اما این سخن به گوش شما فرو نخواهد شد. با من میگویید که این سخ | یادداشتهای یک روانپزشک
اما این سخن به گوش شما فرو نخواهد شد. با من میگویید که این سخن نیکانتان را خواهد آزرد؟ اما نیکانتان کیستند! از بسی چیزها در نیکانتان بیزارم. اما، به راستی، نه از شرّی که در وجودشان است. کاش ایشان را جنونی بود که بدان، چون این بزهکار شوریده رنگ، فنا میشدند. به راستی، ای کاش جنونشان را حقیقت نام بود یا وفاداری یا عدالت، اما دریغ که فضیلتشان در خدمت دراز زیستن است و آسودگی نکبت بار. (چنین گفت زرتشت، نیچه، آشوری) پ.ن: وقتی تار و پود جامعهی انسانی از نکبت تشکیل شده، انسانهای نیک و گوگولی نمیتونن از جنس متفاوتی باشن. فقط اونها خوب بلدن مالهکشی کنن و خودشون رو از یه دنیای دیگه نشون بدن. از آدمای نیک روزگار که با ادا و اطوارشون [که گاهی خیلی حرفهای بازی میکنن] و میخوان بگن ما "اهل دل" هستیم و مثل شما عوامالناس "اهل گِل" نیستیم متنفرم. این پدرسوختهها پاش بیفته از همه بدترن. من شیفتهی کسی هستم که اگه ازش بپرسم شغل شما چیه، بگه کوچیک شما "کلاهبردار"! یا "دزد"! @hafezbajoghli