمان معینی وجود دارد. اگر آنچه که باید انجام بگیرد، به موقع انجام نپذیرد، زمین می تواند از میان برود، بی آنکه به آنچه می توانست بدان دست یابد، دست یابد.
پرسیدم: "آیا مدت این زمان معلوم است؟"
گرجیف پاسخ داد: "معلوم است. اما دانستن آن هیچ کمکی به کسی نمی کند. حتی بدتر هم می شود. عده ای آن را باور می کنند و عده ای نمی کنند و عده ای دیگر مدرک و سند برای آن می خواهند. سپس شروع به شکستن سر یکدیگر می کنند. مردم همه چیز را به اینجا می کشانند."
در همان زمان در مسکو، چند گفت و گوی جالب در باره هنر داشتیم. آنها به داستانی مربوط می شدند که در نخستین شامگاه ملاقـات مـان خوانده شد.
"در حال حاضر هنوز برای تو روشن نیست که مردمی که روی زمین زندگی می کنند می توانند به سطوح بسیار متفاوتی تعلق داشته باشند، هر چند در ظاهر، کاملا شبیه به یکدیگرند. درست همانطور که سطوح متفاوت انسان وجود دارد، سطوح متفاوت هنر هـم وجـود دارد. تو در حال حاضر فقط نمیفهمی که تفاوت میان این سطوح بسی بیش از آن چیزی است که ممکن است تصورش را کنی. تو چیزهای متفاوت را در یک سطح بسیار نزدیک به هم در نظر می گیری و فکر می کنی می توانی به تمام این سطوح متفاوت دسترسی داشته باشی.


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 60 و 61

کانال گرجیف
@Gordjief
141 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 20:46:51 سلام به همراهان عزیز

حتما گوش کنید عالیه
155 viewsedited  17:46
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 20:46:17 موسیقی بیکلام «رستاخیز» مخصوص مدیتیشن و مراقبه

Terry Oldfield
Resurrection
152 views17:46
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 17:30:00 ادامه ...


نکته جالب در این گفت وگو برای من این بود که گرجیف از سیارات و ماه به صورت موجودات زنده، با سن و سال معين، عمـری معین و امكانات تکامل و گذار به دیگر سطوح وجود، سخن می گفت. از آنچه گفت به نظر می رسید که برخلاف آنچه معمولا پذیرفته می شود، مـاه "سیاره ای مرده" نیست؛ بلکه به عکس "سیاره ای در حال تولد" است؛ سیاره ای که مراحل بسیار اولیه تکامل را می گذراند و به توصیف گرجیف، هنوز به "آن درجه از هوشمندی که زمین از آن بهره مند است، نرسیده.
او می گفت: "اما ماه در حال رشد و تکامل است و احتمالا روزی همان سطح تکامل زمین را خواهد یافت. آنگاه نزدیک آن، مـاه تـازهای ظهـور خواهد کرد و زمین، خورشید آنهـا خواهـد شـد. زمانی خورشید مثـل زمین بود و زمین مثل ماه. و پیش از آن خورشید مثل ماه بود.
این گفته بلافاصله توجه مرا به خود جلب کرد. هیچ چیـز بـه نظـر مـن ساختگی تر، غیرقابل اتکاتر و متعصبانه تر از تمامی نظریـه هـای رایج درباره سرچشمه سیارات و منظومه های شمسی نبود که با نظریه كانت - لاپلاس آغاز می شد و آخرین نظریه ها را با تمامی افزوده ها و تغییراتشان دربرمی گرفت. "عموم مردم" این نظریه ها یا به هر حال آخرین آنها را که از آن شناخت دارند، علمی و اثبات شده می پندارند. اما در واقع چیزی نیست که از این نظریه ها کمتر علمی و کمتـر اثبـات شده نباشد. بنابراین، این واقعیت مسلم که دستگاه گورجیـف نظریه ای کاملا متفاوت را پذیرفته بود، نظریه ارگانیکی که از اصولی کاملا نو سرچشمه اش می گرفت و نظم دنیای متفاوتی را نشان می داد، برای مـن بسیار جالب و مهم بود.


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 60

کانال گرجیف
@Gordjief
162 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 17:30:00 ادامه ...


در همین زمان بود که صحبتی در باره خورشید، سیارات و ماه به شدت مرا تکان داد. یادم نمی آید این گفت و گو چگونه آغـاز شـد. امـا بـه یاد می آورم که گورجیف شکل کوچکی کشید و کوشید آنچه را که او "همبستگی نیروها در دنیاهای متفاوت" می نامید، بـه یـاری آن شکل توضیح دهد. موضوع به بحث قبلی مربوط می شد، یعنی به تاثیراتی که روی انسانیت عمل می کرد. انگاره کلی ایـن بـود: انسانیت یا دقیق تر بگویم، زندگی ارگانیک روی زمین در معرض تاثیراتی قرار دارد که همزمان از منابع و دنیاهای متفاوت سرچشمه می گیرد: تاثیرات سیاره ها، تاثیرات ماه، تاثیرات خورشید، تاثیرات ستارگان. تمامی ایـن تاثیرات همزمان عمل می کنند؛ در یک لحظه، تاثیر این غالـب است و در لحظه دیگر تاثیرات دیگری. و برای انسان این امکان وجود دارد که در میان این تاثیرات دست به انتخاب بزند، به کلامی دیگر، از تاثیری به تاثیر دیگر برود."
گرجیف گفت: "توضیح چگونگی آن نیازمند صحبتی طولانی است. بنابراین وقت دیگری به آن می پردازیم. در ایـن لـحـظـه مـی خـواهم یک چیز را بفهمی: غیرممکن است بتوان از تاثیری آزاد شد، بی آنکه تحت تاثیر دیگری قرار گرفت. کل مسئله، تمام کار روی خود، شامل انتخـاب تاثیری می شود که می خواهی خودت را تابع آن کنی و در واقع تـحـت تاثیر آن قرار بگیری. و برای اینکار لازم است از پیش بدانی کدام تاثیر بیشترین سود را دارد."


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 59

کانال گرجیف
@Gordjief
157 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-25 17:30:00 ادامه ...


گفت وگو با این سؤال من آغاز شد: "آیا می توان جنگ را متوقف کرد؟" و گرجیـف پاسخ داد: "بلـه مـی تـوان." و بـا ایـن حـال مـن از روی گفت وگوهای قبلی مطمئن بودم که پاسخش "نه نمیتوان" است.
او گفت: "اما مسئله این است: چگونه؟ برای درک آن به اطلاعات زیادی نیاز است. جنگ چیست؟ جنگ نتیجه تاثیرات سيارات است. جایی در آن بالا، دو یا سه سیاره بی اندازه به هم نزدیک یا از هم دور شـده انـد؛ نتیجه اش تنش است. آیا توجه کرده ای که چگونه وقتی کسی از فاصلهٔ بسیار اندکی از کنارت در یک پیاده رو باریک می گذرد، پر از تنش می شوی؟ همین حالت برای سیارات اتفاق می افتد. برای آنها شاید فقط يكی دو ثانیه طول بکشد. اما اینجا روی کره زمین مردم شروع به کشتن هم می کنند و شاید تا چند سال به این کشتار ادامه دهند.
در آن زمان به نظرشان می رسد که از یکدیگر نفرت دارند؛ یا شاید بایـد بـرای هدفی والا، ناگزیر یکدیگر را بکشند؛ یا باید از کسی یا چیزی دفاع کنند و این کار شریفی است؛ یا دلیل دیگری از این دست برای خود دارند.
نمی توانند بفهمند که تا چه اندازه نقش مهره های پیاده شطرنج را در این بازی ایفا می کنند. فکر می کنند نشانه چیزی هستند، فکر می کنند هر طور بخواهند می توانند حرکت کنند؛ فکر می کنند می توانند تصمیم بگیرند که دست به این یا آن عمل زنند. تمامی اعمال آنها نتیجه تاثیرات سیاره ای است. و خود در حقیقت نشانه هیچ چیز نیستند. ماه نقش بزرگی در آن بازی می کند. اما ما در باره ماه جداگانه صحبت خواهیم کرد. تنهـا بایـد درک کرد که نه امپراطور ويلهم مهم است، نه ژنرال ها، نه وزیران، نه مجلس، و نه کاری از دست هیچکدام از آنها ساخته است. هر چیزی که در مقیاس بزرگ صورت می گیرد، از بیرون اداره می شود، با ترکیب تصادفی تاثیرات، یا با قوانین عام کیهانی اداره می شود."
این تمام چیزی بود که من شنیدم. تنها بعدها بود که توانستم بفهمم که او چه چیزی می خواست به من بگوید _ اینکه چگونه می توان تاثیرات تصادفی را منحرف و یا آنها را به چیزی نسبتا بی زیان تبدیل کرد. به راستی که فکر جالبی بود و به معنای راز و رمزگرایانه "قربانی" اشاره داشت. اما در روزگار ما به هر حال این اندیشه فقط ارزشی تاریخی و روان شناختی دارد. آنچه به واقع اهمیت داشت و او چنان اتفاقی آن راربه زبان آورد که مـن حتـى بلافاصله متوجه آن نشدم و فقط دیرتر هنگام بازسازی گفت وگو، آن را به یادآوردم، حرفهایش درباره تفاوت مفهوم زمان برای سیارات و برای انسان بود.
و حتی وقتی آن را به یاد آوردم، تا مدتها معنای کامل این اندیشه را نمی فهمیدم. این اندیشه بعدها تا اندازهای اساس اصلی کار شد.


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 57 و 58 و 59

کانال گرجیف
@Gordjief
148 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-24 17:30:00 ادامه ...


پرسیدم: "منظورتان از "ملاحظـه و مـراعـات" چیست؟ هـم شـما را می فهمم و هم نمی فهمم. این واژه معانی بسیار متفاوتی دارد."
گرجیف گفت: "درست به عکس. تنها یک معنی دارد. سعی کن در این باره فکر کنی."
دیرتر منظور او را از "ملاحظه و مراعات " فهمیدم و دریافتم که چه جای عظیمی در زندگی دارد و به چه چیزهایی می انجامد. گرجیـف "ملاحظه و مراعات" را آن برخوردی می نامید که بردگی درونی و وابستگی درونی می آفریند. بعدها فرصـت یافتیم در ایـن بـاره مفصلا صحبت کنیم.
گفت و گوی دیگری را در باره جنـگ بـه یـاد می آورم. در کافـه فیلیپوف Philipov در تورسکایا Tverskaya نشسته بودیم. کافه شلوغ و پر سر و صدا بود. جنگ و سودجویی، فضای ناخوشایند و تب آلودی آفریده بود. من حتی از رفتن به آنجا سر باز می زدم. گرجيـف اصـرار کرد و مانند همیشه مـن تسلیم شدم. دیگر فهمیده بودم که او گاه مخصوصا شرایط دشواری را برای گفت و گو ایجاد می کرد، انگار برای گفت و گو با او، از من تلاشی مازاد و آمادگی بیشتری برای آشتی دادنرخود با شرایط بیرونی ناخوشایند و ناآرام کننده می طلبید.
اما این بار، نتیجه چندان درخشان نبود، زیـرا بـه دلیـل سر و صدا و شلوغی، حرف های جالبش به گوش مـن نمی رسید. اول حرفهایش را می فهمیدم، اما به تدریج رشته کلامش را از دست دادم. چند بـار تـلاش کردم حرفهایش را دنبال کنم امـا فـقـط اینجا و آنجـا كلمـاتی از آن را می شنیدم، دست از گوش دادن کشیدم و فقط به تماشـای نـحـوه حـرف زدنش نشستم.


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 56 و 57

کانال گرجیف
@Gordjief
150 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-23 17:30:00 ادامه ‌...


گفت و گو با گرجیف و حالت غیر منتظره ای که به هر اندیشه ای می بخشید، هر روز برای من جالب و جالب تر می شد. امـا مـن بـایـد بـه پترزبورگ می رفتم
آخرین گفت وگوی خود را با او خوب به یاد دارم.
از او برای اینکه وضع مرا در نظر گرفته و توضیحاتش که می دیدم باعث تغییر خیلی چیزها در من شده بود، تشکر کردم.
گفتم: "البته شما می دانید که مهمترین چیز، امـور بـدیهی یا واقیعت های مسلم facts است. اگر من می توانستم واقعیتهای مسلم، اصیل و واقعی را که خصلت تازه و ناشناخته ای دارند ببینم، می توانستم سرانجام متقاعد شوم که در مسیر درست قرار دارم".
بازهم داشتم به "معجزات" فکر می کردم.
گرجیف گفت: "واقعیت های مسلمی وجود خواهد داشت. قول می دهـم. اما اول باید به خیلی چیزهای دیگر پرداخت."
در آن زمان گفته آخرش را زیاد درک نکردم و تنها بعـدهـا بود که به کنه آنها پی بردم، زمانی که با واقعیت های مسلم روبرو شدم، چـرا کـه گرجیف به قولش وفا کرد. اما این مسئله یکسال و نیم بعد در اوت 1916 اتفاق افتاد.
از میان گفت و گوهای آخرمان در مسکو هنوز گفت و گویی در خاطرم هست که طی آن گورجیف به چند مطلب اشاره کرد که تنها بعدها به درک آنها رسیدم.
درباره مردی حرف می زد که او را زمانی دیدم که در رکاب گرجیـف بودم و از رابطه اش با عده ای خاص صحبت می کرد.
گرجیف گفت:"او مرد ضعیفی است. مردم از او استفاده می کنند، البتـه ناخودآگاه. و علـت ایـن سو ءاستفاده ایـن اسـت کـه او ملاحظـه و مراعات شان را می کند. اگر ملاحظه و مراعاتشان را نمی کرد، همه چیز فرق میکرد و آنها هم فرق می کردند."
به نظرم غریب می آمد که انسان نباید مراعات دیگران را بکند.


ادامه دارد ...

آسپنسکی
در جستجوی معجزه آسا
ص 55 و 56

کانال گرجیف
@Gordjief
155 views14:30
باز کردن / نظر دهید