Get Mystery Box with random crypto!

هفت بال

لوگوی کانال تلگرام haftbaldt — هفت بال ه
لوگوی کانال تلگرام haftbaldt — هفت بال
آدرس کانال: @haftbaldt
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 9.54K
توضیحات از کانال

👥گروه فرهنگی شهدای اهل قلم( شهرستان طبس گلشن):
📚هدف حقیقی کتاب‌ها آن است که ذهن را به دام فکر
کردن بیندازند.( جیمز راسل)
انتقادو پیشنهاد :
https://t.me/Omid3349
اینستاگرام:
http://instagram.com/haftbaldt

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2022-09-07 15:14:54
567 views12:14
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 13:09:54
#دیالوگ

استیو: هنوز به من اعتماد نداری؟

استلا: من به تمام آدما اعتماد دارم. اونی که بهش اعتماد ندارم دیو درون
آدمهاست!


The Italian Job

@haftbaldt
87 views10:09
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 12:28:28
#پروفایل

در روزّنِ دلم نظری کن چو آفتاب

تا آسمان‌نگوید کان ماه بی وفاست

#مولانا

@haftbaldt
182 views09:28
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 09:24:28
#آسان_گذران_کار_جهان_گذران_را...

شاد باش...
هر وقت می گویید
"خودم را دوست دارم!"
ترس های شما ناپدید می شوند و جرأت شما بیشتر می شود.

این کلمات
"من خودم را دوست دارم!"
آن قدر قدرتمند و مثبت هستند که ذهن و ضمیر نیمه هشیار شما بی درنگ آن را مثل یک دستور می پذیرد.

آن ها بی درنگ بر افکار، احساسات و نظرات شما تاثیر می گذارند. زبان بدن شما مثبت تر و شادتر می شود.

احساس بهتری درباره خود پیدا
میکنید و در نتیجه با کسانی که در اطراف شما هستند گرم تر و صمیمی تر برخورد می کنید.

وقتی روی برداشت خود از خودتان کار کنید،
روند تغيير فکر و تغییر زندگی شما آغاز می شود.

(افکارتان را تغییر دهید تا زندگی تان تغییر کند)


@haftbaldt
457 views06:24
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 08:52:32 #لحظه_هایت_بی_غم_روزگارت_آرام
#غلامحسین_بنان
#نوستالژی

@haftbaldt
441 viewsedited  05:52
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 08:43:45 صدای خداوند صدای پیروزی است

وقتی کسی در حق شما کار اشتباهی انجام می دهد، صدایی در درونتان می گوید:
«انتقام بگیر، از او کینه به دل بگیر، دیگر هرگز با او صحبت نکن»
نتیجه چنین تفکراتی، به وجود آمدن احساس بد و سپس اتفاقات بد دیگر در زندگی تان می باشد و در نهایت زندگی تان تلخ می شود.
اما یک فرکانس ذهنی دیگر وجود دارد که می توانید به آن گوش کنید:
«خداوند انتقام گیرنده من است. او بدی ها را برای من به خوبی ها تبدیل می کند. خداوند آنچه را که قرار بود به من آسیب برساند، به نفع من خواهد کرد».
این همان صدای پیروزی است.باید دور ذهنتان حصار بکشید.

#جول_اوستین

@haftbaldt
485 views05:43
باز کردن / نظر دهید
2022-09-07 08:37:23
هر روز با #قرآن

سوره مبارکه ی نحل آیه ی ۹۶

مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ ۗ
وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ
بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

آنچه نزد شماست همه نابود خواهد شد و آنچه نزد خداست (از ذخائر اعمال نیک و ثواب آخرت، تا ابد) باقی خواهد بود و البته اجری که به صابران بدهیم اجری است بسیار بهتر از عملی که به جا می‌آوردند.
@haftbaldt
507 viewsedited  05:37
باز کردن / نظر دهید
2022-09-06 18:07:32 #کلید

در این عمری که میداﻧﻲ
فقط چندی تو مهماﻧﻲ!
به جان و دل
تو عاشق باش......رفیقان را.......مراقب باش......
مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ،
دل موری نرنجاﻧﻲ...
که در آخر تو میمانـﻲ و
مشتی خاک که از آﻧﻲ...
دلا یاران سه قسمند گر بدانی.
زبانی اند و نانی اند و جانی.

به نانی نان بده از در برانش.
محبت کن به یاران زبانی.

ولیکن یار جانی را نگه دار.
به پایش جان بده تا میتوانی.

#مولانا

@haftbaldt
1.0K views15:07
باز کردن / نظر دهید
2022-09-06 14:30:48 ۱۱
(اردوگاه مرگ و کار اجباری نازی ها
در فاصله سالهای۱۹۴۶-۱۹۴۲ م )

وحشتناک ترین لحظه در زندگی بیست و چهار ساعته در اردوگاه مربوط به لحظه بیدار شدن بود. هوا هنوز روشن نشده بود که ناگهان با شنیدن سه آژیر پشت سرهم؛ فرمان بیدار باش صادر می شد. آن ها بی رحمانه ما را از خواب بیدار می کردند، گاهی اوقات به دلیل خستگی در خواب عمیق بودیم و گاهی اوقات نیز در رؤیاهای شیرین خود غوطه ور، که باید از جا برخاسته و روز دیگری را شروع می کردیم. یک بار دیگر تقلا می کردیم پاهای متورم خود را داخل کفش های خیس فرو ببریم، اما گاهی اوقات تورم پاها به حدی بود که این کار بدون تقلای فراوان امکانپذیر نمی شد. از همان ابتدای صبح صدای غرولند افراد را هنگام بستن کفش با سیم (به جای بند کفش) را می شنیدم. یک روز صبح با صدای گریه یکی از هم قطاران بیدار شدم که او را فردی بسیار شجاع و مقاوم می دانستم. او همچون کودکان می گریست، چون پاهایش به حدی متورم بودند که در کفش ها جا نشدند. آن روز؛ او مجبور شد پابرهنه بر روی برف و یخ راه برود. در آن لحظات وحشتناک؛ برای ایجاد اندکی راحتی ذهنی، تکه نان کوچکی که در جیب داشتم را ذره ذره می خوردم تا شاید مقداری آرامش بیابم...

(#انسان_در_جستجوی_معنا / نویسنده : #دکتر_امیل_فرانکل / مترجم : #فروزنده_دولتیاری / انتشارات نیک فرجام / چاپ دوم ۱۳۹۸ / ص۳۶)
@haftbaldt
1.0K views11:30
باز کردن / نظر دهید
2022-09-06 14:30:44
852 views11:30
باز کردن / نظر دهید