اگر یک بانک یا موسسه‌ی مالی مالک زمین بود، مالکان درباره‌ی آن | یادداشت‌های یک روانپزشک

اگر یک بانک یا موسسه‌ی مالی مالک زمین بود، مالکان درباره‌ی آن طوری حرف می‌زدند که بانک - یا مؤسسه‌ی مالی - نیاز دارد یا می‌خواهد یا اصرار دارد یا ناگزیر است که چنین و چنان کند که انگار بانک یا مؤسسه یک هیولاست که فکر و احساس دارد و آن‌ها را در دام انداخته است. این گروه آخر، به هیچ وجه مسئولیت کارهای بانک یا مؤسسه را به گردن نمی‌گرفتند، چون خود را برده و بانک را یک ماشین و در عین حال یک ارباب می‌دانستند. برخی از مالکان به نوعی از داشتن چنین اربابان بی روح و قدرتمندی بر خود می‌بالیدند.
(خوشه‌های خشم، ستاین بک، اسکندری)
@hafezbajoghli