2022-08-29 15:00:28
امروز که هشت سال از زندگیمون زیر یه سقف گذشته میتونم بگم ازدواج بزرگترین چالش زندگیم بوده ولی از طوفان هاش گذشتیم و الان در آرامشیم
همیشه فکر میکردم وقتی با کسی که دوسش داری زندگی شروع کنی، همه چی راحته!
ولی حقیقت اینه اختلاف فرهنگی، بی تجربگی، خودخواهی و خیلی ویژگی های دیگه میتونه رابطت رو به گند بکشه!
مسئولیت زندگی که روی دوش هر کدومتونه میتونه فشاری بیاره که یادتون بره چقدر همدیگه رو دوست دارید
حتی اگر با هیچکدوم از اینا مواجه نشی ممکنه یه جای زندگی بگی من اصلا اینجا چیکار میکنم؟!
و تصور کنی اگه این راه رو انتخاب نمیکردی چقدر تجربیات زیستت فرق میکرد و جای دیگه ای وایساده بودی.
انقدر احساسات متناقضی تجربه میکنی که گاهی از هجومش حس میکنی بهتره فرار کنی
ولی کم کم به خودت مسلط میشی، برای من از اونجایی شروع شد که از ترس ها و احساسات متناقضم حرف زدم.
اونجایی که شنونده خوبی شدم، فقط داد نزدم که بگم به من گوش کن، سکوت کردم که حرفای اونم بشنوم
شاید بزرگترین اقبالم این بود که به زندگی آزاد باور داشتم و هرگز نخواستم هیچکدوم توی زندان باشیم.
نخواستم شبیه من باشه چون تفاوتش باعث شد دوسش داشته باشم، نخواستم علایقش رو فدای علایق من کنه چون چیزایی که دوست داشتیم خیلی وقتا دنیای متفاوتی از هم بودن
همین راه باعث شد حامی و همراه هم باشیم، برای هم تصمیم نگیریم و آزاد فکر کنیم.
به هم فضای شخصی بدیم و درگیر سنت و حرف مردم نباشیم.
راه خیلی سختی بود،قطعا چالش های جدیدتری در راهن، ولی اینجای زندگیمون، خیلی به خودمون افتخار میکنم و عاشق زندگیمونم
تا ببینیم آینده چی میشه
https://twitter.com/parallelworld68/status/1563799376539144193?s=21&t=YQisFV3Mz2IQBJt0UYJ_cQ
@hamkam42
750 views12:00
K
